روزنامه ایران: «طبق آمار، جمعیت دستفروشان به نسبت سال ۹۴ در ۵ محور ۵۰ درصد افزایش داشته است. این آمار نگرانکننده از رشد چشمگیر دستفروشی زنگ خطری جدی برای اقتصاد و معیشت مردم است؛ مردمی که هر روز بیکارتر میشوند و زیر فشارهای بیامان اقتصادی چارهای جز پناه بردن به خیابان ندارند.»
«مجید یک دسته چک برگشتی از جیبش درمیآورد و با عصبانیت توی هوا تکان میدهد و داستان زیر و رو شدن زندگیاش را تعریف میکند. او ۱۰ سال پیش در بازار تهران تولیدی لباس داشته و زندگیاش روی روال بوده تا روزی که خریدارها به جای پول نقد به او چک میدهند و تمام. تولیدی بسته میشود و او که روزی ۱۱ کارگر داشته، حالا چارهای ندارد جز این که یکه و تنها کنار تئاتر شهر بساط کند. اصرار دارد چکها را نگاه کنم تا مطمئن شوم که راست میگوید: «همه، این شغل را میزنند توی سر ما؛ از شهرداری گرفته تا نیروی انتظامی. کاش لااقل یکی بپرسد چرا این همه آدم برای دستفروشی به خیابانها هجوم آوردهاند؟ برویم دزدی کنیم، خوب است؟ به خدا ما هم دوست نداریم اینجا گوشه خیابان باشیم.»
«مجید یک دسته چک برگشتی از جیبش درمیآورد و با عصبانیت توی هوا تکان میدهد و داستان زیر و رو شدن زندگیاش را تعریف میکند. او ۱۰ سال پیش در بازار تهران تولیدی لباس داشته و زندگیاش روی روال بوده تا روزی که خریدارها به جای پول نقد به او چک میدهند و تمام. تولیدی بسته میشود و او که روزی ۱۱ کارگر داشته، حالا چارهای ندارد جز این که یکه و تنها کنار تئاتر شهر بساط کند. اصرار دارد چکها را نگاه کنم تا مطمئن شوم که راست میگوید: «همه، این شغل را میزنند توی سر ما؛ از شهرداری گرفته تا نیروی انتظامی. کاش لااقل یکی بپرسد چرا این همه آدم برای دستفروشی به خیابانها هجوم آوردهاند؟ برویم دزدی کنیم، خوب است؟ به خدا ما هم دوست نداریم اینجا گوشه خیابان باشیم.»
چک بیمحل، بیکاری، ورشکستگی تولیدیها و کارخانهها... باعث شده که او و خیلیهای دیگر برای دستفروشی به کف خیابان بیایند. مجید و خیلی از دستفروشهای دیگر که هر روز به تعدادشان اضافه میشود، میخواهند در روزگاری که با آنها خوب تا نکرده، به هر قیمتی شریف بمانند و با سیلی صورتشان را سرخ نگه دارند. کاری که به قول محمد سالاری، جامعه شناس، مانند «پناهگاهی اجتماعی» برای آنهاست؛ پناهگاهی برای شریف و البته زنده ماندن.
ثمره تلخ زیر و رو کردن نظام اقتصادی در دولتی که مدعی حمایت از اقشار ضعیف بود، حالا به خوبی رسیده و از درخت افتاده است؛ تا جایی که بساط دستفروشی در کشور و به ویژه در تهران هر روز گستردهتر میشود. این را میشود با قدم زدن در هر گوشه از خیابانهای شهر فهمید و تغییر شکل دادن مکانها و میدانهایی را که به تسخیر دستفروشان درآمدهاند، به چشم دید. نمونهاش چهارراه ولیعصر تهران که تا چند سال پیش مثل همه چهارراههای این شهر تعدادی دستفروش داشت و آن هم در حد چند کتابفروش و یکی دو سیگارفروش اما حالا این چهارراه عملاً تبدیل به بازار بزرگی برای راندهشدگان اقتصادی شده است.