جاناتان گلنسی، منتقد شناختهشده هنر و معماری، درخشانترین نمونههای معماری سال ۲۰۱۷ را از خانه لگو در دانمارک گرفته تا کتابخانهای عمومی در چین بررسی کرده است.
هنرآنلاین: "جاناتان گلنسی" منتقد هنر ومعماری و دبیر صفحه معماری روزنامه گاردین از 1997، عضو افتخاری ریبا و نویسنده کتبی مانند "معماری قرن بیستویکم: ساختمانهایی که قرن را شکل دادند" (1998)، "داستان معماری" (2000)، "ساختمانهای گمشده" (2008) است. از او مقالاتی نیز در مجلات آرکیتکچرال ریویو، آرکیتکت و بلوپرینت به چاپ رسیده است.
تازهترین تأمل این منتقد شناخته شده بر مجموعه آثار و رویدادهای معماری سال 2018 متمرکز است که بر اساس محتوای مقاله او نمونههای درخشانی را در معماری معاصر نشانه گذاری میکند. آنچه در ادامه میخوانید برگردان کامل این مقاله است که "جاناتان گلنسی" طی آن درخشانترین این نمونهها را از خانه لگو در دانمارک گرفته تا کتابخانهای عمومی در چین بررسی کرده است.
خانه لوگو، بیلوندِ دانمارک، اثر گروه معماری بی.آی.جی.
جاناتان گلنسی : یکی از رایجترین شیوهها برای خردانگاری معماری معاصر آن است که بگوییم این یا آن ساختمان جدید "شبیه لگو به نظر میرسد." لگو، همان آجرهای پلاستیکی مشهور متصلشونده به یکدیگر برای اولین بار در ۱۹۴۹برای فروش عرضه شدند؛ درست هنگامی که معماری مدرن، که در "جنبش باهاوس" ریشه داشت، بهراستی جهانی شد. ساختمانهای چهارضلعی مکعب شکل در خیابانهای شهرهای بزرگ جهان از سیدنی گرفته تا سانفرانسیسکو صف کشیدند.
اکنون پس از ۷۰ سال، مرکز بازدیدکنندگان لگو، در بیلوند دانمارک، زادگاه این اسباببازی، انگار واقعاً از آجرهای عظیم لگو ساخته شده است. و چرا این گونه نباشد؟ کمی آنسوتر پارک لگو قرار دارد. بیارکه اینگلس، معمار دانمارکی سازنده این مرکز لوگو، و گروه معماریاش "بی.آی.جی." به ساخت سازههای چشمگیر و جسورانه مشهورند. ازهمینرو از آنان بعید نبود که بنایی چنین چشمنواز و خوشآبورنگ (یادآور رنگهای درخشان لگو) بسازند؛ خانه لگویی که میتوان از آن بالا رفت و به شیوههای خلاقانه و بازیگوشانه در آن گردش کرد و سروگوش آب داد.
موزه ایو سنلورن، مراکش، اثر استودیو کو
طراح مد مشهور فرانسوی، سنلورن از ۱۹۶۶ هر ساله به مراکش سفر میکرد و اوقاتی را در آنجا میگذراند. او در همین کشور آخرین مجموعه کوتور (نوعی از طراحیهای بسیار گرانقیمت) خود را خلق کرد. اکنون در مراکش موزهای ساخته شده و به آثار سنلورن اختصاص داده شده است. این سازه را اولویه مارتی و کارل فورنیر از استودیو کو طراحی کردهاند. شرکت آنان در ساخت و طراحی بناهای مینیمالیستی مجرب است و آنها در این طراحی از شیوه معماری سنتی مراکشی نیز بهره بردهاند. ساختمان انگار از دل زمین بیرون آمده و نمای آجری موزه که همچون سطحی درهمبافته جلوه میکند، به پارچههای پشمی یا فاستونی شباهت میبرد. سطح کرمرنگ دیوارهای سرسرای ورودی یادآور پارچههای ابریشمین است. بنا با چنین طرح و شمایلی آنچنان بازدیدکنندگان را در برمیگیرد که گویی لباسی که ایو سنلورن طرح ریخته در برکردهاند. این انگاره و تصور معماران، محقق شده و مؤثر از کار درآمده است، زیرا این موزه با تالارها، گالریها، سالنهای نمایش، کتابخانه و کتابفروشی و کافههایش گویی ادای احترامی است به این طراح بزرگ. موزه سنلورن با پوشش گیاهیاش از برگبو و بلوط، و نیزآرایههای بیجانش مانند شیشههای رنگی، سرامیک، سطوح لعابی، کاشیها و سنگمرمر یادآور پارچههایی است که این طراح بزرگ در آثارش به کار میبرد.
اسکله هیستنیگز، ساسکس شرقی در انگلستان، اثر دی.آر.ام.ام.
اگر بخواهیم دقیق سخن بگوییم بارانداز دریایی هیستینگز، که بازسازیشده، هنگامی تکمیل شد که ساگس، خواننده گروه مدنس، زاده هیستینگز، به صورت نمادین آخرین قطعه این سازه را به آن متصل کرد. اما این ساختار منعطف و خوش و آب و رنگ زمانی در تصورات عموم جان گرفت که در سال ۲۰۱۷ جایزه ریبا (موسسه سلطنتی معماران بریتانیا) استرلینگ را از آن خود کرد، که معادل جایزه ترنر در معماری بهشمار میآید. شرکت الکس دریجکا و سیدی مورگان در این پروژه فقط به مثابه طراح فعالیت نمیکرد بلکه خود بخشی از ایده ای مبتکرانه از جانب انجمن اسکلههای هیتسنیگز بود که میخواستند به جاذبههای دوره ویکتوریا که اغلب در اثر توفان و آتشسوزی از میان رفتهاند، جان تازهای ببخشند. سوانحی از این دست به بسیاری از اسکلههای زیبا و آسیبپذیر صدمه زده است. شرکت دی.آر.ام.ام. با طراحی و تعبیه عرشهای چند منظوره و غرفههای آراسته در بازسازی سازه بسیار کوشید. یک ماه پس از آن که اسکله هیستینگر جایزه ریبا را در اکتبر ۲۰۱۷ به خود اختصاص داد، با واگذاری موسسه غیرانتفاعی اسکله به سبب معوقاتش، این بارانداز بار دیگر خبرساز شد.
استودیو یورگن تلر، لندن، انگلستان، اثر سیکس ای آرشیتکتز(معماران سیکس ای)
این استودیو که برای یورگن تلر هنرمند و عکاس آلمانی تبار در یکی از خیابانهای نزدیک به مرکز لندن ساخته شده، بنایی ساده و بیادعاست. طراحی بنا نشان میدهد که در زمینهای بدقواره شهری در حوزه معماری به چه دستاوردهای درخوری میتوان رسید. نمای خاکستری و بتنی و غیرمتظاهرانه این ساختمان که از سه بلوک مجزا ساخته شده- شامل دفاتر و بخش بایگانی، استودیو، اتاق غذاخوری، و اقامتگاهی شخصی در بخش فوقانی- با حیاطها و باغچههای داخلی از یکدیگر جدا شدهاند. اینجا بافت نامنظم و خام بتن در تضاد با نور زیاد و بازی سایهها در فضای سبز حیاطها قرار میگیرد. باغچههایی که دن پیرسن طراحی کرده پوشش ناشی از رویش گیاه خاراشکن (saxifraga) را تداعی میکند که به طور طبیعی در جای فروافتادن بمبهای جنگجهانیدوم در درون و پیرامون ویرانهها میرویید. ساختمانهایی که همانند بناهای شهر پمپئی در روم باستان ویران شده بودند. این استودیو و مجموعه حیاطهای داخلیاش ،که از دیدگان همسایگان نهان شده، هم بسیار مدرن و هم ساده به نظر میرسد و به گونهای غیرمنتظره خانههای سنتی روم باستان را به یاد میآورد. منازلی با اندرونیهای زیبا که در شهرهای متراکم روزگار کهن جا گرفته بودند.
موزه لوور ابوظبی، امارات متحده عربی، اثر ژان نوول
گالری سه میلیارد پوندی و جنجالبرانگیز ساختهشده در امارات متحده عربی نخستین شعبه لوور پاریس بهشمار میآید. این بنا ایستاده در زیر آفتاب بیرحم جزیره سیادت در ساحل شهر ابوظبی، بخشی از مجموعه باشکوه موزههای هشتگانه است که در سال ۲۰۲۰ تکمیل خواهد شد. لوور جدید با طراحی جین نوول، مدینه معاصر و مدرن و آراستهای است که براساس ویژگیهای شهرهای سنتی عربی در جهان قدیم طراحی شده است. شهرهایی محصور در میان دیوارها که کوچههای تودرتو هزارتو مانند درکالبدشان پیچوتاب میخوردند. ۲۳ گالری این موزه همچون بنایی جداگانه به نظر میرسد وسقفی وسیع و ظریف که انگار بر فرازش شناور است، ساختمان را میپوشاند. ۱۸۵۰ صفحه آلومینیومی و فولادین مشبک و در همبافته سازه ای گنبدی را برمیسازند که از لابه لای آن نور به زیبایی به کوچهها میتابد و دما را معتدل نگاه میدارد.
ایستگاه خط راهآهن ناپولی-آفراگولا، ناپل در ایتالیا، اثر گروه معماری زاها حدید
این ایستگاه خیرهکننده تازهساز، یکی از ۱۳ ایستگاه در پروژه گسترش شبکه راهآهن سریعالسیر ایتالیا بهشمار میآید. بنای آن بر فراز ۸ ریل قطار پیچ و تاب میخورد و مناطقی را که زمانی حومههای ناپل بودند به یکدیگر پیوند میدهد. هم پلی باشکوه به شکل مار است نشانگر آهنگ پرشتاب قطارهای تندروی ایتالیا ( با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت)، و هم ایستگاهی اصلی شامل باجه فروش بلیت و کافهها و دفاتر، و هم چشمانداز زیبایی از کوه وزوو نمایان میکند. ایتالیا کشوری زلزله خیز و آتشفشانی است، به همین سبب این بنای دینامیک گرچه سازهای سینوسی و یکپارچه بهنظر میرسد، درواقع از تکههای جداگانه ساخته شده است. اگر زلزله بیاید ساختمان عظیم ایستگاه که به دست مهندسان راه آهن دولتی ایتالیا ساخته شده، به قطعات کوچک تجزیه میشود که هر یک جداگانه حرکت میکنند و فرو میافتند. و در پایان از همه مهمتر این که ایستگاه باطراحی گروه معماری زاها حدید، نماد مهم و موثری از رونق اقتصادی جنوب ایتالیا تلقی میشود.
کتابخانه منطقه تیانجین ، در تیانجین چین، اثر ام.وی.آر.وی.دی.
در مرکز این کتابخانه عمومی شگفتانگیز، بنایی بهسان چشمی بسیار بزرگ جای دارد که به بازدیدکنندگان و انبوه گردشگرانی که میخواهند از این بنای خوشتصویر عکس بردارند مینگرد. مردمک این چشم ادوتوریوم یا تالار وسیعی است در میان پنج طبقه که در پیرامونش میپیچند و بالا میروند. سالن کتابخانه همچون چشمخانه است. برخی از طبقات سفیدرنگ و پیچان سرگیجهآور آن قدر در بالا جاگرفتهاند که دست هیچکس هیچگاه به آنها نخواهد رسید.آیا ممکن است بعضی از این کتابها واقعی نباشند؟ قطعاً اینگونه است. بر طبقههای دورازدست صفحهای آلومینومی کشیده شده که بر آن تصویر کتابها دیده میشود. هدف از طراحی غریب و هنرمندانه این کتابخانه خارقالعاده، اثر معماران هلندی شرکت "ام. دی.آر.دی. وی." آن است که مردم محلی را به دنیای کتاب و کتابخوانی علاقهمند کند. تالار ورودی خیرهکننده بنا که از جنبه بصری دیریاب است برای مطالعه و ملاقات و کار با کامپیوتر به کار میرود. کتابخانه تیانجین بر خلاف ظاهرش بسیار کاربردی و در عمل بس سودمند است.
البفیلهارمونیک، هامبورگ، آلمان، اثر هرتزوگ و دموران
گشایش این بنا در هامبورگ احتمالاً مهمترین رویداد معماری در سال ۲۰۱۷ دست کم در حوزه ساختمانهای شهری است. سازه مذکور که هزینههای هنگفتی صرف آن شد تحسین فراوان صاحبنظران را برانگیخت. الفبیلهارمونیک واجد بسیاری از معیارها و شاخصهای معماری است. این ساختمان از یکسو طراحی دراماتیک و از دیگرسو طرحی منطقی دارد که جانی تازه و پرتکاپو به این منطقه باراندازی قدیمی میبخشد که دیگر کاربری کشتیرانی ندارد. بخش فوقانی ظریف و سبک بنا همچون امواج بلورین از بدنه زیرین که به مخزن سوخت شباهت میبرد و انبارهای شکلات و چایی است سربرمی آورد. تالار کنسرت خیرهکننده با طراحی هرتزوگ و دموران نیز در کناره بافت محلی این بندر آلمانی پهلو میگیرد. طراحی داخلی سالن اجرای موسیقی همانند همه نمونههای مشابه ماجراجویانه و خطیر است. این ساختمان خاصه در روزهایی که سرمای گزنده از فراز اقیانوس بر ساحل هامبورگ تازیانه میکشد، منزلگاهی است که مراجعان میتوانند ساعتها در آن بگردند و بخورند و بنوشند و مناظر چشمنواز را نظاره کنند و به نوای موسیقی در مطلوبترین شرایط گوش بسپارند.