تهران حال و روز خوبی ندارد؛ این را هم شاخصهای شهرسازی و کیفیت زندگی در این کلانشهر می گوید و هم گلایه شهروندان از زندگی در پایتخت.
ترافیک سنگین و گرههای کور ترافیکی روزانه هزاران ساعت از عمر شهروندان تهرانی را می بلعد،آلایندهها راه نفس را در گلوی آنها می بندد ، بلندمرتبهسازیها با جانماییهای نامناسب کیفیت زندگی را برایشان پایین می آورد و زباله ها و پسماند مانند تیغی در گلوی زندگی شهری و شهرنشینی در پایتخت فرو میرود.مدیریت شهری جدید تهران را با چنین وضعیتی تحویل گرفته و البته تاکنون نیز تغییر محسوسی در وضعیت پایتخت رخ نداده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، اگرچه برای بررسی عملکرد این دوره شهرداری تهران، مدت زمانی بیش از آنچه تاکنون رفته باید بگذرد اما تهران نیاز به برنامههای جدی و اساسی در حوزه مدیریت شهری دارد. برنامههایی که باید مبتنی بر مبنای علمی و ازآن مهمتر کاربردی و قابل اجرا باشد.حوزه خدمات شهری، یکی از مهم ترین حوزه های فعالیت شهرداری تهران است؛حوزه ای مهم و البته با گردش مالی بالا که سطح انجام خدمات رسانی در آن مستقیم با سطح کیفیت زندگی شهروندان مرتبط است.
اما در سالهای گذشته این حوزه با چالشهای فراوانی روبهرو بوده که گره های افتاده در آن با تدبیر و تجربه،راهکارهای قابل اجرا و مبتنی بر بضاعت شهرداری تهران قابل بازگشایی است که «مدیریت پسماند» تنها یکی از این موضوعات است.از طرف دیگر شهر پویا، شهری تعریف میشود که مشارکت بالای شهروندان را در انجام فعالیت های خود داشته باشد و شهروندانش موضوعات مرتبط با شهرشان را مهم و خود را در انجام بهینه آن مکلف بدانند که چنین آرمانی تحقق نمییابد جز بهپاگرفتن این امید در دل شهروندان که نظر آنها برای مدیریت شهری مهم و نقششان تاثیرگذار است.
شهرداری تهران از دو ابزار نظارتی-مشارکتی برای مداخله شهروندان در انجام امورشهری بهره می برد. سامانه های 137 و 1888 دو ابزار مهم نظارتی مدیریت شهری هستند که نقش دوسویه در ایجاد ارتباط بین شهرداری و شهروندان دارند. اما آیا این دو ابزار در حال حاضر آنچنان که باید موثر واقع می شوند؟ شهروندان تهرانی تا چه حد به این ابزارهای ارتباطی-نظارتی «اعتماد» دارند و در حال حاضر نقش این سامانهها در مدیریت شهری چه اندازه است؟
برای یافتن پاسخ این سوالها، موشکافی چالشهایی که شهر تهران در حال حاضر با آن ها رو بهروست و البته یافتن راه حلی برای ساماندهی آنها با ابراهیم مداحی به گفتوگو نشستهایم. ابراهیم مداحی سالها مدیر کل و مشاور اجرایی،مدیر کل فوریتهای خدمات شهری شهرداری تهران بوده،بهعنوان عضو اصلی هیات مدیره سازمان موتوری شهرداری تهران فعالیت کرده، در کمیسیونهای منابع انسانی، اجتماعی و فرهنگی ، فنی و عمرانی، حمل و نقل و ترافیک و زیرساختهای شهریوسازمان میادین میوه و تره بار شهرداری تهران عضویت داشته و در مناطق مختلف تهران سکاندار و شهردار بوده است.
اگرچه در دوران مدیریت شهری گذشته از سطح اجرایی کنار گذاشته شد اما به جد امیدوار است که حال تهران در چهار سال آینده بهتر میشود.با او بهعنوان فردی که با راه اندازی سامانه 137 ، ابزاری عملی برای مشارکت شهروندان راهاندازی کرد و در دست آنان قرار داد به گفتو گو نشستیم و از این پرسیدیم که حال تهران چگونه بهتر خواهد شد؟
تهران حال و روز خیلی خوشی ندارد. این روزها مهمترین مساله شهری پایتخت را چه میدانید؟
کلانشهر تهران بهعنوان پایتخت با چالشهای متفاوتی روبهروست که بخشی از آنها به ویژگیهای ذاتی و جغرافیایی این شهر و بخش دیگر به سایر عواملی که این شهر با آنها روبهروست بازمیگردد. موقعیت سیاسی، اجتماعی و گزارههای مختلف، وضعیت این کلانشهر را بهصورت تابعی از عوامل مختلف درآورده است که بررسی هیچکدام بدون در نظر گرفتن دیگری میسر نیست؛ اما شاید اگر بخواهیم عمده مسائلی را که این کلانشهر ازنظر مدیریت شهری با آن مواجه است، عنوانبندی کنیم، مسائل زیستمحیطی مانند آلودگی هوا و شاخصهای دیگر این مقوله در اولویتهای نخست قرار میگیرد.درحقیقت امروزه کلانشهر تهرانباوجود رشد و توسعهای که در سالیان متمادی داشته با چالشهای گوناگونی روبهروست که بخشی از آن مشکلات زیستمحیطی و اقلیمی و برخی دیگر متاثر از عوامل انسانی است.
موقعیت اقتصادی، صنعتی، سیاسیو اجتماعی ویژه این شهر موجب شده تا مشکلات چندلایه و پیچیدهای رخ نشان دهند که بررسی و داوری نسبت به هرکدام بدون در نظر گرفتن دیگری میسر و دقیق نیست اما اگر بخواهیم عمده مسائل این کلانشهر را که مدیریت شهری با آن مواجه است، برشمارم میتوان به این موارد اشاره کرد:اول اینکه آلودگیهای محیطزیستی، اعم از آبوخاک و صوت که مستلزم مشارکت همگانی برای مواجهه با آن هستیم یعنی در بحث تفکیک و بازیافت پسماند، در موضوع فضای سبز و منظر شهری و همچنین در باب مصرف بهینه آب و چرخه درست فاضلاب، نیاز به بازنگری و برنامه کارشناسی داریم.
ناکارآمدی و نقیصههای قانونی و مقرراتی متناسب با الزامات مدیریت شهری که به دنبال خود عدم یا کاهش شفافیت سازمانی می آورد نیز، یکی دیگر از مشکلات این کلانشهر است.کمبود سرمایه اجتماعی برای سازمانها که منجر به کاهش مشارکت عمومی در فعالیتها و خدمات شهری ونقیصه در حملونقل عمومی شهر و وجود حجم انبوهی از خودروهای تکسرنشین شده و همچنین آلاینده که شهر را به پارکینگ بزرگی مبدل ساخته است نیز از معضلات امروزه پایتخت محسوب میشوند و در نهایت باید به حاشیهنشینی در تهران و وجود سکونتگاههای غیررسمی اشاره کنم که نیازمند چارهاندیشی است.اما اگر بخواهیم به اضطراریترین موضوعات اشارهکنیم بیشک آلودگی هوا و مسائل زیستمحیطی در رأس آنها قرار میگیرد.
شما سالها در عرصه خدمات شهری تهران فعالیت داشته اید و از نزدیک با شرایط این حوزه آشنا هستید. بهطورکلی اصلیترین وظیفه خدمات شهری که حالا بهعنوان پر چالش ترین حوزه شهری از آن یاد میشود، چیست؟
بله، شاید اصلیترین وظیفه مدیریت شهری موضوع خدمات باشد و مردم هر شهر، شهرداریها را به انجام وظایف خدماتی خود در آن شهر میشناسند و باکیفیت کارهای خدماتی، عملکرد شهرداریها را مورد ارزیابی قرار میدهند. البته باید توجه کنیم که حوزه خدمات شهری ازنظر تنوع فعالیتها بسیار گسترده است. رفتوروب معابر و مدیریت پسماند، زیباسازی شهر، توسعه فضای سبز، مدیریت میادین میوه و ترهبار، ساماندهی مشاغل، ارتقای ایمنی و آتشنشانی و... موضوعاتی هستند که خودبسیاری از فعالیتها و اقدامات را شامل میشوند اما همانگونه که در سوال قبل اشاره شد، اضطراریترین موضوعات شهر بحث آلودگی هوا و مسائل زیستمحیطی است.
اصلیترین وظیفه حوزه خدمات شهری نیز مدیریت پسماند و تفکیک زباله، ارتقای ایمنی و آتشنشانی و بهبود گسترش فضای سبز و بوستانهاست که امروزه در بحث تفکیک زباله و مدیریت پسماند با چالش جدی مواجه هستیم .استفاده از ماشینآلات مدرن درزمینه های مختلف خدمات شهری ازجمله آتشنشانی، جمعآوری و حملونقل و دفع زباله و ضایعات همزمان با فرآیند مکانیزاسیون شدن خدمات شهری، برنامهریزی برای اجرای مدیریت پسماند و حفاظت از محیطزیست تنها بخشی از این موارد است که البته دراینبین مدیریت پسماندها در شهر تهران وضعیت بحرانی دارد.
چرا موضوع پسماند در تهران تا این حد بحرانی و تبدیل به معضل شده است؟
برای بررسی موضوع پسماند و مدیریت آن باید نگاهی به گذشته داشته باشیم. قوانین مربوط به مدیریت پسماند در سال 83 تصویب و آییننامه اجرایی آن نیز در سال 84 تدوین وکارگروهی متشکل از سازمان محیطزیست کشور، وزارتخانههای بهداشت، صنعت و تجارت، آموزشوپرورش، ارشاد و سازمانهایی مانند صداوسیما و غیره برای عمل به آییننامه این مصوبه تشکیل شد. امروزه شاهد هزینههای گزاف مدیریت پسماند در اداره شهر تهران هستیم که البته این معضل تنها مختص به کشور ما نیست و تاحدودی تمامی کلانشهرهای بزرگ و مهم دنیا با آن سروکار دارند اما تفاوت ما با آنها اینجاست که بسیاری از کشورها توانستهاند نهتنها در بحث پسماند هزینه نکنند بلکه از آن بهعنوان یک گزینه مهم در تامین منابع مالی استفاده کنند. تولید عظیم زباله و پسماند در شهر تهران قابلمقایسه با هیچکدام از کلانشهرهای اروپایی و آسیایی نیست که راهکار حل این معضل بیش از هر چیز مستلزم تغییر نگرش شهروندان در تولید و تفکیک زباله است.
خب چرا ما نمیتوانیم؟
باید توجه داشته باشیم که ساماندهی پسماند در عمل موضوعی فرا سازمانی است و شهرداری تهران، تنها متولی و مسئول آن نیست. اگرچه بر اساس قانون شهرداری، وظیفه جمعآوری و امحا و بازیافت پسماندها را برعهده دارد ولی نباید فراموش شود که کمک سایر نهادها به شهرداری تهران در مدیریت این موضوع بسیار مهم است و با تعاملهای فرا سازمانی میتوان بخش بزرگی از این ماجرا را مدیریت کرد. گام اول در این موضوع فرهنگسازی محسوبمیشود که نقش آموزشوپرورش و رسانه ملی غیرقابلانکار است. اگر همین موضوع بهظاهر ساده تفکیک زباله آموزش داده و فرهنگسازی شود، بار بزرگی از روی دوش مدیریت شهری برداشته میشود.
اما جدا از مردم و نهادهای آموزشی ، سایر نهادهای دولتی نیز میتوانند همگام با مدیریت شهری قدم بزرگی در رفع این معضل بردارند و آن را تبدیل به فرصت کنند؛بهطور مثال نخست فقدان نظام پایش بهروز، یکی از چالشهای اصلی مدیریت پسماند شهری است که باید پسماندها را آنالیز و اطلاعات جامعی را برای مدیریت آن در اختیار نهادهای متولی قرار دهد. از طرف دیگر همکاری دولت بهخصوص وزارت جهاد کشاورزی نیز میتواند در این مهم بسیار تاثیرگذار باشد.
حال که مدیریت شهری و دولت نسبت به قبل از هماهنگی و همسویی بیشتری برخوردارند، تسهیل این موارد دور از انتظار نیست. وزارت جهاد کشاورزی میتواند کمپوست حاصل از بازیافت را خریداریکند و وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز با خرید درصدی از پسماند برای کارخانههایی مانند کارخانه سیمان، میتواند یاریگر مدیریت شهری در این زمینه باشد. با انجام این راهکارها پسماند نهتنها هزینهساز نیست بلکه از کنار آن فرصت شغلی نیز ایجاد و کمک بزرگی از این حیث به شهر تهران میشود.
روش مشخص و کارسازی را برای مدیریت پسماند در تهران میتوان اجرا کرد؟
شاید یکی از راهکارهای تاثیرگذار، ورود بخش خصوصی و تشویق آنان به سرمایهگذاری در این حوزه باشد. بعد اقتصادی در این حوزه بسیار مهم است؛ در حال حاضر پسماندهای خشک تجدیدپذیر به دو روش در حال بازیافت هستند؛ یکی بر اساس نظام فنی و اجرایی که در آن پس از جمعآوری پسماندهای خشک، پردازشهای اولیه در ایستگاههای بازیافت انجام میشود و روش دوم، روش غیرقانونی مدیریت پسماند است که در آن پسماندهای دارای ارزش بالای ریالی توسط عوامل غیرمجاز جمعآوری و فروخته میشوند. نظارت و ساماندهی روش دوم و مدیریت روش اول، گام بزرگی در جهت تحقق ایدههای مدیریت شهری در حوزه پسماند است.
البته ما در شهرداری نیز باید درروشهای گذشته تجدیدنظر کنیم، لازم است با نگاه دقیق به نقاط قوت و ضعف روشهای اجراشده،روش تازهای احصا کنیم. وضعیت فعلی نشان میدهد اقدامات گذشته چندان موثر نبودهاند، واجب است به تجربه جهانی توجه شود و افراد متخصص و کارآزموده بهکار گرفته شوند که روش نوینی را با عنایت به تجربیات گذشته تدوین کنند. شهروندان در بسیاری موارد، آمادگی همکاری دارند اما ما در شهرداری طرحهای پختهای را نتوانستیم ارائه کنیم، من در این زمینه پیشنهادهایی دارم که شاید در فرصتی دیگر به آن اشارهکنم.
شما اشاره کردید که شهر تهران چالشهای زیستمحیطی دارد که پسماند، یکی از آنهاست اما در حوزههایی مانند ترافیک نیز، تهران بهسختی روزگار میگذراند.
گرههای ترافیکی پایتخت از دیگر موضوعات مهم مدیریت این کلانشهر است که باید در مقیاس بزرگتر برای شهر تهران و همچنین طرحهای کوچکتر در مناطق برای حل آن راهکاری اندیشیده شود. شاید بزرگترین اقدام باید تغییر نگرش نسبت به شهر باشد؛ به تعبیری تهران باید از شهری خودرو محور به انسانمحور تغییر یابد.
اگر شهر انسانمحور باشد، میتواند بسیاری از این گرهها را حل کند. تصوری در مدیریت شهری گذشته وجود داشت که ساخت اتوبان و جاده را راهحل معضل ترافیک میدانستند که اجرای آن راهحل معضلات ترافیکی نبود اما تصورم این است که در این دوره مدیریت شهری با هماهنگ بودن شورای شهر و شهرداری و تاکید ویژه مدیریت شهری بر انسانمحور شدن پایتخت تا حد زیادی بار این معضل کاسته شود که البته انجامش سهل و ساده نیست و نیاز به برنامههای مطالعاتی دقیق و کارشناسی دارد.
بسیاری مناطق تهران این قابلیت رادارند که به پیشبرد این مهم کمک کنند و تحقق چنین فضایی دور از ذهن نیست. لازم است حملونقل عمومی تقویت شود. بار سنگینی بر دوش تاکسیرانی است و باید این موضوع با منتقل شدن بار حملونقل شهری به مترو و اتوبوس کاهش یابد و تاکسی به محل واقعی خود در حملو نقل بازگردد. هر چه میتوانیم باید در مترو سرمایهگذاری کنیم. ایکاش بهجای اینهمه اتوبان که امروز تبدیل به پارکینگ اتومبیل شدهاند، خطوط مترو میساختیم.
تهران بهعنوان پایتخت بهاندازهای که از آن انتظار میرود به شهروندانش خدمات میدهد؟
گرچه مدیریت شهری در ادوار گذشته کوشیده است که نسبت به ارتقای سرانههای خدماتی گامهای بلند و موثری بردارد اما هنوز کمبود سرانههای خدماتی شهر تهران، معضل دیگری است که مدیریت شهری با آن روبهروست ومربوط به سرانههای اجتماعی، فرهنگی، خدماتی و فضای سبز و مابقی سرانهها میشود. آنچه تا امروز مدیریت شهری و آقای نجفی اعلام کردهاند برنامههایی برای افزایش سرانههایی است که نقش موثری در ارتقای کیفیت شهروندان دارند.
درصورت توجه به اصل مشارکت شهروندان در اداره شهر و همچنین توجه ویژه به مناطق کم برخوردار از دغدغههای مدیریت شهری ، در چهار سال آینده میتوان انتظار بهبود آنها را داشت. البتهدوباره تاکید میکنم چون کلانشهر تهران، پایتخت است و تمرکز بسیاری از موضوعات خدماتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در آن است ،حل مشکلاتش نیز نیاز به مشارکت و کمک نهادهای دیگری جز شهرداری دارد. بهطور مثال کمبود منابع آب در موضوع فضای سبز، یکی از چالشهای موجود است که وزارت نیرو میتواند کمکهای خود را به مدیریت شهری در این زمینه افزایش دهد. در موضوعات و چالشهایی نظیر آلودگی هوا نیز مشارکت بین بخشی بسیار اثرگذار و مهم است.
در صحبتهایتان به موضوع مشارکت اشاره کردید. به نظرتان مشارکت شهروندان در اداره شهر فقط یک شعار عامهپسند و زیبا یا کاربردی و قابلاجراست؟
پس از سالها کار در سطوح مختلف مدیریت شهری به این باور رسیدهام که اگر ایدهای قابلاجرا نباشد، عنوان کردنش تنها سبب کاهش اعتماد عمومی به مدیریت شهری میشود؛ بنابراین بهطورحتممیگویم که موضوع مشارکت اینچنین نیست. گواهی این مدعا راهاندازی دو سامانه نظارت شهروندی در شهرداری تهران یعنی سامانه 137 و 1888 است که نشان از مسئولیتپذیری و مشارکت شهروندان در سالیان گذشته است.
به نظر میرسد شروع چنین طرحی به نسبت درگیری زیادی که داشته، کار سختی بوده باشد.
بله در اوایل کار مشکلات بسیاری برای موردقبول واقعشدن اینطرح داشتیم و اینکه بتوانیم چنین ابزاری را در اختیار شهروندان بگذاریم. مخالفان متعددی داشت که معتقد بودند ایده کارآمدی نیست؛ اما امروز شاهد آن هستیم 137 یکی از مهمترین ابزارهای مشارکتی شهروندان تهرانی در اداره شهر تهران محسوب میشود و از طرف دیگر نیز مدیریت شهری از این سامانه برای ایجاد پل ارتباطی موثرتری با شهروندان استفاده میکند. استقبال شهروندان از هردو سیستم 137 و 1888 نشان میدهد که شهروندان نسبت به شهری که در آن زندگی میکنند، احساس مسئولیت میکنند.
پس اگر میگوییم مشارکت شهروندان در ارتقای کیفیت زندگی در شهر تهران موثر است، فقط شعاری و غیرکاربردی نیست. خوشحالم که در دوره مدیریت شهری جدید این موضوع بارها از سوی مسئولان مختلف بیانشده است و ازنظر من هرچه شهروندان در اداره شهر بیشتر دخیل باشند، مسیر هموارتری تا رسیدن به آن آرمانشهر موردنظر مدیریت شهری پیش روداریم؛ اما همانگونه که درگذشتهگفته شد ما باید طرحهای دقیق و کاملی را آماده کنیم و از اجرایی بودن آن مطمئن باشیم، سپس آن را به شهروندان عرضه کنیم و زمینه مشارکت آنها را فراهم کنیم. وقتی شهروندان نتیجه مشارکت را لمس کنند، مطمئن باشید همراهی خواهند داشت.اما زمانی که احساس کنند فقط شعاری با آنها برخورد میشود، سرخورده و دلسرد شده و ما را باور نمیکنند.