به گزارش یزدی نیوز نخستین کارگاه بینالمللی» معماری خشتی، شهر میراث جهانی یزد» با رویکرد مشکلات و چالشهای حفاظت رویکرد جدی به میزبانی استان یزد برگزار میشود.
به گزارش یزدی نیوز نخستین کارگاه بینالمللی» معماری خشتی، شهر میراث جهانی یزد» با رویکرد مشکلات و چالشهای حفاظت رویکرد جدی به میزبانی استان یزد برگزار میشود.
شهر نیوز - سمینار "بررسی تجارب مرمت؛ تعامل شهر با میراث طبیعی" با حمایت آزمایشگاه مهندسی و فیزیک بناهای بومی و تاریخی دانشگاه علم و صنعت ایران برگزار میشود.
در این سمینار " قواعد طراحی متأثر از میراث طبیعی توسط دکتر فاطمه مهدی زاده سراج؛ معمار و مدرس دانشگاه علم و صنعت مورد بررسی قرار میگیرند.
در ادامه رودکناران میراث فراموش شده تهران، توسط دکتر زهرا ترانه یلدا؛ معمار و شهرساز مطرح خواهد شد.
در بخش سوم این سمینار مقایسه تطبیقی تجربه مداخلات شهری متأثر از میراث طبیعی توسط امیرحسین دهباشی؛ معمار و کارشناس بهسازی نوسازی بافت فرسوده بررسی خواهد شد.
سمینار"بررسی تجارب مرمت؛ تعامل شهر با میراث طبیعی"با حضورفاطمه مهدی زاده،محمدحسن محبعلی، زهرا ترانه یلدا و امیرحسین دهباشی برگزار خواهد شد.
علاقهمندان به حضور در این سمینار میتوانند شنبه، ۲۶ آبان ماه ۹۷ از ساعت ۱۰ الی ۱۲ به سالن آمفی تئاتر شهید بهرامی واقع در تهران، دانشگاه علم و صنعت، دانشکده معماری و شهرسازی مراجعه کنند.
مسعود ناریقمی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه معماری میگوید: مفهوم ضدسکونتی مدرنیته در شهرسازی و معماری، منجر به قربانی کردن نیاز امنیتی و هویتی ما در کلانشهرها شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، مسعود ناریقمی، مدرس دانشگاه در حوزه معماری است، او مولف آثاری همچون «معماری پایدار، سیری در فلسفه، پیدایش و تحول ایده پایداری و نقش آن در معماری و شهرسازی قرن بیستم»، «پارادایمهای مساله در معماری: رویکردی نوین به برنامهدهی فرهنگگرا و کاربر محور در معماری»، «بازنگری در رابطه اسلام و معماری: چند بررسی بنیادی» است و مقالات تحقیقی و پژوهشی گوناگونی را به نگارش درآورده است.
ناریقمی معتقد است، نو بودن، تعجبانگیزی، شاخص بودن و معنای خاص داشتنِ یک معماری یا فضای شهری، مادامی مطرح است که در اثر تعاملات هر روزه به امر ضمنی یا تودستی تبدیل نشده است؛ وقتی تجربه مکان به امر روزمره تبدیل شد، اثرات معماری از سمت ادراک و مفهوم، به سمت رفتارها و الگوهای جاافتاده ذهنی میرود، در این حالت تلقی طولانی مدت فرد، بیشتر وابسته به ذهنیات قبلی او از مکانهاست و نه صورت ظاهر آن.
