بررسی چند بنای شگفتانگیز از معماری ایرانی
۹ آذر ۱۳۹۶
برترین ها: در معماری ایرانی، با وجود خصایلی چون تناسب و زیبایی سر درها وگنبدها و ایوانها خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است گوهر معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درونگرایی و گرایش معماران ایرانی به سوی حیاطها، پادیاوها، گودال باغچهها، هشتیها و کلاه فرنگیها که شبستانها را گرداگرد خود گرفته است، از دیرباز جزء منطق ایرانی بوده است.
پیش از این که تخت جمشید ساخته شود، صدها ایوان و شبستان با ستونهای چوبی و سنگی در سراسر جهان متمدن آن روز ساخته شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید میبینیم که ستونها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفتهاند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آنها بلکه اندکی کمتر است. از امتیازات معماری ایرانی این است که هرگز از مکان هندسی همگن برای پوشش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها (قوس) و طاقها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به شکل بیضی و تخم مرغ و بات (بیز) توجه داشتهاند.
معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد. این معماری نهتنها فراتر از مرز جغرافیایی ایران امروزی نمودی بارز دارد بلکه از نظر تنوع، پهنه وسیعی را در بر میگیرد.
عناصر طراحی نیز در معماری ایرانی از قدمتی ۳ هزار ساله برخوردار است. این عناصر از تالار گوردخمهها گرفته تا سقف چهارطاقیها و چهارایوانیها همواره در دورانهای مختلف حضور داشته و تاثیرگذاری خود را در زندگی امروز نیز حفظ کردهاند. در واقع معماری ایرانی دارای استمراری بوده که هر چند بارها بر اثر کشمکشهای داخلی و هجومهای خارجی دستخوش فترت یا انحراف موقتی شده، با این همه به سبکی دست یافت که با هیچ سبک دیگری اشتباه نمیشود. در ایران معماری آثار تاریخی در عین اینکه دارای مفهوم و هدف دینی و آیینی است، مانند سایر نقاط جهان وابسته به عواملی چون اقلیم، مصالح موجود، فرهنگ منطقه، فرهنگ همسایه، دین و آیین و باور و بانی بناست.
اصول معماری ایرانی
مهمترین اصول معماری ایرانی را «درونگرایی»، «پرهیز از بیهودگی»، «مردممحوری»، «خودبسندگی» و «نیارش» دانستهاند.
درونگرایی:
یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونهای معماری ایران را درونگرا ساخته است. معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا میکردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند میداد.
پرهیز از بیهودگی:
در معماری ایران تلاش میشده کار بیهوده انجام نشود و از اسراف پرهیز میکردند.
مردممحوری:
مردممحوری به معنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمانسازی است. در ایران هم مثل مکانهای دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم میگرفته و روزن و روشندان را چنان میآراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا میآورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز طاقچه به اندازهای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازهای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد.
خودبسندگی:
معماران ایرانی تلاش میکردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیکترین نقاط ممکن بهدست آورند و ساختمانها را چنان میساختند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و تنها به خود اکتفا کنند. به این ترتیب کار ساختوساز با شتاب بیشتری انجام میشد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازگارتر بود و هنگام بازسازی و نوسازی نیز همیشه مصالح در دسترس است.
نیارش:
نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالحشناسی گفته میشود. معماران به نیارش ساختمان بسیار توجه میکردند و آن را از زیبایی جدا نمیدانستند. آنها به تجربه به اندازههایی برای پوششها و دهانهها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه نیارش به دست آمده بود.
در اینجا به بررسی نمونه هایی بناهای ایرانی که با سبک معماری ایرای ساخته شده اند می پردازیم.
تخت جمشید
تخت جمشید، مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است. این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است.
ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند. پس از داریوش، پسرش خشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت. اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد. اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند. این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند.
معماری هخامنشی، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است. هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.
اسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر
در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد. بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود. پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد. از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است. از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت.
زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا، اعم از عمله و بنا و نجار و سنگ تراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است. کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند.
گذشته از مردان، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند. اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت از: گندم و گوشت.
اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید. تاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند.
تصویری از عظمت کاخها
ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد.
چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد.
مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد. تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است. تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است.
میدان نقش جهان، اصفهان
تاریخچه
میدان نقش جهان در ابعادی کوچکتر، در دوره تیموریان ساخته شد. در زمان شاه عباس اول این میدان توسعه یافت و فرم و شکل امروزین خود را یافت. برخی از مهمترین ابنیه پیرامونی این میدان، در همین دوره ساخته شد. پس از انتقال پایتخت ایران از اصفهان به شیراز، میدان نقش جهان اهمیت خود را به تدریج از دست داد. در دوره قاجار، این میدان و ابنیه پیرامونی آن رو به تخریب نهاد. با آغاز دوره پهلوی اول تمامی ابنیه اطراف میدان بطور کامل بازسازی شدند. کار مرمت و بازسازی این ابنیه تا امروز بطور مداوم ادامه دارد.
میدان نقش جهان در زمان صفویان در جایی بنا شده است که پیش از آن باغ بزرگی بنام باغ نقش جهان در آن مکان بوده است. درازای میدان نقش جهان بیش از 500 متر، پهنای آن 165 متر و مساحت آن نزدیک به 85 هزار مترمربع است. در زمان شاه عباس اول و جانشینان وی این میدان محل بازی چوگان، رژه قشون و برگزاری آئین ها و جشن ها و نمایش های گوناگون بوده است. دو دروازه سنگی چوگان که هنوز در شمال و جنوب این میدان بر جای مانده، یادگار آن دوران است.
در گرداگرد این میدان بناهای باشکوه و زیبایی چون مسجد شیخ لطف الله، مسجد جامع عباسی کاخ عالی قاپو و سر در قیصریه ساخته شده که هر یک از آنها نمونه ای درخشان از معماری دوران صفویان است. این میدان و دیگر آثار تاریخی اطراف آن شامل مسجد امام (مسجد جامع عباسی) ، کاخ عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله و سر در بازار قیصریه، اثر فکر خلاق و دستان هنرمند معماران ورزیده ایرانی بویژه شیخ بهائی، استاد علی اکبر اصفهانی، و استاد محمد رضا اصفهانی است.
