زلزله ملارد در کنار استان تهران نشان داد که نه تنها تاب آوری شهر تهران بلکه تاب آوری روانی شهروندان آن نیز پایین است.
به گزارش تیتر شهر: زلزله گسل ملارد در نزدیکی دو استان تهران و البرز یک هشدار به دولت، مدیریت شهری و شهروندان بود تا یک بار هم که شده توان خود را در مواجهه با زلزله پایتخت محک بزنند.
هیجان زندگی مردم در زمان وقوع زلزله و عدم آگاهی آنها در به کار بردن نکات ایمنیدر هنگام بروز این بلای طبیعی نشان دادن که نه تنها باید تاب آوری این کلانشهر در مقابل بلایای طبیعی یک بار دیگر مورد سنجش مدیران شهری قرار گیرد، بلکه باید آموزش های شهروندی نیز در مقابل وقوع این حادثه مورد بازنگری قرار گرفته شود.
هیجان مردم از احتمال وقوع حادثه ای دلخراش و ویرانگرتر از آنچه که در استان کرمانشاه به وقوع پیوست باعث شد تا در همان ساعات نخست وقوع زلزله بسیاری از معابر و بزرگراه های شهر تهران پیک ترافیکی ایجاد شود.
این در حالی است که اگر آموزش های شهروندی مجموعه مدیریت شهری در سال های اخیر به درستی انجام می شد این هیجان زدگی نه تنها باعث ایجاد ترافیک سنگین در برخی از بزرگراه های پایتخت نمی شد، بلکه مصرف سوخت آن هم در اوج آلودگی هوا به بالاترین حد خود نمی رسید.
هجوم شهروندان به جایگاه های عرضه سوخت تهران برای فرار از این کلانشهر نشان داد که در ناخودآگاه مردم نیز این واقعیت نقش بسته است که تهران شهر ایمنی در مقابل زلزله نیست و در زمان وقوع این بلای طبیعی اولین کاری که باید انجام دهند، این است که از پایتخت خارج شود.
این اتفاق در حالی روی داد که سال ها سازمان مدیریت بحران شهر تهران با برگزاری دوره های اموزشی و تشکیل گروه های دوام در ملحه های شهر تهران مدعی افزایش تاب آوری اجتماعی شهروندان تهرانی در مقابل بلایای طبیعی به ویژه زلزله است.
زلزله دیشب تهران یک هشدار دیگر برای مجموعه مدیریت شهری تهران بود که در کنار بررسی تاب آوری کالبدی این کلانشهر فکری به حال تاب آوری روانی شهروندانش نیز بکند.
بازنگری دوباره در آموزش های شهروندی که شهرداری تهران متولی اجرای آن است، یکی از ضروریاتی است که به نظر می رسد کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران، معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری و سایر سازمان های متولی باید انجام دهند.
سوالی که هسچ وقت مسئولان و متولیان شهری هیچگاه از خود نپرسیده اند، این است که در شهری که از نظر فیزیکی و کالبدی تاب آوری آن دچار نقص است، آیا تاب آوری روانی شهروندانش در مقابل وقوع بلایای طبیعی قابل قبول هست یا خیر؟
به هر حال باید قبول کرد که در سال های اخیر به رغم انکه همواره متولیان امر دم از دغدغه هایشان در مقابل وقوع زلزله به عنوان یک حادثه طبیعی ویرانگر کرده اند، اما هیچگاه راهکاری برای ارائه راه حلی برای پاسخ دادن به این دغدغه پیدا نکرده اند و همچنان با روش کوشش و خطا به پیش می روند؛ مردم نیز به اندازه تهران آمادگی روانی لازم را در مواجهه با زلزله ندارند.
این در حالی است که تججربه های جهانی کشورهایی که روی کمربند زلزله قرار دارند، نشان می دهند، دولت ها زمانی موفق به مهار تخریب های ناشی از زلزله شده اند که در گام نخست توانستند شهروندانشان را از نظر روانی برای مواجهه با این حادثه اماده کنند.
درست است که در همان لحظات اولیه وقوع این حادثه مردم با هوشیاری از منازل ناایمن خود خارج شدند اما در گام بعدی انجام رفتارهای هیجانی اعم از ایجاد ترافیک و یا حمله به پمپ بنزین ها و سوپرمارکت ها نشان داد که ترس مردم از این حادثه بر رفتارهای مدیریت شده در زمان وقوع چنین حوادثی غلبه دارد.