عجز تهران در مواجهه با بحران !
اکرم امینی: شدت زمینلرزه ۷/۳ریشتری یکشنبه شب در غرب کشور آنقدر زیاد بود که تهرانیها نیز آن را احساس کردند.
تهران اگرچه در این زمینلرزه خسارتی ندید اما تصاویر منتشر شده از تخریب و فروریزش گسترده مسکن مهر در غرب کشور، یادآور صحنهای مشابه برای آنهاست؛ صحنه ریزش ساختمان پلاسکو. تصاویر ساختمانی ۱۷ طبقه که در کسری از ثانیه، لایه لایه فرو میریزد و حاضران در محل و بینندگان پای تلویزیون در سراسر کشور را در بُهت و غم مدفون شدن آتشنشانان زیر آوار فرو میبرد، یکی از تلخترین تصاویری است که از آتشسوزی ساختمان تاریخی پلاسکو در آخرین روز دی سال گذشته در خاطرهها باقی مانده است.
گذشته از خسارتهای جانی و مالی سنگین، این سانحه و شیوه روبهرو شدن مدیریت شهری و دولتی با آن، از آماده نبودن شهرها برای رویارویی با سوانحی مانند آتشسوزی خبر میدهد. رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، نبود آمادگی در پایتخت برای روبهرو شدن با بحرانهایی مانند پلاسکو را تایید میکند و معتقد است برای افزایش ایمنی در شهر، باید مسائلی نظیر بیمه ساختمانها، رعایت شیوهنامههای ایمنی و آموزش کارکنان در مقابله با آتشسوزی جدی گرفته شود.
به گفته او بعد از وقوع آتشسوزی پلاسکو، «طرح جامع ایمنی ساختمانها» در دست تدوین است که شهر و شهروندان را برای روبهرو شدن با چنین وقایعی آمادهتر خواهد کرد. جزییات گفتوگوی «گسترشتجارت» با محمد شکرچیزاده را در ادامه میخوانید:
با توجه به وقایعی مانند آتشسوزی ساختمان پلاسکو، ارزیابی شما درباره میزان آمادگی پایتخت برای مقابله با بحرانهایی نظیر آتشسوزی و زلزله چیست؟
ارزیابیهای میدانی ما از تهران نشان میدهد این شهر در رویارویی با مخاطرات طبیعی یا انسانی مانند آتشسوزی بسیار آسیبپذیر است. گسلهایی در شهر تهران وجود دارد که خطر زلزله را گوشزد میکند. همچنین با توجه به تغییراتی که در کاربری ساختمانها داده شده بروز وقایعی مانند آتشسوزی محتمل است.
در مجموع این مسائل شهر را بسیار آسیبپذیر کرده است و «تابآوری شهرها» که بهعنوان یک مفهوم شهرسازی، شیوههای ارزیابیاش را میدانیم، به روشنی نشان میدهد متاسفانه وضعیت شهر تهران از نظر آمادگی مقابله با بحران وضعیت مناسبی نیست.
شاید به همین دلیل بود که انتقادهای زیادی به شیوه مدیریت بحران پلاسکو شد؟
آتشسوزی پلاسکو به روشنی ناتوانایی مدیریت شهری را در مقابله با آتشسوزی نشان داد و از این نظر برای جامعه مهندسی ما واقعه بسیار دردناکی بود بهویژه اینکه در بسیاری از زلزلههای دنیا مانند زلزله «کوبه» ژاپن شاهد بودهایم که زمینلرزه میتواند منشا وقوع آتشسوزیهای گسترده باشد و اگر زلزلهای در تهران رخ دهد، علاوه بر خسارتهای زلزله، با خسارتهای آتشسوزی نیز روبهرو خواهیم شد.
در این زمینه چه باید کرد یا چه میتوان کرد؟
مدیریت شهری باید اندیشهای در زمینه کاهش خطرپذیری و افزایش تابآوری شهرها داشته باشد. البته پس از وقوع حادثه پلاسکو از طرف شورایعالی معماری و شهرسازی بر ما تکلیف شد روی طرحی به نام «طرح جامع ایمنی ساختمانها» کار کنیم که اولویت در این طرح، ساختمانهای عمومی و بلند است. در این زمینه مقدمات کار فراهم شده و هماهنگی اولیهای هم با مدیریت شهری انجام شده و همان گروهی که از سوی رئیسجمهوری مامور بررسی سانحه پلاسکو شدند، روی این طرح کار میکنند و در حال آماده کردن شیوهنامههایی هستند که بتوانیم با توجه به تجربهای که در موضوع بهسازی لرزهای پیدا کردهایم، برای روبهرو شدن با آتش نیز آماده شویم.
یعنی در مقابله با زلزله آمادگی بیشتری نسبت به آتشسوزی داریم؟
بعد از وقوع زلزله بم در زمینه آمادگی روبهرو شدن با زلزله و بهسازی لرزهای ساختمانها حرکتهایی در کشور آغاز شد. البته اقدامات انجام شده در این زمینه، تجربه چندان موفقی نبود، زیرا چندان با توانمندیهای فنی و اقتصادی کشور سازگاری نداشت و در این زمینه سطح ایمنی بسیار بزرگی تعریف کرده بودیم.
این درحالی است که باید سطوح ایمنی را متناسب با واقعیتهای جامعه تعریف کنیم؛ نه اینکه روی این اصرار کنیم ساختمانها را به حدی از ایمنی برسانیم که آییننامهها میگویند. در واقع برای اجرایی و عملیاتی شدن ایمنی، باید سطوح ایمنی، متناسب با وضعیت اقتصادی و توان پذیرش جامعه باشد تا در آینده بتوانیم وضعیت را ارتقا دهیم.
بنابراین هنوز در زمینه ایمنی و تابآوری شهری جای کار زیادی داریم؟
بله. یک نکته مهم نیز این است که خطر جدید در شهر ایجاد نکنیم. براساس پیمان جهانی «سندای» در زمینه کاهش خطرپذیری شهرها در مقابل سوانح تا سال ۲۰۳۰ میلادی (۱۴۰۹ شمسی) ؛ نخستین بند این است که در شهرهای بزرگ، خطر جدیدی ایجاد نکنیم. یکی از مصداقهای این مسئله این است که ساختمانهای جدید را بهگونهای بسازیم که دستکم ایمنی را براساس استانداردهای جدید داشته باشند و خطرات احتمالی در ساخت آنها در نظر گرفته شده باشد.
اینکه سطح ایمنی را ارتقا داده و از ایجاد مخاطرات جدید جلوگیری کنیم، نیازمند هماهنگی نظام مهندسی ساختمان، شهرداریها، سازمانهای نظارتی و وزارت راه و شهرسازی بهعنوان ناظر عالی این مسئله است. بنابراین در زمینه روبهرو شدن با بحران و ارتقای سطح ایمنی، کار بسیار بزرگی پیش رو داریم.
یک نکته مهم در این زمینه تعریف مدلهای مالی برای این کار است زیرا میدانیم که دولت منابع مالی کافی در اختیار ندارد و باید پیش از اجرای کار، مدل تامین مالی را نیز تعریف کنیم تا میزان موفقیتمان بیشتر باشد.
این مدل مالی را چه کسی یا چه نهادی باید تعریف کند؟
مدل مالی در دل کار نهفته است. بهعنوان نمونه بیمه ظرفیت بسیار مهمی است که ما بهطور کامل از آن غفلت کردهایم. در کشورهای دیگر وقتی قرار است ساختمانی بیمه شود، شرکت بیمهگر با توجه به ریسکی که در آن ساختمان وجود دارد، هزینه بیمه آن را تعیین میکند و هرچه ریسک ساختمان بالاتر باشد، نرخ حق بیمه بالاتر میرود.
در واقع وقتی ساختمانی ایمنی پایینی دارد، آنقدر نرخ بیمه بالا میرود که افزایش ایمنی ساختمان برای مالک ساختمان (بیمهگذار) به صرفه میشود. این روش موجب میشود بدون دخالت دولت، مالک بهطور خودکار به فکر بیمه کردن ساختمان خود باشد.
در حادثهای مانند پلاسکو، اگر مالکان خطر را به طور واقعی احساس کرده و شرکتهای بیمه نیز بهطور واقعی عمل کرده بودند، ایمنی ساختمان از سوی مالکان افزایش یافته بود و خسارتها کمتر میشد.
یعنی هیچ بخشی از ساختمان پلاسکو بیمه نشده بود؟
برخی واحدها دارای پوشش بیمهای بودند، اما به دلیل پایین بودن نرخ حق بیمه، انگیزه کافی برای بیمهگر وجود نداشت که ایمنی را ارتقا دهد. بهعنوان نمونه یک واحد تجاری که ارزش آن ۵/۷ میلیارد تومان بود، برای پوشش بیمه حدود ۱۰۰ هزار تومان سالانه حق بیمه پرداخت میکرد تا در زمان بروز حادثه، بتواند خسارتی حدود ۲۰۰ میلیون تومان دریافت کند.
این درحالی است که اگر نرخ حق بیمه واقعی باشد، متناسب با آن، بیمهگذار مجبور به افزایش سطح ایمنی ساختمان میشود. در واقع اگر ساکنان پلاسکو مجبور میشدند ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان در سال بابت بیمه پرداخت کنند، بهطور خودکار ایمنی ساختمان را افزایش میدادند و بعد از سانحه نیز میتوانستند خسارت واقعیتری دریافت کنند. البته بیشتر ساکنان پلاسکو، مستاجر این ساختمان بودند یا سرقفلی آنجا را داشتند اما سرقفلی جایی را داشتند که ۷ میلیارد تومان ارزش داشت.
یک نکته مهم دیگر در روبهرو شدن با بحران، آموزشهای پیش از بحران است. وقتی سانحه پلاسکو اتفاق افتاد اگر کارگرانی که آنجا مشغول کار بودند و برای نخستین بار با آتش روبهرو شدند، آموزش دیده بودند و دستگاه خاموش کردن آتش در آنجا وجود داشت، سانحه کنترل یا ابعاد آن کوچکتر میشد.همه این مسائل در کاهش خطرپذیری ساختمانها موثر است و در قوانین و شیوهنامههای جدید پیشبینی شده است. بهعنوان نمونه آتشنشانی اقداماتی در زمینه آموزش پیشبینی و شورای شهر، شهرداری را الزام کرده که ساختمانهای بلند را شناسایی کنند و اقدامات اولیه نیز در این زمینه آغاز شده است.
قوانین و شیوهنامههایی که برای ارتقای ایمنی ساختمانها نوشته و تصویب میشود، برای ساختمانهایی است که از این به بعد ساخته میشود یا مشمول ساختمانهای موجود نیز میشود؟
الزام شهرداری به شناسایی ساختمانهای پرخطر نشان میدهد بخشی از کار مربوط به ساختمانهای موجود است. شهرداری باید میزان خطر را برای واحدهای تجاری و عمومی ارزیابی کرده و به مالکان اخطار دهد و اگر مسائل مربوط به ایمنی را رعایت نکردند، در جهت متوقف کردن فعالیت آنها اقدام کند. در زمینه ساختمانهایی که از این پس ساخته میشوند رعایت قانون به این صورت است که اگر ایمنی نداشته باشند، نباید پایان کار دریافت کنند و سازمانهای نظارتی میتوانند در مراحلی از کار، ساختوساز را متوقف کنند. بنابراین الزامات اولیه در این زمینه وجود دارد اما باید شیوهنامهها را روزآمد کرد.
یک نکته مهم دیگر مسئله تغییر کاربری است. در بیشتر کشورهای دنیا با توجه به حساسیت بالایی که نسبت به آتشسوزی وجود دارد، اگر ساختمانی تغییر کاربری دهد، همزمان مسائل ایمنی درباره آن در نظر گرفته میشود، اما در پلاسکو اینگونه نبود و میبینیم ساختمانی که ابتدا برای امور اداری در نظر گرفته شده بود، به تولیدی یا تجاری تبدیل شد. ساختمان پلاسکو نیز پیشتر تولیدی بود اما در زمان آتشسوزی، بیشتر تبدیل به مرکز توزیع شده بود و منسوجاتی که آنجا وجود داشت، گرما و حرارت را افزایش داد.
فناوریهای نوین چه سهمی از این شیوهنامههای جدید دارند؟
امروز فناوریهای نوینی در ساختوساز و ایمنسازی ساختمانها وجود دارد که میتواند با هزینههای نه چندان زیاد، ساختمانهای ما را به سطح قابل قبولی از ایمنی برساند. یکی از مشکلات امروز ما این است که بسیاری از ساختمانها را در معابری ساختهایم که در طور وقوع سانحه، آتشنشانی امکان حضور ندارد، بهعنوان نمونه در کوچههایی با عرض کمتر از ۱۰ متر اگر سانحهای در این ساختمانهای بلند رخ دهد، امکان استقرار آتشنشانی وجود ندارد. به همین دلیل این نوع ساختمانها باید مجهز به سامانههای خوداطفایی باشند تا در زمان بروز آتش، خسارت کمتری شاهد باشیم.
پس در مجموع میتوان امیدوار بود ایمنی ساختمانهای موجود افزایش و وضعیت فعلی تهران بهبود یابد؟
بله؛ این یکی از برنامهها و جزو دستور کار است. نتایج انتخابات تازه که منجر به همراستا شدن مدیریت شهری با دولت شده، انتظار مردم را از مسئولان و مدیریت شهری افزایش داده و شهروندان انتظار دارند تقابلهایی را که پیشتر بین شورا و شهرداری با دولت وجود داشت و مانع از این میشد که کارها، پیشرفت اصولی داشته باشد، شاهد نباشیم. در همین زمینه نیز ما در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، ارتقای وضعیت ایمنی را براساس آنچه گفته شد، در دستور کار داریم و امیدواریم در زمان قابلقبولی بتوانیم کار را پیش ببریم. رسانهها نیز باید در این زمینه ما را یاری کنند که سطح انتظار واقعی در زمینه ایمنی در مردم ایجاد کنیم.
مردم ما شناخت چندانی از آتش و خطرات آن نداشتند اما وقوع سانحه پلاسکو نشان داد آتشسوزی حتی میتواند خسارتهایی بیش از زلزله داشته باشد. البته بررسیها نشان داد ساختمان پلاسکو در زمینه زلزله نیز مقاوم نبود. نکته مهم این است که دوره بازگشت زلزلههای مهیب، ۴۰۰ سال است اما خطر آتشسوزی برای ساختمانهایی مانند پلاسکو همواره وجود دارد؛ بنابراین باید در این زمینه آمادگی داشته باشیم. آتشسوزی پلاسکو به اندازهای وسیع بود که حتی بتن، گچ و فولاد هم ذوب و تبدیل به مواد گداخته شده بودند و حرارت تا بیش از هزار درجه بالا رفته بود.