ایرانیان چگونه خانههایی منطبق با شرایط اقلیمی گرم و خشک میساختند؟ خنکای معماری ایرانی علیه تابستانهای گرم
گروه ایرانشهر: تابستانها با یک قاچ هندوانه خنک در ایوان خانه مادربرزگ به در میشد. ایوانی که دیگر نیست. جای خانه مادربزرگ را یک ساختمان بلند و بیروح گرفته و جای ایوانش را کولر گازی و آبی. دیگر در این خانه نه از گرمای مهر مادر بزرگ خبری هست نه از خنکای خاطره او.
پیشتر معماری خانهها در ایران بر حسب شرایط آب و هوایی و جغرافیایی متفاوت بود. خانهها در مناطق خشک و نیمهخشک که آب و هوایی گرم داشتند و ناله باد در میان بوتههای خشک و تنکشان میپیچید راه حل برای گریز از این گرما را نیز در خود داشتند. خانههای خشتی ایواندار، دالانهایی که به اتاقها منتهی میشد، باغچههایی که در میان خانه بود، دو حیاط نقلی که یکی در جلوی خانه و دیگری در پشت خانه بود، حیاطی که بعدها به حیاط خلوت معروف شد. از اولین کولرهای تاریخ ایران نمیتوان گذشت. بادگیرهای سنتی که بر فراز پشت بامها بودند و هوای خنک را به طبقه همکف یا زیرزمینها میفرستادند. بادگیرها از عناصر و سمبلهای معماری ایرانی هستند ولی امروزه در بسیاری کشورهای خاورمیانه کپی برداری شدهاند و مورد استفاده قرار میگیرند اما در معماری نوین ایرانی از یاد رفتهاند.
اجداد اولیه ما نیز گرچه امکانات کمتری برای تعامل با اقلیم ایران را داشتهاند اما باز هم بهترین شیوه را سازگاری با گرمای برای خود انتخاب کرده بودند. «غارها» بهترین مکان برای رهایی از شر گرما و بیآبی بودند. هوای سرد و به شدت مرطوب و نمناک داخل غار و حوضچههای آبی که در کف غار تشکیل میشد و دیوارههایی که در اثر برخورد قطرات تقطیر شده آب همواره سرد بود، بهترین گزینه برای اسکان انسانهایی بود که دسترسی به امکانات اولیه برای ساخت و ساز را نداشتند. از آن گذشته غارها بهترین مکان برای پنهان شدن و فرار از دشمنان بودند.
اما با شکلگیری تمدنهای اولیه و پس از آن شکوفایی معماری و هنر، ایرانیان راهحلهای دیگری را برای رهایی از شر گرمای جانسوز تابستانهای ایران یافتند.
ایوان
نادر اردلان و لاله بختیار در کتاب «حس وحدت؛ نقش سنت در معماری ایرانی» ایوان را یکی از فضاهای معماری ایرانی دانستهاند که در بیشتر خانههای سنتی ایران به خصوص در کاشان دیده میشود. ایوانها از لحاظ فرم، ابعاد و جایگاه قرارگیری متنوع بوده و دارای عملکردهای زیادی بودند. مفهوم ایران و روان در سراسر تاریخ اسلام متضمن تلویحات ژرفی بوده است. ایوان نمایشگر امکانات تعیین و تحریر فضاست و همانا طریقت یا فضای انتقالی بین عوامل زمینی و زمانی است. از دیدگاه مابعد الطبیعی، ایوان خود در مقام نفس میتواند به شمار آید که میان باغ یا حیاط در حد روح و اتاق در حد جسم سیر میکند. به گفته دیودورس سیکولوس، مورخ یوناتی که در سده ۷ میلادی از ایوان دیدن کرده است، خانههای ایرانی در اطراف حیاط ساخته میشوند و ایوان نیز یکی از عناصر حیاط بوده است.
در معماری خانههای سنتی سه گروه فضایی باز بسته، نیمه باز به صورت مجزا ساخته نشدهاند بلکه هر کدام در امتداد دیگری معنا میدهند به این معنا که فضاها به تدریج درجه باز و بسته بودن خود را از دست میدهند به نحوی که یکی بعد دیگری تبدیل میشود. این پیوستگی و ترکیب فضاها باعث میشود که فضاهای متوالی به عنوان بسط یکدیگر به کار بروند و به عنوان مثال ایوان بسط پنج دری و پنج دری بسط ایوان است. از سوی دیگر تداخل ترکیب لایههای عمودی و افقی اطراف حیاط توالی و پیوستگی و ترکیب گروههای باز بسته و سرپوشیده، انسداد فضایی را از بین برده و در داخل خانههای تاریخی با سیالیت و شناوری مواجهایم.
گذشته از اینها در فصول گرم بسیار کاربرد دارد و عملکردهای فراوانی از جمله، غذا خوردن، خوابیدن، کار در خانه در آن اتفاق می افتد. همچنین باعث تعدیل هوای اتاق های پشت خود در فصول گرم میشود و از لحاظ اقلیمی ارزشهای زیادی دارد.
گودال باغچه
در واقع گودال باغچه، فضایی است که در اطراف آن اتاقهای زیر زمین جای گرفته و این چنین ترکیبی، فضاهای خنک در اتاقهای زیر زمین بوجود میآورد و موجب میشود تا از جریان هوا به شیوه صحیح استفاده شود و دیگر نیازی به دستگاههای خنککننده مصنوعی نباشد و در نتیجه مصرف انرژی کاهش یابد.
حیاط مرکزی
حیاط یکی از با ارزشترین مکانها در ساماندهی طرح خانهها است. به این وسیله فضاهای محصور خانههای حیاط مرکزی دارای حداکثر سایز هستند. در این خانهها تمامی اضلاع اطراف حیاط ساخته میشوند تا محیطهای داخلی متنوعی برای دریافت نور و گرمای خورشید ایجاد شود بسته به میزان نور آفتاب بودن، جوانب گوناگون حیاط میتواند در فصول گوناگون استفاده شوند. معمولا بخش های جنوبی به دلیل پشت به آفتاب بودن و داشتن حداکثر سایه در تابستان استفاده میشوند بخش های شمالی نیز زمستان نشین نامیده می شوند چرا که ساکنان در زمستان ها به بخش شمالی نقل مکان می کنند. به عبارت دیگر ساکنان این خانه ها، فضای زندگی خود را در هماهنگی با تغییرات منطقه ای در مطابقت با فصول سال تغییر می دهند.
بادگیر
بادگیر یکی از عناصر معمارانهای است که با رویکرد اقلیمی در معماری بومی مناطق گرم و خشک و گرم و مرطوب ایران احداث میشود و به صورت کانالی عمودی در سیمای برخی شهرها خودنمایی میکند. معماری بادگیرها و عملکرد آنها که در سرمایش طبیعی بناها در این مناطق موثر بودهاند نشان از نبوغ معمارانی دارد که در طراحی و ساخت آنها نقش داشتهاند. بادگیر همواره به عنوان یک سازه سنتی جهت تهویه تعریف شده است که در سراسر خاورمیانه از کشور پاکستان گرفته تا شمال آفریقا با نامها و فرمهای مختلف دیده شده است. فضاهای زیر زمینی عوامل جوی و نوسانات درجه حرارت بر ساختمانهای زیر زمینی تاثیر بسیار کمی دارند و پیوسته مانند یک حائل، ساختمان را در مقابل این تغییرات محافظت میکنند و پوسته زمین به مثابه یک عایق حرارتی ضخیم، از انتقال حرارت به داخل زمین جلوگیری میکند. هرچه ساختمان درعمق بیشتری از زمین باشد به دلیل آن که خاک بیشتر است تغییرات درجه حرارت کمتر بوده و از عمق ۶ / ۱ متر به بعد درجه حرارت تقریبا ثابت است و برابر معدل درجه حرارت سالیانه در فضا خارج آن محل است.
از فواید فیزیکی بالقوه زمین، میتوان به فواید حرارتی آن اشاره کرد. استفاده از زمین منجر به حفظ منابع انرژی و امکان ذخیرهسازی انرژی را فراهم میکند. شرایطی که بتوان آن را شرایط محیطی قلمداد کرد، تحت تاثیر عوامل متفاوتی چون شدت تابش، دما، رطوبت، باد، پوشش بدن، قطع فعالیت آن و ... قرار داد. محدوده احساس آسایش حرارتی یعنی شرایطی که فرد بتواند در آن حالت استراحت در فضای باز، احساس راحتی داشته باشد، منظور از معماری محیطی این است که بر قابلیت ساختمان برای تلفیق عوامل محیطی و جوی و تبدیل آنها به کیفیتهای فضایی و آسایش و فرم تمرکز شود.
سردابها
درباره سرداب در کتابهای قدیم آمده است: «خانهای که در زمین سازند و حوض آب سرد در آن باشد و در گرمای تابستان آنجا خواب راحت کنند و آن به فتح سین است و اعراب آن را معرب کرده به کسر سین خوانند و سرد را نیز به صاد نویسند.» گرچه در این تعریف سرداب برابر با خانه دانسته شده اما در اغلب موارد شاهد هستیم که سرداب بخشی از یک خانه است؛ بخشی که برای گذران روزهای گرم تابستان به کار میرفته است. در یزد، شهری که بر دل کویر خفته است، خانههای سنتی در جهت قبله شمال شرقی ـ جنوب غربی بنا میشد و فضاهایی برای فصلهای گرم و سرد سال در نظر گرفته میشد. معماران کهنهکار و زبردست از سرداب برای خروج هوای گرم از این فضاهای خانه یعنی قسمت تابستاننشین استفاده کردهاند. سردابها در دل زمین و در کنار پایاب قناتها قرار داشتند و آب در آنها جریان داشت؛ پایابهایی که هوای خنک و مرطوبشان به 19درجه میرسید.
این معماریها که اغلب در کتابهای معماری ایرانی مورد بررسی قرار گرفتهاند امروزه در کمتر خانهای دیده میشوند. خانههایی که بیش از هر زمان دیگری به استفاده از منابع طبیعی برای خنکای محیط نیاز دارند.