به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج، مسکن یکی از نیازهای اساسی بشر در هر جامعهای به شمار میرود. محیطی که در آن حریم خصوصی معنا و مفهومی پیدا میکند و انسان بسیاری از عمر خود را در آن میگذراند. به طور تقریبی بیش از نیمی از عمر انسان در مسکن و سکونت گاه طی میشود و قاعدتا چنین محیطی نقش بسزایی در نوع و سبک زندگی ایفا میکند.
پس از دوران مشروطه شهرهای ایران بر اساس الگوهای غربی شکل میگرفتند و الگوهای غربی را برای توسعه شهری انتخاب میکردند و توجهی به نیازهای فرهنگی و بومی ایرانی اسلامی مردم نداشتند، این معضل تا به امروز هم هنوز پا برجاست. حال وقت آن رسیده است تا شیوههای مدیریتی اسلامی در شهرهای کشور از جمله تبریز توسط مدیران شهری پیاده شود.
با مرور تغییر سبک معماری امروز میفهمیم که این تغییرات تاثیرعمیقی بر فرهنگ خانوادههای ایرانی گذاشته است. درگذشتهها که چندان دور هم نیست خانه محل گفتوگو، دور هم نشینی، برگزاری مراسمهای عروسی، هیئتهای عزاداری ماه محرم بود اما حال به محلی تبدیل شده که اعضای خانواده بعد از گذراندن یک روز کاری فقط به استراحت در آن میپردازند و دیگر حال و هوای گذشتهها در آن نیست.
در بناهای امروزی دیگر خبری از حیاط بزرگ برای تفریح و بازی کودکان و حتی ساعتی برای دورهم بودن در هوای آزاد نیست. عطر خوش خاک و آجر، نقش و نگار ساده و دل نشین خانههای قدیمی، طرح نام خدا بر سردر خانهها یادگار دوستیها و رفاقتهای دورانی است که متاسفانه در زمان حال ذرهای از آن باقی نمانده است.
یادمان نمیرود هنوز حسرت خنکای زیرزمینهای خانههای قدیمی و لطافت و دوستیهای حیاتهای مرکزی آنها و بوی عطر آجر و خاک؛ جدا از رویکرد هویتی و فرهنگی به روشهای مختلف ساخت و ساز، نگاه کارشناسانه در بخش سبک ساخت و اقلیم به معماری امروز و شکلگیری شمایل خاص در پیکر و نمای ساختمانها میتواند اهمیت این مطلب را که باید فکر جدی برای حال و هوای شهرها کرد بهتر نشان دهد. میتوان ریشه رویکرد امروز معماری کشور را در اصول و آموزشهای آکادمیک معماری و یا نحوه استفاده از متخصصان این بخش در کشور جستجو کرد.
امروزه هر کودک برای خود حریمی دارد که گاهی حتی کسی اجازه ورود به این حریم را ندارد. کودکان امروز پرخاشگری و مشغول شدن با اسباب بازیها و تبلتهای بی روح را با خود به همراه دارند دیگر خبری از شور و شعف بازیهای کودکانه ایام قدیم نیست. در این دوران خیلی چیزها به سادگی رنگ عوض کرده است که برگرداندن آنها کار چندان سادهای نمیباشد.
در گذشته سبک ساخت و احداث منازل به گونهای بود که تمامی اعضای خانواده حتی همسایهها از احوالات یک دیگر مطلع بودند اما امروزه انفکاک اتاقها باعث شده تا گسسته شدن روابط در خانواده به صورت بارزی خود را نشان دهد. حال روال این شده که خانههایی که قدمت چندساله دارند را میکوبند و به جایش ساختمانهایی بلند بنا میکنند و با گذاشتن نامی بر ساختمان آن را نگین کوچه پس کوچههای شهر می سازند.
ساختمانهای سربه فلک کشیده، بیماری کلانشهرها
تبریز و بسیاری از کلان شهرها بااین معضل دست و پنجه نرم میکنند. شهری که در آن زندگی میکنیم یک موجود زنده است بزرگ میشود و باید آن را با اصول و قوانینی خاص وسعت بخشیم و هر شهری جمعیت ورودی دارد و این جمعیت جدید با وجود تنوع قومی و مذهبی کنار هم زندگی میکنند. حال ترکیب جمعیت شهری متفاوت شده این باعث شده تا نظم بسیاری از بخشهای شهری بر هم بخورد. نکته مهم در الگوی کالبد شهری، کاربری و بهره وری است.
کاربری زمین نکته قابل توجهی است که متاسفانه توجه چندانی به آن نمیشود. اینکه چه وسعتی را به چه موضوعی اختصاص دهیم بسیار مهم است و در اولویت قرار دارد. فضای شهری ما بر مبنای اقتصاد طراحی شده که این مسئله ناخوشایندی است و ما کاملا آگاهانه اجازه دادهایم تا کشورهای خارجی بیایند و طراحی شهری ما را برعهده بگیرند. فضاهای فرهنگی اجتماعی باید مد نظر طراحی شهری قرار گرفته و دیگر فضاهای شهری باید در خدمت فضاهای فرهنگی اجتماعی قرار گیرند.
محتوای شهری از آنچه کالبد شهری برای به جریان افتادن آن شکل میگیرد می باشد. روابط خانوادگی، تجاری، سیاسی و مهمتر از آن ارزشهایی که در نظام روابط انسانی در خدمت آن هستند همانند صداقت، عدالت، آزادی، امنیت و از این قبیل آدمها در ارتباط با هم به دنبال این مسایل هستند و شهر برای ایجاد ان ارتباطی است که این خاصیت از آن استخراج شود.
ساختار شهر اسلامی، باید نشان از ذکر و بندگی خدا داشته باشد. اصولا باید بر مبنای هستی شناسی، انسان شناسی و جامعه شناسی باشد که هدف آن تحقق سبک زندگی اسلامی است. باید ساختار شهر اسلامی به گونهای باشد که محیط زیستی برای ذکر و بندگی خدا باشد نه خو گرفته با رنگ و بوی غربیها.
سامان دهی از طریق الگو برداری از شیوههای سنتی معماری در گذشته
اگرچه امکان الگو برداری صد در صدی از شیوههای سنتی معماری در گذشته وجود ندارد اما می توان با نیاز سنجی و مقتضیات روز سبک معماری را به شیوهای عملیاتی ساخت که نواقص و نقاط مختلف مورد اشاره در شیوههای نوین معماری به حداقل کاهش یابد. لازمه تحقق این امر بررسیها و مطالعات کارشناسانه، فرهنگ سازی و آموزش است که با تلاش و برنامه ریزی مدرن و اصولی و بهره گیری از کارشناسان ذی ربط در این عرصه حساس محقق خواهد شد و قاعدتا در چنین شرایطی سبک زندگی اسلامی نیز در مسیر و چارچوب منطبق با ارزشهای انسانی و قالبهای اسلامی معنا میگیرد.
میتوان با سیاستهایی بسترهایی را فراهم کرد که در آن محله محوری رونق گیرد در این شرایط می توانید ببینید تا چه مقدار از معضلات اجتماعی و فرهنگی پیشگیری می شود و اگر مسئلهای پیش بیاید به چه سادگی حل میشود.