حتی این صورت ظاهر هم با کمک آنها قضاوت میشود که اینجا «مکان چه نوع حضوری» است. از اینجا به بعد، تأثیر این نوع حضور است که در هویت مکانی آن شخص، دیده میشود و قابل تحلیل است. او همچنین درباره تجربههای وسیع مدرنسازی در ایران میگوید که عامل تخریب محلهها در ایران دگماتیسم رضا شاهی بوده که در کنار آن نقش اندیشمندان هم در این زمینه ناامیدانه بوده است. این عوامل در حوزه معماری و شهر به آشفتگیهای امروزی منجر شده است. بخش اول گفتوگوی تفصیلی مهر با مسعود ناری قمی در ادامه میآید:
با توجه به اینکه معماری امری مهندسی است اما قصد داریم با رویکرد فرهنگی و هویتی به بحث معماری وارد شویم؛ عموما بحثهای مربوط به معماری را از یک سو از جنبههای هنری مورد بحث قرار میدهند، از سوی دیگر به جنبههای مهندسی و تکنیکی آن توجه میکنند؛ کمتر پیشآمده که در رسانهها تاثیرات معماری را در زندگی روزمره یا هویتسازی برای مردم یک شهر بررسی کنیم. به نظر شما میزان تاثیر معماری شهری بر هویت افراد ساکن در شهر تا چه حد است و این وضعیت در شهرهای بزرگ ایران از جمله تهران چه وضعیت و کیفیتی دارد؟
بهنظرم میتوانیم این سؤال را از دو منظر متقابل مورد بحث قرار بدهیم: نگاه مردم به معماری و نگاه معماران به معماری. معمولاً بحثهای درونی جامعه معماری چه کسانی که دغدغه فرهنگی خودی دارند و چه آنان که بدنبال نوگرایی با الگوهای بیگانه هستند، معطوف است به وجه بصری اثرگذار منظر شهری ساختمان و تداعیات ذهنی این وجه بصری. یعنی هویت بنا، معادل میزان برآورده کردن انتظارات مفهومی ناشی از درک بصری ساختمان (نمای ساختمان) است. بدون اینکه به پسوند فرهنگی ساختمان کاری داشته باشیم، باید توجه کنیم که این برداشت بصری، اصلاً آن چیزی نیست که تأثیر عمیق بر شهروندان داشته باشد، آنهم تا حدی که بتوان گفت، هویت شخصی آنان را تغییر میدهد. باز تأکید بر این نکته هم مهم است که هویت مکان جدا از هویت ناشی از مکان است؛ مورد اول، یک ویژگی مربوط به مکان و مورد دوم، ویژگی انسان مخاطب است. در سؤال حاضر، مورد دوم ـ هویت مکانی مخاطب مورد نظر است.
این هویت دقیقا برحسب تعریف آن، وابسته به نوع مخاطب است؛ برای افرادی که با شهر بصورت غریبهها و توریستی برخورد میکنند کوتاه مدت بودن مواجه، اثر بصری و آنی آن را برجستهتر میکند بنابراین اگر مثلا معماری شهری تهران را فاقد عناصر بصری فرهنگ خودی بدانیم یا دستکم حضور این عناصر را کمرنگ تلقی کنیم، طبعاً باید گفت که اثر این معماری شهری بر این دسته از مخاطبان، یک گمشدگی هویت مکانی را بدنبال خواهد داشت؛ احساسی شبیه اینکه «اینجا شهر من یا شهر سرزمین من نیست» یا «من اینجا غریبهام» اما حتی برای این دسته هم این بیان هنوز خام است، شما فرض کنید بسیاری از مخاطبان اینچنینی معماری شهری تهران کسانی هستند که از شهرستان برای کاری به تهران آمدهاند، این یک امر مغفول مانده در جامعه تخصصی پژوهشی و طراحی معماری است که ویژگیها و دغدغههای انسانِ دارای اشتغال روزمره را در تحلیلهای هویتی لحاظ نمیکنند، یعنی یک فرد که برای بهرهگیری از پزشک متخصص در تهران است،
ذهن و چشم خود را چندان مشغول ویژگیها یا مفاهیم نهفته در ویژگیهای قابل رؤیت بنا نمیکند و حتی ممکن است، اینها را در عین برخورد دهها باره اصلاً نبیند. همین کیفیت برای مخاطب شهروندِ معماری شهری، خیلی شدیدتر مطرح است، نو بودن، تعجبانگیزی، شاخص بودن و معنای خاص داشتنِ یک معماری یا فضای شهری، مادامی مطرح است که در اثر تعاملات هر روزه به امر ضمنی یا تودستی تبدیل نشده است؛ وقتی تجربه مکان به امر روزمره تبدیل شد، اثرات معماری از سمت ادراک و مفهوم، به سمت رفتارها و الگوهای جاافتاده ذهنی میرود، در این حالت نوع تلقی طولانی مدت فرد، بیشتر وابسته به ذهنیات قبلی او از مکانهاست و نه صورت ظاهر آن. حتی این صورت ظاهر هم با کمک آنها قضاوت میشود که اینجا «مکان چه نوع حضوری» است. از اینجا به بعد، تأثیر این نوع حضور است که در هویت مکانیِ آن شخص، دیده میشود و قابل تحلیل است.
با این مقدمه که کمی طولانی شد، می توانم بگویم که معماری شهری تهران و شهرهای بزرگ در موضوع دوم، یعنی تأثیرات مواجهه طولانی مدت که دیگر بصری و مفهومی نیست و بیشتر رفتاری است، خیلی بیشتر از شهرهای دیگر، تأثیر دارد. برای یک غریبه یا فرد ساکن شهر دیگر غریبگی تهران مثل غریبگی یک کشور خارجی است که چون فرض خودی بودن، از روی آن برداشته شده، یک اثر موقت است و اغلب آن از بین میرود اما اثر مواجهه طولانی این شهر با چند ویژگی بر هویت کاربران دائم و نیمهدائم این فضا باقی میماند که بدلیل ماهیت رفتاری آن، راه و درمان بصری، مفهومی ندارد.
فرناز کلباسی
در نخستین ساعات شبی پاییزی، مسجد شیخ لطف الله میزبان نشست «تالیف در معماری» است تا در پنجمین گردهمایی خود موضوع «امکان معماری در منطق مناسبات جدید» را بهتحلیل و بررسی بگذارد. زیر گنبد بینظیر مسجدی که پروفسور پوپ معتقد بود به سختی میتوان باور کرد ساخته دست بشر باشد، نشستهایم تا پژوهشگران و معماران امروز اصفهان از سنت و مدرنیته و رویکرد جدیدی که از دل این دو باید نشئت بگیرد، صحبت کنند تا مشخص شود معماران امروز اصفهان به چه میاندیشند و چه بناهایی خلق میکنند!
فضای نیمه تاریک این مسجد تاریخی کوچک، اما پرشکوه و پراقتدار در دقایق ابتدایی آغاز برنامه به صوت خوش الحان یک آواز سنتی مزین میشود. بیش از آنکه بتوانم با لذت سرشار از معنویت این موقعیت همراه شوم، نگران آسیبی میشوم که احتمالا از دریچه بلندگوهای بزرگی که در چهار نقطه از محوطه مسجد جای گرفتهاند، به پیکره این عمارت چشم نواز وارد شده است. خوشبختانه برگزارکنندگان این برنامه خود معمارند و از اهمیت حفظ میراث گذشته، آن هم میراثی ارزشمند همچون مسجد شیخ لطف الله، دردانه یادگار عصر صفوی آگاهاند، موجب میشود تا به سخنان «بهارک کشانی»، معمار و پژوهشگر حوزه طراحی معماری و نخستین سخنران برنامه گوش بسپارم.
او سخنش را با دستهبندی دو طیف از معماران معاصر ایران آغاز کرده و میگوید: برخورداری از باورهای الهی، ویژگی معمارانی است که در یک سوی این طیف قرار دارند. اینان با تکیه بر نظام سنتی به دنبال کسب مشروعیت در سازوکار سنت هستند و بر نظریه «اندیشه منجر به عمل» صحه میگذارند. چنین معمارانی با تکیه بر مفاهیم برآمده از سنت، قائل به متن مقدس بوده و دیالوگ موثری با بخش مدرن جامعه برقرار نمیکنند.
او با بیان اینکه این معماران آثار درخشانی را در تاریخ ایران به یادگار گذاشتهاند، میافزاید: متاسفانه دستاورد اینان عقیم مانده و درست یا غلط منجر به بنبست حرفهای در مفاهمهپذیری و دیالوگ با جامعه مدرن شده است.این پژوهشگر، معماران برخوردار از باورهای مدرن و متاثر از فرهنگ غربی را سوی دیگر طیف معماران معاصر ایران دانسته و میگوید: اینان با پهلو زدن به فرهنگ غرب به دامان مفاهیم به ظاهر امن زیسته شده در جهان مدرن پناه برده و درست مانند معمار غربی عمل میکنند، غافل از اینکه معمار غربی براساس تجربه زیستی خود به معماری میپردازد.
او ادامه میدهد: در چنین شرایطی معمار ایرانی از تجربیات و نظام فکری خود فاصله گرفته و بر پایه نظام غربی عمل میکند و همین مسئله موجب شده که برخی از آثار معماری ایران نمایی کامل از فرهنگ غرب باشد. حتی مساجدی هستند که باوجود آنکه باید نمایانگر باورهای الهی و دینی باشند، کاملا متاثر از فرهنگ غرب ساخته شدهاند. او با تاکید بر اینکه اعلام موضع این دو طیف ناشی از عدم مرزبندی موقعیت خودآگاه جامعه ازسوی اندیشمندان و متفکران است، میگوید: همه اذعان داریم که مشکل فرهنگی ما باید از بیرون نظم معماری حل شود و بنابراین هرکس باید به زعم خود ضمن انکارنکردن مشکلات، گامی برای حل آنها بردارد.او با بیان اینکه در میان هر دو طیف، معمارانی را دیدهایم که براساس مصلحتهای مختلف ناگزیر به تغییر موضع خود شدهاند، میافزاید: برای تغییر این وضعیت باید به افزایش دانش خود پرداخت و به جای سوار شدن بر موج سیاست، تفکر را از حوزه سیاسی فرهنگی جامعه آغاز کنیم.
عضو هیئت علمی و مدیر گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی چالوس گفت: برای ساخت بنا در اقلیم مازندران باید از ترکیب سنت - مدرنتیه استفاده کرد.
علی اصغر زاده در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه یکی از مباحث مهم پایداری ساختمان، ارتباط با بستر، زمینه، محیط جغرافیایی و حفظ و مرمت آنها است، اظهار کرد: در معماری گذشته در دهه های 70 تا 80 آن چنان که باید و شاید به مولفه های اقلیمی و جغرافیایی اهمیت داده نمی شد.
وی در مورد خصوصیات بناهای دهههای گذشته خاطرنشان کرد: ساختمان هایی با نمای شیشهای مطابق با اقلیم ساخته نشدهاند و تنها یک الگوبرداری از سایر نقاط است.
عضو هیئت علمی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی چالوس افزود: ساختمان های شیشه ای برای نفوذ بیشتر آفتاب در نقاطی که از تابش نور خورشید زیاد بهره مند نیستند، ساخته می شود و البته دارای معنا و مفهوم هم هستند اما در شهرهای شمالی اگر از این نوع بنا استفاده شود باید برای خنک کردن آن در فصل تابستان انرژی های فسیلی زیادی مصرف کرد.
اصغرزاده با بیان اینکه کارشناسان پس از مطالعات و بررسی ها متوجه شدند که اکثر سوختهای فسیلی به دلیل استفاده نامطلوب هدر میرود، خاطرنشان کرد: در بناهایی که متناسب با اقلیم ساخته نشده است، حجم زیادی از انرژی های فسیلی از بین می رود تا سیستم گرمایشی و سرمایشی مناسبی ایجاد شود.
مدیر گروه معماری دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی چالوس با اشاره به اینکه دمای کلی زمین افزایش یافته و این امر موجب اختلافات اقلیمی در دنیا شده است، تاکید کرد: مهم ترین دلایل گرمایش زمین مصرف اشتباه انرژی در اقتصاد، صنعت، ساختمان و معماری است.
وی با بیان اینکه پس از یافتن عاملهای انسانی گرمایش زمین و هدر رفت سوختهای فسیلی، انقلابی در معماری به وجود آمد، تصریح کرد: در این انقلاب ساختمانهای کم مصرف که مبنای طراحی آن بر اساس استفاده بهینه از سوختهای فسیلی بوده در اولویت قرار گرفت. مهم ترین ویژگی ساختمان های کم مصرف، همساز بودن بنا با اقلیم است به طوری این بنا طوری طراحی میشود که به وسایل سرمایشی و گرمایشی نیازمند نباشد.
اصغرزاده با بیان اینکه نباید الگوهای ساخت بنا کپی برداری و یک نسخه واحد برای همه اقلیم ها باشد، ادامه داد: استفاده از چوب و گل در ساختمان هایی که در شمال کشور ساخته میشود علاوه بر سازگاری با محیط دارای حس زیبایی شناختی است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه باید برای ساخت بنا در اقلیم مازندران از ترکیب سنت و مدرنتیه استفاده کرد، یادآور شد:زمانی که معماری مدرن پیش روی ما قرار میگیرد شیفته و مجذوب آن میشویم یا برخی اوقات چنان به معماری سنتی روی میآوریم که در مقابل معماری مدرن قرار می گیریم بدون اینکه بخواهیم دنیای معاصر را خوب نقد و تحلیل کنیم و فکر می کنیم دنیای سنت و دنیای معاصر دو قطب مقابل هم هستند در حالی که این گونه نیست.
مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان از مرمت هفت ارسی شمس العماره با قدمت بیش از۱۵۰ سال تا پایان سال جاری خبر داد.
به گزارش هنرآنلاین، مسعود نصرتی با اعلام این خبر گفت: بنای شمسالعماره یکی از شاخصترین ساختمانهای مجموعه جهانی کاخ گلستان است که به دستور ناصرالدین شاه در ۱۵۸ سال پیش بنا شده و در ساخت آن از هنرهای سنتی و تزیینات وابسته به معماری مانند کاشی کاری، گچبری، آینه کاری و متعلقات چوبی استفاده شده و هر کدام شاهکاری بی نظیر و جلوهای زیبا به این بنای تاریخی داده است.
او افزود: در این بنا ارسیها، درها و پنجرههای با کیفیت، دقت و حساسیت بالایی ساخته و اجرا شده است، شاید بتوان گفت مجموعه ۱۵ ارسی شمسالعماره از جمله برجستهترین تزیینات وابسته به معماری در این بنا بوده و استفاده از تکنیکهای مکمل در تزیین این ارسیها مانند آینهکاری، نقاشی پشت شیشه، نقاشی روی چوب و معرق باعث شده تا زیبایی آن چند برابر شود.
وی با بیان اینکه ارسیها با استفاده از گرهسازیهای درودگری در کنار شیشههای رنگی و آینه کاری روی این بنا به کار رفته است، افزود: هنر گرهسازی درودگری که سابقهای بسیار طولانی در معماری سنتی ایران دارد هر کدام به نامی خوانده میشود و به دو بخش "گرهسازی با طرح های هندسی" و "گرهسازی با طرحهای منحنی" تقسیم شده است همچنین در ارسیهای بنای شمسالعماره که به صورت سه دری ساخته شده بیشتر از گرهسازی های منحنی و اسلیمی به همراه شیشه رنگی و آیینه کاری استفاده شده است.
نصرتی درباره مرمت ارسی های این بنای قاجاری گفت: مرمت هفت ارسی شمس العماره از چند ماه قبل با تجهیز کارگاه و مستند نگاری شروع شده و شامل تعویض شیشهها، آینههای شکسته و رنگ شده با شیشههای رنگی مناسب، تمیزکردن تمام سطوح آثار با روشهای ترکیبی فیزیکی و شیمیایی مناسب با توجه به وضعیت اثر، استحکام بخشی اتصال ها و تابگیری گره سازی ها و اجرای پوشش نهایی و تثبیت اثر با توجه به محل قرارگیری ارسی ها جهت تابش آفتاب و بارش باران، تهیه و نصب پوشش چادری روی ارسی ها برای حفاظت و نگهداری مناسب اثر است، با توجه به حجم کار و حساسیت بالای آن تا اواخر سال جاری به پایان میرسد.
صدمین نشست علمی تخصصی موسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران با عنوان "دزفول شهر آجر" برگزار میشود.
با حمایت کمیتۀ آموزش ایکوموس ایران، نشست "دزفول، شهر آجر" برگزار میشود. در این نشست غلامرضا نعیما، نویسنده کتاب "سیر تحول معماری ایران (از آغاز دوران اسلامی تا دوره تیموری)" سخنرانی خواهد کرد.
شایان ذکر است، دزفول، دیار خانههای قدیمی و یکی از پایتختهای معماری و شکوه هنر ایرانی - اسلامی است. معماری در دزفول آدمی را با دنیایی از ظرافتها و زیباییها آشنا میکند که شاید همانند آن در کمتر جایی از این مرزوبوم وجود داشته باشد. بافت تاریخی دزفول که تلاقی فرهنگ و تاریخ مردمان این دیار کهن است، شامل ۲۸ محله قدیمی و درهمتنیده است که تزئینات معماری بینظیر آن، دزفول را به "شهر آجری" معروف کرده است. در محدوده بافت تاریخی دزفول بیش از یکصد اثر تاریخی ثبت ملی شده شامل مسجد، حمام، گذر و بقعه و خانه وجود دارد.
علاقهمندان به حضور در این نشست میتوانند سهشنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ از ساعت ۱۵ – ۱۷ به مرکز هنرپژوهی نقشجهان واقع در تالار دکتر شیرازی، تهران، خیابان ولیعصر، جنوب پارک ساعی، شماره ۲۱۶۹ مراجعه کنند.
معماری خانه پیرنیا، الگویی تمام عیار از معماری مناطق کویری ایران است و این خانه وجود این شیوه از معماری را در دورهای خاص از تمدن مردم این سامان، به نمایش میگذارد.
به گزارش ایمنا، ایرانیان با هنر معماری بیگانه نیستند، در آثار برجای مانده از طلیعه تاریخ پادشاهی ایران در پاسارگاد تا میراث جاودانه پرسپولیس و انواع آتشکدهها؛ همچنین در دورانهایی که ساخت مساجد و بارگاه و تکیه و حسینیه رواج یافت روح سیال هنرمند ایرانی را مشاهده میکنیم که برای پیوند هنر با اعتقادات کوشیده است.
مردمان سرزمین پارس و روم باستان، دو گروه از مهمترین بنیانگذاران هنر معماری در جهان به شمار میروند که سبکهایی خاص معماری پدید آوردند، دیگر تمدنها یا بعد از آنان ایجاد شدند یا به تقلید از ایران و روم باستان ساخت و سازهایی را انجام دادند.
نکته بسیار جالب در هنر معماری ایرانی آن است که به کاربری این هنر مختص عمارات شاهزادگان و درباریان نبوده و در هر زمان، مردمان نیز شیوهای خاص در ساخت و ساز و تزیین منازل و عمارات خود داشتند.
هنر خانه سازی بخشی از هنر معماری ایرانی است که در طول زمان با افزایش ابعاد و زوایای آن، روند تکاملی خود را پیموده است. در دورهای همچون هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان معماران فراغ خاطر بیشتری داشتند و این هنر را توسعه دادند و در زمانی همچون «دوره فترت» و پس از حمله اعراب یا حمله مغول این هنر اندکی رو به افول نهاد.
یکی از مهمترین ادوار تاریخ تمدن ایرانی که در آن هنر معماری همچون بسیاری از شاخههای هنری رشد و بالندگی خاصی داشته، دوره «صفویان» بوده است؛ به ویژه آنکه پس از انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت از سوی «شاه عباس اول» و شروع اصلاحات اقتصادی و نظامی و سیاسی وی، ثبات بر کشور حکم فرما شد و ایرانیان توانستند پس از رویدادهایی مانند کشتار مغولان و تاخت و تاز حکومتهای محلی چون «آل مظفر» و «آل جلایر» و «آل کرت»، در دوره صفویه نفس راحتی بکشند و در سایه آرامش حاصل از تدبیر شاه عباس و ضرب شمشیر سرداران نامداری مانند «امامقلی خان»، به رونق انواع هنر اهتمام ورزند.
یکی از میراثداران تمدن کهن ایران در فلات مرکزی، شهرستان «نایین» است که در آن انواع آثار تاریخی، دایرةالمعارفی از هنر معماری ادور مختلف پدید آورده است.
«خانه تاریخی پیرنیا» یکی از این آثار ارزشمند است که در مقابل «مسجد جامع نایین» و «محله باب المسجد» این شهر قرار دارد. در حال حاضر این خانه محل نمایندگی میراث فرهنگی نایین و موزه مردم شناسی این شهرستان است؛ قدمت این بنای تاریخی حدود ۴۰۰ سال و مربوط به دوره صفویه است.
یکی از قضات عالی رتبه دوره صفویه به نام «قاضی نور» که به عنوان حاکم شهر نایین منصوب شد این خانه را به دلیل اینکه نزدیک به مسجد بود، به عنوان دیوان خانه قضایی قرار داد. این خانه به وسیله برخی از رجال خاندان معروف «پیرنیا» از اولاد قاضی نور خریداری شد و تا سال ۱۳۴۹ شمسی در اختیار این خاندان بود تا آنکه به خاطر ارزشهای تاریخی آن، از «میرزا احمد خان نایینی» - آخرین مالک این خانه، خریداری شد و در اختیار سازمان میراث فرهنگی کشور قرار گرفت و پس از آن به عنوان موزه مردم شناسی مورد کاربری قرار گرفت.
سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی گفت: «تحویل بخشی از بیمارستان امام رضا(ع) و باز آفرینی آن به شکل قدیم و اولیه از جمله آرزوهای دیرینه مردم بود که این موضوع با پیگیری های انجامشده و مساعدت مسئولان استان در حال تحقق است.»
بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خراسان شمالی، حبیب یزدان پناه سرپرست این ادارهکل امروز چهارشنبه 4 مهر 97 اظهار کرد: «به منظور حفظ عمارت مفخم، این میراث تاریخی استان، طرح ساماندهی و احیای این مجموعه و تبدیل فضاهای موجود از جمله بیمارستان امام رضا(ع) تهیه و اخیرا در جلسات مشترکی که با معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری، سازمان برنامه و بودجه استان و دانشگاه علوم پزشکی برگزار شد، مورد تصویب قرار گرفت.»
او افزود: «بر این اساس، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی متعهد شده است ساختمان قدیم بیمارستان امام رضا(ع) را حداکثر تا پایان مهرماه جاری و بخش اداری آن را نیز حداکثر تا پایان آذرماه امسال، تخلیه و تحویل سازمان میراث فرهنگی دهد.»
او تصریح کرد: «میراث فرهنگی نیز ملکی را در اختیار دانشگاه علوم پزشکی قرار می دهد تا در صورت مناسب بودن مکان، طی توافقی پس از دی ماه امسال، بخش روانی این دانشگاه نیز انتقال یابد.»
یزدانپناه عنوان کرد: «بیمارستان امام رضا(ع) بخشی از عرصه مجموعه مفخم است و طی چشم اندازی که تعریف کردیم باید تخلیه شود و در اختیار میراث فرهنگی قرار بگیرد که این مهم با پیگیری های انجام شده به زودی محقق می شود و در اینده نزدیک نقطه گردشگری و میراث فرهنگی و بازار صنایع دستی استان خواهد شد.»
ظهر عاشورا و ماجرای غم انگیز کربلا، همان چیزی است که در معماری بینظیر تکیه معاونالملک به تصویر کشیده شده است.
هنرآنلاین، تکیه معاونالملک از آن دست بناهایی است که به جرات میتوان گفت معماری در آن روایتی متفاوت از هنر ساخته است. این تکیه در دوران قاجار یعنی سال ۱۲۸۲ در شهر کرمانشاه ساخته شد. این بنا توسط حسینخان معینالرعایا بنا و سپس به همت حسنخان معینالملک تکمیل شد. اصغر معمارباشی، هنرمند سازنده این بنا بود که نام وی نیز روی سردر بنا ذکر شده است.
این تکیه بیهمتا از سه بخش اصلی حسینیه، زینبیه و عباسیه تشکیل شده است. کاشی کاریهای بینظیر و معماری خاص این بنا البته در طول تاریخ به سختی از بلایای مختلف جان سالم به در برد. در سال ۱۲۸۸ شمسی مشروطه خواهان این بنای نفیس را به توپ بستند و به آتش کشیدند. بعد از این حوادث و همچنین به دنبال ترور حسینخان معینالرعایا، بازسازی تکیه، مدتها به تعویق افتاد. بالاخره در سال ۱۳۲۰ شمسی، میرزا حسنخان معاونالملک حسینیه را از برادرانش خریداری و شروع به مرمت آن کرد.
حسن خان در سال ۱۳۲۶ شمسی ساختمان مجاور حسینیه را خرید و بخشهای زینبیه و عباسیه را بنا کرد تا تکیه بتواند جوابگوی عزاداران باشد.
اواخر عمر حسنخان با تغییر حکومت قاجار به پهلوی و همینطور وضع مالی وی، دوران ویرانی بنا آغاز شد. به این ترتیب سید محمد میبدی و آقا شیخ محمدهادی جلیلی پیشنهاد کردند برای جلوگیری از تخریب بنا، بخش عباسیه به مدرسه علوم اسلامی تبدیل شود تا فواید آن را صرف تعمیر بنا کنند. از آن زمان به بعد، عباسیه به مدت ۳۰ سال به صورت مدرسه باقی ماند.
در سال ۱۳۵۲ تکیه معاونالملک به اداره فرهنگ و هنر آن زمان تحویل داده شد و در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۵۴ با شماره ثبت ۹۴۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شد.
معماری و کاشیکاری بنا
عمارت تکیه معاونالملک شش متر از سطح زمین پایینتر است و بعد از ورود از در اصلی باید ۱۷ پله را طی کرد تا بتوان وارد صحن ورودی مجموعه شد. مجموعه تکیه معاونالملک سه در ورودی دارد که معمولاً در قدیم برای برگزاری بهتر مراسم مذهبی، ورود دستهها و هیئتهای عزاداری و جلوگیری از تداخل آنها با یکدیگر بوده است.
کاشیکاریهای تکیه معاونالملک، یکی از عمده دلایل شهرت این بنای بینظیر است. کاشیهای زیبای این مجموعه، جلوهای بیمانند از پیوند معماری و کاشیکاری است. غنای تصویری در کاشیهای به کار رفته، تنوع رنگهای آنها و تنوع در نوع ساخت و ابعاد کاشیها، تکیه معاونالملک را به یکی از نفیسترین و تماشاییترین بناهای به یادگار مانده از دوران قاجار تبدیل کرده است.
به باور عدهای، این کاشیهای کمنظیر که از رنگهای صد درصد طبیعی در ساخت آنها استفاده شده است، بیانگر ارزش هنری تکیه معاونالملک هستند. اما باید گفت معماری زیبا و قابل تحسین بنا را نمیتوان نادیده گرفت.