به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر جلسه سی و هفتم از سلسله دروس خارج فقه «نظام عمران و شهرسازی اسلامی» آیت الله اراکی است که در ادامه می خوانید؛
مقدمه
نظام عمران شهری از یک جوهر، و یک قالب و صورتی برخوردار است و این مسئله به نظام عمران شهری در شهرهای اسلامی هم اختصاص ندارد و همه جا همین قاعده جاری است. جان و روح نظام عمران شهری را آن ساختار فکری و ارزشیای تشکیل داده است که نظام عمران شهری را جهت میدهد. آنچه در این سلسله دروس به آن خواهیم پرداخت همان ساختار به اصطلاح ایدئولوژیک نظام عمران شهری است که به وسیلۀ فقه اسلام تبیین شده و میشود و کار فقها است.
تاثیر رنگها در عمران شهری
بحث این جلسه مطلب شانزدهم از مطالب مربوط به اصول فقه عمران شهری است. در این مطلب درباره رنگها بحث میکنیم. روایات و آیات متعددی وجود دارند که اجمالاً از آنها استفاده میشود که برخی از رنگها مطلوبیت دارند و برخی از رنگها از نظر مذاق شرعی چنین نیستند. اجمالاً استفاده میکنیم در نگاه کسی که در یک شهر زندگی میکند، چه رنگهایی بهترین است که به آن رنگها اهتمام شود و از چه رنگهایی بهتر است اجتناب شود. رنگهای دارای جنبه مثبت هم دو سه رده هستند؛ اول رنگهایی که در درجه اول نگاه مثبت شرع است را بیان میکنیم بعد به رنگهای درجه دو منتقل میشویم و بعد هم رنگهای منفی مطرح میکنیم.
رنگ سبز در متون دینی
اولین رنگ مثبت که در منابع، روایات و آیات کریمة قرآن مثبت بودن آن محرز است، رنگ سبز است. نسبت به این رنگ هم از آیات و هم از روایات استفاده میکنیم که مطلوبیت شرعی وجود دارد و این رنگ در مذاق شرع، رنگ مطلوبی است. اولاً در قرآن کریم در مورد پوشش بهشتیان در سوره کهف، آیه ۳۱ تأکید شده است: «وَ یلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَق» لباس بهشتیان، پوشش سبزی از سُندُس و استبرق است. در سوره انسان هم آیه ۲۱ آمده است: «عالِیهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَق» باز هم به ثیاب خُضر اشاره شده است که نظیر همان آیه قبلی است. در آیه دیگری در سوره الرّحمن، آیه ۷۶ میفرماید: «مُتَّکئینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضْر ٍوَ عَبْقَرِی حِسان» حالا در آن دو آیه دیگر به لباسها و پوششهای سبز اشاره شده بود و در اینجا به تکیهگاههای سبز اشاره میشود.
ما قاعدهای داریم که وقتی یک موردی تکرار شد، این تکرار ظهور در الغاء خصوصیت ایجاد میکند؛ همینطوری نیست که بتوان الغاء خصوصیت کرد، بلکه نیاز به قرینه دارد. برای اینکه بدانیم یک موردی خصوصیت شرعی ندارد، نیازمند قرینه هستیم. یکی از قرائن عدم خصوصیت این است که یک حکمی در یک مورد خاص بیاید باز در جای دیگری در مورد خاص دیگری بیاید، باز در مورد دیگر به صورت خاص بیاید و همچنین ادامه داشته باشد. پس معلوم میشود در چنین جایی خصوصیتی مراد نیست؛ چون اگر خصوصیت مراد بود در یک مورد خصوصیت دارد، دو مورد خصوصیت دارد. اگر تکرار شد خودش قرینه عدم خصوصیت است. مِن جمله همین مسئله «ثیاب سندس» است. چون اگر فقط «ثیاب سندس خضر» بود، گفتیم این مطلوبیت، فقط در پوشش است، یعنی پوشش خصوصیت دارد در مطلوبیت رنگ سبز.
اما بُعد تکیةگاهها و جایگاههای سبز داریم، حالا بعد در روایات هم مواردی دیگری داریم که از مجموع اینها مطلوبیت خود رنگ سبز را استفاده میکنیم. معلوم میشود خصوصیت اختصاص به پوشش و تکیهگاه ندارد بلکه مطلوبیت مطلق و عام رنگ سبز را استفاده میکنیم. حال منظور ما این نیست که همهچیز را سبز کنیم، اما اجمالاً مطلوبیت رنگ سبز استفاده میشود. البته اینجا ذوق بشری هم باید به کار گرفته شود؛ رنگ سبز را نمیشود همهجا و به هر صورتی استفاده کرد و نمیتوان به دلیل اینکه لباس بهشتیها از بالا تا پایین لباسشان سبز است، همه چیز را سبز کرد.
در خصوص سبز بودن زمین هم در آیات قرآن کریم خیلی توجه شده است: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطیفٌ خَبیر». آیه میفرماید در نتیجه اینکه آب را از آسمان فرومیریزیم، زمین سبز میشود، خب پس باز همرنگ سبز مطرح شده است.
مرحوم شیخ طبرسی در دعای مکارم الأخلاق مطرح میکنند: ابانِ بن تغلب میگوید در آخرین روز ماه رمضان بعد از عصر یعنی حدوداً نزدیکیهای مغرب بر امام صادق علیه السلام وارد شدم. ایشان فرمودند: «ای ابان! جبرئیل در چنین وقتی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد، وقتی به آسمان برگشت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه علیها السلام را صدا زدند و همواره چنین بود که وقتی پیامبر، ایشان را صدا میزدند به محض شنیدن صدای پیامبر، اجابت میکردند. فاطمه علیها السلام پاسخ گفتند درحالیکه ابایی پوشیده بودند که با نیمی از آن ابا نیمتن پایینشان و با نیم دیگر سر و نیمتنه بالای بدن را پوشانده بودند. پیامبر فرمودند: برو همسرت علی علیه السلام را نیز فرا بخوان. -از این روایت استفاده میشود که در آن هنگام هنوز ایشان بچهدار نبودهاند چون اگر بچهدار بودند، پیامبر میفرمود آنها را هم بیاورید- رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام را سمت راست نشاند، دست ایشان را گرفت و در دامنش گذاشت، فاطمه علیها السلام را هم سمت چپ نشاند و دشت ایشان را هم در دامن گذاشت،
به آنها گفت: «آیا به شما خبر بدهم الان که جبرئیل فرود آمد به من چه گفت؟» گفتند: «بله» ایشان فرمود: «او خبر داد که خداوند در روز قیامت دو لباس به من میپوشاند، یک لباس سبز و یک لباس صورتی (گُلی) و همچنین ای علی، خداوند بر تو هم دو لباس میپوشاند، یکی سبز و دیگری صورتی و همچنین ای فاطمه، در رابطه تو نیز خداوند هچنین کند». ابان میگوید به حضرت صادق علیه السلام گفتم که مردم از رنگ صورتی خوششان نمیآید این چگونه است؟ -معلوم میشود که از همان زمان، مردم خوب نمیدانستند که کسی با رنگ صورتی بیرون بیاید- امام صادق علیه السلام فرمود: «ای ابان! زمانی که خداوند حضرت مسیح علیه السلام را به آسمان برد، او را به باغی برد که در آن هفتاد غرفه است و خداوند او را دو لباس پوشاند، یکی سبز و دیگری صورتی. ابان گوید: عرضه داشتم نظیر این مطلب را از قرآن ذکر کنید، فرمود: ای ابان «چون آسمان بشکافد چون فرش قرمز سرخگون (صورتی) باشد»».
خداوند اصرار دارد به اینکه این دو رنگ، رنگ پوشش بهشتیان و مقامات عالیه بهشتی باشد. حال رنگ صورتی را بعد بحث میکنیم، غرض از استناد ما به این روایت، رنگ سبز بود.
مرحوم شیخ صدوق در امالی و در ثواب الأعمال، درباره ثواب روزهداری ماه رجب که بحث میکند، حدیث مفصلی میآورد که حدیث بسیار جالبی است؛ از ابی سعید خُدری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت میکند، در ضمن روایت آمده است: «ِوَ مَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ اثْنَی عَشَرَ یوْماً کسِی یوْمَ الْقِیامَةِ حُلَّتَینِ خَضْرَاوَینِ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ وَ یحَبَّرُ بِهِمَا».
در این روایت ثواب همه روزهداری ماه رجب بیان شده است که اگر کسی یک روز، روزه بگیرد چه ثوابی دارد، دو روز روزه بگیرد چه ثوابی دارد تا میرسد به کسی که دوازده روز از ماه رجب را روزه بگیرد. کسی که چنین کند خداوند متعال دو پوشش سبز رنگ به او میپوشاند که با این دو پوشش به حالت خوشی سر میبرد.
«وَ مَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ ثَلَاثَةَ عَشَرَ یوْماً وُضِعَتْ لَهُ یوْمَ الْقِیامَةِ مَائِدَةٌ مِنْ یاقُوتٍ أَخْضَرَ فِی ظِلِّ الْعَرْشِ ... فَیأْکلُ مِنْهَا وَ النَّاسُ فِی شِدَّةٍ شَدِیدَة» یعنی اگر کسی سیزده روز از این ماه را روزه بگیرد، خداوند متعال سفرهای از یاقوت سبز برای او پهن میکند.
استفاده از رنگ سبز در موارد متعدد و اِشعار به این مطلوبیت رنگ سبز در مذاق شرع از این روایت استفاده میشود. این روایت را مرحوم صاحب وسائل در وسائل الشیعه، ابواب صوم المندوب، باب ۲۶، حدیث ۹ نقل میکند و آن روایت قبلی را هم مرحوم شیخ طبرسی در کتاب مکارم الأخلاق، صفحه ۱۰۵ نقل کرده است و در وسایل الشیعه، ابواب احکام الملابس، باب ۱۷، حدیث ۱۶ هم آمده است.
روایت دیگر را نیز شیخ کلینی به سندش از امام باقر علیه السلام روایت میکند: «عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عُمَرَ بْنِ جَبَلَةَ الْأَحْمَسِیِّ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی أَرْضِ زَبَرْجَدَةٍ خَضْرَاءَ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ عَنْ یَمِینِهِ وَ کِلْتَا یَدَیْهِ یَمِینٌ وُجُوهُهُمْ أَشَدُّ بَیَاضاً وَ أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ الطَّالِعَةِ یَغْبِطُهُمْ بِمَنْزِلَتِهِمْ کُلُّ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ کُلُّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ یَقُولُ النَّاسُ مَنْ هَؤُلَاءِ فَیُقَالُ هَؤُلَاءِ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ.» یعنی کسانی که برای خدا به یکدیگر محبت میکنند و دوستی برای خدا دارند، خداوند آنها را بر روی زمینی که از زمرد سبز، فرش شده است قرار میدهد.
اینکه در روایت آمده است «عن یمینه» به این معنا نیست که خداوند، چپ و راست دارد بلکه مراد این است که در جایگاه میمنت الهی، جایگاه محبوب خداوند متعال و جایگاه دارای حرمت ویژه قرار دارند.
چهرههای آنها سفیدتر و درخشانتر از خورشید فروزان است. پرسیده میشود که اینها چهکسانی هستند که حتی پیامبران به حالشان غبطه میخورند؟ جواب داده میشود، اینها کسانی هستند که برای خدا با یکدیگر محبت کردهاند. این روایت در ابواب الامر و الننداهی از وسائل الشیعة، باب ۱۵، حدیث ۵ آمده است.
همچنین در روایت دیگری شیخ کلینی رحمةالله علیه به سند صحیح از حنّان -یا حَنان، هر دو درست است، باید دید که متعارف در زبان عرب کدام است، شاید هم هر دو باشد، الآن اسم خانمها را حَنان میگذارند اما حنّان اسم خداوند متعال هم است- روایت میکند: حنان میگوید با امام صادق علیه السلام بر یک سفره نشسته بودیم، حضرت دستبردند که از سبزی استفاده کنند، من مشکلی یا بیماری داشتم و از خوردن سبزی امتناع میکردم. حضرت یک نگاهی به من کردند و فرمودند: «ای حنان، آیا نمیدانی که برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سینی غذا نمیآوردند مگر اینکه داخل آن سبزیها باشد». پرسیدم چرا؟ فرمودند: «دلیلش این است که دلهای مؤمنین سبز است و لذا گرایش به رنگ سبز دارند». این روایت دلالت بر مطلوبیت رنگ سبز بهطور عموم دارد. این روایت را نیز مرحوم صاحب وسائل در کتاب وسائل، ابواب آداب المائدة، باب ۱۰۳، حدیث ۳ نقل میکند.
از این روایات همانطور که ما گفتیم استفاده میشود که رنگ سبز در مذاق شرع مطلوب است؛ بنابراین استفاده از رنگ سبز در معماری شهری مطلوبیت دارد اما ما نمیگوییم که در همهجا چنین کنند و هر جا ساختمان است سبز کنند، منتها باید دانست که رنگ از رنگهای مطلوب است. البته به جا و به اندازه و به طریقهای که با ذوق سازگار باشد.
