المیرا اکرمی-شهروند| شهرهای ایران عجولانه و بیبرنامه توسعه پیدا کردهاند. درحالیکه در دنیا نزدیک به ۶٠درصد مردم شهرنشین هستند، در ایران بیشتر از ٧٣درصد مردم شهرنشین شدهاند و بانک جهانی سرعت رشد شهرنشینی در ایران را نزدیک به دو برابر میانگین جهانی اعلام کرده است. نسبت شهرنشینی در ایران در سالهای ۱۸۸۲، ۱۹۶۱ و ۲۰۱۲ میلادی به ترتیب برابر با ۲۵.۷، ۳۴.۰۴ و ۷۲درصد بوده که حالا به بیشتر از ۷۳درصد رسیده است.
اما شهرنشینی در ایران به همان اندازه که شتابان و عجولانه رشد کرده، بیبرنامه و حسابوکتاب بوده است. حالا ١٦درصد جمعیت کشور بهتنهایی در یکدرصد مساحت ایران یعنی تهران ساکن شدهاند و تهران را تبدیل به شانزدهمین شهر پرتراکم جهان کردهاند. شهری که در سایر معضلات مانند آلودگی هوا، ناامنی و ... هم از رکوردداران جهان بهشمار میآید. مشکلات توسعه نادرست شهرهای ایران به تهران خلاصه نمیشود و درحالیکه پرجمعیتترین شهرهای جهان شهرهای بندری هستند، در ایران حدود ٤٥درصد جمعیت کشور در کویر و مناطق خشک جانمایی شدهاند و تراکم جمعیت در استانهای ساحلی بسیار پایین است و در برخی مناطق به یک نفر در هر کیلومترمربع میرسد.
به جز این، نبود نقشه توسعه شهری در ایران سبب شده است که شهرهای صنعتی ایران که با مصرف آب سر و کار مستقیم دارند درست در کویریترین و خشکترین نقاط کشور توسعه پیدا کرده باشند.
٥٤ درصد جمعیت کشور، ساکن کویرند
توزیع نامناسب امکانات و بودجه در شهرهای ایران موجب شده مهاجران باز هم بار و بندیل بسته و راهی کلانشهرها و حومه آن شوند. اما تراکم جمعیت در مناطق کویری و حاشیهای مرزها هم بشدت ناموزون است و آمارها میگوید که ٤٥درصد جمعیت کشور در مناطق کویری زندگی میکنند و در مقابل به قول وزیر مسکن، راه و شهرسازی هنوز موفق نشدهایم توزیع جمعیت را سر و سامان بدهیم و حالا به جایی رسیدهایم که جمعیت حاشیه خلیج فارس حدود ٥ نفر در هر کیلومتر مربع است. یعنی در هر صد هکتار ٥ نفر ساکن هستند، اما تهران ١٥میلیون نفر جمعیت را در خود جا داده است. جمعیت شهرها از قبل انقلاب تا حالا ٥ برابر شده و در شرایطی که قبل از انقلاب ١١میلیون نفر در شهرها ساکن بودند، حالا جمعیت شهرها به ٥٥میلیون نفر رسیده است.
وزیر راه و شهرسازی از مسئولانی است که تا حالا چندباری در مورد افزایش توسعه نامتوازن و افزایش جمعیت ناموزون کلانشهرهایی مثل تهران، مشهد، شیراز و تبریز هشدار داده است. آنطور که عباس آخوندی میگوید حاشیهنشینی در اوایل پیروزی انقلاب در شرایطی بوده که جمعیت تهران ٣میلیون نفر بوده، اما حالا جمعیت تهران و پیرامون آن به ١٥میلیون نفر رسیده است و این نشان میدهد حاشیهنشینی و توسعه شهری با سرعت شتابان ادامه دارد. طرح انتقال پایتخت که مدتی به صورت جدی مطرح بود، پرهزینه و حتی به گفته برخی کارشناسان نشدنی است.
اما درحالی در کشور ما این موج هجوم به شهرها و در نتیجه توسعه نادرست شهرها ادامه دارد و مردم از حاشیه شهرها به مراکز شهرها انتقال پیدا میکنند که در خیلی از کشورهای اروپایی وضع برعکس است و عدهای از مردم ترجیح میدهند که در حاشیه شهرها زندگی کنند. کارشناسان معتقدند که در کشور ما معیشت، مهمترین عاملی است که مردم را به مراکز شهرها میکشاند و بنابراین در وهله اول، دولت باید برای این موضوع فکری کند، اما برخی تحلیلگران هم نبود یا اجرا نشدن برنامه جامع شهری را از عوامل اصلی دامن زدن به این مسأله عنوان میکنند.
ریشه مشکل در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی
مینو رفیعی، پژوهشگر حوزه شهرسازی و مسکن در گفتوگو با «شهروند» توضیح میدهد که برای تکتک شهرها، برنامه جامع شهری داریم و سالهای پیش هم برنامه آمایش سرزمین داشتیم و در برنامههای توسعه، شبکه شهری را داریم و این به آن معنی است که ما توسعه شهرها را در کنار هم درنظر گرفتهایم.
به گفته رفیعی در این موضوع که نابرابری شدیدی در توسعه شهرها وجود دارد، شکی نیست. این درحالی است که به جز هفت کلانشهر کشور، بقیه شهرها دچار توسعهنیافتگی هستند و هرچه جمعیت شهرها کمتر میشود، میزان نابرابری و توسعهنیافتگی نیز بیشتر میشود.
او معتقد است که علت اساسی این موضوع ریشه در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی کشور دارد و زمانی که اقتصاد فقط بر پایه نفت است و تولید را پس زده و از نظر صنعتی، روزبهروز درجه ما پایینتر میآید، یکی از نتایج آن همین توسعه ناموزون و نادرست شهرها شده است.
این پژوهشگر معتقد است که برای رفع این مشکل، باید پهنهای برنامهریزی کنیم و نه نقطهای، اما هیچ وقت این کار را انجام ندادهایم.
ظرفیتهای مناطق در توسعه نادیده گرفته میشود
اما علی نوذرپور، کارشناس حوزه شهرسازی هم به «شهروند» توضیح میدهد که نظام برنامهریزی کشور مبتنی بر نظام برنامهریزی بخشی است و بنابراین بخشها هستند که تصمیم میگیرند چه اتفاقاتی رخ بدهد. پس باید بگویم نظام برنامهریزی ما با نظام برنامهریزی منطقهای فاصله زیادی دارد.
به گفته نوذرپور از آنجا که نظام برنامهریزی، بخشی است، بنابراین منابع، امکانات و ظرفیتهای مناطق در توسعه نادیده گرفته میشود یا به خوبی لحاظ نمیشود.
او معتقد است تا زمانی که نظام اداری و سیاسی کشور به صورت متمرکز است و تمرکززدایی در آن اتفاق نیفتاده، نمیتوان انتظار داشت که ظرفیتها و قابلیتهای مناطق به درستی مورد توجه قرار بگیرد. همچنین تا زمانی که آمایش سرزمین نداشته باشیم که براساس آن نظام برنامهریزی ملی و بخشی اتفاق بیفتد، عمده منابع و امکانات در چند قطب قرار میگیرد که این قطبها بهطور عمده کلانشهرها هستند و اقتصاد، شغل، صنایع و ... به سمت این کلانشهرها میآید، بنابراین بقیه مناطق که برای آن برنامهریزی نشده، به سمت این مناطق میآیند.
بنادر ایران توسعه نیافتهاند
نسبت توزیع تراکم جمعیت در استانهای ایران بهخوبی نشاندهنده بیبرنامگی کشور در توسعه شهری است. حالا در شرایطی که پرجمعیتترین شهرهای جهان شهرهای بندری به شمار میآیند در ایران شهرهای بندری جزو کمجمعیتترین شهرهای کشور محسوب میشوند. مساحت استانهای شمالی کشور حدود ٥٨هزار و ٢٥١ کیلومترمربع است. این در شرایطی است که مساحت استانهای جنوبی حدود ٦ برابر استانهای شمالی به میزان ٣٣٩هزار و ٢٨٠ کیلومتر مربع است.
براساس اعلام مرکز آمار ایران، متوسط تراکم جمعیت در کشور ٤٨ نفر در هر کیلومتر مربع است اما در شهرهای ساحلی ایران این شاخص فاصله زیادی با میانگین کشوری دارد. در استان گلستان تنها هفت نفر در هر کیلومتر مربع زندگی میکنند. تغییر تراکم نسبی جمعیت در استانهای گیلان، مازندران و بوشهر ٦ نفر و در استانهای خوزستان و هرمزگان چهار نفر در هر کیلومتر مربع بوده است. این موضوع درحالی رخ میدهد که میانگین تراکم جمعیت در سواحل سیستانوبلوچستان تنها یک نفر در هرکیلومتر مربع است.
در این میان آمار تراکم جمعیت در تهران جالب است و در شرایطی که متوسط تراکم جمعیت کشور ٤٨ نفر در هر کیلومترمربع است اما در تهران این میزان ۹۲۱ نفر در هر کیلومترمربع است. یعنی تقریبا ۲۰برابر متوسط کشور است. تهران شانزدهمین شهر پرتراکم جهان است و بارها مسئولان نسبت به تراکم جمعیت در پایتخت هشدار دادهاند.
در شرایطی که ٤٥درصد جمعیت کشور در مناطق کویری زندگی میکنند و در مقابل در حاشیه خلیج فارس در هر ١٠٠ هکتار ٥ نفر زندگی میکنند، مینو رفیعی علت این موضوع را استفاده نکردن از ظرفیتها و پتانسیلهای بنادر میداند و میگوید: به غیر از آبادان، خرمشهر و بندرعباس، ما بندر عمدهای برای ورود و خروج کالا نداریم. این درحالی است که به توسعهیافتگی بنادر جنوبی اصلا رسیدگی نشده، اما با وجود اینکه تعداد بنادر شمالی، محدود است، تراکم جمعیت در این بنادر وضع قابل قبولتری دارد و میزان مهاجرت از استانهای شمالی به سایر مناطق کشور بسیار کمتر است.
به گفته او، این درحالی است که میزان مهاجرت از استانهای جنوبی به دلیل نداشتن هیچگونه وسیلهای برای پیشرفت و توسعه، بیشتر است که این مسأله در سالهای اخیر تشدید شده است.
نکته دیگری که این پژوهشگر به آن اشاره میکند، افزایش میزان مهاجرت از بزرگترین شهر نفتی ایران یعنی اهواز است که به گفته او باید علت را در مسائل زیستمحیطی و کمبود آب و نامناسب بودن هوا دنبال کرد.
رفیعی خالی شدن شهرهای مرزی را هم به نبود آب، هوای بد، ریزگردها و بیکاری مرتبط میداند. او معتقد است در شرایطی که با ترانزیت کالا از طریق شهرهای مرزی ما بیشتر واردکننده هستیم تا صادرکننده، نتیجه آن خالی شدن شهرهای مرزی از سکنه میشود.
آمایش سرزمین نداریم
اما علی نوذرپور اینگونه استدلال میکند که اگر آمایش سرزمین داشته باشیم، میتوانیم برای بنادر و شهرهای مرزی هم فکری کنیم و فعالیت تعریف کنیم. به گفته او، اگر در کنار دریاها که ظرفیتهای بسیار خوبی دارد، فعالیت تعریف و اقتصاد این مناطق را شکوفا کنیم، جمعیت این مناطق مهاجرت نخواهد کرد.
این کارشناس تأکید میکند که تا حالا در این حوزه کوتاهی شده و این درحالی است که در کشورهایی که دریا دارند، بخش عمده جمعیت در سواحل زندگی میکنند، به این دلیل که شغل برای این مناطق تعریف شده و اقتصاد آنها فعال و شکوفاست و صادرات و واردات رونق دارد.
افزایش بهرهوری آب بهجای انتقال صنایع
براساس گزارشهایی که وزارت صنعت، معدن و تجارت، مرکز آمار ایران، دفتر برنامهریزی سازمان منحل شده مدیریت و برنامهریزی و ... منتشر کردهاند، صنعتیترین استانهای ایران تهران، آذربایجانشرقی، اصفهان، البرز، اراک، قم و یزد هستند. استانهای خراسان رضوی و سمنان در ردههای بعدی اعلام شدهاند. در این استانها بیشتر از ٣٥ تا ٥٠درصد مشاغل در بخش صنعت هستند. این موضوع درحالی رخ میدهد که اگر استان آذربایجانشرقی را فاکتور بگیریم، تمام استانهای صنعتی گفتهشده در مناطق خشک و نیمهخشک واقع و براساس اعلام وزارت نیرو جزو شهرهایی با تنش آبی دستهبندی شدهاند.
اما درحالیکه بهجز آذربایجان شرقی، بیشتر از ٣٥ تا ٥٠درصد مشاغل صنعتی در استانهای کویری و مناطق خشک کشور مستقر هستند، درواقع باید بگوییم که نیمی از صنایع کشور که اتفاقا مصرف آب زیادی هم دارند، در مناطق کمآب مستقر شدهاند. اما رفیعی معتقد است که در کشورمان بخش صنعت ١٠ تا ١٥درصد کل آب کشور را مصرف میکند و بنابراین به جای اینکه به انتقال صنایع از این مناطق فکر کنیم، باید بهرهوری آب را بالا ببریم. این پژوهشگر تأکید میکند که بهجای اینکه برای رفع مشکل توسعه نادرست و ناموزون شهرها بهدنبال طرحهای انتقال آب و انتقال پایتخت و مسائلی از این دست باشیم، باید به راهحلهای عمیقتر و با نگاه کارشناسیتر فکر کنیم.