وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی
    مراسم بزرگداشت چهل و یکمین سال درگذشت دکتر شریعتی، امروز در روستای «مزینان» شهرستان داورزن خراسان رضوی برگزار می‌شود.

    روزنامه ایران - سهیلا سادات مطلوبی: امروز سه‌شنبه (29خردادماه)، مراسم بزرگداشت چهل و یکمین سال درگذشت دکتر علی شریعتی، روشنفکروجامعه‌شناس برجسته کشور با حضور استادان، متفکران، شریعتی دوستان و مسئولان شهری و کشوری در روستای «مزینان» شهرستان داورزن خراسان رضوی برگزار می‌شود که امید می‌رود برگزاری این مراسم زمینه لازم برای شناساندن بیشتر ظرفیت‌های گردشگری زادگاه دکتر شریعتی را به ایران و جهانیان فراهم کند.

    خاستگاه استاد «محمد تقی شریعتی» و فرزندش دکتر «علی شریعتی»

    در غربی‌ترین مرزهای خراسان رضوی در شهرستان داورزن روستایی پرآوازه برای بسیاری از ایرانیان بویژه جوانان اهل مطالعه و جست‌و‌جوگر دهه‌های اخیر به چشم می‌خورد که «مزینان» نام دارد. این روستای کویری که درخطه سربداران قرار دارد، آثار تاریخی و باستانی و جاذبه‌های گردشگری آن ثبت ملی شده است. مزینان، خاستگاه استاد «محمد تقی شریعتی» و فرزندش دکتر «علی شریعتی» است.

    دوستان دکترعلی شریعتی، بعد از ۴۱ سال از پایان زندگی ۴۳ساله این اندیشمند روشنفکر، سالگرد درگذشتش را در زادگاهش گرامی می‌دارند.

    جاذبه‌های گردشگری «مزینان»؛ خطه شریعتی

    زادگاه دکتر علی شریعتی، خانه‌ای در روستای «کاهک»، نرسیده به دهستان مزینان است که از آثار دوره پهلوی اول به حساب می‌آید و به صورت ساده خشت چینی شده است. اتاق نشیمن خانه که احتمالاً اتاق پذیرایی بوده، پلانی مستطیل شکل دارد و سقف آن طاقی گهواره‌‌ای است و سه دری آن رو به حیاط باز می‌شود. این خانه بعدها به دایی دکتر علی شریعتی انتقال پیدا کرد و متأسفانه در حال حاضر به شکل متروکه و ویران باقی مانده است. این بنا در سال ۱۳۸۲ به ثبت ملی رسید. گفتنی است، دیگر املاک دکتر شریعتی در این روستا، وقف تحصیل فرزندان مستعد منطقه شده است.

    معرفی دکتر شریعتی به گردشگران

    جذابیت نام مشاهیر برجسته می‌تواند فرصت‌های زیادی نظیر تمایل گردشگران داخلی وخارجی برای بازدید از محل زادگاه افراد بزرگ و مشهور و در نتیجه درآمدزایی و اشتغال آفرینی برای مردم محلی در حوزه صنعت گردشگری را به همراه داشته باشد. این امر زمانی برای مردم روستاهای کویری مزینان و کاهک میسر می‌شود که نام خود را در کنار نام پرآوازه دکتر شریعتی قرار دهند و با برگزاری مراسم و همایش‌ها در جهت بزرگداشت و معرفی بیشتر این متفکر به نسل‌های جدید زمینه را برای رشد و رونق گردشگری خود فراهم کنند.

    ‌امروز سهم روستای مزینان از جذب گردشگر، حضور نه چندان پر رنگ استادان و متفکران شریعتی دوست، به همراه شاگردان و مریدانشان به زادگاه این اندیشمند است تا شبی را در کویر شریعتی بگذرانند و کویریات بخوانند و کمی از دید او به آسمان پر ستاره‌اش خیره شوند.

    ضرورت سرمایه‌گذاری گردشگری در مزینان

    دکتر «ابوالفضل حسینی» عضو هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری و یکی از شریعتی‌شناسان عصرحاضر، درخصوص این کم توجهی، گفت: شهرستان جدید التأسیس داورزن هنوز هم نیاز به شناساندن توانمندی‌ها، امکان سرمایه‌گذاری و توسعه گردشگری به‌عنوان زمینه‌ای مناسب دارد. شریعتی، کاهک و مزینان هم بخشی از این جاذبه‌ها هستند.

    جاذبه‌های گردشگری «مزینان»؛ خطه شریعتی

    وی حضور خانواده فرهیخته دکتر شریعتی در زادگاه پدرشان را در توسعه گردشگری این منطقه مؤثر دانست و افزود: حضور خانم دکتر پوران شریعت رضوی (همسر دکتر)، دختران ایشان (سوسن و سارا شریعتی) و پسرشان (احسان شریعتی) در سبزوار، مزینان و کاهک رابطه معنوی آنان را با خاستگاه‌شان بر قرار کرده و تلاش ما این است تا با برقراری این ارتباط‌ها، از اندیشه و صمیمیت این خانواده، خود و دوستداران شریعتی بهره‌مند شویم.

    حسینی که هر سال یکی از دست‌اندرکاران برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر شریعتی است، افزود: در تمام سال‌های پس از درگذشت این اندیشمند بزرگ تاکنون، تقریباً همه ساله مراسم تجلیل و تحلیل شخصیت آن بزرگوار در مزینان برگزار شده است. نخستین مراسم ترحیم دکتر(1356)، در مسجد ملا هاشم مشهد برگزار شد که بخشی از برنامه‌ریزی، تدارکات و سازماندهی حضور دانشجویی آن مجلس در خانه دانشجویی اینجانب انجام شد. آن روز، فضای نظامی- امنیتی مشهد به قدری سنگین بود که بهت آور می‌نمود.

    در آن جلسه استاد محمدتقی شریعتی در حالی که زیر بغلش را گرفته بودند، حضور یافت و سخنرانی کرد. از آن زمان تاکنون در مراسم تجلیل و تحلیلِ نقش و اندیشه‌های شریعتی در تهران، مشهد، سبزوار، بجنورد، اسفراین و مزینان شرکت داشته‌ام.

    وی ادامه داد: بسته به شرایطِ فضای عمومی کشور، این قبض و بسط‌ها بر کیفیت مراسم هم تأثیر نسبی داشته است. هیچ گاه بنا براین نبوده که این مراسم دولتی یا حکومتی باشد، البته بنا هم نبوده که ضد آن باشد. بهتر است بگوییم مردمی بوده است، اما گاه، دولتمردانی که علاقه‌مند به شریعتی بوده‌اند یا به نواندیشی دینی گرایش داشته‌اند، با علاقه شخصی در این مراسم شرکت کرده‌اند.

    شناسایی جاذبه‌های مزینان

    با وجود این حُسن شُهرت برای مزینان و ظرفیت‌های فراوان و کشف نشده‌اش در زمینه گردشگری، افسوس که این روستا تاکنون در زمینه صنعت گردشگری با کم توجهی رو به رو شده است. در نتیجه امروز باید شاهد آن باشیم که منطقه پر رمز وراز و کویری مزینان، زادگاه متفکر بزرگ کشورمان مانند گنجینه بکری در شمال شرق کشور به حال خود رها شده تا از پس ماه‌ها و سال‌ها غفلت و بی‌مهری مسئولان وحتی نهادهای مردمی، بالاخره روزی چنانکه باید و شاید شناخته شود و به کانونی قدرتمند برای جذب گردشگر در شمال شرق کشور تبدیل شود.

    شریعتی به روایت زنده یاد دکتر سید محمدامین قانعی‌راد

    روزنامه ایران: شریعتی برای بسیاری از ما نقش پدر فکری را دارد و ما نزد او تلمذ کرده‌ایم و از او اندیشیدن و نگاه نقادانه و عمق فکر را آموخته‌ایم. شریعتی شاید جزو نخستین روشنفکرانی است که در ایران و برای ایران اندیشید و سعی کرد فراتر از قالب فکری خود، قالبی گذارد و با نگاه ترکیبی و خلاقانه به میراث فکری ایران و اسلام و جهان پرداخت و توانست سنتزهای جالبی در زمینه‌های مختلف عرضه کند. اما همیشه در داستان پدر و پسر قدری عصیان هم هست؛ همان کاری که شریعتی نسبت به نسل‌های قبلی و پدران فکری خود کرد و از فرزندان خود نیز این انتظار را داشته است.