پیش از ساخته شدن ابنیه فعلی در دوره شاه عباس اول، میدان کوشک محل اعدام محکومان به اعدام و برگزاری برخی از مراسم رسمی همچون جشن نوروز بودهاست. منابع گوناگون، بنای به شکل فعلی را در دوره سلطنت شاه عباس اول و به سال ۱۰۱۱ قمری دانستهاند. با این حال، از ابتدای سلطنت شاه عباس، سطح میدان در اندازه بسیار بزرگتر از میدان کوشک سابق تسطیح شده و بارها مراسم چراغانی و آتشبازی در آن برپا شدهاست. احتمال دارد که بنای این میدان از روی نقشهٔ میدان حسن پادشاه در تبریز برداشت شده باشد. استاد محمدرضا و استاد علیاکبر اصفهانی، نام دو تن از معمارانی است که میدان را طرح ریزی نموده و آن را به شکل فعلی بنا نهادهاند. نام این دو معمار بر سردر مسجد جامع عباسی و محراب مسجد شیخلطفالله به چشم میخورد.
در طول دوران ساخت میدان و پس از آن در سراسر دوران صفویه، میدان زنده و فعال بوده، لیکن در دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، به تدریج از رسیدگی به میدان خودداری شدهاست. در ایم سلطنت شاه سلطان حسین، جویهای آب به تدریج راکد شده و آخرین درختان باقیمانده از درختانی که شاه عباس به دست خود کاشته بود، خشکیدهاند. در دوره قاجار، این میدان نیز مانند سایر بناهای تاریخی اصفهان مورد بی مهری قرار گرفت. بخشهایی از عمارت نقاره خانه در طول دوران آشفتگی ایران از حمله افغانان تا استقرار حکومت قاجارها، تخریب گردید. در دوره حکمفرمایی برخی حکام محلی مانند شاهزاده ظل السلطان و شاهزاده صارم الدوله مجموعه میدان نقش جهان تا مرز تخریب نیز پیش رفت. در پایان دوران قاجار، بخش عمدهای از حجرهها تخریب شده بود، کاشیکاری گنبدها شکسته بود و میدان از همه لحاظ نیاز به مرمت داشت.
وجه تسمیه
تا پیش از صفویه، در محل این میدان، باغی به نام نقش جهان وجود داشتهاست. این باغ، نام خود را از شهری در آذربایجان گرفته که اینک به نام نخجوان خوانده میشود. حمدالله مستوفی درباره این شهر گفتهاست:«شهری خوش است که آن را نقشجهان خوانند و اکثر عمارات آن از آجر است» پس از مرمت میدان و ابنیه اطراف آن در دوره رضا شاه، نام رسمی میدان به میدان شاه و نام مسجد جامع عباسی نیز به مسجد شاه تغییر یافت. امروزه نام رسمی این میدان، میدان امام یا میدان امام خمینی است.
میدان نقش جهان از دیدگاه مورخان
دیو لافوا ، جهانگرد فرانسوی که در سال 1298 هجری قمری از این میدان دیدن کرده ، در این باره می نویسد : من احتیاجی ندارم که مانند فیثاغورث یونانی در حل مسئله مهمی تلاش کنم ، بلکه کاملاً برای من مکشوف است و می توانم با نهایت اطمینان بگویم که در د نیای متمدن امروز هیچ گونه بنا ئی وجود ندارد که بتواند از حیث وسعت و زیبائی و تقارن عمارات ، شایسته مقایسه با این میدان باشد . این عقیده شخص من نیست ، سایر اروپائیان هم که در فن معماری و مهندسی تخصص دارند با عقیده من همراهند.
پیترو دلاواله ، جهانگرد ایتالیائی نیز اظهار نظر کرده است: دور تا دور این میدان را ساختمانهای مساوی و موزون و زیبا فرا گرفته که سلسله آنها در هیچ نقطه قطع نشده است . درها همه بزرگ و دکانها همسطح خیابان هستند و بالای آنها ایوانها و پنجره ها و هزاران تزئینات مختلف ، منظره زیبائی بوجود آورده است.این حفظ تناسب در معماری و ظرافت کار باعث تجلی بیشتر زیبائی میدان می شود و با وجودیکه عمارتهای میدان ناوو نادر رم بلندتر و غنی تر هستند ، اگر جرات این را داشته باشم باید بگویم میدان نقش جهان را بدلایلی ترجیح می دهم.
پرو فسور هینتس، ایران شناس معاصر آلمانی درباره میدان نقش جهان چنین می نویسد : میدان در مرکز شهر قرار دارد . بنایش موقعی صورت گرفته که مشابه آنرا از نظر وسعت و سبک معماری و اصول شهر سازی در مغرب زمین نداریم.شاردان ، جهانگرد معروف و نکته سنج فرانسوی از میدان نقش جهان به عنوان مرکز خرید و فروش یاد میکند.
پروفسور، آرتور پوپ، در کتاب معماری ایران درباره مسجد امام می نویسد : ساختمان احداث این مسجد ، با وجود بی صبری شاه عباس در اتمام آن کار، به کندی پیش رفت ؛ به طوریکه آخرین پوشش مرمرین آن در سال 1638 میلادی انجام پذیرفت . این اثر تاریخی نما یانگر اوج هزار سال مسجد سازی در ایران است. کتیبه سردر مسجد به خط ثلث علیرضا عباسی ، خوشنویس پر آوازه عصر صفوی و مورخ به سال 1025 هجری حاکی از آن است که شاه عباس این مسجد را از مال خالص خود بنا کرده ، و ثواب آنرا به روح جد اعظم خود شاه طهماسب اهداء نموده است. در ذیل این کتیبه به خط محمد رضا امامی، کتیبه دیگری نصب شده که بموجب آن از مقام معماری و مهندسی، معمار مسجد جامع جدید اصفهان (در مقابل مسجد جامع عتیق) یعنی استاد علی اکبر اصفهانی تجلیل شده است. ارتفاع گنبد عظیم مسجد 52 متر و ارتفاع مناره های داخل آن 48 متر و ارتفاع مناره های سردر آن در میدان نقش جهان 42 متر است .قطعات بزرگ سنگهای مرمری یکپارچه و سنگابهای نفیس ، مخصوصاً سنگاب نفیس شبستان غربی گنبد بزرگ که مورخ به سال 1095 هجری است ، از دیدنیهای جالب این مسجد بی نظیر جهان اسلام است.
بناهای پیرامون میدان
مسجد شیخ لطف الله در ضلع شرقی میدان نقش جهان بنا شده است. ساخت این بنا به دستور شاه عباس اول در سال 1011 آغاز و در سال 1028 پایان یافت. معمار این مسجد استاد محمدرضا اصفهانی و کتبیه سر در آن به خط ثلث علیرضا عباسی خوشنویس نامدار دوران صفویه است. شاه عباس این مسجد را برای تجلیل از مقام شیخ لطف الله که از علمای بزرگ شیعه و از اهالی جبل عامل و لبنان کنونی و پدر زن وی بوده ساخته است. در کنار این مسجد، مدرسه نیز برای تدریس شیخ لطف الله بنا شد که امروز از بین رفته است. مسجد شیخ لطف الله مناره و صحن ندارد ولی گنبد بزرگ آن از نمونه های کم نظیر معماری مساجد است. از ویژگی های این مسجد، حل مشکل قبله به سبب قرار گرفتن آن در ضلع شرقی میدان است که در دهلیز ورودی مسجد نمایان شده است.
مسجد جامع عباسی در سال 1020 هجری به فرمان شاه عباس اول آغاز و در سال 1025 بنای ساختمان به پایان رسید. تزئینات مسجد از سال 1025 آغاز و در زمان دو تن از جانشینان شاه عباس ادامه یافت. معمار این مسجد استاد علی اکبر اصفهانی و کتیبه سر در آن به خط علیرضا عباسی است. در مدرسه جنوب غربی مسجد قطعه سنگ ساده ای در نقطه ای کار گذاشته شده که ظهر حقیقی اصفهان را در چهارفصل نشان می دهد و محاسبات آن به شیخ بهایی منسوب است. از ویژگی های این مسجد بازتاب صدا در زیر گنبد بزرگ مسجد است که بلندی آن به 52 متر می رسد.
کاخ عالی قاپو که در دوران صفوی قصر دولتخانه نامیده می شد، به دستور شاه عباس اول ساخته شد. عالی قاپو دارای پنج طبقه است که هر طبقه تزئینات ویژه ای دارد. مینیاتورهای رضا عباسی نقاش نامدار دوران صفوی بر دیوارهای کاخ نقش بسته و گچبری های دیوارهای کاخ بسیار زیباست به ویژه گچبری های اتاق صوت که خاصیت آکوستیک دارد و هنگام اجرای موسیقی در آن، نغمه های موسیقی را هماهنگ و بدون بازتاب صدا پخش می کرده است. در دوره سلطنت شاه عباس دوم در سال 1054، تالار باشکوهی به این کاخ افزوده و تزئینات کاخ کامل تر شده است.
شاه عباس و جانشینان وی در این کاخ، از سفیران و میهمانان بلند مرتبه و ویژه خود پذیرائی می کردند. از فراز این کاخ چشم انداز شهر اصفهان به خوبی دیده می شود. گفته می شود درب ورودی این کاخ را از نجف اشرف آوردند و علت نام گذاری این کاخ به نام عالی قاپو همین بوده است ولی به روایتی دیگر این نامگذاری از باب العالی عثمانیان گرفته شده است. زنجیری بر درگاه این کاخ بوده که افراد به آن پناه برده و از تعرض مصون بوده اند و به جز شخص شاه کسی دیگر حق تعرض به آنان را نداشته است.
غیر از ابنیهای که اکنون موجودند، بناهای دیگری نیز در میدان نقش جهان وجود داشته که به تدریج کابرد خود را از دست داده و از میان رفتهاند. عمارت ساعت (که به کلی تخریب و بنای مسجد شیخ لطف الله بجای آن ساخته شد)، سرستونهای مرمرین که احتمالا از تخت جمشید شیراز به اصفهان آمده بودند(یکی به چهلستون منتقل شده و دیگری در موزه ایران باستان تهران قرار دارد)، ۱۱۰ عراده توپ اسپانیایی (غنیمت فتح جزیره هرمز به وسیله امامقلی خان) و میله قپق به ارتفاع چهل متر در مرکز میدان (که امروزه به کلی از میان رفتهاست) از آنجملهاند.
گنبد سلطانیه
گنبد دارای ارتفاع ۴۸٫۵ و قطر دهانه ۲۵٫۵ میباشد که در سال ۷۰۳ (ه. ق) به دستور الجایتو (سلطان محمد خدابنده) جهت انتقال جسد علی ابن ابیطالب امام اول شیعیان از نجف به سلطانیه ساخته شد. این بنا در مدت ۱۰ سال توسط ۳۰۰۰ نفر کارگر ساخته شد. تزیینات و نحوهٔ ساخت این مقبره در واقع نقطهٔ عطفی در معماری آن دوران بوده به این شکل که سبکی جدید را در معماری بهوجود آورده که از معماری سلجوقی منفک شدهاست.
این بنا شامل ۸ ایوان و ۸ مناره است که گفته میشود از ۸ در بهشت (ابواب البر یا درهای نیکی) الگو گرفته است. شامل دو دوره تزئینات میباشد دور اول تزئینات آجر وکاشی بوده است که به واسطه آجر و کاشی آیاتی از قرآن کریم کتاب آسمانی مسلمانان و ذکر نام خداوند و اسامی پیامبر اسلام و امام اول شیعیان و نام پادشاه نوشته شده است اما بعد از مدتی به دلیلی نامعلوم پادشاه (سلطان محمد خدابنده) دستور پوشانیدن تزئینات کاشی با اندود گچ را میدهد که مانند تزئینات کاشی به واسطه نقاشی روی گچ آیاتی از قرآن کریم کتاب آسمانی مسلمانان و ذکر نام خداوند و اسامی پیامبر اسلام و امام اول شیعیان و نام پادشاه نوشته شده است.
گنبد سلطانیه شامل سه بخش اصلی ورودی، تربتخانه و سردابهاست.
گنبد سلطانیه در کنار آثار بزرگی مثل تخت جمشید، ارگ بم، میدان نقش جهان در میان آثار ایرانی ثبت شده در فهرست گنجینههای جهانی قرار دارد. بزرگترین گنبد تاریخی ایران و بزرگترین گنبد آجری جهان تنها سرآغاز لیست بلندبالایی است که این گنبد را توصیف میکند. شهر سلطانیه، در قرن 8 پیش از میلاد محل زندگی قوم ساکاراتی بوده و شاهان ماد آن را اریباد و ارساس می نامیدند، اما از آن تاریخ تا دوره مغول هیچ خبری از سلطانیه در تاریخ ایران نیست. تا پیش از آن که سلطان محمد خدابنده شهر را تبدیل به مرکزی پررونق و تجاری کند، این محل شهریاز یا شهریار خوانده می شد. گنبد سلطانیه از هر نظر بنایی منحصر بفرد و شگفتی ساز است اما ظاهرا آن را با الهام از مقبره سلطان سنجر در مرو طراحی کرده اند با این تفاوت که مقبره سلطان سنجرمربع است در حالیکه سلطانیه 8 ضلع است.
