معمار شهر - به نقل از ایسنا، یک مدرس و پژوهشگر معماری گفت: نمای رومی به عنوان یک پدیده و جریان در معماری از آن جهت مورد استقبال قرار گرفت که جامعه معماری گزینههای بهتری برای ارائه به جامعه هدف نداشت. از سوی دیگر قوانین شهرسازی از ضمانت اجرایی کافی برخوردار نبود که بتواند بر رشد و اجرای آن نظارت داشته و یا آن را کنترل کند.
علی شجاعی درگفت و گو با ایسنا اظهار کرد: نمای رومی که تلفیق و ترکیبی از عناصر یونان باستان هم درآن به چشم میخورد، اگر مورد استقبال قرار نمیگرفت، به این شکل در ساختمان سازی همه گیر نمیشد. این سبک از معماری در نمای ساختمان توانست به نیاز طبقهای از جامعه که به دلیل برخورداری از رفاه به دنبال هویت جدیدی بودند، پاسخ دهد.
وی ادامه داد: در گذشته به دلیل معماری درون گرایی که وجود داشت، توجه به نمای فاخر خیلی مورد توجه نبود، اما امروزه به دلیل اینکه بخشی از جامعه به یک رفاه نسبی رسیده که احتیاج دارد طبقه خود را از سایر افراد جدا کند، به نماهای فاخر مثل نمای رومی توجه نشان میدهد. از طرفی چون در جامعه معماری نتوانستیم پیشنهادهای بهتری به این قشر از جامعه ارائه کنیم، این سبک از نما مورد استقبال قرار گرفت و حتی در روستاهای ما هم گسترش یافت.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: از سوی دیگر قوانین شهرسازی ما قوانین شفافی نیستند و در بسیاری از موارد ضمانت اجرایی کافی ندارند. بنابراین شهرهای بزرگ ما، دچار این آفت هستند که نماهای مختلفی در آن اجرا شده و یک بی نظمی را در آن شاهد هستیم. نما بخشی از ساختمان است که متعلق به همه است. در بسیاری از کشورها نظیر ایتالیا به شدت روی یکپارچگی نماهای ساختمان حساس هستند و حتی اجازه نمیدهند نمایی که متناقض با بافت شهری است، اجرا شود ولی متاسفانه ما این سختگیری و ضمانتهای اجرایی را در قوانین شهرسازی نداریم.
این پژوهشگر تصریح کرد: تشکیل کمیته نظارت بر نما از طرف شهرداری، سازمان نظام مهندسی و وزارت راه و شهرسازی، اقدامی در راستای ساماندهی به نماسازی ساختمانها بود تا جلوی ساخت نماهایی که از لحاظ فرهنگی و فنی خیلی با بافت شهری مناسبتی ندارد، گرفته شود. هر چند در این زمینه اقداماتی صورت گرفته اما کافی نیست و خیلی جدیتر و با ضمانت اجرایی بیشتری باید براجرای نماها نظارت کرد.
معمار شهر - به گزارش اصفهان زیبا؛ قصری باشکوه از شما میزبانی میکند و فرهنگ مراکشی را به خوبی میتوانید در این هتل حس کنید. شما در مدت اقامت خود حس میکنید که در مکانی محلی و بومی، با رنگ و شکل سنتی در این سرزمین اقامت دارید.منبتکاریهای ظریف و خاص در کنار شیشههای رنگی، این هتل را خاص و دلربا کرده است. اتاقهای این هتل همچون اتاقهای پادشاهان دکور شده است و سرزندگی و شادابی در آنها موج میزند.پردههای حریر، پنجرههایی با شیشههای رنگارنگ و پنلهای چوبی با طرحهای سنتی همه با هم اقامتی رؤیایی را برای شما رقم میزنند. همه اتاقها به اینترنت بیسیم مجهز هستند و امکاناتی همچون تهویه، مینیبار، جعبه کمکهای اولیه در آنها وجود دارد.دسرهای رنگارنگ، غذاهای محلی با منویی متنوع و نوشیدنیهای خاص در رستوران جذاب هتل، در انتظار مهمانان است. صبحانه نیز در تنوع بسیار هر روزه در شکل و شمایل سنتی برای مهمانان سرو میشود. هر خوردنی که نمادی از فرهنگ مراکشی باشد، در رستوران و کافه این هتل پیدا خواهید کرد.شاید با خواندن توصیفی از یکی از هتلهای مراکش، دلتان بخواهد شبی را در آن سپری کنید. هتل، یکی از مهمترین مراکز گردشگری دنیا حساب میشود و انواع مختلفی دارد. آنچه امروزه بر آن تأکید میشود، تجربه حاصل از اقامت در هتل است که بر ذهن گردشگر حک میشود.در توصیف هتل مراکشی همه چیز از پذیرایی تا اتاقها و نما و معماری ساختمان شما را یاد فرهنگ مراکش میاندازد، بدون آنکه آن را دیده باشید. هتلها میتوانند همیار خوبی برای ارتقای تجربه فرهنگی گردشگر باشند.در این گزارش تلاش کردیم در مصاحبه با مسعود موسویزاده کاشیپز، پژوهشگر معماری، و وحید مهدویان، معاون شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان، نگاهی به وضعیت هتلهای اصفهان از منظر تناسب با بافت و فرهنگ اصفهان داشته باشیم.موسویزاده کاشیپز درباره اهمیت هتلداری در اقتصاد فرهنگی میگوید: کسب وکار هتلداری در حوزه گردشگری و اقتصاد فرهنگی تعریف میشود و معماری هتل متناسب با سیمای هر شهر، خصوصیات فرهنگی خاص خود را دارد. ساخت هتل یک سرمایهگذاری در حوزه گردشگری است؛ لذا این موضوع در حوزه اقتصاد فرهنگی (Cultural economy) تعریف میشود که میتواند حلقه اتصال گردشگری و معماری هتل باشد.
خدمات فرهنگی به گردشگران ارائه نمیشود
او درخصوص تناسب هتلهای اصفهان با معماری شهر و معرفی وضعیت فرهنگی اصفهان، اینطور توضیح میدهد: هتل از طرفی خدماتی را ارائه میدهد که سرمایهگذار با آن هدف سرمایهگذاری کرده و میخواهد از آن بهرهبرداری اقتصادی داشته باشد؛ ولی از سوی دیگر اصفهان ابعاد فرهنگی و سابقه تاریخی خودش را دارد و از نظر میراث فرهنگی در دنیا شناخته شده است. وقتی گردشگر خارجی یا داخلی در این هتلها اقامت میکند، انتظار دارد از این ویژگیهای گردشگری در محیط شهر، محیط هتل یا اقامتگاه بهرهمند شود.
شهر نیوز - به نقل از ایرنا- دبیرکل مجمع جهانی شهرهای اسلامی با تاکید بر اینکه معماری و فضاسازی شهری در کشوری مسلمان مانند ایران باید هویت ملی و اسلامی را بازتاب دهد، گفت: معماری مدرن ایران از نبود بافت وحدتآفرین اسلامی رنج میبرد.
سجاد محمد یارزاده روز یکشنبه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره نقش نمادها و نشانهها در انسجام وحدت فضای شهری و ایجاد هویت و تعلق خاطر در شهروندان گفت: این مبحث در جامعه ما توجه به این حوزه در شاخه معماری و تجسمی مورد غفلت قرار گرفته است، بحث طراحی از مفاهیم و عناصر کلیدی و هویتی در فضاسازی شهری است و بدون شک یکی از مهمترین این مفاهیم تلاش برای دستیابی به عنصر وحدت، تحکیم وحدت و انسجام و تعلق در شکل معماری شهری است. وی ادامه داد: در دوران شکوه معماری اسلامی در ایران شاهد آن بودیم که مسجد به عنوان عنصر اصلی و نشاندهنده نظام وحدت، یکپارچگی و همدلی در فضای شهری به شمار میرفت، در ساخت مدرسه نیز به عنوان کانون علمی باز هم همان اهداف و ماهیت وحدتبخش نمادهای اسلامی در معماری آن کاملا هویدا بود، همچنین بازار که یکی از مفاهیم ساختاری نظام اقتصادی، هویتی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه را با خود یدک میکشد از مهمترین عناصر شهرهای اسلامی به شمار میرفت. دبیرکل مجمع جهانی شهر های اسلامی با طرح این پرسش که چرا امروزه با توجه به فرایند توسعه شهری در عصر مدرن، در معماری ایران به عنوان کشوری اسلامی کمتر به این عناصر به بها داده شده و نتوانستیم آن مفاهیم ساختاری وحدتآفرین خود را به زبان امروزی تغییر دهیم، گفت: همه اینها نشان میدهد ما نسبت به این مفاهیم و کارکردهای آن کم توجه بوده و کمتر به آنها پرداختهایم، در حالی که در فضاهای امروزی هر چقدر به نمادهای مشترک در مبانی دینی و مفاهیم تاریخی خود بپردازیم این عناصر میتواند در ایجاد مساله و فرایند وحدت و انسجام عمومی تاثیرگذار باشد. یارزاده با اشاره به اینکه معماری و فضاسازی شهری در کشوری مسلمان مانند ایران باید هویت ملی و اسلامی را بازتاب دهد، درباره باورهای دینی، ارزشهای مذهبی و ضعف در پرداخت آن در معماری معاصر شهرهای کشورمان، ضمن پذیرفتن این نقد خاطرنشان کرد: این مساله به عدم درک صحیح از ریشهشناسی و تاریخشناسی فرهنگ و هنر اسلامی خودمان منتج میشود که چرا نتوانستیم باورها و اسوههای دینی و مذهبی را در جانمایی درست فضاسازی شهری و با بیان هنری پرداخت کنیم. وی افزود: این نشان میدهد که ما برای معماران و هنرمندان تجسمی خود در مسیر بیان امروزی و ترجمه نیازهای عصر حاضر در حوزه فضاسازی شهری با انگارههای اسلامی جهت تقویت زبان وحدت در حوزه معماری شرایط شناخت صحیح را فراهم نکردیم و به آنها نگفتیم که بهره بردن از نمادها و اسوهها چقدر میتواند در نمادهای شهری تاثیرگذار باشد. به گفته این محقق حوزه معماری و شهرسازی، با توجه به معماری مدرن جهان تلاش آنها برای بازتاب کثرتگرایی و وحدتگرایی در نگاههای ملی نظامهای دینی جهان را شاهد هستیم که آن نمادها را در قالب معماری به بروز و ظهور نشاندهاند بنابراین ما نیز باید به نشانهشناسی دینی خود بازگردیم و بدانیم اگر این مفاهیم در دورهای از معماری ایران موفق بوده است دلیل توفیق آن چیست و امروز چه در پرداخت فضای شهری و چه در پرداخت المانهای این فضاها چگونه میتوانیم آن مفاهیم را به زبان امروزی تبدیل کنیم. وی بهترین راه برای تحقق این مهم را مطالعه و تلاش برای شناساندن باورها و اسوههای مذهبی به عنوان مهمترین مولفه در حوزه معماری و تبدیل آنها به نمادهای بصری در فضاسازی شهری دانست و تصریح کرد: متاسفانه ما در این حوزه دچار نقصان هستیم، نپرداختن به این موضوع در معماری شهری و بازتاب نیافتن عنصر وحدت در شکل معماری و جانمایی فضاهای شهری، آسیب بزرگ معماری امروز ایران است.
شهر نیوز - شهر بارسلونا، خواهرخوانده اروپایی شهر اصفهان و یکی از پربازدیدترین جاذبههای گردشگری اسپانیا است که شاهکارهای معماری بینظیری را در خود جای داده است.
به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، شهر بارسلونا با برخورداری از میراث فرهنگی غنی و شگفتیهای هنر معماری یکی از محبوبترین مقاصد گردشگران در اروپا محسوب میشود. پس از برقراری پیمان خواهرخواندگی با شهر اصفهان در سال ۱۳۷۸، این دو شهر در زمینههای مختلف فرهنگی، ورزشی و تجاری همکاری خود را با یکدیگر آغاز کردند.
یکی از دلایل جذب گردشگری این خواهرخوانده اسپانیایی، طراحیهای ساختاری دورههای مختلف اسپانیا است که در شهر بارسلونا به وضوح دیده میشود. بارسلونا که در شمال شرقی کشور اسپانیا و در نزدیکی فرانسه قرار گرفته است، سکونتگاه یکی از معماران بزرگ اسپانیایی به نام "آنتونی گائودی" بوده و بسیاری از شاهکارهای معماری گائودی را در خود جای داده است.
شهر بارسلونا یکی از غنیترین شهرهای اسپانیا است که سه میراث جهانی این کشور را به خود اختصاص داده است. کلیسای "Sagrada Familia" و کلیسای جامع "Tibidabo"، معروف ترین آثار گردشگری این شهر است که هنر معماری کهن را به تصویر میکشد.
موزه پیکاسو که حدود سه هزار و ۵۰۰ اثر این نقاش بزرگ قرن بیستم را به خود اختصاص داده است ، مشهورترین موزه شهر بارسلونا بوده و بیشتر به دوران اولیه کاری پیکاسو و زمان جوانی او تعلق دارد. از دیگر موزه های مشهور این شهر فرهنگی، موزه "خوان میرو" و موزه دریایی" بارسلونا" است. جالب است بدانید که بازدید از موزه پیکاسو و دیگر موزههای شهر بارسلونا در اولین یکشنبه هر ماه رایگان است.
کلیسای " La Sagrada Familia"
کلیسای La Sagrada Familia، یکی از پربازدیدترین جاذبههای گردشگری اسپانیا است که حدود صدسال قبل توسط آنتونی گودی، معروفترین معمار بارسلونا طراحی شد. این کلیسای جامع که سنگ بنای اصلی آن در سال ۱۸۲۲ گذاشته شد، هنوز در حال ساخت است و انتظار میرود که مراحل ساخت آن تا سال ۲۰۲۶ به پایان برسد.
شهر نیوز - عبدالرضا ذکایی معتقد است که تغییر و نقض سیاستهای هر دولتی سبب آسیب دیدن معماری از قرنهای گذشته تا امروز شده است.
هنرآنلاین: عبدالرضا ذکایی از جمله معماران برجستهای است که در خانوادهای اهل هنر و کتاب به دنیا آمده است. مرحوم پدرش از تجار معروف ایرانی "معروف به میرزا عیسیخان" اهل قلم بود که به سه زبان آلمانی، انگلیسی و عربی تسلط داشت. از پروژههایی که او در آن نقش داشته است، میتوان به دانشگاه صنعتی اصفهان و ساختمان جدید مجلس شورای ملی اشاره کرد. همچنین، بیمارستان چهارصد تختخوابی شهید بقایی اهواز که در برابر حملات هوایی اوایل جنگ تحمیلی مقاومت کرد و پروژه فاز یک باغ کتاب تهران نیز از دیگر طرحهای این چهره معماری ایران است.
وی از سال 1358 تا سال 1390 به عنوان مؤسس، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره مهندسین مشاور پل میر فعالیت کرد و کارهای با ارزشی را ارائه داد. ذکایی معتقد است که معماری قربانی بسیاری از تصمیمگیریهای سیاسی شده است چرا که بسیاری از پادشاهان و امراء در هر دورهای، معماری دوران قبل از خود را نقض کرده و نسبت به آن بیتوجه بودهاند. او اعتقاد دارد که در معماری امروز ایران نوع خودنمایی و جلوهگری با استفاده از فرم در نما دیده میشود که عملاً عمقی را در برندارد.
ذکایی با مهماننوازی خاصی ما را در خانه باغ جذاب خود پذیرفت تا گفتوگویی مفصل درباره معماری ایران و پروژههای برجسته او داشته باشیم. ناگفته نماند که خانه این هنرمند، سمبلی از پیوند معماری گذشته ایران و دنیای مدرن امروز بود که جذابیت بیشتری به گفت و گوی ما بخشید که در ادامه میخوانید.
اجازه بدهید ابتدا از بنایی که در آن حضور داریم، صحبت کنیم. فضایی این باغ و بنای آن احساسی ایرانی را در دل خود دارد. چطور شد و اساساً با چه انگیزهای تصمیم به احیاء و بازسازی این بنا گرفتید؟
من شخصاً به معماری ایرانی بسیار علاقهمندم زیرا از کودکی در چنین فضاهایی که رنگ و بوی معماری ایرانی داشت، بزرگ شدم. منزل ما در کوچه میرزا محمود وزیر واقع در سه راه امینحضور بود، همین خانه نیز سبب شد که تصویر یک فضا، با حال و هوای قدیمی را همیشه در ذهن داشته باشم. این تصویر باعث شد که در تمام دوران حرفهایام تلاش کنم که این نوع معماری را در مملکت خود رشد دهم اما متأسفانه تا این لحظه موفق نشدم و با هر شخصی در این زمینه صحبت کردم، مثمرثمر واقع نشد. من با افراد بسیاری صحبت کردم که بیایید گروهی تشکیل بدهیم و برای اجرایی کردن سبک معماری ایرانی دستورالعمل تهیه کنیم و همانند آنچه باقی کشورهای دنیا به آن اهتمام داشتند، برای معماری کشورمان تلاش کنیم اما در عمل این خواسته من محقق نشد؛ چرا که هر بار به مسئله اقتصادی، مسئله شهرداریها و وزارت راه و شهرسازی برخوردیم. نکته اینجاست که حتی کوچکترین تشویقی نیز از سوی این مسئولان مربوطه از ایده و طرح ما صورت نگرفت.
اساساً هر بار که صحبت از این مسائل به میان آمده است همیشه این فکر در نهادها و ارگانهای مسئول وجود داشته که طرح این مباحث نقطه مقابل سیاستها و برنامههایی است که آنها تصمیم به انجام آن را دارند؛ درحالیکه حداقل در مورد ما اینگونه نبوده است و ما میخواستیم به اصالت معماری ایرانی توجه نشان داده شود. خاطرم هست که حدود 15 سال پیش در اصفهان گروهی از معماران گرد هم آمدند، این مسئله مطرح شد که آیا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما شاخصهای در مورد معماری داریم؟ و آیا اساساً این معماری هویتی درخور و مختص به خود دارد یا خیر؟ چرا که هر دوره تاریخی حتی سلسله منحط قاجار نیز دارای شاخصههای معماری بوده است. این یک حقیقت تلخ است که متأسفانه هر دوره و سلسلهای که روی کارآمد، سیاست و معماری دوره ماقبل خود را نفی کرده است. اینجا باید در مورد معماری گفت که متأسفانه این مقوله همواره قربانی سیاستهایی شده است که قصد داشتند حقانیت خود را به اثبات برسانند.
فضاهای به کار رفته در معماری ایرانی همواره لایه لایه است که البته از نوعی تفکر معماری اسلامی و ایرانی نشأت میگیرند که اصطلاحاً فضای بیرونی و اندرونی را از یکدیگر مجزا میسازد. در این بنا نیز شما چنین نگاهی در بازسازی داشتید؟
ما در باغهای ایرانی فرمهای متعددی داریم که چهارباغ مهمترین آنهاست. در چهارباغ، چهار خیابان منتهی به فضای محوطه و ساختمان اصلی بنا میشده است. ساختمان محل سکونت من، متعلق به 90 سال پیش است و در اصل ساختمان ییلاقی بوده است. بنای اصلی در این خانه، در گوشه شمال شرقی قرار گرفته که به نظر من بسیار خوب بود. زمانی که من این بنا را خریداری کردم، دیدم که شیروانی آن تخریب شده است اما با توجه به اینکه میخواستم قدرت معماری را نشان دهم، شیروانی را مرمت کردم. در نتیجه با حفظ شیروانی تنها دیوارهای آن تجدید بنا شد به شکلی که امروز هر یک از دوستان و همکاران صاحب فن در این فضا قرار میگیرند، اذعان میکنند همان حس و حالی که باید از قرار گرفتن در یک فضای معماری ایرانی به آنها دست بدهد، را لمس میکنند.
شهر نیوز - نشست تخصصی "شهرک اکباتان نماد منظرهپردازی مدرن در تهران" با حضور طراح این شهرک در گالری نظرگاه برگزار شد.
به گزارش هنرآنلاین، نشست "شهرک اکباتان نماد منظرهپردازی مدرن در ایران" عصر روز سهشنبه، ۲۹ آبان ماه در گالری نظرگاه برگزار شد و برخی ناگفتههای مرتبط با شهرک اکباتان در آن مورد بررسی قرار گرفت.
در این نشست اکباتان به عنوان مدل مطلوب برای توسعه سکونت در شهر تهران توسط اعضای پانل، سیدامیر منصوری استاد دانشگاه تهران، فریدون آذری طراح شهرک اکباتان، بهروز مرباغی معمار و مدرس و علی اکبر نصرآبادی رئیس موزه ارتباطات مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدا، نشست اینگونه معرفی شد:شهرهای ایران در مواجهه با مسکن با ۳ مسئله فرسودگی بسیار گسترده، تقاضای بسیار زیاد بازار، منابع مالی کم روبرو هستند که برای حل این مسائل باید به دنبال راهحلهای قابل تولید با تیراژ بالا و قیمت پایین بود. در دوره حاضر، مسکن مهر یک نمونه برای پاسخ به این تقاضا بود که به صورت نامناسب مدیریت شد. اگر مسکن مهر در فرآیند طراحی خود مدل توسعه شهرک اکباتان را الگو میگرفت، امروز میتوانست گزینهای صحیح در پاسخگویی به نیاز “سکونت” باشد. مدل به روز شده شهرک اکباتان و برخی از بناهای همدوره با آن میتوانند الگویی مناسب برای توسعه مسکن خصوصاً در کلانشهرهای امروز باشند.
در ادامه فریدون آذری که دانش آموخته رشته معماری و آرشیتکت فاز ۱ شهرک اکباتان است، به ارائه توضیحاتی درباره روند اجرای این شهرک پرداخت.
بر اساس این گزارش، فاز ۲ شهرک توسط معماری کرهای و فاز ۳ آن به صورت کپی همراه با تغییرات اندک طراحی شد. عدم توجه به فرم و اصالت دادن به "زندگی" در طراحی شهرک اکباتان ایده اصلی طراح بود که اهدافی چون: الگو گرفتن از دو مؤلفه از دو مؤلفه "کوچه" و "تکیه" از معماری ایرانی در طراحی فضاهای محوطه شهرک مه در قالب پیلوتیها و حیاطهای کوچک در مجموعه تحقق یافت.
همچنین طراحی ساده در فرم و نما، طراحی بر اساس پیوستگی با فضای سبز از دو جنبه دسترسی و دید از دیگر ویژگیهای این شهرک به شمار میرود.
سومین گفتهای که در نشست مطرح شد، نظر علیاکبر نصرآبادی در ارتباط با تطابق طراحی شهرک اکباتان با معیارهای معماری اسلامی بود. راندمان و عملکرد بالا، فرم ساده و متعامل با منظر شهری، احترام به حقوق شهروندان و سایر ساکنین، قیمت ارزان ساخت، ۴ ویژگی مهمی هستند که بنا به گفته نصرآبادی میتوان شهرک اکباتان را یکی از پروژههای موفقی دانست که با تفکر اسلامی ساخته شده است. نمونهای که در شهرهای اسلامی امروز به ندرت دیده میشود.
شهر نیوز - «آثار معماری به جامانده از دوره صفوی در اصفهان، باعث شده قضاوت خوب و مثبتی درباره معماری دوره صفوی داشته باشیم، بنابراین باید نمره خوبی به معماری دوره قاجار بدهیم، این در حالی است که هم اکنون به آثار بیشتری نیز از این دوران دسترسی داریم.»
به گزارش ایسنا، سیدمحمد بهشتی - دبیرکل همایش ملی ایران در دوره قاجار - که سهشنبه ۲۹ آبان در همایش ملی «هنر ایران در دوره قاجار» در موزه ملی ایران صحبت میکرد، با مقایسه سه نقشه گسلهای ایران، نقاط پرخطر وقوع سیل، پراکندگی جمعیت در ایران گفت: دو نقشه نخست با هم انطباق زیادی دارند به عبارت دیگر مناطق زلزلهخیز همان نقاطی هستند که خطر سیل نیز در آن مناطق زیاد است و نکته جالب این که نقاط پر خطرتر در ایران دارای جمعیت بیشتری هستند.
او با بیان این نکته که برخی افراد معتقدند ایرانیها دیوانهاند که در مناطق پرخطرتر زندگی میکنند، گفت: در حال حاضر نیز وقتی کمی وضعیت خطرناک میشود به فکر جابه جایی پایتخت میافتیم، این در حالی است که تنها جای بدون گسل در ایران وسط کویر مرکزی و کویر لوت است.
رییس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با بیان این نکته که بزرگترین شهرها و منظومههای زیستی ایران روی نقاط پرخطر قرار دارند، افزود: اگر این مناطق پر خطر را حذف کنیم و تصمیم بگیریم در آن نقاط زندگی نکنیم، فقط قادر خواهیم بود به شیوه چوپانی و کوچرویی زندگی داشته باشیم چون تنها مناطق قابل زیست در ایران همین نقاط پرخطر است.
او تنها نقاطی را که میتوان به آب در عمق زمین دسترسی داشت و معادن را مورد بهره برداری قرار داد و کشاورزی کرد، همین نقاط بسیار پرخطر دانست و افزود: با صرف نظر کردن از این نقاط پرخطر باید از تمدن، مدنیت، شهر نشینی و یکجا نشینی در این سرزمین منصرف شویم، در حالی که کوچروی هم شکلی از زندگی است اما انچه که در شهرها پدید میآید قامت رعناتری از فرهنگ است.
بهشتی از محیط های پرخطر با عنوان محیط های بی قرار و ناآرام نام برد و استقرار در این محیط ها را به رفتار بندبازها تشبیه کرد و گفت: با نگاه به آثار تمدن در ایران متوجه میشویم، در این سرزمین فقط نیازهای اولیه زیست حل و فصل نشده است بلکه به کیفیت بسیار عالی و بالایی هم دست یافته، به طوری که وقتی صحبت از هنر میشود این هنر فقط مبین جنبههای زیبایی شناختی نیست.
وی با تاکید برا ینکه در ایران هنر بی معنی و بی فایده که پایش روی زمین نباشد و فرش زیر پایمان و ساختمان محل سکونتمان نباشد، نداریم، افزود: بلکه هنر در ایران باید در عین زیبایی انواع فواید را نیز داشته باشد، این کیفیت مواجه با سرزمین تقریبا تا انتهای دوره قاجار و تا قبل از یک قرن اخیر ادامه داشته است. در این دوران مهمترین منبع تولید ثروت در ایران تولید ارزش بوده است، در آن دوران نفتی برای درآمدزایی نبود بنابراین در همه ادوار باید تولید ارزش میکردیم.
او در ادامه به ورود ثروت و درآمد حاصل از نفت از دوره پهلوی به ویژه پهلوی دوم به اقتصاد ایران اشاره کرد و افزود: از آن دوران به مرور همه بر سر دوراهی تولید ارزش یا ارتزاق از محل نفت قرار میگیریم و به مرور زمان گزینه دوم آسانتر میشود تا جایی که به نظر میرسد افرادی که تولید ارزش میکنند متوجه نیستند و فقط به دنبال کار سخت میروند.
او با نگاهی به امروز گفت: در حال حاضر گمان میکنیم که اصلا در وجودمان بنیه، بضاعت و ظرفیت تولید ارزش چندان وجود ندارد و باورمان نمی شود که بتوان از محل خلاقیت و تولید ارزش زندگی کنیم. گمان میکنیم زندگی از راه تولید ارزش، خصوصیت مردمی در سایر نقاط جهان است، در دنیا چند کشور می توانند یک موشک ساخته و موجود زنده ای را در آن به جو فرستاده و زنده به زمین برگردانند؟ حدود ده کشور نیز چنین توانایی را داشته باشند اما ما این کار را کردیم و انعکاس و واکنش جامعه به آن، ساختن طنز های مختلف بود چون ما متاسفانه باور نمیکنیم که بتوانیم تولید ارزش داشته باشیم.
وی یکی از دلایل مهم این نوع نگاه را نسیان در زمینه گذشته نزدیک است و با تاکید بر اهمیت گذشته نزدیک نسبت به فرهنگ، فرهنگ را به درخت و گذشته نزدیک را به شاخه سبز و جوانه های این درخت تشبیه کرد و گفت: این بخش سبز بسیار حساس و در معرض تهدید است.
رییس پیشین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزاری همایش هنر دوره را قاجار را عامل یادآوری گذشته نزدیک دانست، گفت: فکر نکنید که ما فقط در زمان هخامنشیان و اشکانیان شاهد رونق و حال خوب در کشور بوده ایم بلکه در گذشته نزدیک نیز چنین وضعیتی داشتهایم.در کشور شاهد حمله از زوایای مختلف به گذشته نزدیک هستیم و لازم است این زوایا شناخته شده و علل این حملات مشخص شود.
وی با طرح این پرسش که تجدد، جدید شدن و معاصر شدن موکول به دور ریختن همه چیزهای مربوط به گذشته است؟ گفت: در دوره پهلوی به ویژه پهلوی دوم تا به امروز با صندوقخانه های فرهنگی خود به مانند زباله برخورد کردهایم، هم اکنون در خانه و ذهن ما صندوقخانه و انباری وجود ندارد و انباری ها تبدیل به محل نگهداری وسایل به درد نخور شده است در حالی که یک روزگاری صندوقخانه و انباری محل نگهداری وسایل ارزشمند بودند، وسایلی برای روز مبادا.
مردم بازارها را آباد کردند، نه فتحعلیشاه
بهشتی دگرگونی احوالات را علت قرارگیری ما در وضعیت کنونی دانست و گفت: برای درمان باید دوباره گذشته را به یاد بیاوریم و به همین دلیل بسیار خوشحالم که برای نخستین بار درباره دوره قاجار شاهد یک نگاه جدید هستیم.
شهر نیوز - حفاظت از راه ابریشم در دروازۀ خراسان ؛ تمهیدات دفاعی دشت سرخس در طول تاریخ» و ترکیب راه، قلعه و چهارطاقی در دوره ساسانیان - مطالبی است که در نشست تخصصی سومین کنفرانس بین المللی باستان شناسی و حفاظت در امتداد جاده ابریشم مقالاتی ارائه شد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، میثم لباف خانیکی - عضو هیأت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در این نشست با موضوع «حفاظت از راه ابریشم در دروازۀ خراسان ؛ تمهیدات دفاعی دشت سرخس در طول تاریخ» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی گفت: راه ابریشم در مسیری طولانی از شرق به غرب، پس از عبور از کوه های زاگرس، کوهپایه های جنوبی البرز و نوار شمالی کویر مرکزی ایران، به سلسله ارتفاعات بینالود و هزارمسجد می رسد و با گذر از نیشابور و توس وارد دشت وسیعی می شود که سرخس نام دارد.
لباف خانیکی سرخس را حلقۀ اتصال فلات ایـران و بیابان تـوران دانست و گفت: کاروان هایی که از چین و ماوراءالنهر به قصـد ایران و بین النهرین راه می پیمودند، قبل از ورود به خراسان از سرخس گذر می کردند.
وی با اشاره به این نکته که مقدسی، جغرافی قرن چهارم هجری، سرخس را «دروازۀ خراسان» لقب داده است، گفت: با این حال این دروازه، فقط گذرگاه کاروانیان و بازرگانان و زائران نبود، بلکه بیابانگردان و مهاجمانی که چشم طمع به منابع و خزاین خراسان و ایران داشتند نیز ناگزیر از پیمودن همین مسیر بودند.
این عضو هیأت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران با بیان این نکته که دفاع از سرخس به معنای دفاع از خراسان و ایران بود، گفت: به همین منظور، سرخس و روستاهایش در نقاطی پی افکنده شدند که در عین حفظ کیان خویش، امکان مراقبت از راه ابریشم را مهیا کنند.
لباف خانیکی افزود: از طرف دیگر در حاشیۀ جنوبی دشت سرخس، آنجا که دشت به دامنه-های رشته کوه هزار مسجد می رسد، برج ها و قلعه ها و دیوارهای دفاعی برآورده شد تا معابر کوهستانی راه ابریشم و انشعاباتش را بپایند و در صورت لزوم، از ورود مهاجمان و غارتگران به بخش های داخلی خراسان و فلات ایران جلوگیری کنند.
این باستان شناس در ادامه گفت: این تأسیسات دفاعی که در دو معبر کوهستانی مزدوران و آق دربند تمرکز یافته اند، امکان حفاظت از دشت سرخس و خراسان را در مسیر راه ابریشم دو چندان کرده اند.
لباف خانیکی با اشاره به مشخص نبودن قدمت دقیق این آثار، وجود سازه های دفاعی در محل ورود راه ابریشم به فلات ایران را از یک سو روایتگر وقایع تاریخی جاری در مسیر این راه دانست و از سوی دیگر شاهدی بر تلاش مردمان سرخس در حفاظت از «دروازۀ خراسان» اعلام کرد.
ترکیب راه، قلعه و چهارطاقی در دوره ساسانیان
در ادامه این نشست علیرضا شاه محمدپور - عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری درباره «ترکیب راه، قلعه و چهارطاقی در دوره ساسانیان» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی در آغاز سخنانش به شروع حکومت سلسله ساسانیان در اوایل قرن سوم میلادی اشاره کرد و گفت: عمده آثار به جا مانده از این دوره شامل شهرها، سدها، پلها، قلعهها، کاخها و آتشکدهها هستند که بررسی نحوه پراکندگی این آثار، شبکههای دسترسی داخل کشور را تا حدودی مشخص میکند.
شهر نیوز - رئیس کمیسیون عمران و شهرسازی شورای شهر مشهدمقدس با بیان اینکه میدان راه آهن یکی از عناصر هویت ساز شهر مشهد است، گفت: تمامی زیرساختهای لازم در طراحی این پروژه در نظر گرفته شده است.
به گزارش خبرگزاری برنا از مشهد، صبح امروز رئیس و جمعی از اعضای شورای شهر بههمراه شهردار منتخب مشهد از پروژه بازپیرایی میدان راهآهن بازدید کردند.
محمدهادی مهدینیا، رئیس کمیسیون عمران و شهرسازی شورای شهر مشهد پس از این بازدید به گفتگو با خبرنگار ما پرداخت و اظهار کرد: از اواخر بهار سال جاری موضوع بازپیرایی صحن پیشخوان ایستگاه راهآهن در دستورکار قرار گرفت؛ عرصه این پهنه 3.5 هکتار بوده که حدود 2 هکتار آن بهعنوان پلازا شهری و 1.5 هکتار هم برای حمل و نقل عمومی اعم از تاکسی و اتوبوس اختصاص یافته است.
وی با تاکید بر اینکه ایستگاه راهآهن مشهد یکی از عناصر هویتساز شهر است، گفت: نوع معماری و طراحی شهری پیشبینی شده برای این مجموعه سعی شده تا متناسب با ایستگاه باشد و حس دعوتکنندگی به مسافر القاء کند.
مهدینیا از پیشبینی پارکینگی با مساحت 4هزار و 500 مترمربع و با قابلیت 92 جای پارک در این پروژه خبرداد که در اختیار شرکت الیت قرار گرفته است و افزود: در ضلع شرقی میدان، ایستگاه تاکسی با ظرفیت 3900 مترمربع و با قابلیت توقف 100 دستگاه تاکسی پیشبینی شده است.
وی با بیان اینکه تمامی زیرساختهای لازم، از جمله شبکه جمعآوری آبهای سطحی در طراحیها درنظر گرفته شده است، تصریح کرد: مناسبسازی تردد برای افراد سالمند و معلولان مورد تاکید بوده و موضوع بروزرسانی پل عابرپیاده نیز به منظور رفاه حال زائران و مجاوران در دستورکار قرار گرفته است.
رئیس کمیسیون عمران و شهرسازی شورای شهر مشهدمقدس در ادامه با اشاره به المان نصب شده در وسط میدان راهآهن، گفت: این المان یکی از خاطرهانگیزترین نمادهای شهر مشهد است و لذا به صورت کامل بازپیرایی و از نظر معماری و سازهای نیز تقویت شده است؛ برای این امر از طراح اولیه المان دعوت شده که مشاوره های ایشان برای قسمت پایه المان مورد استفاده قرار گرفت.
مهدینیا در تشریح کاربری قسمت پایه المان میدان راهآهن، گفت: در این قسمت مقرر شده یک گالری و یا مجموعهای با محوریت فعالیت های هنری و خدمات رفاهی فعالیت نماید.
وی با بیان اینکه وجود گمرک در محدوده راهآهن محدودیت های ترافیکی مختلفی ایجاد کرده است، افزود: امیدواریم تحت نظر مدیریت ارشد استان و با همکاری گمرک، راهآهن و مدیریت شهری مشهد موجبات انتقال گمرک فراهم شود چراکه موجب کاهش بار ترافیکی، آلودگی هوا و تسریع در تردد خودروهای سواری سبک میشود.
وی درخصوص زمان اتمام پروژه نیز تصریح کرد: مدت زمان پیشبینی شده برای عملیات اجرایی این پروژه 4 ماه بوده و امیدواریم با مناسب بودن شرایط جوی میدان راهآهن در نیمه دیماه تحویل موقت و در دهه فجر افتتاح رسمی شود.
حمام خان را بسیاری با حمام گنجعلی خان کرمان مقایسه می کنند و تفاوت این دو را در بزرگی ابعاد حمام می دانند. حمام خان بستک میراثی ملی از دوره قاجاریه است که در خیابان مصطفویه و در حاشیه میدان دفاع مقدس شهر بستک واقع شده است.
امروزه یکی از مهمترین صنایعی که در تولید ناخالص ملی کشورها نقش تعیین کننده ای دارد، صنعت گردشگری است و شهرستان بستک که یکی از شهرهای استان هرمزگان است با پیشینه تاریخی خود، دارای آثار و ابنیه تاریخی بسیاری است که از آن میان، می توان به حمام خانی اشاره کرد که در جوار خانه بنی عباسی و مدرسه مصطفویه که از دیگر آثار تاریخی شهر هستند بنا شده است.
حمام های عمومی در زمره ابنیه عام المنفعه ای هستند که با ظهور دین اسلام، در سراسر قلمرو اسلامی گسترش یافتند. اما امروزه از آغاز دوران اسلامی تا قرن هشتم هجری قمری، نمونه ای پابرجا از حمام های عمومی در ایران باقی نمانده است، اما از دوره صفویه و به ویژه دوره قاجاریه حمام های عمومی بسیاری در سراسر ایران هنوز پابرجا هستند که حمام خانی بستک، یکی از آنهاست.
حمام خان را بسیاری با حمام گنجعلی خان کرمان مقایسه می کنند و تفاوت این دو را در بزرگی ابعاد حمام می دانند. حمام خان بستک میراثی ملی از دوره قاجاریه است که در خیابان مصطفویه و در حاشیه میدان دفاع مقدس شهر بستک واقع شده است.
سبک معماری بنا، از نوع چهار طاقی است که گنبدی بر بالای چهار طاق ساخته شده است و مساحت بنا نیز ۳۷۵ متر مربع است که دارای ۲۱ گنبد بزرگ و کوچک است. بخش های مختلف حمام خانی شامل: درب ورودی، راه پله، راهرو، فضای میانی رختکن و حوض آب سرد، رختکن، نمازخانه، راهروی ورودی یا (میان در)، دستشویی، حمام عمومی یا گرم خانه، حمام خصوصی یا شاه نشین، محل نشستن و شستشو در گرم خانه، حوض آب ولرم، حوض آب گرم، حوض آب سرد و فضای پشتیبانی (هیزمدان، تون یا آتشگاه) می باشد.
نوع معماری بنا، به حمام زیرزمینی معروف است زیرا این حمام در درون زمین و در ابعادی حدود ۲۵ متر طول و ۱۵ متر عرض ساخته شده است و مصالح به کار رفته در آن، سنگ، گچ، خاک رس، ساروج و خاکستر است. این بنا به گونه ای ساخته شده که بام آن، حدود نیم متر از سطح زمین ارتفاع دارد.از مزایای این نوع معماری، استحکام و طول عمر بیشتر دیواره های حمام است که مقاومت آن را در برابر زلزله نیز افزایش می دهد و همچنین سبب می شود تا خاک همچون عایق حرارتی عمل کند و گردش هوا را در زمستان و تابستان، میان داخل حمام و فضای خارج آن به حداقل برسد که موجب گرمای بیشتر داخل حمام، در ایام سرد زمستان می شود.