    فرزندان شریعتی تنها محدود به فرزندان بیولوژیک او نمی‌شود؛ بلکه شامل همه ما می‌شود که بتوانیم گفت‌وگوی نقادانه‌ای را پیش ببریم. شریعتی در الگویی که ارائه داد 50 درصد به «امر اجتماعی» توجه کرده است اما در 50 درصد دیگر از «امر اجتماعی» تا حدی غفلت کرده است. اگر قرار است «گرایش نوشریعتی» وجود داشته باشد طرفداران این گرایش باید توجه خود را به «امر اجتماعی» کامل کنند. منظور از «امر اجتماعی» مناسباتی است که بالفعل و به‌طور خاص در ایران وجود دارد و زندگی ما را شکل می‌دهد. شرایط کنونی ما «استمرار در امر اجتماعی» را می‌طلبد.

    پدر فکری نسل ما

    امروزه امر اجتماعی معلق شده است؛ هم از طرف انقلابیون، هم از سوی اپوزیسیون «امر اجتماعی» به حاشیه رفته است که دلایل متعدد دارد. یک دلیلش این است که در سنت مبارزه سیاسی ما تفکیک «امر سیاسی» از «امر اجتماعی» وجود نداشته است. در حالی که اگر مبارزه انجام می‌دهیم باید در قلمرو «امر سیاسی» باشد نه قلمرو «امر اجتماعی»؛ باید برای «امر اجتماعی» حرمتی قائل شویم و در عین حال مبارزه هم کنیم.

    این در حالی است که همیشه مبارزه کردن برای ما به این معنی بوده که کل افق زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را دگرگون کنیم و حتی در مواردی تا اعماق وجود افراد برویم تا آن را هم دگرگون کنیم. شاید تنها در سنت ما باشد که انقلاب معانی عجیب و غریبی یافته است. به تعبیری وقتی ما دعوای سیاسی می‌کنیم در عین حال دعوای اجتماعی و فرهنگی هم می‌کنیم حتی در لایه‌های وجودی هم دعوا ایجاد می‌کنیم و این امر از ناتوانی ما نشأت می‌گیرد. پس ضرورت دارد از این مرحله عبور کنیم و مبارزه را به «امر سیاسی» محدود کنیم و به نحوی با «امر اجتماعی» هم پیوند برقرار کنیم.

    به‌نظر می‌رسد شریعتی در مرحله‌ای که می‌خواهد انقلاب را آسیب‌شناسی کند که «چرا انقلاب لازم است» در این مرحله به «امر اجتماعی» توجه می‌کند ولی در مرحله‌ای که می‌خواهد «استراتژی تغییر» را بگوید به «امر اجتماعی» بی‌توجه می‌شود و استراتژی تغییر را در زمینه انسان‌شناسی جست‌وجو می‌کند! به عبات دیگر، شریعتی مشکلات را «جامعه‌شناسی» و راه‌حل‌ها را «انسان‌شناسی» می‌بیند از همین رو است که وقتی صحبت از راه‌حل می‌کند بیشتر به «انسان‌ها» توجه دارد. در تجربه ایران تعلیق «امر اجتماعی» را می‌توان بارها دید. یک راه تعلیق «امر اجتماعی» این است که ایدئولوژی را مطرح کنیم که «غیر تاریخی» باشد. ایدئولوژی که «تاریخی» است دعوای سیاسی را مطرح می‌کند

    و در برابر آن هم برنامه‌هایی برای ارائه دارد. اما ایدئولوژی که «غیر تاریخی» است اساساً به وضع موجود توجهی ندارد و حتی خواهان تغییر وضع موجود هم نیست؛ بیش از اینکه بخواهد وضع موجود را تغییر دهد به‌دنبال «اتوپیا» است که آن اتوپی هم از این «وضعیت غیر تاریخی» نشأت گرفته است. وقتی قرار است جامعه مناسبی تحقق یابد که ممکن است مدینه فاضله، امت یا جامعه سوسیالیستی و... باشد؛ به این معنا که قرار نیست در این جامعه خاص که موجود است تغییر خاصی ایجاد شود، بلکه قرار است چیز دیگری در آن تحقق پیدا کند که این امر دعوا را غیرتاریخی می‌کند. یعنی مثلاً در سال ۱۳۵۰ دعوای رژیم و مردم را تبدیل به دعوای هابیل و قابیل می‌کند

    و این دعوا ممکن است از حرکت روح به معنای هگلی خودش باشد که دارد دگرگونی ایجاد می‌کند. یعنی بر دعواهای ملموس عناوینی می‌گذارد که باعث می‌شود از «امر اجتماعی» فاصله بگیریم؛ یعنی بر مبانی دیگری بایستید تا از آنجا بخواهید جامعه را ببینید. شریعتی «امر اجتماعی» را آنجا به رسمیت می‌شناسد که می‌خواهد نقاط اسارت را پیدا کند. جامعه‌شناسی به‌شما کمک می‌کند نقاط اسارت را پیدا کنید؛ از خودبیگانگی انسان در برابر کار، مذهب، ملیت و هویت. شاه کلید واژه شریعتی «از خودبیگانگی» بود که همه جا آن را جست‌وجو می‌کند. جامعه‌شناسی زندان انسان را به انسان نشان می‌دهد و نشان می‌دهد کجا در برابر آنها مقاومت می‌شود. از نظر شریعتی، جامعه‌شناسی، بیان مشکل است.

    پدر فکری نسل ما

    جامعه نجات بخش نیست بلکه اسیرکننده است و این نگاه ۵۰ درصدی شریعتی نسبت به «امر اجتماعی» است؛ موقعی که از «امر اجتماعی» صحبت می‌کند می‌گوید این امر اجتماعی چه بد است. اما وقتی می‌خواهد شما را آزاد کند از انقلاب وجودی و تغییر ذاتی و انقلاب جوهری صحبت می‌کند؛ اینجا می‌بینید راه‌حل‌هایش بیش از اینکه جامعه‌شناختی باشد، انسان‌شناختی است. تعارض بین مشکلات جامعه‌شناسی و راه‌حل انسان‌شناختی چیزهایی است که باید در «نو شریعتی» از آن احتراز کرد. حال که بسیاری از راه‌حل‌ها می‌تواند در «شناخت جامعه» باشد بسیاری از روشنفکران ما نمی‌دانند در کدام جامعه زندگی می‌کنند؛ هم کسانی که در ایران هستند و هم کسانی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند.

    سرنوشت تاریخی ما چنین بوده است که بر اثر سنت فرهنگی عمیق و طولانی که عمدتاً جنبه وجودی داشته است، باعث شده که راه‌حل مسائل اجتماعی را در «ایجاد انقلاب ذهنی در افراد» می‌دانیم. در حالی که راه‌حل مسائل اجتماعی، خودشان باید «اجتماعی» باشند. این تغییر نگرشی است که به آن نیاز داریم تا نسبت به «امر اجتماعی» حس مراقبت پیدا کنیم؛ یعنی مراقب آنچه داریم، باشیم و آن را بهبود ببخشیم. در حالی که بازتاب اجتماعی نگرش مبتنی به «انقلاب ذهنی» در درون وجدان ما «انفجار اجتماعی» است؛ یعنی از دست رفتن همه چیز و باز از صفر شروع کردن. دقیقاً آنچه تاریخ ما بارها آن را تجریه
    کرده است.

    *گزیده‌ای از سخنرانی مرحوم دکتر سید محمدامین قانعی‌راد در همایش «اکنون ما و شریعتی» که 29 خرداد ماه 96 در دانشگاه تربیت مدرس ارائه شد.

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی