ضرورت پایش لرزهای گسلههای اطراف تهران
عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در یادداشتی به ضرورت پایش لرزهای گسلههای اطراف تهران پرداخت.
به گزارش ایلنا، متن یادداشت علی بیتاللهی به این شرح است:
سحرگاه پنجشنبه 28 دیماه 1396 ساعت 4:3:48 خردلرزهای با بزرگی 1.9 در جنوبشرقی مراکز جمعیتی روستای قلعه بلند(9کیلومتر)، روستای سلمانآباد(13 کیلومتری)، بخش جوادآباد (18کیلومتری)، شهر پیشوا (21 کیلومتری)، شهر ورامین (27 کیلومتری) و تهران (72 کیلومتری از مرکز آن) رخ داد.
زلزله کوچکی که رخداد این قبیل زلزلهها جزء "نرم"لرزه خیزی محدوده اطراف کلانشهر تهران بوده و شاید از نظر خطر زلزله، معنی و مفهوم خاصی در بر نداشته باشد(البته بنظر نگارنده دارد ).
اهمیت این رخداد، با توجه به مونیتورینگ روزمرهای که مراجع ذیربط و کارشناسان و اعضا علمی علاقهمند و از جمله اینجانب، درخصوص تغییرات دینامیکی رژیم لرزه خیزی گستره تهران دنبال میکنند، از آن نظر است که این زلزله نیز در پی رخداد خوشه لرزهای کرج و سپس زلزله 5.2 ملارد ( و پسلرزه های آن، زلزله 29 آذرماه 1396 ) و زلزله 25 دیماه فیروزکوه با بزرگی 4.3 رخ میدهد.
این رخداد همراه با مجموعه فعالیتهای لرزهای پیشین، بهطور روشن و بیتردیدی فعال بودن گسلههای اطراف تهران را نشان میدهد. همچنین رهائی انرژی و تنش اندوخته شده نیز، از طرف دیگر بهروشنی دلالت بر وجود و تجمع تنش تکتونیکی دارد. سخنی که از دیرباز همه متخصصان با ادبیات مختلف تلاش کردهاند تا بر آن صحه گذارند.
نگاه اجمالی بر نقشه توزیع زمینلرزههای 12 سال اخیر که توسط شبکه ایستگاههای لرزهنگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، با دقت مناسب، ثبت شدهاند نشان میدهد که با توجه به پراکنش گسلههای فعال و لرزهخیز اطراف کلانشهر تهران، توزیع زلزلهها نیز مسلما در امتداد این ساختارهای تکتونیکی جهتیافتگی پیدا میکند. وضوح این امر را میتوان در شرق تهران و تعقیب امتداد گسل فعال و کاری مشاء مشاهده کرد و زلزلههای متعددی که در راستای آن جانمائی شدهاند.
شکل1- جانمائی تعدادی از زلزلههای اطراف تهران و ارتباط آنها با گسلههای فعال و عمده اطراف تهران
در غرب تهران نیز، گسلهای اشتهارد و انتهای شرقی آن، ماهدشت کرج، محل اتصال گسل شمال تهران با قطعه غربی و شمالغربی گسله مشاء به سبب فعالیتهای خود موجب تجمع زلزلههای متعدد در امتداد خود شدهاند. در حوالی پهنه ورامین (جنوب و جنوب شرقی تهران)، گسلههای کاری و فعال گستردگی قابل ملاحظهای را دارند. گسل ورامین و در ادامه آن گسل پیشوا (پای تپههای پیشوا در جنوبشرقی شهر پیشوا)، گسل ایوانکی، گسل گرمسار و گسل سیدآباد در شرق و گسل رباط کریم در غرب محدوده، گسلهای کهریزک و جنوب ری در محدوده شمالی آن و گسلههای گچاپ و کوه گوگرد در جنوب و جنوبشرق آن از جمله گسلهای عمده و فعال منطقه و اطراف آن را تشکیل میدهند.
چنین عوارض تکتونیکی پتانسیل لرزه خیزی بالائی را به گستره میدهد که نمود آن رخداد زلزلههای تاریخی و دستگاهی مختلفی است که در منطقه رخ داده اند. قبل از زلزله با بزرگی 1.9 (زلزله 28 دیماه 1396)، سال 1394 در مجاورت مرکز زلزله اخیر (بهفاصله حدود 1.5 کیلومتری )، زلزله با بزرگی 4.1 رخ داد که منطقه را لرزاند(زمینلرزه 22 مرداد 1394 ساعت 23:12:14 در عمق 13 کیلومتری).
در شکل 1، به شعاع تقریبی 150 کیلمتری از مرکز شهر تهران گسلهای عمده (گسلهای با طول بیش از 10 کیلومتر ) آورده شده است. از جمله مهمترین و تاثیرگذارترین گسلهای شناخته شده بر شهر تهران میتوان گسلهای زیر را بر شمرد:
1- گسل شمال تهران
2- گسل های جنوب و شمال ری
3- گسل مشاء
4- گسل پردیسان ( گسل تازه شناسائی شده )
5- گسل کهریزک
6- گسل ایوانکی
7- گسل رباط کریم
8- گسل فیروزکوه
9- گسل نیاوران
10- گسل پیشوا
همچنین گسلهای متعدد و عمده و اصلی دیگر که در شکل 1 نشان داده شده و تعداد آنها در شعاع 150 کیلومتری به بیش از 35 عدد بالغ می گردد. ذکر شد که حساسیت تهران به دلایل مختلف از دیدگاه خطر زلزله بسیار بالاست و ضرورت دارد اقدامات ضروری علمی و کاربردی و ضروری و حداقلی را با تامین منابع مالی و بدون بوروکراسی مرسوم موجود عملیاتی کنیم.
با رخداد زلزله خفیف 1.9 در جنوب تهران، برای متخصصان، نگرانی ایجاد میشود که چرخش تنش تکتونیکی از غرب (زلزلههای کرج و ملارد 26 آذرماه 1396) به شرق (زلزله فیروزکوه 25 دیماه 1396) و جنوب (زلزله جنوب ورامین 28 دیماه 1396) ممکن است علامتی بر تداوم تنش و استمرار فعالیت لرزهای باشد ( سه راس مثلثی که در شکل 2 نشان داده شده است).
نگارنده در پی جوابگویی به این سوال مشکل نیست که آیا این ظهور و بروز فعالیتهای لرزهای خفیف و متوسط دال بر وقوع زلزلهای بزرگ است؟ سوالی که اساسا پاسخ قطعی مثبت و منفی به آن هر دو به یک اندازه غیر کارشناسانه و غیر مسئولانه است، بلکه هدف اینجانب طرح این دغدغه کارشناسی است که براستی چگونه باید قضاوت کنیم که گسل لرزهزایی اطراف تهران شروع به فعالیت کرده یا نه؟. بر پایه چه شواهدی میشود با دقت مناسب گفت که نرخ فعالیت لرزهای در یک نقطه افزایش پیدا کرده است؟
شکل2- فعالیت لرزهای خفیف و متوسط در سه گوشه دربرگیرنده اطراف تهران
نظیر تغییرات حرارت بدن که پزشک با تغییر و خروج از نرم زمینه دمای بدن، پی به بی هنجاری بدن بیمار میبرد، تغییرات رفتار رژیم لرزهخیزی گستره تهران نیز با تجهیزات و نیروی انسانی و حمایت و پشتیبانی مستمر از شبکههای ثبت رخداد و شتاب زلزلهها امکانپذیر است. واقعیتهای موجود در شبکههای مونیتورینگ زلزلههای ایرانزمین (شبکههای لرزه نگاری و شتابنگاری )، بیانگر وجود مشکلات پیش پا افتاده و عدم تامین تجهیزاتی و لجستیکی و نیروی انسانی در این دو شبکه معظم ملی است، مشکلی که از دیر باز درخواست های مکرر برای رفع کاستی های موجود چندین و چند بار بهعمل آمده که متاسفانه تا حال حاضر اقدام موثر و قابل ملاحظهای صورت نگرفته است. باید توجه کرد که میزان هزینه مورد نیاز برای تامین این نیازهای این شبکههای مهم و ضروری ملی در مقایسه با هزینه پروژه های عمرانی بمراتب ناچیز است.
نگارنده با هدف ارائه پیشنهاد مشخص در این زمینه، موارد زیر را بسیار مهم و اولویتدار و لازمالاجرا میداند:
1- ارتقاء تعداد ایستگاههای لرزه نگاری ملی(با مسئولیت موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران) در اطراف تهران به شعاع 150 کیلومتری به تعداد 5 برابر کنونی و تامین نیازهای لجستیکی و کارشناسی به تبع آن و استمرار حمایت درازمدت از کل شبکه لرزهنگاری تا رسیدن تعداد ایستگاهها کل کشور به 5 برابر تعداد موجود (واضح است که اولویت اول تهران و اطراف آن با تمرکز بر مکانیابی گسلهای آن است).
2- ارتقاء تعداد ایستگاههای شبکه شتابنگاری کشور(با مسئولیت مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی) در اطراف تهران به میزان 5 برابر تعداد موجود و مدرنیزه کردن ایستگاههای موجود تا شعاع 150 کیلومتری تهران با هدف ثبت شتابهای زلزله که معرف نیروی وارد از زلزله به ساختمانها است. مسلم است که همراه با این افزایش، افزایش کادر فنی و تکنسینی شبکه، تامین نیازهای لجستیکی مستمر شبکه نیز از اقدامات مهم و اساسی مورد نیاز خواهد بود.
3- مطالعه زیربنائی و جانمائیهای دقیق گسلههای شهر تهران و اطراف آن تا شعاع 150 کیلومتری (با مسئولیت سازمان زمینشناسی کشور)، ارزیابی مستمر نرخ لغزش، پایش جابجائی، سنجش علائم بیهنجاریهای لرزهای و مطالعات سنسنجی گسلههای اصلی و لرزه زای پهنه تهران.
سه اولویت مذکور مسلما ما را از خطر تخریب ساختمانها رها نخواهد کرد و حوزه کاری پیشنهادات مذکور بر روی پایش و ثبت دقیق بی هنجاریهای لرزه ای است که امر ضروری و بسیار مورد نیاز کشور است.
در حیطه ساخت و ساز، نظارت جدی و بی اغماض بر نحوه ساخت و ساز، استفاده از مصالح مناسب، مکانیابی توسعه شهری و تهیه و بازنگری طرح های تفصیلی شهری بر مبنای ملاحظات ریسک لرزه ای، تعیین حرائم گسلها و احتراز از ساخت و ساز در پهنههای گسلی، کوتاه کردن دست عناصر غیر متخصص در حیطه ساخت و ساز از اقدامات بسیار ضروری با هدف کاهش خطر زلزله کلان شهر تهران است.
دکتر علی بیتاللهی
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی