آیت الله اراکی گفت: ما روایات زیادی داریم که دلالت بر استحباب مؤکد در ارائه خدمات میان راهی دارد که متأسفانه این موضوع در کشور ما خیلی کم است.

به گزارش پرس شیعه، متن زیر جلسه بیست و ششم  از سلسله دروس خارج فقه «نظام عمران و شهرسازی اسلامی» آیت الله اراکی است که در ادامه می خوانید؛

مقدمه

نظام عمران شهری از یک جوهر، و یک قالب و صورتی برخوردار است و این مسئله به نظام عمران شهری در شهرهای اسلامی هم اختصاص ندارد و همه جا همین قاعده جاری است. جان و روح نظام عمران شهری را آن ساختار فکری و ارزشی‌ای تشکیل داده است که نظام عمران شهری را جهت می‌دهد. آنچه در این سلسله دروس به آن خواهیم پرداخت همان ساختار به اصطلاح ایدئولوژیک نظام عمران شهری است که به وسیلۀ فقه اسلام تبیین شده و می‌شود و کار فقها است.


بخش آخر قواعد راه‌ها

بحث ما در مورد روایات مربوط به احکام طریق و راه‌ها بود. روایات دیگری هم وجود دارد که از آن روایات مطلوبیت وسعت همه راه‌ها را استفاده می‌کنیم؛ ازجمله روایت شیخ «بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَهَ عَنِ ابْنِ رِبَاطٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ‏ عَنْ أَبِی الْعَبَّاسِ الْبَقْبَاقِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ الطَّرِیقُ‏ الْوَاسِعُ‏ هَلْ یُؤْخَذُ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ إِذَا لَمْ یُضِرَّ بِالطَّرِیقِ قَالَ لَا.» ما از اطلاق عبارت «هَلْ یُؤْخَذُ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ إِذَا لَمْ یُضِرَّ بِالطَّرِیقِ قَالَ لَا» استفاده می‌کنیم که حتی اگر دولت هم بخواهد طریق واسعی را تنگ کند این نهی شامل او هم می‌شود. پس این روایت دلالت بر مطلوبیت سعه مطلق راه‌ها دارد، بنابراین اینکه فرمود «هَلْ یُؤْخَذُ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ» تنها منحصر نمی‌شود در آنجایی که کسی به راه عمومی تعدی کند آن راه عمومی را ضمیمه ملک خودش بکند و شامل آنجایی که خود دولت راه واسعی را اختیار کند، هم می‌شود.

بنابراین توسعه راه به‌طور مطلق مطلوبیت دارد؛ چون این روایت اختصاص به طریق خاصی ندارد و طریق اعظم در این روایت نیامده است بلکه فرموده است: «هَلْ یُؤْخَذُ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ» معلوم می‌شود سعه طریق مطلقاً برای شرع مطلوبیت دارد و لذا از اخذ شیئ من الطریق الواسع نهی شده است. این روایت در وسایل الشیعه، ابواب عقد البیع و الشروطه، باب ۲۷ حدیث ۱ آمده است. این هم از دسته هشتم روایات مربوط به توسعه راه‌ها بود.

خدمات بین راهی در آیینه روایات

روایات دسته نهم روایات مربوط به خدمات بین‌راهی است؛ ما روایات زیادی داریم که دلالت بر استحباب مؤکد در ارائه خدمات میان راهی دارد که متأسفانه این موضوع در کشور ما خیلی کم است. باید در بین راه‌ها خدمات ایجاد شود باید در بین راه‌های بین‌شهری محلی برای استراحت, آب خوردن, رفع نیازها و غیره فراهم شود. ما در این باب روایات زیادی داریم که به‌عنوان نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم؛ مرحوم شیخ صدوق که با سندش از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت می‌کند «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِسَنَدٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَهِ الْمَرِیضِ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: وَ مَنْ‏ بَنَی عَلَی ظَهْرِ طَرِیقٍ‏ مَأْوَی عَابِرِ سَبِیلٍ بَعَثَهُ‏ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَی نَجِیبٍ مِنْ دُرٍّ وَ جَوْهَرٍ وَ وَجْهُهُ یُضِی‏ءُ لِأَهْلِ الْجَمْعِ نُوراً حَتَّی یُزَاحِمَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلَ الرَّحْمَنِ فِی قُبَّتِهِ فَیَقُولُ أَهْلُ الْجَمْعِ هَذَا مَلَکٌ مِنَ الْمَلَائِکَهِ لَمْ نَرَ مِثْلَهُ قَطُّ وَ دَخَلَ فِی شَفَاعَتِهِ الْجَنَّهَ أَرْبَعُونَ أَلْفَ أَلْفِ رَجُلٍ وَ مَنْ شَفَعَ لِأَخِیه‏ شَفَاعَهً طَلَبَهَا نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ فَکَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ لَا یُعَذِّبَهُ أَبَداً فَإِنْ هُوَ شَفَعَ لِأَخِیهِ شَفَاعَهً مِنْ غَیْرِ أَنْ یَطْلُبَهَا کَانَ لَهُ أَجْرُ سَبْعِینَ شَهِیداً وَ مَنْ حَفَرَ بِئْراً لِلْمَاءِ حَتَّی اسْتَنْبَطَ مَاءَهَا فَبَذَلَهَا لِلْمُسْلِمِینَ کَانَ لَهُ کَأَجْرِ مَنْ تَوَضَّأَ مِنْهَا وَ صَلَّی وَ کَانَ لَهُ بِعَدَدِ کُلِّ شَعْرَهٍ لِمَنْ شَرِبَ مِنْهَا مِنْ إِنْسَانٍ أَوْ بَهِیمَهٍ أَوْ سَبُعٍ أَوْ طَیْرٍ عِتْقُ أَلْفِ رَقَبَهٍ وَ وَرَدَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ دَخَلَ فِی شَفَاعَتِهِ عَدَدُ النُّجُومِ حَوْضَ الْقُدْسِ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا حَوْضُ الْقُدْسِ قَالَ حَوْضِی حَوْضِی حَوْضِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.» کسی که در وسط راه یک محلی برای استراحت و پناه گرفتن عابرین محیا کند، خداوند در روز قیامت او را بر سر شتری از گوهر و دُرّ سوار می‌کند که برای همه می‌درخشد و آن‌قدر به او جایگاه می‌دهد که او را هم‌نشین ابراهیم خلیل‌الله می‌کند. مردم محشر می‌گویند که آیا این فرشته است؟! ما تاکنون چنین چیزی ندیده‌ایم! چهل میلیون انسان به شفاعت چنین شخصی وارد بهشت می‌شوند. روایت ادامه دارد. در وسایل الشیعه، ابواب فعل المعروف باب ۲۰، حدیث ۱ آمده است.

شاهد ما از روایت همین بود که مسئله ایجاد پناهگاه و محل استراحت برای عابران مورد تأکید قرارگرفته است. بنابراین هم وظیفه مردم است که چنین کاری کنند هم وظیفه دولت است که یا خود اقدام به چنین کاری کند یا به مردم تسهیلات دهد تا این قبیل کارها را انجام دهند. البته ما از روایات عامه مربوط به خدمت کردن به مسلمین و ارائه خدمت به مردم هم‌چنین چیزی را استفاده می‌کنیم؛ روایات عامه مانند «خَیْرُ النَّاسِ‏ مَنْ‏ نَفَعَ‏ النَّاسَ» یا «الْخَلْقُ عِیَالُ اللَّهِ وَ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ مَنْ نَفَعَ عِیَالَهُ وَ أَدْخَلَ السُّرُورَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ مَشَی مَعَ أَخٍ مُسْلِمٍ فِی حَاجَتِهِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنِ اعْتِکَافِ شَهْرَیْنِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» و امثال این روایات که زیاد هستند.

روایت دیگری که همین معنا از آن استنباط می‌شود روایتی است که مرحوم شیخ صدوق در خصال نقل می‌کند؛ به سندش از رسول خدا صلی الله علیه و آله «عَنِ الْخَلِیلِ بْنِ أَحْمَدَ السِّحْرِیِّ عَنِ ابْنِ مُعَاذٍ عَنِ الْحُسَیْنِ الْمَرْوَزِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَحْیَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله‏ دَخَلَ‏ عَبْدٌ الْجَنَّهَ بِغُصْنٍ مِنْ شَوْکٍ کَانَ عَلَی طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ فَأَمَاطَهُ عَنْهُ.» این روایت را قبلاً به مناسبت بحث استحباب رفع مانع از طریق مسلمین متعرض شدیم اما در این مسئله هم این روایت مفید است؛ ما از این روایت به‌طریق‌اولی استفاده می‌کنیم که هر نوع خدمتی به عابر سبیل ارائه شود مطلوب شرع خواهد بود. روایات در این باب متعدد است و ما به همین اندازه اکتفا می‌کنیم. بنابراین دسته نهم از روایاتی که ما متعرض شدیم روایات مربوط به ارائه خدمات بین‌راهی است.

دسته دهم از روایات روایتی است که از آن‌ها استفاده می‌شود که باید راه پیاده‌ها از سواره‌ها جدا باشد یعنی وقتی راه درست می‌کنند راهی برای پیاده‌ها و راهی هم برای سواره‌ها درست کنند که نه پیاده‌ها مزاحم سواره‌ها شوند و نه سواره‌ها مزاحم پیاده‌ها شوند. روایت مربوط به این دسته، در وسایل الشیعه، جلد ۲۹، صفحه ۲۴۳ آمده است؛ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ حَمْزَهَ بْنِ بُرَیْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا قَالَ یَا مَعْشَرَ الْفُرْسَانِ سِیرُوا فِی وَسَطِ الطَّرِیقِ یَا مَعْشَرَ الرَّجَّالَهِ سِیرُوا عَلَی جَنْبَیِ الطَّرِیقِ فَأَیُّمَا فَارِسٍ أَخَذَ عَلَی جَنْبَیِ الطَّرِیقِ فَأَصَاب‏ رَجُلًا عَیْبٌ أَلْزَمْنَاهُ الدِّیَهَ وَ أَیُّمَا رَجُلٍ أَخَذَ فِی وَسَطِ الطَّرِیقِ فَأَصَابَهُ عَیْبٌ فَلَا دِیَهَ لَهُ.]

حریم پیاده‌روها

دسته یازدهم از روایات، روایاتی مربوط به «قارعه الطریق» یعنی حاشیه راه است. در این بحث هم روایات متعددی وارد شده است که نباید در حاشیه راه‌ها هم ایجاد مزاحمت کرد. روایاتی که تاکنون خوانده‌ایم مربوط به مزاحمت بین راه‌ها بود اما روایات متعددی هم وارد شده است که مربوط به «قارعه الطریق» است. حال همان چیزی که از آن گاهی به پیاده‌رو تعبیر می‌کنیم و ظاهرش این است که کلاً راه‌ها باید حاشیه داشته باشند یعنی علاوه بر اینکه ما راهی داریم راه‌ها باید یک حاشیه و حریمی داشته باشند که در آن حریم هم نباید مزاحمت ایجاد شود. پس «قارعه الطریق» اشاره به حاشیه راه است نه خود راه.

در این باب روایات متعددی آمده است؛ [که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:] جلد ۵ وسائل الشیعه، صفحه ۱۴۹؛ [مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْن‏ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: ثَلَاثَهٌ لَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ لَهُمْ بِالْحِفْظِ رَجُلٌ نَزَلَ فِی بَیْتٍ خَرِبٍ وَ رَجُلٌ صَلَّی عَلَی قَارِعَهِ الطَّرِیقِ وَ رَجُلٌ أَرْسَلَ رَاحِلَتَهُ وَ لَمْ یَسْتَوْثِقْ مِنْهَا]. جلد ۱ وسائل الشیعه، صفحه ۳۲۸؛ [بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَن‏ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی قَالَ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنْ یَبُولَ أَحَدٌ تَحْتَ شَجَرَهٍ مُثْمِرَهٍ أَوْ عَلَی قَارِعَهِ الطَّرِیقِ الْحَدِیثَ.] جلد ۵ وسائل الشیعه، صفحه ۱۵۶؛ [بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الثَّالِثَ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ یَصِیرُ فِی الْبَیْدَاءِ- فَتُدْرِکُهُ صَلَاهٌ فَرِیضَهٌ فَلَا یَخْرُجُ مِنَ الْبَیْدَاءِ- حَتَّی یَخْرُجَ وَقْتُهَا کَیْفَ یَصْنَعُ بِالصَّلَاهِ وَ قَدْ نُهِیَ أَنْ یُصَلِّیَ بِالْبَیْدَاءِ- فَقَالَ یُصَلِّی فِیهَا وَ یَتَجَنَّبُ قَارِعَهَ الطَّرِیقِ.]. این روایات مربوط به نهی از ایجاد مزاحمت در حاشیه راه‌هاست.

والسلام