تویو ایتو: معماری شروع به ارتباط مستقیم با جامعه یا افراد عادی کرده است، معنیاش هم این است که نقش معمار در حال گسترش است.
هنرآنلاین: تویو ایتو در سال ۱۹۴۱ در شهر سئول کره جنوبی به دنیا آمد. سئول در آن زمان بخشی از کره اما زیر سلطه سیاسی و نظامی ژاپن بود. او در سن 2 سالگی همراه با خانواده اش به ژاپن مهاجرت کرد. در سال ۱۹۶۵ تحصیلات معماری خود را در دپارتمان معماری دانشگاه توکیو به پایان رساند. در سال ۱۹۷۱، بعد از چهار سال کار در دفتر معماری kiyonori kikutake که از مشهورترین شرکت های معماری ژاپن بود، دفتر معماری خود را با عنوان (urbot) urban robot تأسیس کرد که بعدها در سال ۱۹۷۹ به تویو ایتو و همکاران (toyo ito & associates) تغییر نام داد.
او که در معماری خود به جنبه مفاهیم نظری توجه بسیار دارد، یکی از خلاقترین و تأثیرگذارترین معماران حال حاضر جهان، و از جمله معمارانی است که در آثار خویش، همواره در جستوجوی شیوههای نوین و تکنولوژیهای جدید برای پیوند میان تکنولوژی، طبیعت و معماری است. آثار او متأثر از فرهنگ غنی ژاپنی با نماد های ساده و مدرن در قالب عناصر سنتی و معاصر است. این معمار در اجرای پروژه های خود همواره از عناصر طبیعت بهره می گیردو بهبود کیفیت ساختمان به ویژه از نظر بصری برای او اهمیت فراوان دارد.
این معمار بین المللی تاکنون در مسابقات جهانی متعددی برگزیده شده از جمله مهم ترین این جوایز نوبل معماری "پریتزکر" است. او همچنین در طی دوران فعالیت حرفهای خود جایزه بنیاد معماری ژاپن برای پروژه silver hut در سال ۱۹۸۶، جایزه هنری mainrich برای طراحی موزه yatsushiro در سال ۱۹۹۲، جایزه طلایی بهترین طرح ژاپنی در سال ۲۰۰۱ و مدال طلای سلطنتی انگلستان در سال ۲۰۰۶ را به خود اختصاص داده است. تویو ایتو استاد مدعو دانشگاه کلمبیای نیویورک، استاد افتخاری دانشگاه شمال لندن و عضو افتخاری AIA بوده است.
دیزاین بوم در استودیوی ایتو در شیبویا توکیو با او ملاقات کرده تا درباره پروژههای در حال انجامش و همچنین افکار او درباره معماری بشردوستانه که از ویژگیهای فعالیت او است گفت و گو کند.
با مرور زندگی حرفه ای خود تا کنون، چگونه میتوانید مسیرتکامل کار خود را توصیف کنید؟
چهل و پنج سال از زمانی که من استودیوی خود را به راه انداختم میگذرد. برای 20 سال اول من تنها در پروژههای کوچک مانند پروژههای معماری مسکونی یا تجاری فعالیت میکردم. با این حال، زمانی که 47 ساله شدم، پیشنهادی از آرات ایزاکی، برای طراحی موزه شهرداری یاتوشویی دریافت کردم. این اولین پروژه معماری من بود و پس از آن شروع به کار و مطالعه جدی در زمینه معماری عمومی ژاپنی کردم. در سال 1995 برنده مسابقه mediatehe شدم که در حقیقت به نوعی شروع فعالیت بین المللی ام بود که پیشنهادهایی از اروپا، آسیا و جنوب آمریکا به من رجوع شد. بنابراین من فکر میکنم این دو پروژه خاص بودند که حرفه من را به عنوان معمار توسعه دادند و میشود به عنوان نقطه عطفی در کارنامه حرفه ای من به حسابشان آورد.
این روزها کدام یک از پروژه هایی که در دست دارید شما را هیجان زده کرده است؟
تئاتر ملی تیشونگ که برای 11 سال مشغول عملیات ساخت و سازش بودیم به تازگی به بهره برداری رسیده است. این پروژه ای بزرگ برای من بود هرچند و روند ساخت آن به حدی طولانی شد که گاه به نظر غیرقابل تحقق رسید. با این حساب از اینکه این پروژه به سرانجام رسیده احساس رضایت و آسایش میکنم. به جز این در حال حاضر روی تعدادی پروژههای مسکونی و اداری در تایوان مشغول به کار هستم، همچنین یک پروژه آپارتمان مسکونی در یک استادیوم ورزشی در Aomori-ken، ضمناً به تازگی شروع به طراحی سالن کنسرت با قدمت 2 هزار ساله کردهام که متریال اصلی آن چوبهای سنتی منطقه این منطقه یعنی میتو، ایبراکی- کین است . همه اینها مرا هیجان زده میکند.
توکیو برای بازیهای المپیک 2020 آماده میشود و شما هم در جریان این آمادهسازی ها فعالیتهایی دارید. حاصل کار را چگونه میبینید؟
علیرغم محدودیتها و دوره کوتاه این ساخت و سازها ، به دلیل اینکه تکنولوژی معماری ژاپن در جهان بهترین است، این آمادگی امکان پذیر به نظر میرسد. با این حال، مشکلات سیاسی و بحث هزینهها که همیشه در رسانهها از آنها صحبت میشود، میتواند نگرانیهایی را هم همراه داشته باشد. در نهایت می دانیم که این امکانات برای المپیک آماده خواهد بود، اما همانطور که اطلاع دارید به واسطه برگزاری مسابقات معماری برای طراحی این امکانات و بعضی اتفاقات که در همکاری با شرکتهای خارجی پیش آمد مشکلاتی را در این راه به وجود آورد. در مجموع شرایط برای این پروژه نه برای معماران بین المللی و نه معماران ژاپنی چندان مناسب نبود و شخصاً از این بابت متاسفم.
در سال جاری الخاندرو آراوانا جایزه فست تیکر را به دست آورد و سال قبل هم دوسالانه ونیز را سرپرستی کرد. از آنجا که شما هم در برنامه جهانیمسکن برای همه همکاری میکنید، آیا به همین دلیل است که این روزها از طریق تمرکزتان بر معماری بشردوستانه در کانون توجهها قرار گرفتهاید؟
کارالخاندرو آراوانا در این زمینه بسیار با ارزش و ستودنی است. سال گذشته در نهایت تأسف به دوسالانه معماری ونیز نرسیدم، بنابراین نمیتوانم درباره آن صحبت کنم. با این حال، تغییر و تحولات در معماری قرن بیستم تا معماری قرن بیست و یکم بسیار آشکار و واضح است. به این معنی که ما وارد عصر جدیدی شدهایم که در آن خلاقیت هنرمند تنها و تنها معیار نیست، در عوض تمرکز بیشتری بر عوامل خارجی وجود دارد. به عبارت دیگر، معماری شروع به ارتباط مستقیم با جامعه یا افراد عادی کرده است، معنیاش هم این است که نقش معمار در حال گسترش است.
نمایشگاه اوایل امسال در موزه موما در نیویورک در حقیقت جشنواره معماری ژاپنی است. آیا شما احساس میکنید که ارزشهای جهانی معماری ژاپنی در سالهای اخیر بیشتر شناخته شده است؟ اگر چنین است، دلیلش را چه می دانید؟
من فکر نمیکنم که معماران ژاپنی لزوماً طراحان برجسته تری هستند بلکه برعکس تصورم این است که معماران جوان در اروپا و آمریکا سخت کوش تر و جدی تر از ما هم هستند. مسئله این است که آسیا به بزرگترین بازار جهان تبدیل شده است. در عین حال میتوان گفت که معماران ژاپنی مزیت محیط زیست خود را دارند. در ژاپن معمولاً آ مسیری برای معماران ایجاد شده که از طریق طراحی با معیارها و ویژگیهای ژاپنی شروع میشود و در ادامه به شناخته شدن آنها در عرصه جهانی منجر میشود تا جایی که بیشتر و بیشتر تحسین میشوند و میتوانند در مسابقات مهم جهانی شرکت کنند. مسئله دیگر این است که معماری معاصر ژاپن به شدت تحت تأثیر معماری مدرنیستی و مشخصاً لوکوربوزیه، کنزو تانگ و یا آرات ایزاکی است که حقیقتاً اتصالی غیرقابل گسستنی با نسل ما را شکل داده است. از خلال همین تأثیرات است که میتوانیم مسیر معماری معاصر ژاپن را شناسایی کنیم. در حقیقت آنچه در موما به نمایش درآمده همین اتصالها و تأثیرپذیریها است که معماری ژاپن را در نهایت تعریف میکند.
تعداد قابل توجهی از معماران نسل گذشته ژاپن از چمله سانا، شیگرو بان و البته خود شما موفق به دریافت جایزه پریتزکر شدهاید که به نوعی نوبل دنیای معماری شمرده میشود. فکر میکنی نسل جوان معماران ژاپن هم همین موفقیتها را ادامه خواهند داد؟
در حال حاضر تعدادی از معماران جوان واقعاً خوب هستند و مطمئناً جوایز و توجه جهانی را دریافت خواهند کرد. اما راستش را بخواهید من بیشتر به معماران جوان تر یعنی زیر 30 سالهها دلبسته و علاقه مند هستم هستم؛ چرا که از طریق آنها میتوانم رابطه بین معماری و جامعه را مشاهده کنم. احساس میکنم که پتانسیل ایجاد یک معماری جدید در این طیف از جوانها بیشتر وجود دارد؛ اینکه که بیشتر به ارتباط با مردم بها خواهند داد و نه نگاه به معماری به عنوان ساختن یک اثر برجسته.
ارتباط با جامعه و مردوم برای خود شما چه تعریفی دارد؟
برای من همیشه شهر توکیو بوده معنی این ارتباط بوده است. من به مردم توکیو علاقه مند شدم،اینکه آنها چه احساساتی داشتهاند، چگونه فکر کردهاند و چگونه در این شهر زندگی میکردهاند. برای من موضوع به هیمن سادگی است.، با این حال در سالهای اخیر، به خصوص پس از زلزله در سال 2011، مفهوم جامعه برای من تغییر کرده است، اکنون میتوانم بگویم مفهومش برایم در چگونگی ارتباط افراد با یکدیگر معنی پیدا میکند.
بسیاری از معماران موفق در استودیوی شما کار کردهاند. در مورد کار با معماران جوان چه احساسی دارید؟
کار کردن در یک تیم بسیار اهمیت دارد. این حقیقتاً درست نیست که تمام ایدهها را من مطرح میکنم و کسانی کمک میکنند تا آنها را تحقق ببخشم. واقعیت این است که من موضوع اصلی را مطرح میکنم و بر مبنای موضوع، همکارانم هم طرحهای خود را به بحث میگذارند تا بالاخره بتوانیم بهترین ایده را انتخاب کنیم. پروژهها در چنین فرآیندی است که توسعه مییابند.