جایگاه رنگ سفید در منابع دینی
رنگ دوم از رنگهای مطلوب رنگ سفید است. رنگ سفید هم در روایات ما و در آیات کریمه قرآن مورد توجه ویژه قرار گرفته است که از مجموع آنها با استفاده از الغاء خصوصیتی که گفتیم مطلوبیت رنگ سفید هم استفاده میشود.
اولاً در آیات کریمه مطلوبیت رنگ سفید مخصوصاً برای بهشتیان تکرار شده است: «فی جَنَّاتِ النَّعیمِ، عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلینَ، یطافُ عَلَیهِمْ بِکأْسٍ مِنْ مَعینٍ، بَیضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبینَ». جامهای سفید رنگ! بر سفیدی آن شرابی که بهشتیان میخورند تکیه شده است. یعنی اشارهای به این خصلت در شراب اهل بهشت شده است. بعد میفرمایند: «لا فیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها ینْزَفُونَ، وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عینٌ، کأَنَّهُنَّ بَیضٌ مَکنُونٌ» مثل تخممرغ سفید پنهان شده که رنگش عوض نشده باشد. این «بیض مکنون» اشاره به رنگ سفیدِ چشم همسران بهشتی دارد. بیض به معنای همان تخم و تخممرغ است، منتها اینجا تشبیه به بیض، به خاطر رنگش بوده است نه اینکه چشم آنها بیضی باشد. گفتهایم در مقام تشبیه وقتی میگویند فلان کس مثل ماه میماند یعنی به زیبایی آن است نه اینکه صورتش گرد است چون ماه گرد است. اساساً وجه تشبیه بر اساس ذوق عرفی مشخص میشود پس مراد از تشبیهِ چشم به بیض، شکل و شکنندگی تخممرغ نیست، بلکه مراد سفیدی آن است. این آیات در سوره صافات، آیات ۴۳ تا ۴۹ آمده است.
یا در سوره آلعمران درباره بهشتیان میفرمایند: «وَ أَمَّا الَّذینَ ابْیضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفی رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فیها خالِدُون» باز هم بهشتیان را سفیدروی معرّفی میکند. در روایات هم به همین مضمون وارد شده است؛ اولاً روایاتی درباره زمین خانه کعبه داریم که از آن تعبیر شده بود به سرزمین سفید.
در روایت داریم که هم مرحوم شیخ کلینی و هم مرحوم شیخ صدوق از امام صادق علیه السلام روایت میکنند: سرزمین کعبه یعنی زمینی که کعبه بر روی آن بنا شد، تپّه سفید رنگ و درخشانی بود تا روزی که یکی از دو پسر آدم دیگری را کشت و زمین سیاه شد. هنگامیکه آدم علیه السلام به زمین فرود آمد، خداوند همان ابتدا زمین کعبه را به او نشان داد. آدم پرسید که خدایا! این چه زمینی است که اینچنین سفید و درخشان است؟ خداوند پاسخ گفت: «این سرزمین من است».
این توصیف سرزمین کعبه به «بیضاء» در راستای مدح و تعریف و تجلیل از سرزمین کعبه است. مشعر است و بلکه دلالت بر مطلوبیت اجمالی رنگ سفید دارد. این روایت در وسائل الشیعة، ابواب الطواف، باب ۴، حدیث ۷ و در کافی، جلد ۴، صفحه ۱۸۹ آمده است.
همچنین مرحوم شیخ کلینی به سند صحیح از محمد بن عمران حَجری روایت میکند: «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الْعِجْلِیِّ قَال قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَی شَیءٍ کانَ مَوْضِعُ الْبَیتِ حَیثُ کانَ الْمَاءُ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ، قَالَ کانَ مَهَاةً بَیضَاءَ یعْنِی دُرَّةً». به مناسبتی در اصول بحث کردیم که مراد از عرش، مرکزیت حاکمیت خداوند متعال است و این کنایه است. این مرکز حاکمیّت بر روی آب بوده است. در زمانی که خدا میفرماید: «و کان عرشُهُ علی الماء» یعنی زمانی که مرکزیت حاکمیت خداوند بر روی آب بود، کعبه کجا بود؟ فرمود: «سنگ درخشنده سفیدی بود، یعنی در شکل یک دُرّ. «مَهاة» سنگ سفید رنگ است و جمعش «مَها» است که گاهی در اشعار غزلی عرب از دختران سفیدروی به آن تعبیر میشود. این روایت در کافی، جلد ۴، صفحه ۱۸۸ آمده است.
همچنین در صحیحه دیگری از أبی خدیجة نقل شده است: در روایت داریم که این حجر الأسود سفید بود و بعدها سیاه شد. وقتی خداوند حجر را نازل کرد، زمین کعبه مانند یک گوهر سفید رنگ بود. این روایت هم در کافی، جلد ۴، صفحه ۱۸۸ و هم در وسائل الشیعة، ابواب مقدمات الطواف، باب ۱۱، حدیث ۱ آمده است.
خب این در رابطه با کعبه و زمین کعبه که توصیف به سفید شده است. مورد دوم گنبد سفید و محلههای بهشتی که این مطلب هم جالب است. در روایت وارد شده است که در محلههای بهشتی، در هر محلهای یک گنبد سفید وجود دارد که این هم در مباحث عمران شهری به کار میآید.
شیخ صدوق رحمةالله علیه در ضمن حدیث مفصلی در ثواب روزهداری ماه رمضان به سندش از ابن عباس روایت است: «قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لَوْ عَلِمْتُمْ مَا لَکمْ فِی رَمَضَانَ لَزِدْتُمْ لِلَّهِ تَبَارَک وَ تَعَالَی ذکره شُکراً ... فَإِذَا کانَ یوْمُ تِسْعَةٍ وَ عِشْرِینَ أَعْطَاکمُ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ مَحَلَّةٍ فِی جَوْفِ کلِّ مَحَلَّةٍ قُبَّةٌ بَیضَاءُ...». اگر میدانستید که خدا، چه ارج و منزلت و ثواب و پاداشی برای ماه رمضان مقرر کرده است، بیشتر شکر خدا را میکردید. حضرت ثواب روزها را یکبهیک میشمارند تا آنجا که بهروز بیست و نهم میرسد، میفرماید: «خدا محلههای بهشتی را به شما میدهد، هزار هزار محله بهشتی که در درون هر محله یک گنبد سفید وجود دارد». این یک چیزی را میرساند؛ در گنبد یک معنای ارزشی نهفته است. این روایت در کتاب وسائل الشیعة، ابواب شهر الرمضان، باب ۱، حدیث ۹ آمده است.
مورد سوم که در آن رنگ سفید مورد توجه قرار گرفته است این مطلب است که رویشگاه کلمه توحید مُشک سفید است. در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «وَ عَنْهُ عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ رَفَعَهُ قَالَ حَدَّثَنِی إِسْحَاقُ بْنُ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ الْوَلِیدِ الْوَصَّافِیُّ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ غُرِسَتْ لَهُ شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ مَنْبِتُهَا فِی مِسْکٍ أَبْیَضَ أَحْلَی مِنَ الْعَسَلِ وَ أَشَدَّ بَیَاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَطْیَبَ رِیحاً مِنَ الْمِسْکِ فِیهَا أَمْثَالُ ثُدِیِّ الْأَبْکَارِ تَفْلِقُ عَلَی سَبْعِینَ حُلَّةً وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم خَیْرُ الْعِبَادَةِ الِاسْتِغْفَارُ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ- فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِک» کسی که لاالهإلا الله بگوید با هر گفتنی خداوند متعال درختی برای او میرویاند یا غرس میکند، درختی از یاقوت قرمز، رویشگاه این درخت، مُشک سفید است که از عسل شیرینتر و از برف، سفیدتر است. این روایت نیز در وسائل الشیعة، ابواب الذکر، باب ۴۴، حدیث ۲ آمده است.
مورد چهارم در مطلوبیت رنگ سفید آن است که بلندپایگان بهشتی، سفیدرویند که این مطلب در آیات کریمه هم آمده است: «وَ أَمَّا الَّذینَ ابْیضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفی رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فیها خالِدُون». در روایت هم آمده است که مرحوم شیخ کلینی به سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت میکند که در ضمن حدیثی فرمود: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم کانَ یقُول إِنَّ لِلَّهِ خَلْقاً عَنْ یمِینِ الْعَرْشِ بَینَ یدَی اللَّهِ وَ عَنْ یمِینِ اللَّهِ وُجُوهُهُمْ أَبْیضُ مِنَ الثَّلْجِ وَ أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ الضَّاحِیةِ یسْأَلُ السَّائِلُ مَا هَؤُلَاءِ فَیقَالُ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ تَحَابُّوا فِی جَلَالِ اللَّهِ». برای خداوند متعال بندگان مقربی وجود دارد که اینها در بالاترین جایگاههای بهشتی قرار میگیرند؛ چهرههایشان از برف سفیدتر و درخشندهتر از آفتاب در روز آفتابی است. سائل میپرسد که اینان چهکسانی هستند؟ جواب میرسد اینها کسانیاند که در راه عظمت خداوند متعال با یکدیگر محبت کردند». این روایت نیز در وسائل الشیعة، ابواب أحکام العِشرَة، باب ۱۲۲، حدیث ۳ آمده است.
باز هم شیخ کلینی رحمةالله علیه به سند از امام باقر علیه السلام روایت میکند: «عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَبَلَةَ الْأَحْمَسِیِّ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی أَرْضٍ زَبَرْجَدٍ خَضْرَاءَ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ عَنْ یَمِینِهِ وَ کِلْتَا یَدَیْهِ یَمِینٌ وُجُوهُهُمْ أَشَدُّ بَیَاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ الطَّالِعَةِ یَغْبِطُهُمْ بِمَنْزِلَتِهِمْ کُلُّ مَلَکٍ مُقَرَّبٌ وَ کُلُّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ یَقُولُ النَّاسُ مَنْ هَؤُلَاءِ فَیُقَالُ هَؤُلَاءِ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّه» مراد بخش «أضوَأُ مِنَ الشَّمس الطالِعَة» است.
از آن مواردی که رنگ سفید در آن مورد توجه قرار گرفته است، لباس سفید است؛ لباس سفید محبوبیت و مطلوبیت شرعی دارد. شیخ کلینی رحمةالله علیه به سند صحیح از امام باقر علیه السلام روایت میکند: «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم الْبَسُوا الْبَیَاضَ فَإِنَّهُ أَطْیَبُ وَ أَطْهَرُ وَ کَفِّنُوا فِیهِ مَوْتَاکُمْ.» رنگ سفید بپوشید که هم زیباتر است و هم پاکتر. این روایت هم در وسائل الشیعة، ابواب التکفین، باب ۱۹، حدیث ۱ آمده است.
کلینی به سندی دیگر از امام باقر علیه السلام روایت میکند: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم لَیْسَ مِنْ لِبَاسِکُمْ شَیْءٌ أَحْسَنَ مِنَ الْبَیَاضِ فَأَلْبِسُوهُ مَوْتَاکُمْ.». در پوششهایی که میپوشید چیزی بهتر از رنگ سفید نیست، پس رنگ سفید بپوشید. این روایت هم در وسائل الشیعة، ابواب التکفین، باب ۱۹، حدیث ۲ آمده است.
فرزند شیخ طوسی رحمةالله علیه در کتاب أمالی به سندش از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت میکند: «أَخْبَرَنَا ابْنُ مَخْلَدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا ابْنُ السِّمَاکِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِیٍّ الْخَزَّازُ الْمُقْرِئُ، قَالَ: حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ عِمْرَانَ أَبُو زَکَرِیَّا، قَالَ: حَدَّثَنَا سُلَیْمَانُ بْنُ أَرْقَمَ، عَنِ الْحَسَنِ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ و سلم، قَالَ: قَالَ: خَیْرُ ثِیَابِکُمُ الْبَیَاضُ، فَلْیَلْبَسْهُ أَخْیَارُکُمْ، وَ کَفِّنُوا فِیهِ مَوْتَاکُمْ». این روایت هم در همان وسائل الشیعة، ابواب احکام الملابس، باب ۱۴، حدیث ۵ آمده است.
عبدالله ابن جعفر در قرب الاسناد از امام صادق علیه السلام روایت میکند: «أَبُو الْبَخْتَرِیِّ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِیهِ: أَنَ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلَامُ کَانَ لَا یَلْبَسُ إِلَّا الْبَیَاضَ أَکْثَرَ مَا یَلْبَسُ، وَ یَقُولُ: «فِیهِ تَکْفِینُ الْمَوْتَی»» بیشترین لباسی که حضرت علی علیه السلام استفاده میکردند رنگ سفید بوده است. این حدیث هم در وسائل الشیعة، ابواب احکام الملابس، باب ۱۴، حدیث آمده است.