وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی

    نقدی بر شهر شدن گوک تپه مهاباد

    روستای قبلی و شهر فعلی گوک تپه، اگرچه با توجه به تقسیمات جغرافیایی، جمعیت و شرایط آن، ظرفیت و توانایی شهر شدن را دارد، اما با این اوصاف، با توجه به معیارهای اقتصادی ، جامعه شناسی ، معماری و شهرسازی، با خیل نواقصات زیرساختی مواجه است.

    به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  مکریان؛ با بازگو کردن شرح یک خاطره غمگین و کوتاه،که ابتدای بهار سال ٩٠ در یک مراسم عروسی در بخش خلیفان مهاباد به وقوع پیوست و ختم به سرانجامی تراژدیک شد به اصل ماجرا برمی گردم.

    داستان از این قرار بود که فصل بهار آن سال به یک مجلس عروسی روستایی به همراه چندتن از دوستان قدیمی، در روستایی بکر و زیبا، در طبیعت وحشی و اغواگر منطقه کانی بازار رفته بودم، فصل گل و پرنده و شکوفه و نسیم و سبزه و باران و خروش رودخانه ها بود، خوب بخاطر دارم عروس در عین زیبایی ساحرانه اش، کم سن و سال بنظر می رسید و جادوی قلم و آب و رنگ آرایشگر هم نتوانسته بود کودکی اش را پنهان کند،غم غریبی در نگاهش موج می زد و گاه گاهی، قطره ای اشک در گوشه چشمان سیاهش حکایت از رازی سربه مهر داشت،داماد میان سال و جا افتاده بود شاید بیشتر از چهل سال سن داشت لبخندی مرموز بر صورت شش تیغه اش نشسته بود و هرازگاهی صدای هلهله اش، سینه آسمان را می شکافت، و پرونده این عروسی تنها چند روز بعد با خبر خودکشی عروس نوجوان بسته شد!

    همان سال خلیفان را هم با کبکبه و دبدبه و جمعیت ١٨٠٠ نفری اش، شهر اعلام کردند،برایش سور گرفتند و صاحب شهردارش کردند و بقیه ماجرایش که شهر خلیفان تا به امروز فقط روی کاغذ ماند...

    اما اصل ماجرا داستان کوک تپه است، کوک تپه به روایت قدیم روستایی است در ١٥ کیلومتری مهاباد که بعنوان مرکز دهستان مکریان شرقی از بخش مرکزی مهاباد، طی سالهای مدیدی به دلیل گسترش در اطراف جاده مهاباد-میاندواب و دسترسی راحت به مادر شهر در حال رشد وافزایش جمعیت بوده است.

    ابتدای این مهاجرت به کوک تپه که باید آن را امتداد یک حاشیه نشینی غیر رسمی مهاباد دانست،به دلیل ارزان بودن زمین و درجه آزادی بیشتر در ساخت و ساز غیر مجاز روی داد و در ادامه رویکرد مشترک اقتصادی-فرهنگی مهاجرت کنندگان به گذار از روستانشینی این روند را سرعت مضاعف بخشید.

    روند این مهاجرت در ابتدای دهه ٧٠ آغاز و از اوایل دهه ٨٠ با شتاب مضاعف باعث افزایش قیمت های تمام شده در روستایی بود که در این برهه زمانی تمام فاکتورهای حاشیه نشینی را در خود داشت و با شروع بالاگرفتن قیمت ها می توانست مکان نا امنی برای حاشیه نشین ها باشد.

    افزایش قیمت زمین و مسکن و مصالح ساختمانی، خود سه پدیده دیگر را به دنبال داشت:

    ١-توقف مهاجرت روستائیان جدید به کوک تپه

    ٢-مهاجرت معکوس به روستاهای اطراف و حاشیه مهاباد با امکان فروش زمین و مسکن که به سرمایه های خوبی تبدیل شده بودند.

    ٣-تغییر در کسب و کار با گذار از زندگی ساده روستایی به تجمل گرایی نسبی و تغییرات اقتصادی

    اگرچه تمامی عوامل شتاب در رشد کوک تپه از ابتدادی دهه ٩٠ به دلیل رکود حاکم بر فضای اقتصادی کم رنگ و تا حدودی متوقف شد اما از همان زمان زمزمه شهر شدن کوک تپه که پیشترها بر سر زبان ها افتاد بود مجدداً با بعضی حرکات مسئولین دولتی و تلاش نماینده وقت کلید زده شد.

     

    حوزه تعریف یک شهر استاندارد در کشور ما با دنیای خارج کمی متفاوت است،تعریف هایی در حوزه هایی مانند اقتصاد،جغرافیا، جامعه شناسی، معماری، تاریخ ، جمعیت و هرآنچه بعنوان یک ملاک سنجش پذیر برای یک شهر می تواند دخیل باشد.

    جغرافی دانان، شهر را منظره ای مصنوعی از خیابانها، ساختمانها، دستگاهها و بناهایی می‌دانند که زندگی شهری را امکانپذیر می‌سازد.

    بعضی از جامعه شناسان شهر را محل تمرکز جمعیت، ابزار تولید، سرمایه، نیازها و احتیاجات و غیره می‌دانند که تقسیم کار اجتماعی، در آنجا صورت گرفته‌است.

    مورخان، شهر را با توجه به قدمت آن، تعریف می‌کنند و از نظر اقتصاددانان، شهر به جایی اطلاق می‌شود که معیشت غالب ساکنان آن، بر پایه کشاورزی و دامپروری نباشد. اندیشمندان طراحی شهری شهر را مجموعه پیچیدهٔ سازمان یافته‌ای می‌دانند که متشکل از سه مؤلفه اصلی کالبد، تصورات، و فعالیت می‌باشد، که پیوسته در حال تغییر و تحول است. شهرشناسان شهر را محلی می‌دانند که بشر دست از زمین کشیده و فکر کردن را آغاز می‌کند.

    اما جمعیت شناسان تعداد جمعیت یک نقطه را، ملاک شهری بودن آن نقطه می دانند. بر این اساس ملاک تشخیص شهر در کشور فرانسه 2000 نفر ساکن است که مشابه ملاک جمعیتی در المان ، جمهوری چک و ترکیه است . در ایالات متحده و مکزیک ٢٥٠٠نفر ، در هلند و یونان ٥٠٠٠ نفر و در ایرلند١٥٠٠ نفر مشخص کننده شهری و یا روستایی بودن یک نقطه است،

    در ایران این میزان ٣٥٠٠ نفر تعریف شده است.

    کوک تپه با جمعیتی بالغ بر ٨٠٠٠ نفر این پتانسیل تبدیل شدن به شهر را به میزان دو برابر معیار فوق دارد.

    اما آنچه مشهود است صرف عدد جمعیتی در تبدیل یک روستا به شهر بدون در نظر گرفتن زیرساخت های لازم نمی تواند ملاک خوبی برای این فرایند مهم به حساب بیآید و عوامل و زیرساخت های دیگری وجود دارند که باید تامین گردند و به آنها نیز بها داده شود.

    یک شهر را صرفاً نمی توان با تعریف جمعیت شناسی شهر خواند،شهر باید استعداد ماناندن شهروندانش را در خود با امکانات و تجهیزات شهری داشته باشد،علاوه بر خدمات رسانی در شمایل قوی، ایجاد ادارات خدمات رسان از ضروریات شهر است،شعبه هایی از ادارات برق،آب و فاضلاب،گاز،مخابرات،آموزش و پرورش، ورزش و جوانان، کمیته امداد، دامپزشکی، جهاد کشاورزی، صنعت معدن و تجارت،ثبت احوال،ثبت اسناد و املاک،دادگستری، نیروی انتظامی و ....در کنار بیمارستان مجهز با پزشکان متخصص و فضاهای سبز و پارک و امکان تفریحی، سیستم حمل و نقل شهری و بانک ها، همه از ضروریات رسمیت بخشیدن به نام شهر محسوب می گردند.

    بصرف اجرای طرح هادی و ایجاد یک یا دو خیابان آسفالت و بدون محوطه و زیبا سازی نام شهر را آوردن مخاطب را اقناع نمی کند.

    امنیت از مؤلفه های تفکیک ناپذیر شهر شمرده می شود،امنیتی که در یک بعد آن با استقرار کلانتری و نیروی انتظامی و دادگستری و بازداشتگاه رقم می خورد و بعد دیگر آن در خدمات آتش نشانی و سیستم تجمیع زباله و ایجاد سلامت روانی و بهداشت افراد و ایمن سازی محیط شهری با پل های عابر پیاده زیرگذرهای استاندارد و در نهایت ، فضاهای استاندارد شهری میسر است.

    اکنون روستای گوک تپه با یدک کشیدن نام شهر و با بضاعت اندک دو پل زیر گذر غیر استاندارد و سه مدرسه متوسط و یک مرکز خدمات جهاد کشاورزی ، دو خانه بهداشت و یک شعبه اداره تعاون روستایی و دهیاری در کنار دو ساختمان غیر فعال دانشگاه پیام نور و مجتمع خوداشتغالی، حرفی برای گفتن ندارد.

    تحمیل نام شهر به یک روستا به گونه ای که ساکنین آن مجبور به پرداخت عوارض شهری باشند ، در صورتی که از امکانات استاندارد تعریف شده برای یک شهر بهره مند نگردند، نه تنها لطف و مرحمتی برای این افراد محسوب نمی شود بلکه سبب شبهه تظلم به آنها در عدم رعایت اصل عدالت می گردد.

    روستای قبلی و شهر فعلی گوک تپه، اگرچه با توجه به تقسیمات جغرافیایی، جمعیت و شرایط آن، ظرفیت و توانایی شهر شدن را دارد، اما با این اوصاف، با توجه به معیارهای اقتصادی ، جامعه شناسی ، معماری و شهرسازی، با خیل نواقصات زیرساختی مواجه است که اگرچه به دلیل طی مراحل فرایند تبدیلی به شهر در وزارت کشور مشروعیت و رسمیت سندی خواهد داشت اما مقبولیت و ذهنیت مردمی نخواهد گرفت.

    با این تعریفات و ذکر ناکامی نوعروس نونهال رویاهای خلیفان و پایان تراژدیک قصه حجله کودکی هایش و وقوف به همه کاستی های موجود در دهستان مکریان شرقی، تنها یک پایان خوش را برای این داستان می توان متصور بود.

    راه چاره ممکن این است که باید با تمام امکانات ناکافی فعلی شهرستان مهاباد و همت مضاعف همه مسئولین ارشد شهرستان و مدیران با جذب اعتبارات ملی و استانی و جذب سرمایه گزار، در تمام حوزه های مربوطه، بصورت ضرب الاجل و اورژانسی برای تجهیز و آماده سازی جهیزیه این نوعروس به یاری اش شتافت و کاری کرد....کاری کارستان،تا قصه شعر قدیمی* و طنزی که از قدیم در باب گوک تپه [دو ترقه و حمه رون دز و رسم دلیرمردان ] با آن سرانجام بی سرانجامش تکرار نشود.

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی