وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی
    آیت الله اراکی گفت: رنگ قرمز مطلوبیت شرعی دارد؛ فلذا این رنگ قرمز، می‌تواند در عمران شهری کاربرد داشته باشد.

    به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر جلسه سی و هشتم از سلسله دروس خارج فقه «نظام عمران و شهرسازی اسلامی» آیت الله اراکی است که در ادامه می خوانید؛

    مقدمه

    نظام عمران شهری از یک جوهر، و یک قالب و صورتی برخوردار است و این مسئله به نظام عمران شهری در شهرهای اسلامی هم اختصاص ندارد و همه جا همین قاعده جاری است. جان و روح نظام عمران شهری را آن ساختار فکری و ارزشی‌ای تشکیل داده است که نظام عمران شهری را جهت می‌دهد. آنچه در این سلسله دروس به آن خواهیم پرداخت همان ساختار به اصطلاح ایدئولوژیک نظام عمران شهری است که به وسیلۀ فقه اسلام تبیین شده و می‌شود و کار فقها است.


    ادامه بررسی رنگ‌ها از نگاه هنر اسلامی

    مطلب شانزدهم از مطالب عمران شهری، بحث رنگ است. بیان شد که از منابع دینی؛ آیات کریمه قرآن و روایات، استفاده می‌شود که بعضی رنگ‌ها از سایر رنگ‌ها مطلوبیت بیشتری دارند. در رابطه با رنگ‌های سفید و سبز بحث کردیم که مطلوبیتشان از مجموع ادله استفاده می‌شود. در رابطه با رنگ قرمز هم روایات متعددی داریم که در موارد متعدد شیء قرمزرنگ، مطلوبیت شرعی پیدا کرده است.

    این‌ها را که در کنار هم می‌گذاریم به این دید اجمالی می‌رسیم که از نظر شرع، این رنگ هم، رنگ مطلوبی است. موارد این رنگ را در بحث پیش آوردیم، اختصاراً یکی کاخ یاقوتی قرمزرنگ در بهشت، دیگری درخت یاقوتی قرمز در بهشت و دیگری بنا شدن کعبه بر روی یک سنگ قرمز است. دو مورد دیگر را هم بیان می‌کنیم که مطلوبیت رنگ قرمز از آن‌ها استفاده می‌شود. اول اینکه در برخی از روایات در تعریف شهر قم مطلبی وارد شده است و بعد از تعریف از شهر قم به اینکه این شهر، حرم اهل‌بیت علیهم السلام است این‌گونه وارد شده است که قم هم بر روی بقعه‌ای قرمزرنگ قرار گرفته است.

    امام صادق علیه السلام می‌فرمایند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «وقتی من را به آسمان بردند، جبرئیل من را بر دوش راست خود سوار کرد. چشمم به یک بقعه‌ای در سرزمین جبل افتاد که قرمزرنگ بود؛ رنگش از قرمزی زعفران خوش‌تر و خوش‌بوتر از مشک بود. دیدم پیرمردی که کلاهی هم بر سر دارد در آنجا نشسته است. به جبرئیل گفتم: این قطعه قرمزرنگ که از زعفران خوش‌رنگ‌تر و از مشک خوش‌بوتر است کجاست؟ جبرئیل پاسخ داد: این بقعه شیعیان تو و شیعیان وصی تو، علی است.

    گفتم: این پیرمرد کلاه به سر کیست؟ گفت: ابلیس است که اینجا نشسته است. گفتم: ابلیس با شیعیان من و علی چه‌کار دارد؟ گفت: اینجا نشسته که آن‌ها را از ولایت امیرالمؤمنین باز بدارد -معلوم می‌شود که شیطان همت ویژه‌ای در خصوص شهر قم دارد- و این‌ها را به فسق و فجور فرابخواند. به جبرئیل گفتم که من را نزد شیعیانم پایین بیاور. پس جبرئیل به سرعت من را پایین آورد. به ابلیس گفتم: ای ملعون! از اینجا بلند شو و سراغ دشمنان شیعیان ما برو؛ چراکه تو بر شیعیان ما سلطنتی نداری. پس این زمین، «قم» نامیده شد. این روایت را مرحوم شیخ صدوق در علل الشرایع، ص ۵۷۲ نقل می‌کنند. این هم مورد چهارم بود.

    تقدس امکنه ذاتی است یا اکتسابی؟

    مورد پنجم، بازهم در رابطه با کوه عقیق قرمز است؛ در روایات وارد شده است که کوه عقیق قرمز نخستین کوهی است که به ولایت خدا و رسول و امامان علیهم السلام ایمان آورده است. حالا در اینجا بحثی است که نسبت به خیلی از احادیث دیگر هم مطرح است که معنایش چیست که بعضی بقاع، کافرند و بعضی بقاع مؤمن هستند؟ بدون شک در کره زمین، بقاع خوب و بقاع بد وجود دارد؛ نه‌تنها بقاع و مکان‌های خوب و بد وجود دارد حتّی مساجد هم این‌چنین هستند. اصلاً بابی به نام «المساجد الملعونة» وجود دارد. در خصوص کوفه روایاتی هست که تعدادی مساجد ملعونه هستند، مساجدی که در زمان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت به این مساجد و اهل آن، لعنت فرستاده است. پس معلوم می‌شود که از این نظر، مکان‌ها متفاوت‌اند.

    ظاهراً قدسیت مکان هم از ویژگی‌هایی است که خداوند متعال برای مکان‌ها قائل است. سؤال این است که آیا این ویژگی‌ها ذاتی است یا اکتسابی؟ ظاهراً بعضی از آن‌ها ذاتی است و برخی اکتسابی. اینکه می‌گوییم ذاتی است به این معناست که در تسلسل آفرینش، ترتّب وجود دارد؛ خاک حاصلخیز با خاک غیر حاصلخیز متفاوت است. خاکی که منشأ سموم است با خاکی که منشأ هوا و غذای خوب است، متفاوت است. این خود، یک نوع شر و خیری است که از بقعه‌ها برمی‌خیزد. به همین تناسب این شر و خیر از لحاظ معنوی هم وجود دارد؛ یعنی همان‌طور که بعضی از خاک‌ها اثر مادی خوبی دارند و برخی دیگر اثر مادی بد دارند؛ به همین نسبت بعضی از خاک‌ها اثر معنوی خوبی دارد.

    برای مثال مگر در مشعر چه هست که وقتی حاجی شب دهم ذی‌الحجّة در آن وارد می‌شود، احساس می‌کند که در جای دیگری به سر می‌برد؟! این صحرا صحرائی است که همه را منقلب می‌کند؛ صحرا و دشت است و چیز خاصی در آن نیست و زرق‌وبرقی هم ندارد اما این دشت، دشت دیگری است؛ وقتی انسان در این دشت، حاضر می‌شود، یک حال دیگری می‌یابد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّین‏» معلوم می‌شود این مشعرالحرام، مکانی است که مکان ذکر است.

    یعنی طبیعت این مکان، دل‌ها را به ذکر خدا وادار می‌کند و انسان این خصوصیات را در جاهای دیگر نمی‌بیند. حرم امیرالمؤمنین علیه السلام از این نظر ویژگی خاص دارد و مکان ذکر است. انسان وقتی از آن رد می‌شود، حالت گریه به او دست می‌دهد. حرم همه معصومین علیهم السلام هم چنین است، اما حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ویژگی خاصی دارد. اینکه امکنه از نظر خصوصیات معنوی متفاوت‌اند از مسلمات است؛ لذا اینکه ارض قم، ارضی است که مورد توجه بوده است مسلم است.

    حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به جبرئیل بگوید بیا پایین که بگوییم این ابلیس از این مکان بلند شود، این‌ها حقایقی است. همچنین این مطلب برای کوه عقیق قرمزی که بحث آن مطرح شد. در روایت وارد شده است که کوه عقیق قرمز به خدا و رسول و ائمه علیهم السلام ایمان داشته و دارد، یا اولین کوهی است که اعلام ولایت کرده است. حالا اینکه چگونه چنین کرده است را نمی‌دانیم، اما اجمالاً می‌دانیم که زمین‌ها و اراضی از لحاظ حالت معنوی با هم فرق می‌کنند.

    ادامه روایات پیرامون رنگ سرخ

    در بخشی از روایتی که شیخ صدوق رحمة الله علیه از وصیت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می‌کند آمده است: «حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ الْقُرَشِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مَنْصُورُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْأَصْفَهَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْإِسْکَنْدَرَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّاسُ بْنُ الْعَبَّاسِ الْقَانِعِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَعِیدٌ الْکِنْدِیُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَازِمٍ الْخُزَاعِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُوسَی الْجُهَنِیِّ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ قَالَ‏ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم لِعَلِیٍّ علیه السلام یَا عَلِیُّ تَخَتَّمْ‏ بِالْیَمِینِ‏ تَکُنْ‏ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْمُقَرَّبُونَ قَالَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ قَالَ بِمَا أَتَخَتَّمُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ بِالْعَقِیقِ الْأَحْمَرِ فَإِنَّهُ أَقَرَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْوَحْدَانِیَّةِ وَ لِی بِالنُّبُوَّةِ وَ لَکَ یَا عَلِیُّ بِالْوَصِیَّةِ وَ لِوُلْدِکَ بِالْإِمَامَةِ وَ لِمُحِبِّیکَ بِالْجَنَّةِ وَ لِشِیعَةِ وُلْدِکَ بِالْفِرْدَوْس‏».

    ای علی! در دست راستت انگشتر بگذار تا از مقرّبان باشی. گفت: مقرّبان چه‌کسانی‌اند؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل و میکائیل. گفت: چه انگشتری در دست کنم؟ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پاسخ دادند: عقیق قرمز، چراکه اولین کوهی است که به وحدانیت خدا و نبوت من و وصی بودن تو و امامت فرزندانت و بهشت محبانت و فردوس شیعیانت اقرار کرده است». این روایت در علل الشرائع، جلد ۱، ص ۱۵۸ آمده است.

    به‌هرحال از مجموعه این روایات استفاده می‌کنیم که اجمالاً رنگ قرمز مطلوبیت شرعی دارد؛ فلذا می‌توانیم استفاده کنیم که این رنگ قرمز، می‌تواند در عمران شهری کاربرد داشته باشد. البته در اینجا باید ذوق به خرج داد.

    مستثنیات استحباب رنگ سرخ

    البته چند مورد هم استثنا شده است؛ مورد اول از موارد استثنا، نمازخواند با لباس قرمزرنگ است؛ نهی شده است که انسان نماز را با لباس قرمز بخواند. در صحیحه مالک بن اَعیَن آمده است: «مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ بَرِیدٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام وَ عَلَیْهِ مِلْحَفَةٌ حَمْرَاءُ شَدِیدَةُ الْحُمْرَةِ فَتَبَسَّمْتُ حِینَ دَخَلْتُ فَقَالَ کَأَنِّی أَعْلَمُ لِمَ ضَحِکْتَ ضَحِکْتَ مِنْ هَذَا الثَّوْبِ الَّذِی هُوَ عَلَیَّ إِنَّ الثَّقَفِیَّةَ أَکْرَهَتْنِی عَلَیْهِ وَ أَنَا أُحِبُّهَا فَأَکْرَهَتْنِی عَلَی لُبْسِهَا ثُمَّ قَالَ إِنَّا لَا نُصَلِّی فِی هَذَا وَ لَا تُصَلُّوا فِی‏ الْمُشْبَعِ‏ الْمُضَرَّجِ- قَالَ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَیْهِ وَ قَدْ طَلَّقَهَا فَقَالَ سَمِعْتُهَا تَبْرَأُ مِنْ عَلِیٍّ علیه السلام- فَلَمْ یَسَعْنِی أَنْ أُمْسِکَهَا وَ هِیَ تَبْرَأُ مِنْهُ.». حضرت می‌فرماید: ما در ملحفۀ قرمز نماز نمی‌خوانیم -ملحفۀ یعنی هر آنچه دور انسان را می‌پوشاند- و شما هم در رنگ قرمز نماز نخوانید. در رابطه با مشبع مضرّج هم قبلاً بحث شد. این روایت در وسایل الشیعة، ابواب لباس مصلّی، باب ۹، حدیث ۱ آمده است.

    روایت صحیحه دیگری از امام صادق علیه السلام است: «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُکْرَهُ‏ الصَّلَاةُ فِی‏ الثَّوْبِ‏ الْمَصْبُوغِ‏ الْمُشْبَعِ‏ الْمُفْدَمِ.» [نماز خواندن با لباس قرمز کم‌رنگ‌تر از ارغوانی کراهت دارد]».

    در معتبره یزید بن خلیفة هم از امام صادق علیه السلام آمده است: «أَنَّهُ کرِهَ الصَّلَاةَ فِی الْمُشْبَعِ بِالْعُصْفُرِ وَ الْمُضَرَّجِ بِالزَّعْفَرَانِ». بنابراین؛ نماز خواندن با این رنگ‌های قرمز با انواعی که دارد اجمالاً مورد نهی قرار گرفته است. این روایات در وسائل الشیعة، أبواب لباس مصلی، باب ۹، حدیث ۲ و ۳ آمده است.

    ما می‌توانیم با تنقیه مناط استفاده کنیم که نماز در مکان قرمزرنگ هم کراهت دارد، یعنی اینکه نباید در لباس چنین خصوصیتی باشد و اگر نماز در لباس قرمز کراهت دارد، نمازخواندن در مکان قرمزرنگ هم کراهت دارد. یا لااقل احتمالش می‌رود؛ فلذا در این استفاده‌ای که ما از روایت می‌کنیم نسبت به مکان و خصوصاً مساجد، خوب است به احتیاط استحبابی از رنگ قرمز، اجتناب شود. این را می‌توانیم کم‌وبیش از روایت استفاده کنیم.

    موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۰۵

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی