توماس هیثرویک: تلاش برای ساختن چیزی که بتواند به خودی خود ویژه و خاص باشد ، نه به دلیل طراح آن بلکه ویژه بودنِ شخصیت خود پروژه ، یک آرمان است.
سرویس معماری هنرآنلاین: بزرگترین موزه هنرهای معاصر آفریقا و یکی از بزرگترین موزههای هنری جهان 22 سپتامبر (31 شهریور) در آفریقای جنوبی افتتاح شد. توماس هیثرویک، مهندس معمار انگلیسی طراح و جاشن زایتس تاجر آلمانی سرمایه گذار ساخت این پروژه جاهطلبانه را به سرانجام رساندهاند. موزهای که انتظار میرفت طی هفته اول افتتاح 24 هزار نفر بازدیدکننده را به خود جلب کند. در این موزه هنرهایی از قرن بیست و یکم در 9 طبقه به نمایش گذاشته شده است.
توماس هیثرویک از زمان تأسیس استودیوی خود در سال 1994 به عنوان یکی از طراحان اندیشمند و خلاق جهان معماری شناخته شده است. تیم همکاران رو به رشد هیثرویک حالا به 200 نفر میرسد که در مسیر یافتن راه حلهای منحصر بفرد در طراحی قدم برمی دارند.
توماس هیثرویک طراحی برجسته انگلیسی در سال 1970 در لندن به دنیا آمد. وی طراحی 3 بعدی را در پلی تکنیک منچستر، دانشکده هنر رویال آموخت و جوایز متعددی برنده شده که یکی از آنها مدال طراحی لندن بوده است. اهدا مدال طراحی لندن مهمترین اتفاق فستیوال طراحی لندن است، این مدال به طراحی اهدا میشود که از یک سو اثری چشم گیر بر ارتقای سطح طراحی گذاشته باشد و از سوی دیگر لندن را به سبب اثارش در مقیاس جهانی مطرح ساخته باشد. مدال توسط رییس فستیوال سر جان سرل حین ضیافت شامی که به مناسبت همین روی داد در هتل اندوز ترتیب داده شده بود به توماس هیثرویک اهدا شد.
پروژههایی چون طراحی پاویون انگلستان در اکسپو شانگهای 2010 و مونومان بازیهای المپیک 2012 لندن و مورد توجه قرار گرفتن آنها برای استودیو هیثرویک منجر به همکاریهایی با تعدادی از برترین معماران معاصر جهان از جمله نورمن فاستر و بیارکه انگلس شده است. و حالا طراحی موزه هنر معاصر آفریقا که باافتتاحش دنیای معماری را بار دیگر غافلگیرکرده است.
مصاحبه ای که نشریه دیزاین بوم اخیراً با او انجام داده بیش از هر چیز بر همین علاقهمندی هیثرویک به متفاوت بودن فعالیت اشتراکی تمرکز دارد.
ظاهراً موفقیتهای چشمگیر شما از طراحی پاویون انگلستان در اکسپو شانگهای شروع شد. همینطور است؟
من خیلی خوش شانس بودم که در این پروژه چالش برانگیز که در عین حال فرصتی برای آشنا شدن و کار کردن با مسئولان و برنامه ریزان شهری بود ، حضور داشتم. هرگز نمیدانم و متوجه نشدم که چگونه برای طراحی غرفه بریتانیا در نمایشگاه شانگهای انتخاب شدیم. در حقیقت مورد نادری پیش آمد و این پروژه به تیم جوان و البته ایده آلیست ما سپرده شد. راستش را بخواهید استقبال از ایدههای جسورانه در بریتانیا چندان رایج نیست و دست اندرکاران توسعه شهری در اینجا تا اندازه زیادی توأم با احتیاط و وسواس عمل میکنند. در هر حال در مورد این پروژه باید بگویم واقعاً خوش شانسی به ما رو آورد.
گفته میشود در پروژههایتان مشخصاً از طبیعت تأثیر میگیرید. اگر اینطور است پیوند معماری و طبیعت در کارهای شما چگونه به یکپارچگی میانجامد؟
من واقعاً از یک فلسفه مشخص و واحد در کارهایم پیروی نمیکنم. بیشتر میتوانم از یک نوع رویکرد واحد صحبت کنم. همه چیز در اطراف ما و در واقع در طبیعت طراحی شده است؛ تاکید میکنم که همه چیز. بنابراین ما با پدیدههایی مواجه هستیم که در عین ساختارمندی دائماً در حال تغییر هستند، تکامل پیدا میکنند و حیات خود را دارند. درست است که ما در بعضی از پروژه هایمان علاقهمند به ادغام طبیعت و معماری بودهایم. دلیلش هم همین طراحی کردن به معنای واقعیاش بوده است یعنی چیزی را بسازیم که حقیقتاً طراحی شده است ؛ درست مثل عناصری که در طبیعت بروز وظهور مییابند و سرجای خود هستند نه مثل زائده ای بی تناسب بر پیکر جهان.
اکثر پروژههایی که من روی آن کار میکنم، پروژههای عمومی هستند. این علاقه مندی من است. تلاش برای ساختن چیزی که بتواند به خودی خود ویژه و خاص باشد ، نه به دلیل طراح آن بلکه ویژه بودنِ شخصیت خود پروژه ، یک آرمان است.
شما را به عنوان طراحی میان رشته ای میشناسیم. چگونه زمینههای هنری مختلف را در یک نقطه پیوند میدهید؟
هرگز فکر نمیکنم که هنرهای مختلف رشتههای جداگانه ای باشند.. این من نیستم که سعی داشته باشم تا پیوندی بین آنها برقرار کنم بلکه هنرها به خودی خود و در ذاتشان با یکدیگر پیوند دارند. احساس من این است که میکنم همه ما واقعاً دوست داریم تفکر هنری را در معماری هم ببینیم. عمیقا تمایل داریم که معماری بهترین جلوه هنری، همچنین بهترین عملکرد را در خود داشته باشد. من این ها را به عنوان دو چیز متفاوت که نیازمند پیوند با یکدیگر هستند نمی بینم بلکه این مقوله را بیشتر در بیان کیفیت های هنری، احساسات و نحوه همنشین کردن آنها درک میکنم. احساسات بخش مهمی از عملکرد هستند و گمان من بر این است که کمتر اهمیت می دهیم که این ترکیب تا چه اندازه بر تجربه های انسانی تأثیر میگذارند.
گفته ایدکه باید در هنگام کار برروی پروژههایمان پرشور باشیم . منظورتان دقیقاً چیست؟
زمانی طولانی لازم است تا اعتماد به نفس برای پروژههای جسورانه را پیدا کنید. در عین حال همه از جوانترها بیشتر از هرچیز جسارت طلب میکنند. آنها کاری ندارند که شما تنها 24 سالتان است و تازه از دانشگاه بیرون آمدهاید. به همین دلیل است که در هر مرحله از فعالیت حرفه ایتان لازم است که بسیار شیفته و بسیار متعهد باشید. بایدبا شور و حرارت به کارتان ادامه دهید و این چالشی همیشگی است. سختیها همیشه در راهند و هیچ لحظه ای در مسیر فعالیت حرفه ای سهل و آسان نمی گذرد. با این حال در این استودیو ، در 16 سال گذشته ، کوشش کردهایم که به جای یک سبک ، یک سیستم برای تفکر و پیشرفت ایدههای جدید را توسعه ببخشیم .
شخصاً هرگز با سرعت بالا نتوانستهام جلو بروم، اما فکر میکنم توانستهام از خود استقامت نشان دهم و طولانی مدت کار کنم . مسلم است که برای مثال کار بر روی پروژه ای که شش سال طول خواهد کشید به شدت احتیاج به این دارد که واقعاً مصمم باشید و ایمان به کار کردن را از دست ندهید. به همین ترتیب نیاز به لذت بردن از روند کار و نتیجه آن ضروری است. هیجان کار وقتی بالا میگیرد که می دانید پس از همه روزهای دشوار و شاید طاقت فرسای پر اضطراب، آن لحظه فوق العاده یعنی دیدن نتیجه کار هم فرا خواهد رسید.
این روزها نقش خود را متفاوت از هنگامی که جوان تر بودید، میبینید؟
به یک معنا من فقط و فقط حرکت میکنم و پیش میروم. تنها 21 ساله بودم که اولین ساختمان را ساختم. آیا هنوز میخواهم بیشتر و بیشتر از اینها طراحی کنم؟ بله و هنوز برایم هیجان انگیز است. شخصاً به تمایزات و تفاوتها علاقه مندم . همانطور که سنم بالاتر میرود و فرصت بیشتری برای مسافرت دارم ، در مییابم که مکانها بیشتر و بیشتر به هم شبیه میشوند .
با همه اینها همیشه به تفاوتها علاقهمند هستم. وقتی به یک کار متفاوت میاندیشید می دانید که در همان لحظه استعدادهای درخشان دیگری در حال آفریدن هستند و با زهم با خود می گویید :" من چیزی متفاوت خواهم ساخت". این چالشی همیشگی است. با خود فکر میکنید من هم میخواهم بخشی از جریانی باشم که به تصور و رویاهای بشر جامه عمل میپوشاند.