این گنبد به حدی در دوره خود معروف بود که 100 سال پس از ساختن آن گنبد کلیسای سانتا ماریا دل فیوره فلورانس را با الهام از آن ساختند. رنگ اصلی در تزیین بنا آبی است که از آبی کمرنگ و آسمانی تا فیروزه ای و حتی سبزآبی سیر در کل آن دیده می شود. بنا دارای 3 در ورودی است که اکنون در اصلی مسدود است. همچنین 8 پلکان مارپیچ طبقات را به هم وصل می کند. بالای چهار ایوان اصلی بنا، چهار پنجره بزرگ وجود دارد.
گنبد سلطانیه از نظر حجم، سبک معماری، رابطه فضاها، تناسبات موجود در اجزای مختلف، ایستایی و مقاومت بنا، و زیباییشناسی و تزیینات، نمونه ای منحصر به فرد و نقطه تحولی در معماری اسلامی به شمار میآید. در بسیاری از متون تاریخی و سفرنامهها، به عظمت این بنای باشکوه اشاره شده و بسیاری از شرقشناسان و باستانشناسان غربی نیز اهمیت فوقالعاده آن را مورد تأکید قرار دادهاند. بدنه اصلی گنبد و تمام ساختمان آن با آجر ساخته شده و گنبد با روکش کاشیهای فیروزهای و لاجوردی و به شیوه معرقکاری تزیین شده است.
معروف ترین بنای شهر
گنبد سلطانیه یا مقبره اولجایتو معروفترین بنای شهر سلطانیه و حتی کل استان زنجان است. این بنا که در فاصله سال های 702 تا 712 ه. ق به دستور سلطان محمد خدابنده و نظارت خواجه رشید الدین فاضل همدانی ساخته شده ، در واقع از ابتدا به قصد استفاده آرامگاهی ساخته شد. بنایی است 8 ضلعی با 8 مناره که سقف دو پوشه با شکوه و معروف فیروزه ای رنگی بر آن قرار گرفته است. در تمام بنا آیات قرآن و نوشته های مذهبی به خط ثلث و کوفی بر دیوارها و کتیبه ها دیده می شوند. این گنبد عالی ترین نمونه معماری ایلخانی است.
گفته می شود در ابتدا بنا بوده پس از اتمام بنای آرامگاه، اجساد امام علی و امام حسین (ع)، به این محل منتقل شوند که بعد ها با مخالفت علمای شیعه در نجف و کربلا و حرام بودن نبش قبر در اسلام، سلطان محمد خدابنده از انجام این کار منصرف می شود. برخلاف باوری که وجود دارد این مکان مقبره اولجایتو، سلطان محمد خدابنده نیز نیست. مدفن وی در کوه های اطراف سلطانیه است.
در زیر بنا دالانهای زیرزمینی وجود دارد که بسیاری معتقدند برای برپایی آیین های شمنی که سلطان محمد در ابتدا وابسته آن بوده ایجاد شده اند. گروهی معتقدند سلطان محمد در سال های اخر عمرش از اسلام رو گردان شده و دوباره به آیین آباء و اجدادی اش متمایل شده و این دالان ها یادگار این بازگشت است.
گنبد «ترین»ها
گنبد خانه دارای 8 دیوار ضخیم است که وزن 1600 تنی گنبد را تحمل می کنند، 8 مناره نیز در زاویه هر دیوار وجود دارد. ارتفاع گنبد اولجایتو، 5/5 و قطر آن 30/6 متر است. این گنبد بزرگترین گنبد تاریخی ایران و بزرگترین گنبد آجری دنیاست. از لحاظ قدمت سلطانیه، قدیمی ترین گنبد دوپوشه جهان به شمار می رود. گنبد ضخامتی حدود 160 سانت دارد و فضای کاذب بین دو گنبد 60 سانتیمتر است. دولایه بودن گنبد یکی از دلایلی است ماندگاری آن است تا جاییکه گنبد حتی در برابر زلزله نیز تا به حال پایدار مانده است. تنها تغییری که در طول 700 سالی که از ساخت گنبد می گذرد بر آن اتفاق افتاده نشست 2 تا 8 سانتی متری آن است.
گنبد سلطانیه گذشته از جنبه آرامگاهی؛ بعنوان ساعت آفتابی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است، هنگام ظهر از نوریکه ز دریچه اصلی سقف می تابیده قابل تشخیص بوده است، نوری که از پنجره های بزرگ عبور می کردند حدود ساعت و نوری که از پنجره های کوچک می گذرد حدود دقیقه را معین می کنند.
سرداب در ضلع جنوبی زیر تربت خانه قرار دارد، برخی می گویند این بخش از بنا پیش از ساختن گنبد وجود داشته و محل برگزاری آیین های شمنی و محل دفن مردگان در سردابه ها با زیورآلات و وسایل شان بوده است.اما در سرداب هیچ اثری از آثار مقبره های شمنی دیده نمی شود. حتی مقبره سلطان محمد خدابنده هم در این مکان نیست. 110 پله ای که در بنا وجود دارد در حروف ابجد مترادف نام حضرت علی است و بیانگر ارادت سلطان محمد به این حضرت است.
بنایی که جهانی شد
بنا چندین بار در دوران مختلف مورد مرمت قرار گرفته، در دوره صفوی و قاجار ترمیم هایی روی آن انجام شده اما مرمت اساسی گنبد چندین سال است که در دست اقدام است. در داخل فضای گنبد و در زیر آن 35 سال است که داربست هایی دیده می شود که توسط هیات ایتالیایی مرمت گر گنبد کار گذاشته شده و هنوز بدون آنکه تغییر بنیادی در مرمت صورت بگیرد در آنجا وجود دارد. گنبد سلطانیه در سال 1384 در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. در خارج از بنای گنبد موزه کوچکی وجود داردد که عکس ها و اشیایی در آن برای بازدید وجود دارد.
باغ ارم
تاریخ ساخت و بنیانگذار اولیه باغ ارم شیراز، بهدرستی مشخص نیست؛ ولی توصیفهایی از آن در سفرنامههای متعلق به قرن دهم و یازدهم هجری آمدهاست.این باغ در روزگار سلجوقیان و آل اینجو پا برجا بوده است. در زمان زندیه هم کریمخان زند در سازندگی و بهسازی این باغ کوشید. در زمان قاجاریه این باغ به مدت ۷۵ سال به دست سران ایل قشقایی افتاد. در این زمان عمارتی در این باغ ساخته شد. اما در زمان سلطنت ناصر الدین شاه قاجار عمارتی دیگر توسط حسین علی خان نصیر الملک پی ریزی شد که با مرگ وی خواهر زاده او ابولقاسم خان نصیر الملک امور باغ ارم را به دست گرفت و عمارت نیمه کاره را تکمیل کرد. این عمارت تا کنون پابرجاست. این باغ تنوع گیاهی بسیار بالایی دارد و گیاهان بسیاری از اقصا نقاط جهان در این باغ کاشته شده است؛ به شکلی که باغ در قالب یک نمایشگاه از انواع گلها و گیاهان درآمدهاست. در حال حاضر این باغ در اختیار دانشگاه شیراز است؛ باغ گیاهشناسی آن در اختیار دانشکده کشاورزی و ساختمان باغ در اختیار دانشکده حقوق قرار دارد. در تاریخ ۶ تیرماه ۱۳۹۰ در سیوپنجمین اجلاس کمیتهٔ میراث جهانی یونسکو باغ ارم شیراز به همراه هشت باغ دیگر ایرانی در فهرست میراث جهانی ثبت گردید.
ویژگی بناها
عمارت وسط، هسته مرکزی این باغ محسوب میشود.شیوه معماری عمارت این باغ به سبک زمان قاجاریه و به تقلید از سبک معماری زندیه است. این عمارت از نظر معماری، نقاشی، کاشی کاری و گچ بری از شاهکار های معماری زمان قاجار است. این عمارت، از سه طبقه، با تزئینات فراوان تشکیل شدهاست. اتاقهای طبقه زیرین که تقریباً زیرزمین هستند، محلی است برای استراحت در روزهای گرم تابستان. تزئینات این اتاقها، کاشیکاریهای رنگین است. دو طبقه بالایی دارای ستونهایی است که از تخت جمشید الهام گرفته شدهاند.
در پیشانی بنا، دو نیمدایره در دو طرف، و یک تابلو بزرگ در وسط قرار گرفته که از ۳ هلال روی هم تشکیل شدهاست. این تابلو، تصاویری از شاهنامهٔ فردوسی و نبرد شاهان قاجار را نشان میدهد. این بنا بیش از هفتاد سال به خوانین قشقایی تعلق داشته که در دوران پهلوی مصادره شدهاست.
توصیف محوطه
درشمال غربی شهر شیراز و در کنار شهر باغ زیبایی ازدوره قاجاریه باقیمانده که به باغ ارم مشهور است . در سمت جنوب باغ مذکور رودخانه خشک شیراز از شرق به غرب امتداد دارد . وسعت باغ بیش از سه هکتار و از درختان مرکبات و سرو پوشیده شده است. جالبترین قسمت باغ خیابانی است که از شرق به غرب در وسط باغ احداث و در دو طرف آن درختان سرو کاشته اند و زیبایی خاصی را داراست . در میان درختان سرو این خیابان سرو بلند قامتی است که از دور جلب توجه میکند و بعلت موزون بودن آن آنرا سروناز میخوانند . نظیر سرو مذکور در سایر باغ های شیراز دیده نمیشود. صحن باغ را درختان زینتی و سرو و نارنج و انواع گلهای تزئینی پوشانیده و تزئین نموده است.
باغ ارم بوسیله دولت وکمکهای مادی شاهنشاه و شهبانو خریداری و تعمیر و به دانشگاه شیراز اهداء گردیده است . ساختمان آن به علت عوامل طبیعی به صورت مخروبه درآمده بود و دیوارهای باغ نیز از چینه بود که به طور کلی خراب شده بود . ضمن تهیه طرح تعمیراتی دیوار چینه آن برداشته شد و یک دیوار کوتاه سنگی با نرده آهنی در اطراف آن احداث گردید . تزیینات قسمتهای مختلف ساختمان تعمیر و تکمیل و مجدداً به صورت آبرومندی در آمد.
باغ مذکور از آثار دوره ناصرالدین شاه قاجار بشمار میرود و بوسیله مرحوم نصیرالملک ساختمان فعلی بنا شده است . در این مورد چند کتیبه سنگی در نقاط مختلف باغ از نصیرالملک باقیمانده است . اولین کتیبه سنگ مرمراست که در بالای سر در ورودی شمال شرقی باغ نصب شده و با خط نستعلیق چنین خوانده میشود : از وزیر شه نصیرالملک راد / دائمش باغ ارم آباد باد
علاوه بر کتیبه فوق شش کتیبه سنگی در نمای شرقی ساختمان به صورت ازاره دیده می شود که همه آنها با خط نستعلیق نقر و در آخر آنها تاریخ های مختلفی به چشم می خورد و نام نصیرالملک در آنها ذکر شده است . در آخر کتیبه اولی تاریخ ۱۳۳۹ نوشته شده است. اشعار کتیبه دوم مربوط به شوریده شیرازی شاعرمعروف دوره قاجاریه می باشد . کتیبه سوم بیت اول آن تاریخ بنای ساختمان را مشخص می سازد چنین است. از وزیر شه نصیرالملک راد / دائمش باغ ارم آباد باد
در کتیبه چهارم تاریخ ۱۳۳۹ دیده می شود و اشعار آن مربوط به فصیح الملک شوریده شیرازی است. در کتیبه چهارم نیز رمضان المبارک ۱۳۱۵ دیده می شود و مربوط به تعمیرات بنا در دوره مظفرالدین شاه قاجار میباشد . در کتیبه پنجم در آخر کتیبه چنین خوانده می شود : "حسب مستطاب اجل اشرف آقای نصیرالملک ".
در کتیبه ششم که در سمت چپ و پای ایوان جنوبی نصب شده است ، چنین خوانده میشود : "خادم اهل بشارت خان بنده درگه نصیرالملک ۱۳۴۰" کتیبه های مذکور مربوط به تعمیراتی است که بتدریج در این بنای با ارزش صورت گرفته است . جالبترین تعمیرات در سالهای اخیر در این بنای ارزنده انجام پذیرفت که به کلی آنرا از وضع خراب گذشته خارج نموده است.
آینه کاری تالار آینه و نقاشی های جالب رنگ و روغن سقف اتاقها و ایوان ها ترمیم گردید. محوطه باغ که به صورت مخروبه ای درآمده بود مجدداً تعمیر و با همان طرح اصلی خود ترمیم گردید . قسمت عمده از کاشیکاری نمای جرزها که فرو ریخته بود مجدداً با همان سبک اولیه در محل نصب گردید.
یکی از قسمت های بسیار جالب این بنا پنجره های آهنی است که در طبقه اول ساختمان در پای ایوان بزرگ دو ستونی در مدخل سردابه قراردارد و از نمونه های جالب پنجره های آهنی در دوره قاجاریه محسوب میشود . قسمت عمده درهای چوبی از چوب ساج تهیه گردید و به همین جهت با گذشت سال ها سالم باقیمانده و هیئت اصلی خود را حفظ نموده اند. کاشی کاری پیشانی ایوان مرکزی و اطراف آن از جالبترین کاشی کاری های دوره قاجاریه محسوب می شود که نمونه آن در سایر بناهای دوره قاجاریه دیده نمیشود . چه در ساختمان دیوانخانه قوام الملکی یا اندرون زینت الملکی و یا سایر بناهای دوره قاجاریه نظیر کتیبه کاشی کاری پیشانی ایوان ساختمان باغ ارم دیده نمیشود و به همین جهت آنرا باید از نمونه های منحصربه فرد دانست.
از مرحوم نصیرالملک بناهای ارزنده ای در فارس باقیمانده ازجمله آنها مسجد نصیرالملک ، خانه نصیرالملک و باغ ارم می باشد . ساختمان قدیمی آن از بناهای بسیار جالب و بی نظیر دوره قاجاریه محسوب می شود . ایوان دوستونی مرکزی و دو ایوان اطراف آن از شاهکارهای معماری محسوب می شوند. حاشیه های کاشی کاری جرزهای ایوان از نمونه های جالب کاشیکاری دوره قاجاریه محسوب میشود . عمارت آن با داشتن کاشی کاری ها و حجاری ها و نقاشی های رنگ و روغن از جمله بناهای پر ارزش و مهم شیراز و نقوش ازاره سنگی آن از نمونه های جالب حجاری محسوب می شود.
از جمله قسمتهای بسیار جالب این بنای با ارزش سردابه ای است که در طبقه زیرین این ساختمان قرار دارد و آب جاری از وسط آن می گذرد و به همین جهت سردابه مذکور از نظر زندگی در تابستان محل بسیار مناسبی بوده است. گچبری های بسیارزیبایی در قسمتهای مختلف و از جمله در ایوان های نمای شرقی دیده می شود که منظره جالبی به این بنای با ارزش داده است.
شش کتیبه سنگی در نمای شرقی ساختمان باغ ارم دیده میشود. کتیبه های سنگی مذکور بر نمای جرزهای طبقه اول نصب و خط همه کتیبه ها نستعلیق است. دو کتیبه در زیر ایوان دو ستون سمت راست و دو کتیبه در زیر ایوان دو ستونی بزرگ و دو کتیبه دیگر زیر ایوان دو ستونی سمت راست نصب گردید و به ترتیب کتیبه های مذکور را از سمت راست مورد بررسی قرارمیدهیم. اولین کتیبه سمت راست در پای ستون سمت راست ایوان سمت راست نصب شده علینقی الشریف عمل استاد باشی حجار ۱۳۳۹. اشعار مربوط به مرحوم فصیح الملک شوریده شیرازی است.
کتیبه ی دوم سنگی در پای ستون سمت چپ ایوان شمالی نصب گردید ، خط کتیبه مذکور نیز خط نستعلیق است . اشعار نیز اثر طبع مرحوم حاجی فصیح الملک شوریده شیرازی است . کتیبه بعدی که سرباز دوره هخامنشی را نشان می دهد که در یک دست نیزه و در یک دست دیگر او گرزی قرار دارد ، کلاه را با آن که سعی نموده اند به فرم نیزه داران تخت جمشید حجاری نمایند ولی ساده است و هیچ گونه تزییناتی ندارد.
کتیبه مذکور در دو طرف ایوان قرینه سازی است ولی به هر حال با آنکه تقلید از نقوش برجسته تخت جمشید شده جذابی و فرم زیبای نقوش برجسته نیزه داران پارسی تخت جمشید را ندارد. سه پنجره آهنی در پای ایوان مرکزی دیده میشود که دو پنجره آهنی طرفین بزرگتر و قرینه سازی است. پنجره وسط دو پنجره دارای اندازه بزرگتری است، پنجره های آهنی مذکور قدیمی و مربوط به زمان احداث ساختمان می باشد سپس کتیبه ای با خط نستعلیق نصب شده. کتیبه بعد نیز به خط نستعلیق نقر شده.
کتیبه بعدی نظیر کتیبه سمت راست یک سرباز هخامنشی را نشان می دهد که به همان فرم نقش برجسته سمت راست حجاری گردید و سپس کتیبه سنگی دیگری است که با خط نستعلیق حجاری و نصب شده . سر در شمال شرقی باغ ارم : این سرا در سمت شمال شرقی باغ ارم و در انتهای آن قرار دارد و از نمونه های جالب و ارزنده از نظر فرم و تزئینات محسوب میشود .
کاشی کاری های سر در منحصر به چند کتیبه و چند قطعه کاشیکاری است ولی از نظر فرم ساختمان از نمونه های منحصر به فرد محسوب میشود، در بالا و در پیشانی سر در کتیبه ای به خط نستعلیق بر روی کاشی معرق نصب گردید . نصر من الله و فتح قریب در زیر کتیبه کاشی کتیبه ای از سنگ مرمر لیمویی رنگ قرار دارد که در سطر اول آن کلمه شریفه بسم الله الرحمن الرحیم و سپس یک بیت شعر با خط نستعلیق در زیر آن بر روی سنگ حجاری شده که چنین خوانده می شود : از وزیر شه نصیرالملک راد / دائماً باغ ارم آباد باد
تاریخ مذکور مربوط به دوره سلطنت مظفرالدینشاه قاجار و زمانی است که نصیرالملک حکمران فارس بوده است، در هر سمت در دو طاقنما در طرفین دیده میشود که بالای آنها در هر طرف یک کتیبه کاشی کاری نصب گردید . کتیبه های کاشیکاری طرفین در با خط نستعلیق با زمینه سورمه ای است و نوشته آن به صورت معرق است که آیه ای از قرآن مجید است.
علاوه بر کتیبه های فوق چند کتیبه کاشیکاری معرق برجسته در اطراف سر در مذکور دیده میشود که جلوه خاصی به سر در داده است . در جلو ساختمان اصلی باغ در سمت مشرق حوض وسیعی قرار دارد. روی هم رفته ساختمان باغ ارم را از نظر نقاشی های رنگ و روغن ، درهای چوبی نفیس و منبت کاری های روی آن ، پنجره های مشبک آهنی ، ازاره سنگی بنا ، مقرنس ها و گچبری و کاشی کاری های نما و پیشانی ساختمان و ستون های سنگی از نمونه های جالب هنری دوره قاجاریه باید محسوب داشت.
سی و سه پل
سیوسهپل یا پل اللهوردی خان پلی است با ۳۳ دهانه، ۲۹۵ متر طول و ۱۴ متر عرض است، که توسط اللهوردی خان اوندیلادزه بر روی زایندهرود در شهر اصفهان و همزمان با حکومت شاه عباس صفوی ساخته شده و محل برگزاری مراسم جشن آبپاشان و همچنین مراسم خاجشویان ارامنهٔ اصفهان در دورهٔ صفویه بوده است. اندیشهٔ بنای سی و سه پل در سال ۱۰۰۸ هجری قمری و در دوازدهمین سال سلطنت شاه عباس یکم به وجود آمد و در سال ۱۰۱۱ هجری قمری، الله وردی خان اوندیلادزه گرجی، سردار مشهور او مأمور اتمام ساختمان پل گردید.
پرسی سایکس، سیوسهپل را یکی از پلهای درجه اول جهان خواند، شاردن آن را شاهکار معماری و شگفت آفرین و دن گارسیا آن را از بهترین آثار معماری ایران خواند. و به قول لرد کرزن «انسان هیچ انتظار ندارد برای دیدن آنچه که روی هم رفته میتوان آن را باشکوهترین پل دنیا نامید، ناچار از مسافرت به ایران باشد». دن گارسیا در این باره مینویسد: «این پل نیز از بناهای الله وردی خان اوندیلادزه گرجی است و با اینکه دشمنان و حاسدانش میگویند این بنا با پول ساخته شده است، نمیتوانند انکار کنند که بانی شخص اوست. اما باور عموم مردم که حقیقت نیز همان است، این است که الله وردی خان پل را به خرج خود ساخته است».
یکی از شعرای دورهٔ صفویه به نام شیخ علی نقی کمرهای تاریخ بنای پل را در شعری به گونهٔ ماده تاریخ، سال ۱۰۰۵ هجری به حساب آوردهاست و این سال، درست همزمان با روزهایی است که خیابان بیهمتای چهارباغ هم ساخته شدهاست. سی وسه پل، چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا متصل میکند.
این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۱۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
مسجد نصیرالملک
مسجد نصیرالملک از دیدگاه کاشی کاری ارزنده ترین مسجد ایران و دیدگاه ساختمان سازی به ویژه کاشیکاری و مقرنس بیمانند است مساحت ان ۲۸۹۰ متر مربع و زیر بنای ان ۲۲۱۶ متر مربع است در این مسجد ازشیشههای رنگی استفاده شده به همین علت ان را مسجد صورتی ایران نیز میگویند. مسجد یک سر در ورودی دارد و دو ورودی دیگر ان به کوچهٔ جنوبی و مسجد و به امامزادهٔ جنب آن مرتبط میباشد ورودی اصلی مسجد از کاشی هفت رنگ با تزیینات فراوانی از گل سرخ گل زنبق شیراز است. این سردر دارای دو جرز است وهر جرز به سه قسمت تقسیم شده و در بالای آن یک تابلو با کاشی هفت رنگی قرار دارد سردرد با یک فرورفتگی قرار دارد درب چوبی مسجد دارای قابی سنگی با تزیینات اسلیمی و سنگ یک پارچه بزرگ است و روی ان یک قوس پنج وهفت به کار رفته در بالای قاب سنگی یک کتیبهٔ کوچک که سنگی با شعر شوریده شیرازی و تاریخ ساخت آن با خط نستعلیق امده است.
از ورودی اصلی مسجد وارد هشتی میشویم که با یک پیچ ۹۰ درجه در سمت چپ به راهرویی میرسد که به حیاط مسجد وصل میشود این هشتی با اجر ساخته شده وتنها به قرینه در ورودی تابلوی از کاشی نصب گردید که در پایین این تابلو شعر معروف سعدی و نام معمار ان آماده است. حیاط این مسجد به شکل چهار گوش است که در میان ان یک حوض به طول وعرض ۴/۵ _۱۶/۵ متر در مقابل ایوان مسجد احداث شده و دور تا دور ایم مسجد با کاشی هفت رنگ تزیین شده. این مسجد دارای دو ایوان است ایوان شمالی که با ارتفاع هشت متر ساخته شده و ایوان جنوبی که فاقد کاربری خاصی میباشد به منظور قرینه سازی با ایوان شمالی ایجاد شده. طاق نمای سمت ایوان جنوبی به علت وجود دو در که یکی به داخل اتاق کوچک ایجاد شده و دیگری به گلدستهها راه دارد تقارن خود را از دست دادهاند.
این مسجد دو شبستان دارد یکی در غرب و دیگری در شرق شبستان شرقی یک شبستان زمستانی بوده که به سمت قبله است همچنین در هوای بسیار گرم تابستان میبایست مورد استفاده قرار میگرفت که جهت جلوگیری از تابش مستقیم نور آفتاب و گرم شدن شبستان طراحی شده است. در پشت این شبستان دری است که به چاه بزرگی باز میشود که به ان گاو چاه میگویند این قسمت محل نگهداری حیوان ابکش هدایت گردیده است. شبستان غربی یکی از زیباترین شبستانهای مساجد ایران است که با تزیینات کاشی و آجر با نقاشیهایی از گل سرخ کار شده بود اما تعمیراتی در حدود ۷۰ سال قبل روی ان انجام شده بود که کاشی فیروزهای روی ان را پوشاند.
ستونهای مسجد نصیرالملک یکی اززیبا ترین ستونهای اماکن تاریخی شیراز است که با یک سری گلدان شروع میشود این شبستان دارای ستون ۶ تائی است که دو طاق چشمه پوشش سقف را نگه داشته پوششها از کاربندی ۲۲ است هفت طاق چشمهای در بین دو ستون قرار دارد در انتهای این ردیف و چشمهای کاشی کاری شده به محراب فوقالعاده زیبا میرسیم. بدنه این مسجد عمدتا اجر است اما معمار برای پرهیز از یکنواختی دیوار کاشی آورده است در شبستان غربی یک محراب بسیار زیبا با ایجاد یک فرورفتگی در بدنه چوبی شبستان ایجاد گردیده. مسجد نصیر الملک معماری ایران در زمان قاجار است که مانند یک نگین میدرخشد که بعد از ان معماری مذهبی دچار افول شد. تمام سقف، داخل و بیرون آن کاشی کاری رنگارنگ شده است و بر روی آن آیات قرآنی نوشته شده است در سمت جنوب طاقی وجود دارد که ارتفاعش کمتر از طاق مروارید است و تمام سطح بیرونی و داخلی آن کاشیکاری شده و سقف آن مانند طاق شمالی مقرنسکاری گشته است در پایان نام محمد حسن معمار و محمدرضا کاشی پز که از معماران و سازندگان بنا بودهاند و نیز تاریخ شروع آن در ۱۲۹۳ ه. ق؛ و اتمام آن در ۱۳۰۵ ه. ق. ذکر شده است.
مسجد دارای صحن وسیعی میباشد که در سمت شمال مسجد قرار گرفته است. در ورودی دارای طاق نمایی بزرگ است، که سقف آن با کاشیهای رنگارنگ مزین گشته است. درهای ورودی این مسجد، دو در بزرگ چوبی است که در بالای آن بر روی سنگ مرمر شعری از شوریده شیرازی به مناسبت سازنده مسجد و سال اتمام آن نوشته شده است. مسجد دارای دو شبستان شرقی و غربی است. شبستان غربی که پوشش آجری دارد و بیشتر بروی آن کار شده و زیباتر است٬طاق این شبستان بر روی ستونها سنگی و با طرح مارپیچ بر روی آن در دو ردیف ششتایی و به تعداد دوازده عدد به نیت دوازده امام قرار گرفته است و همچنین این شبستان دارای هفت درگاه که آن را به صحن مسجد مرتبط میکند، با هفت در چوبی با شیشههای رنگارنگ میباشد. سنگتراشی و تزیین این شبستان الهام گرفته شده از مسجد وکیل شیراز است. طاق و دیوارهای این شبستان با کاشی کاریهای زیبا تزیین شده است. کف آن با کاشیهای فیروزهای و سقف آن با نقش گل و بوته و آیات قرآنی مزین گشته است. این شبستان در واقع شبستان تابستانه محسوب میشود.
شبستان شرقی که به زیبایی شبستان غربی نیست، شبستان زمستانه به حساب میآید، دارای هفت ستون بدون طرح و ساده است و در یک ردیف در وسط قرار گرفتهاند. در جلوی شبستان شرقی، ایوانی قرار گرفته که با هشت طاق نما از حیاط مجزا گشته است. در ان شبستان دری وجود دارد که به یک چاه آب گشوده میشود. همچنین در این مکان یک حوضچه و یک دالان نیز موجود است. هر دو شبستان بر خلاف معمول به خاطر جهت گیری ساختمان قبله در امتداد محور قبله واقع شدهاند. در دالان شمالی سنگ نوشتهای وجود دارد که شعر زیر از سعدی بر روی آن حک شده است:
غرض نقشی است کز ما باز ماند که هستی را نمیبینم بقایی
مگر صاحبدلی روزی به رحمت کند در حق استادان دعایی
مسجد دارای دو ایوان شمالی و جنوبی است که شبیه هم نیستند و ایوان شمالی زیباتر از ایوان جنوبی است. ایوان شمالی دارای سه نیم طاق در سه طرف است و از سمت چهارم به صحن راه دارد، همچنین این ایوان داری ۴ غرفه است و سقف میانی آن با مقرنس کاری و کاسه سازی پنج کاسه مزین گشته است. ایوان جنوبی نیز دارای دو گلدسته است و در حیاط آن نیز حوضی مستطیل شکل و سنگی با فواره وجود دارد.
در سمت شمالی مسجد طاق نمایی به نام طاق مروارید وجود دارد، که تمام سقف، داخل و بیرون آن کاشی کاری رنگارنگ شده است و بر روی آن آیات قرآنی نوشته شده است و در دو طرف این طاق نما دو طاق کوچکتر نیز وجود دارد. در سمت جنوب نیز طاقی وجود دارد که ارتفاعش کمتر از طاق مروارید است و تمام سطح بیرونی و داخلی آن کاشیکاری شده و سقف آن نیز مانند طاق شمالی مقرنسکاری گشته است. بر روی آن نیز دو گلدسته وجود دارد که در ورودی این دو گلدسته دو طاق نمای کوچکتر در دو طرف طاق اصلی وجود دارد.
پل فلزی یا پل معلق آمل
پل فلزی یا پل معلق آمل مربوط به دوره پهلوی است و در آمل، داخل شهر، جنب پل دوازده چشمه واقع شدهاست. پل معلق دو پل معلق یک سان کنار هم است که یکی از بناهای با شکوه و ارزشمند توریستی شهر آمل و ایران محسوب میشود. یکی از اولین نمونههای پلهای بزرگ و جدید ایران است، این پل به نام پل معلق هم شناخته میشود. به این علت آن را پل معلق میخوانند که اگر پایههای زیرین آن بر اثر سیل تخریب شود کمانهایی بالای آن را نگه میدارند. این پل را مهندسان آلمانی ساختهاند که سازه این پل به صورت یک معماری ایرانی است. این اثر در تاریخ ۱۳۵۳/۱۲/۰۳ با شمارهٔ ثبت ۱۵۲۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
امکانات
وضعیت امکانات و تسهیلات تفریحی،گردشگری ،حمل و نقل ،اسکان در کنار و زیر این پل در فضایی باز پارک بزرگ شهر و رودخانه هراز واقع شده که محل اسکان مسافران و تفریح گردشگران شده است و از نظر حمل و نقل هم مکانی برای مسافران و گردشگران تعبیه شده که میتوانند وسایل نقیله خود را در پارکینگ زیر پل پارک نموده و در آرامش کامل باشند.و همچنین هتل شهرداری آمل هم در کنار این پل ها قرار دارد،از دیگر امکانات هم میتوان از فضای سبز کناری و فضای پارک دیگر کناری آن اشاره کرد که همجوار پل دوازده چشمه است.
۹۶/۰۹/۰۹