تغییرات آب و هوایی و تاثیر عجیب آن بر زندگی انسان !
وب سایت تکراتو: تغییر اقلیم (Climate change) یا تغییرات آب و هوایی به تغییر در توزیع آماری الگوهای اقلیمی یا آب و هوایی گفته میشود. تغییراتی که برای یک دوره طولانی مدت دوام میآورند.
دی اکسید کربن ترکیب بیرنگی است و ما انسانها آن را تنها از طریق نفس کشیدن تولید میکنیم؛ اما اثر دی اکسید کربن تولید شده بواسطه احتراق (چه سوخت و چه اصطکاک) تیرهتر است. تغییر اقلیم انسانی بحث علمی جهان امروز ماست. بیش از ۹۷ درصد از دانشمندان تغییر اقلیم، با این عقیده موافق هستند که در طول یک قرن گذشته، علت تغییرات آب و هوا یا تغییر اقلیم جهان فعالیتهای انسانی است.
موضوع تغییر اقلیم از آغاز قرن کنونی توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. توجهی که تا پیش از این شاهد آن نبودیم. شواهد تغییرات آب و هوایی حیرت انگیز است. از زمان انقلاب صنعتی به این سو، انتشار جهانی دی اکسید کربن و سایر گازهای گلخانهای منجر به پدیدهای شده است که تاکنون با نام “گرمایش جهانی” (Global Warming) شناخته شده است.
لغت “تغییر” در عبارت “تغییر اقلیم” بر این موضوع تاکید دارد که آلودگی اتمسفر زمین توانسته است منجر به رویدادهای آب و هوایی عظیمی شود که یکی از آنها گرمایش جهانی است. با افزایش دمای جهانی، فرآیندهایی مانند بیابان زایی رخ میدهند که بواسطه آنها مناطق حاصلخیز به محیطهای خشک تبدیل میشوند.
در ۱ ژوئن ۲۰۱۳، در جنوب رودخانه هیوز (Hughes) در کالیفرنیا، به مدت چند روز آتش سوزی رخ داد و هزاران خانه را نابود کرد. این آتش سوزی بواسطه زمین خشک و علفهای هرز گسترش یافت و در مجموع مساحتی بالغ بر ۷۸ کیلومتر مربع را بلعید. (اعتبار : دیوید مک نیو / گتی ایمیجز)
به علاوه از آنجایی که هوای گرم قابلیت نگهداری مقدار بسیار زیادی از آب را دارد و نیز به دلیل افزایش نرخ تبخیر، احتمال وقوع طوفانها و سایر رخدادهای اقلیمی شدید و غیرمترقبه بسیار افزایش مییابد.
در ادامه این نوشتار در تکراتو به این موضوع میپردازیم که وقتی از تغییر اقلیم یا تغییرات آب و هوایی حرف میزنیم، دقیقا از چه حرف میزنیم. به علاوه، به این پرسش پاسخ میدهیم که چرا پدیده “انکار تغییر اقلیم” را باید یک فاجعه قلمداد کرد؟
تغییر اقلیم چیست؟
کنوانسیون چارچوب تغییر اقلیمی سازمان ملل (UNFCCC)، تغییر اقلیم را به صورت تغییرات آب و هوایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با فعالیتهای انسانی نسبت دارند و ساختار اتمسفر زمین را در سراسر جهان تغییر میدهند، تعریف میکند.
منظور از فعالیتهای انسانی، آلودگی برخاسته از فعالیتهای صنعتی و سایر منابعی است که گازهای گلخانهای تولید میکنند. این گازها، مانند دی اکسید کربن، توانایی جذب طیف فروسرخ را داشته و نقش عمدهای در بالا رفتن دمای جو زمین دارند. در صورت تولید این گازها، آنها میتوانند برای مدت دهها یا صدها سال در اتمسفر زمین محصور باقی بمانند.
گازهای گلخانهای ؛ عامل اصلی تغییرات آب و هوایی
دی اکسید کربن: به صورت اولیه در نتیجه سوختن سوختهای فسیلی (نفت، گاز طبیعی و یا زغال سنگ)، مواد زائد جامد، درختان و فرآوردههای چوبی تولید میشود. کربن دی اکسید تولید شده در نتیجه جنگل زدایی و فرسایش خاک به اتمسفر زمین منتقل میشود.
طول عمر کربن دی اکسید را نمیتوان با یک مقدار واحد مشخص کرد؛ چراکه این ترکیب در طول زمان تخریب نمیشود و به جای آن در بخشهای مختلف چرخه “دریا – اتمسفر – خشکی” جابجا میشود. مقداری از دی اکسید کربن اضافی نیز جذب چرخههای طبیعی میشود. اما مقداری دیگری از آن، به این دلیل که فرآیند منتقل شدن آن به رسوبات اقیانوسی آهسته است، برای مدت هزاران سال در اتمسفر زمین باقی میماند.
متان: در طول فرآیند تولید و ترابری نفت، زغال سنگ و گاز طبیعی تولید میشود. به علاوه متان در نتیجه فعالیتهای کشاورزی و دامپروری و نیز تخریب بیهوازی مواد آلی زائد در گورستان زائدات شهرداریها منتشر میشود. میانگین طول عمر متان در جو ۱۲.۴ سال است.
دی اکسید نیتروژن: در طول فعالیتهای صنعتی و کشاورزی و همچنین احتراق سوختهای فسیلی و مواد زائد جامد منتشر میشود. طول عمر نیتروژن دی اکسید در اتمسفر بسیار بالاست. این ترکیب به مدت ۱۲۱ سال در جو پایدار میماند.
گازهای فلوئوردار: گروهی از گازها که در ساختار خود اتم فلوئور (F) دارند، از جمله مهمترین آنها میتوان به هیدروفلوئوروکربن، پرفلوئوروکربن و هگزافلوراید گوگرد و نیز برخی دیگر از مواد شیمیایی اشاره کرد. این گازها در نتیجه فعالیتهای متنوع صنعتی و نیز استفادههای تجاری و خانگی تولید میشود. گازهای فلوئور دار به طور طبیعی منتشر نمیشوند. گاهی اوقات برخی از گازهای فلوئور دار مانند کلوفلوروکربن ها (CFCs) به عنوان جانشین اوزون در فرآیند خالصسازی طبیعی آن به کار میروند و موجب نابودی اوزون میشوند.
اثر گلخانهای چیست؟
اثر گلخانهای چرخهای است که به واسطه آن گازهای گلخانهای در اتمسفر زمین به دام میافتند و منجر به افزایش دمای سیاره زمین میشوند. این واژه برای نخستین بار توسط ژوزف فوریه (Joseph Fourier)، ریاضیدان و فیزیکدان فرانسوی، ابداع شد. فوریه عقیده داشت که فرآیند گرمایش جهانی زمین به همان شیوهای که در گلخانهها گرما محصور میشود، رخ میدهد.
در اثر گلخانهای پرتوهای مرئی و تشعشعات نامرئی منجر به گرم شدن سطح سیاره میشوند، در این حالت اتمسفر مانند یک پوشش شفاف گلخانهها از خروج گرما جلوگیری میکنند. به بیان فنیتر باید گفت، تشعشعات نامرئی رسیده از خورشید از جو زمین عبور کرده و توسط سطح آن، آب و پوشش گیاهی جذب میشود. اما برخی از این تشعشعات فروسرخ در اتمسفر زمین محصور باقی میماند. مادامی که آنچه بیان شد یک فرآیند طبیعی باشد، به صورت یک تعادل خوب باقی میماند.
دی اکسید کربن و برخی از ترکیبات اتمسفر زمین، برخلاف ترکیبات حیاتی آن یعنی اکسیژن و نیتروژن، توانایی جذب تشعشعات فروسرخ را دارد. این گازهای این انرژی گرمایی را جذب میکنند و به عنوان دومین منبع تابش تشعشعات سطح زمین را گرم میکنند. این انرژی گرمایی در دام اتمسفر زمین باقی میماند و بسته به سطحی از گازها که آن را جذب کردهاند وضع بدتر میشود. هرچه سطح گازهای گلخانهای افزایش پیدا کند، توانایی آنها در جذب تشعشعات فروسرخ نیز بیشتر میشود و در نتیجه گرمای بیشتری در اتمسفر زمین به دام میافتد.
چرخه کربن به انتقال کربن میان همه اجزاء طبیعت، از جمله اتمسفر، اقیانوسها، رودخانهها، سنگها، رسوبات و موجودات زنده، اطلاق میشود. درختان و گیاهان بواسطه فرآیند فتوسنتز قادر به جذب کربن دی اکسید هستند. با این حال جنگل زدایی و برخی دیگر از عوامل، توانایی جنگلها را در تنظیم انتشار جهانی کربن را محدود کردهاند.
همچنین چرخه کربن به دلیل حجم عظیمی از گازهای گلخانهای تولید شده توسط فعالیتهای انسانی مختل شده است. در ۶۵۰ هزار سال گذشته، چندین دوره پیشروی و عقب نشینی یخچالهای طبیعی وجود داشته است و پایان ناگهانی عصر یخبندان در حدود ۷۰۰۰ سال پیش را میتوان به عنوان آغازی برای آب و هوایی کنونی تلقی کرد.
(اعتبار : ماریو تاما / گتی ایمیجز)
شواهد جغرافیایی نشان می دهد که ما وارد یک دوره گرمایش غیرطبیعی شدهایم. برای مدت ۴۰۰ هزار سال سطح کربن موجود در اتمسفر هرگز از آستانه ۳۰۰ قسمت در میلیون (ppm) تجاوز نکرده بود. در ۱۹۵۰ این آستانه شکسته شد و ما تا به امروز شاهد افزایش مقدار کربن جوی هستیم. در سال ۲۰۱۳، سطخ کربن دی اکسید اتمسفر زمین برای نخستین بار در تاریخ از مرز ۴۰۰ قسمت در میلیون (ppm) گذر کرد.
این فاجعه به طور مستقیم با فعالیتهای انسانی مرتبط است. فعالیتهایی که منجر به انتشار حجم عظیمی از گازهای گلخانهای شده است. مطابق آمار ۲۵ درصد از تولید جهانی گازهای گلخانهای مربوط به الکتریسیته و تولید گرما، ۲۱ درصد در ارتباط با صنعت و ۲۴ درصد اراضی کشاورزی را متهم می کنند.
با برهم خوردن تعادل گازها در اتمسفر زمین در نتیجه آلودگی انسانی، انتشار گازهای گلخانهای به طور مستقیم منجر به گرمایش محیط زیست میشود و تاثیرات گستردهای بر اقلیمها و تمدنهای مختلف میگذارد
تاثیرات تغییرات آب و هوایی کدامند؟
پیشبینیها در خصوص تغییرات آب و هوایی در حال حاضر به وقوع میپیوندند. جذب کربن دی اکسید مازاد اتمسفر توسط اقیانوسها منجر به افزایش اسیدی شدن آب آنها میشود. امری که در نهایت تخریب صخرههای مرجانی و حیات زیر آب را سبب میشود. مناطقی که زمانی پوشیده از برف بودند، امروزه بیشترین درجههای دما را در جهان نشان میدهند.
از سیل گرفته تا طوفانهای گرمسیری، وقوع رخدادهای شدید آب و هوایی در حال افزایش است. مسائل اکولوژیکی بسیاری دیگری وجود دارند که اجماع همه آنها، خطری جدی برای انقراض گونهها و تغییرات گسترده در چشمانداز جهانی به شمار میآیند. فشار بر آب و منابع غذایی اثرگذار است؛ به این دلیل که تغییرات اکوسیستم و آلودگیهای جهانی در حال افزایش هستند.
درست مانند اکثر مشکلات اجتماعی اقتصادی، ثابت خواهد شد که تغییرات آب و هوایی بیشترین صدمه را بر آنهایی میگذارد که کمترین قابلیت تطابق را داشته باشند. در این بین افراد فقیرترین بسیار آسیب پذیر هستند. اما با این حال هیچ کس از گزند تغییرات آب و هوایی در امان نخواهد بود و این موضوع تغییر اقلیم را به یک معضل جهانی تبدیل کرده است.
تاثیرات تغییر اقلیم تنها منحصر به وقایع طبیعی نیستند. هنگامی که مشکل تغییر آب و هوا را در نظر میگیرید، میبایست جهان را به صورت یک سیستم اکولوژیکی واحد ببینید. نباید با تقسیم بندیهای سیاسی و یا مرزبندیهای میان کشورها به جنگ تغییر اقلیم رفت.
مشکل ذوب شدن یخهای قطب شمال از همان سرچشمهای است که منجر به خشک شدن آریزونا در ایالات متحده میشود. سیلی که در مالدیو میآید و یا طوفانی که در مرکز غرب آمریکا رخ میدهد، هر دو بخشی از یک سیستم هستند که نوسانات دمایی بریتانیا نیز از همان تبعیت میکند.
(اعتبار : پالانی موهان / گتی ایمیجز)
این نگاه نادرست است که پدیدههایی مانند سیل و خشکسالی به هم نامرتبط هستند و یا در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند، بلکه ریشه هر دو این پدیدهها مشکل یکسانی است؛ گرمتر شدن هوا.
هرچه دی اکسید کربن موجود در اتمسفر افزایش یابد، یخهای قطب شمال تشعشعات بیشتری جذب میکنند و با سرعت بیشتری ذوب میشوند. جایی که در گذشته سردترین نقطه سیاره به شمار میرفته، اکنون به طرز پایداری در حال گرم شدن است.
تنها ۳ درصد از منابع آب جهان را آب شیرین دربرمیگیرد. ۷۰ درصد نیز به صورت یخ زده است. با توجه به اینکه آب یخ زده که به سرعت در حال گرم شدن است و حجم آن رو به افزایش، یخ ذوب شده که اکنون به صورت آب درآمده است از قطب شمال و جنوب زمین راه اقیانوسها را در پیش میگیرند. این پدیده منجر به بالا آمدن سطح آب دریاها و وقوع سیل در مناطق ساحلی میشود.
در ماه مارس ۲۰۱۷، ناسا کمترین میزان سطح یخ دریا را در هر دو قطب شمال و جنوب ثبت کرد. با توجه به اینکه قطب جنوب تا پیش از این مقاومت بیشتری نسبت به تغییر سطح یخ آب های خود داشته است، این یک تغییر غیرمنتظره به شمار میآید.
تور الدویک (Tor Eldevik)، استاد مطالعات آب و هوایی دانشگاه برگن در نروژ و فعال در مرکز بیرکن، معتقد است که در طول ۴۰سال آینده یخ دریا در قطب شمال میتوند از بین برود. این پیش بینی با درنظر گرفتن محدودیت دو درجهای دمای جهانی است که در توافق پاریس (Paris Accord) تایید شده است. حتی افزایش دو درجه سلسیوسی نیز هنوز به معنای احتمال ۳۹ درصدی ناپدید شدن قریبالوقوع یخ اقیانوس شمالی در طول ماههای تابستانی است.
بیابانزایی، علت پایهای پدیدههای گرسنگی و ناامنی غذایی و یکی محصولات مستقیم تغییر اقلیم است. هنگامی که سطح زمین تخریب و خشک شود، غیرقابل سکونت و ناتوان در تولید محصولات مفید میشود. این موصوع به ویژه در مناطقی که کشاورزی در کنار سایر صنایع اولیه، منبع اصلی درآمد محسوب میشود، منجر به تشدید فقر میشود. در ادامه در این مناطق با کاهش عرضه و افزایش تقاضا برای غذا و منابع، شاهدی به چالش کشیده شدن رشد تولید ملی در نتیجه بیابان زایی هستیم.
در سال ۲۰۰۱، تخمین زده میشد که بدلیل بیایان زایی دآامد سالانه ایالات متحده با کاهش ۴۰ میلیارد دلاری همراه بوده است. رقمی که همراه با افزایش گرمایش جهانی بیشتر خواهد شد.
در برخی کشورها بیابان زایی توانسته است تنشهای سیاسی و قمیتی را شدت بخشد و به درگیری تبدیل کند. به عنوان مثال سیاسیتهای ناپایدار کشاورزی در سوریه در سال ۲۰۱۱ خشکسالی پدید آورد که به نابودی کشاورزی در نواحی شمال شرق منجر شد.
از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ منطقه تاریخی هلال حاصلخیز با بدترین خشکسالی در تاریخ خود مواجه بوده است. نظریهپردازان سیاسی معتقدند فروپاشی کشاورزی یکی از عمدهترین دلایل قیام مردم علیه دولت سوریه در سال ۲۰۱۱ بوده است.
در خاورمیانه و کشورهای کمدرآمد بسته به شیوههای کشاورزی به کار رفته، تغییرات آب و هوایی منجر به ایجاد موانع بزرگی در مسیر کشاورزیهای خصوصی و اقتصاد دولتها شده است.
عصر داست بول(Dust Bowl) یا دهه سی کثیف، به یک دوره گرد و غبار و طوفان شن در دهه ۱۹۳۰ در ایالات متحده آمریکا اطلاق میشود و آسیبهای بسیاری را به کشاورزی و دشتهای آمریکا و کانادا وارد کرد. این پدیده را میتوان آینهای برای کمبودهای غذایی، زمین و فرصتهای اقتصادی مربوط به آینده دانست.
داستانهای عامیانه در خصوص کشاورزانی که صدای ترک خوردن زمین خود را بدلیل خشکسالی میشنیدند شاید بیشتر به یک افسانه شاعرانه شبیه باشد، اما واقعیت بیابانزایی ریشه در یک حقیقت ناخوشایند دارد. امروزه ایالت کالیفرنیا آمریکا با خشکسالیهای مکرر روز به روز بیحاصلتر میشود. جایی که مردم درحال مبارزه برای امنیت آب هستند و میلیونها درخت رو به خشکی رفته و در آستانه آتشسوزی قرار دارند.
در بریتانیا، انواعی از رخدادهای شدید آب و هوایی نگرانی ها را حول این پرسش که چگونه میبایست از پس چالشی به نام تغییر اقلیم برآییم افزایش داده است. مطابق دادههای سرویس ملی آب و هوایی بریتانیا (Met Office) که از سال ۱۹۱۰ به جمع آوری آنها مشغول بوده ، دسامبر ۲۰۱۵، مرطوبترین مرطوبترین ماه در تاریخ این کشور بوده است. بریتانیا دمای سرسامآور ۳۸.۵ درجه را در سال ۲۰۰۳ به عنوان گرمترین درجه حرارت تاریخ خود به ثبت رساند، عددی که با مرگ بیش از ۲۰۰۰ نفر مرتبط بوده است.
فصولی که در گذشته به عنوان تابستانهای داغ غیرطبیعی قلمداد میشدند، امروزه بسیار افزایش یافته و معمول شدهاند. این امر فشار فزایندهای را بر خدمات درمانی و برق رسانی وارد کرده است. حدود یک سوم از جمعیت کنونی جهان در معرض این نوع از امواج گرمایی قرار دارند. در مجموع باید گفت افزایش دما به افزایش مرگ و میر نیز انجامیده است.
غروب آفتای در جزیره تانگیر (Tangier)، یالت ویرجینیا، ۱۵ می ۲۰۱۷. جزیرهای که به شدت تحت تاثیر تغییرات آب و هوایی قرار دارد. افزایش سطح آب دریا برای ساکنین این جزیره خطر آفرین شده است؛ به طوری که این احتمال وجود دارد تانگیر به زیر آب فرو برود. این جزیره که در حال حاضر ۳.۱ کیلومتر مربع وسعت دارد، از سال ۱۸۵۰ تا کنون دو سوم از مساحت خشکی خود را “به زیر آب فرو رفته” دیده است. (اعتبار : جیم واتسون / گتی ایمیجز)
گرما روی همه با هر شرایط سنی تاثیر میگذارد و تبعیض قائل نمیشود. کامیلو مورا (Camilo Mora) محقق دانشگاه هاوایی، میگوید ۴۸ درصد از مردم تا سال ۲۱۰۰ در خطر مواجهه با امواج گرمایی شدید قرار خواهند داشت. او به وبسایت گاردین گفت:
مرگ در اثر امواج گرمایی مانند آهسته آهسته پخته شدن است. یک شکنجه خالص است. جوانان و افراد مسن به طور خاص در خطر هستند. اما ما به این نتیجه رسیدهایم که امواج گرمایی میتوانند هرکسی را حتی ورزشکاران و سربازان را هم از پای درآورد.
به طور همزمان، افزایش سطح آب دریا، احتمال وقوع سیل را افزایش میدهد. مشکلی که در کشورهای کم ارتفاع و مناطق پرچمعیت ساحلی با شدت بیشتری اتفاق میافتد. به علاوه، بارشهای سنگین باران نیز میتواند در وقوع سیل دخیل باشند. در دسامبر ۲۰۱۶، وقتی شهر کامبریا در انگلستان توسط طوفان دسموند دچار ویرانی شد، مردم این شهر در طول ایام کریسمس بدون برق و یا حتی خانه آواره بودند.
چه اقدامات برای مقابله با تغییر اقلیم صورت گرفته است؟
امروزه تاثیرات تغییر اقلیم به نقطهای رسیده است که دیگر هشدارها از اثبات وجود آن فراتر رفته و خط مشیها و سیاستها در راستای کاهش اثرات آن تعیین میشوند. در میان مردم و نیز در بودجه پنجم کربن بریتانیا گامهای روبه جلوی سیاستهای سبزتر وجود داشته است. بودجه پنجم کربن برنامهای برای کاهش تولید کربن در صنعت بریتانیا است.
اقدام در برابر تغییر اقلیم به نقطه کانونی و هسته این نسل تبدیل شده است: راهپیمایی در طول خیابانهای شهری، خلاقیت در بازیافت و پیشنهادهای حرکت به سوی منابع جدید و پاکتر انرژی از جمله مواردی است که در اذهان عمومی وجود دارد.
انتخاب میان ارزشهای مالی و محیط زیستی به اصلیترین نگرانی در بحث تغییر اقلیم بدل شده است. پرسش اینجاست که چگونه اقتصادی را که در قرن بیستم بر سوختهای فسیلی و مصرف بدون محدودیت منابع متکی بوده را پایدار نگه داریم و در عین حال آسیبی به محیط زیست وارد نکنیم؟ با این حال تحقیقات نشان میدهند که نیازی نیست این مسئله (آنچنان که هست) تفرقه افکنانه باشد.
یک مطالعه که توسط مدرسه اقتصاد لندن (London School of Economics) در ماه می ۲۰۱۶ انجام شد (لینک)، نشان داد که سیاستها دولت برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی در بریتانیا دارای تاثیرات منفی کم و یا فاقد تاثیر بر روی رقابتهای اقتصادی بوده است. در بریتانیا یا سایر کشورهای اروپایی با مقررات یکسان مربوط به انرژی، هیچگونه ضرری در رقابت برای صادرات وجود نداشته است.
این گزارش حاکی از آن است که تنها تاثیر اقتصادی منفی، خسارتی حدود ۲ درصدی بر صنایعی مانند استخراج زغال سنگ و پالایش نفت بوده است. به علاوه این پیامدهای منفی را نیز میتوان با اقداماتی محدود و یا حتی جبران کرد.
در کشورهای چین و هند، فشارهای برای سرمایهگذاری بر انرژیهای تجدیدپذیر منجر به خلق فرصتهای اقتصادی قابل توجهای شده است. در سال ۲۰۱۶، تولید انرژی خورشیدی در کشور چین بیش از ۲ برابر شد.
بنابر اعلام اداره ملی انرژی ایالات متحده (NEA) در پایان سال جاری (۲۰۱۸) ظرفیت تولید انرژی خورشیدی در کشور چین به ۷۷.۴۲ گیگاوات میرسد. یعنی در طول یک سال ۳۴.۵۴ گیگاوات افزایش خواهد یافت. به همین ترتیب، سرمایه گذاری هندوستان بر انرژی خورشیدی، اقتصاد کشور را از وابستگی به سوختهای فسیلی بازمیدارد.
بر اساس تخمین ادامه ملی انرژی آمریکا سرمایه گذاری اقتصاد چین بر روی انرژی تجدید پذیر تا پایان سال ۲۰۲۰ به مجموعا جدود ۲.۵ تریلیون یوان (معادل ۲۹۲ میلیارد پوند) میرسد. با این حال در حال حاضر، انرژی خورشیدی تنها ۱ درصد از مجموع انرژی تولیدی کشور چین را تامین می کند. این سرمایه گذاری عظیم چینیها منجر میشود سهم انرژیهای تجدیدپذیر در مجموع تولید انرژی آنها، از ۱۱ درصد کنونی به حدود ۲۰ درصد تا سال ۲۰۲۰ برسد.
شبکه به هم متصل شده سیستم فوتووولتاییک در کیوژو چین (اعتیار : VCG / گتی ایمیحز)
بر اساس اعلام NEA، سرمایه گذاری چینیها بر انرژیهای تجدید پذیر منجر به ایجاد حدود ۱۳ میلیون شغل جدید در این بخش میشود. در اواخر سال ۲۰۱۵، کنوانسیون چارچوب تغییر اقلیمی سازمان ملل (UNFCCC) توافقنامهای را را به نام توافق پاریس (Paris Agreement) تصویب کرد که به موجب آن برای مقابله با تغییرات آب و هوایی در سطح جهانی تلاشهای صورت خواهد گرفت.
به استثنای ایالات متحده که در ماه ژوئن ۲۰۱۷ به دستور دونالد ترامپ، رئیس جمهور، از این توافق خارج شد، تمامی کشورهای جهان، به غیر از سوریه، نیکاراگوئه و سریر مقدی، این پیمان را امضا کردهاند.
البته نخستین تاریخی که ایالات متحده خواهد توانست تصمیم ریاست جمهوری خود را عملی کند، نوامبر ۲۰۲۰ خواهد بود؛ یعنی تنها سه ماه قبل از پایان دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ.
باری، کشورهای امضا کننده توافق پاریس، در راستای کاهش گرمایش جهانی، میبایست برنامه خود را طرح و میزان مشارکت خود را گزارش دهند. اگرچه کشورها موظف به تعیین اهداف و یا جریمه شدن در صورت عدم تحقق آنها نیستند. تحت این توافق، برای انتشار کربن دی اکسید هر کشور هدف گذاری و سهم آن در تولید جهانی مشخص میشود. اما مقالهای که در ژوئن ۲۰۱۶ در مجله نیچر به چاپ رسید نشان میدهد که حتی اگر آنها این حدود را در تولید کربن دی اکسید رعایت کنند، هدف گذاریها برای جلوگیری از افزایش دمای جهانی به کمتر از ۲ درجه کافی نخواهد بود.
در پرتو توافق پاریس، بنظر اهمیت انرژی تجدید پذیر و تکنولوژیهای از بین بردن گاز گلخانهای دو چندان شده است و میبایست از حالت بالقوه خارج شوند. سرمایه گذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر در بریتانیا تا کنون منجر به پیشرفت به سوی انرژی پاک شده، اما میزان تولید کربن حال حاضر این کشور، با اهداف تعیین شده در توافق پاریس مطابقت ندارد.
کمیته تغییرات آب و هوایی (CCC)، گزارشی از اقدامات اقلیمی بریتانیا پیرو توافق پاریس تهیه کرده است. این گزارش نشان میدهد که خط مشی کنونی انگلیسها برای دستیابی به بودجه کربن تعیین شده توسط پارلمان کافی نیست و خلاء های موجود در آن برای رسیدن به میزان “صفر خالص” انتشار گاز گلخانهای در سال ۲۰۵۰، مرتفع شوند. این کمیته همچنین پیشنهاد کرده است که بریتانیا بودجه کربن حال حاضر را تغییر ندهد، چرا که به اندازه کافی مبسوط و نسبتا بلندپروازانه است.
هدف قرار داده شده توسط این کمیته برای بریتانیا این است تا گسترش طرحهای کاهش کربن در مقیاس بزرگتر تا سال ۲۰۳۰ شروع کند و این کار را تا حد امکان با هزینههای تاثیرگذار انجام دهد. بودجه کربن ششم بریتانیا در سال ۲۰۲۰ تعیین میشود. تا آن موقع، برنامههای دستیابی به اهداف توافق پاریس در دستور کار قرار م یگیرند.
به دلیل محدودیتهای زمانی تغییر اقلیم، گامهای رو به جلوی سیاستهای کاهشی موثر، نیازمند تمرکز بر استفاده از تکنولوژیها و تغییر خط مشیها برای تطابق با این معضل است. این مهم میتواند شامل سرمایه گذاری بر انرژیهای تجدید پپذیر، گیاهان نمک زدا، شیوههای نوین کشاورزی و بهبود همکاریها با کشورهایی که برای دستیابی به اهداف مقرر شده آب و هوایی کار میکنند.