معماری زلزله ...
به گزارش هم نوا، یکی از دلایل فقدان تسلط و بهرهمندی در این گستره و تکرار ناگواریهای یکسان در دورههای مختلف، مربوط به انفصال این همگامی است. از آنجا که جای خالی معماران در این همگامی احساس میشود، شاید با تعیین اثر مهندسان معمار در این فرآیند بتوان قدمی در جهت انجام یک همگامی منسجم برداشت. فقدان تقسیم کار و ارتباط صحیح میان مهندسان معمار، مهندسان عمران و سازه و …. در امر ساخت و ساز نیز یکی دیگر از دشواریها است. از دیپلماسیهای نادرست در گستره دشواریها مربوط به زلزله، میتوان به فقدان توجه به پیشگیری از وقوع خسارت به جای درمان و جبران خسارت بعد از وقوع حوادث نام برد. کاردانان به هشدار خطرات وارده در اثر زلزله میپردازند، بیخبر از آنکه تنها آگهی کافی نیست بلکه اندیشیدن به راهحلهای مبارزه با این خطرات و مهمتر از آن مهیا کردن تعهدهای اجرایی برای تحقق این راهحلها میبایست در رأس این تدبیرها قرار گیرد. با اشاره به اثر معماران در طراحی و ساخت بنای مقاوم در برابر زلزله و الگوهای مطرح شده در آنها شاید بتوان گامی در جهت رفع کاستیهای موجود برداشت.
در این راستا، برقراری ارتباط میان معماران و مهندسین عمران و سازه موجب ارتقاء و رشد طراحی بر اساس اصول مقاوم در برابر زلزله خواهد شد. زمانیکه جایگاه معماران و دیگر کارشناسان در فرآیند ساخت و ساز مشخص شود و دانش آنان بهنگام شده و تعهد تحقق آن دانش نیز حضور داشته باشد، میتوان شاهد کیفیت چگونگی ساخت و ساز بود. عملکرد نادرست سازمانهایی مانند شهرداریها، فرآیند نادرست تهیه نقشههای اجرایی و عدم کنترل بر کیفیت نتایج مندرج در نقشهها از سوی شهرداریها، عدم جلوگیری از خلافهایی که سازندگان و ….
در حین اجرای ساختمان انجام میدهند، اجرای ساختمان به روشهای غیر اصولی و عدم کنترل مناسب بر فرآیند ساخت و ساز، سطح کمبها کیفیت مصالح ساختمانی، وجود قوانین نادرست و گمراهکننده در زمینه طراحی، عدم آگاهی و تسلط کافی مهندسان معمار به مسائل زلزله و در نتیجه طراحی و ساخت بناهایی با مقاومت بسیار ضعیف در برابر آن، عدم تسلط و اعتقاد کافی مهندسان سازه در زمینه الزامات فضایی و فرمی بکارگرفته در طراحی معماری و در نتیجه عدم هماهنگی و همکاری لازم و مناسب میان مهندسان معمار و مهندسان عمران و سازه در طراحی و ساخت بناهای مقاوم در برابر زلزله در ارتقاء ایمنی ساختمان در برابر زلزله نقش بسزایی دارند.
در فرآیند طراحی، از ایده اولیه تا طراحی جزئیات اجرایی حضور ملاحظات سازهای جهت طراحی و ساخت مقاوم در برابر زلزله ضروری است و نمیتوان توقع داشت که در یک طرح مقاوم در برابر زلزله فرآیند طراحی معماری جدای از فرآیند طراحی سازه صورت گرفته و انتخاب سیستم سازه پس از اتمام طراحی معماری انجام گرفته است. فرآیند طراحی معماری و طراحی سازه در راستای هم بوده و هیچیک بدون دیگری به هدف نهایی خود دست نمییابند. در حقیقت فرم و سازه و به تبع آن مهندس معمار و مهندس عمران و سازه از یکدیگر نمیتوانند جدا باشد بلکه آنان پیوندی عمیق جهت خلق اثری با کیفیت دارند. از جمله رسالتهای معماران در این رابطه، بررسی و سنجش سریع بناهای خسارت دیده، همکاری در بازسازی و فراگیری نکات تخصصی- تجربی از زمینلرزهها با بازدید از آنان است.
به عبارتی مناطق زلزلهزده خود حاوی تجربههایی هستند که معماران میتوانند مطالب بسیاری را از آن فرا گیرند و در برنامهدهیها و طرحهای خود به کار ببرند. در سنجش سریع بناهای خسارت دیده، ساختمانهای خسارت دیده باید شناسایی شده و مورد بررسی و تصمیمگیری قرار گیرند. در مرحله اول باید مشخص شود که آیا ساختمان برای ادامه زندگی ساکنان آن ایمن هستند یا خیر. و در ادامه میباید ساختمانهایی که سازه خطرناک دارند سریعاً شناسایی شوند. برای این کار وجود گروهی متشکل از کاردانان طراحی و اجراء ضروری بنظر میرسد.
در حقیقت برنامههای کلی ساختارمند شده باید از قابلیت انعطافپذیری بسیار بالایی برخوردار باشند و در نمونه مورد بررسی زلزله کرمانشاه بر حسب نیاز به تنظیم و اجرای جزئیات پرداخته شود. با توجه به مطالب گفته شده، نقش معماران در مبارزه با پدیده زلزله بسیار اساسی و مهم بوده و در دو راستا میتوان نقش و پذیرش معماران را در این زمینه مورد تأکید قرار داده و قدرت بخشید. این دو روش عبارتند از: دانشگاهها و سازمانهای سیاستگذار در امر ساخت و ساز.
دانشگاهها میتوانند در آموزش مهارتهای لازم به معماران چه در گستره نظری و چه در گستره عملی به ایفاء نقش بپردازند. سازمانهای ذیربط مانند شهرداریها و … میتوانند در امور دیگری مانند برقراری ارتباط میان معماران با دیگر کارشناسان ساخت و ساز، تقسیم درست وظایف میان آنها، نظارت بر اجراء صحیح ساختمانها، قدرت بخشیدن به نقش معماران در عرصه طراحی که منجر به تمرکز بیشتر معماران در این زمینه خواهد شد و اصلاح قواعد و قوانین نادرست در عرصه طراحی و اجرا و … فعالیت کنند.
در ایران هنوز جایگاه معماران در این زمینه به روشنی مشخص نیست، پس تعیین جایگاه معماران از مهمترین سیاستها برای ارتقاء کیفیت در بخش ساختمان است. در بخش اجراء نیز میبایست کنترل و نظارت قوی بر کار مهندسین معمار و سازه انجام گیرد.
شمسی رنجبر