نمادهایی برای تقویت فرهنگ شهری
کشور ما شاید یکی از غنیترین سرزمینها از نظر بهرهمندی از میراث و دستاوردهای فرهنگی باشد و از نمودهای آن شهرسازی و معماری ویژه و شناخته شدهاش در سطح جهانی است؛ بنابراین ساختن شهرها و تولید آثار معماری به گونهای که ارتباط درستی با فرهنگ برقرار کند، از حساسیت خاصی برخوردار است.
فهیمه جوان-کامروزه متأسفانه فقدان مکانهای خاطره انگیز و هویت بخش در فضاهای شهری، مشکلاتی در هویت فردی و جمعی شهروندان ایجاد کرده است. در حالیکه میتوان فضاهای شهری را طوری طراحی و برنامهریزی کرد که علاوه بر احیای هویت و حفظ خاطرات گذشته، در شکلگیری خاطرات جدید نیز مؤثر باشد.نمادها و المانهای شهری از جمله بناهای مهم در طراحی معماری و طراحی شهری محسوب میشوند، به نحوی که گاه حتی از خود شهر پراهمیت تر جلوه میکند چراکه بیانگر هویت، شخصیت و عصاره شهر در یک ساختار هستند.
به عبارت دیگر آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته میشوند حتی تمدنهای تاریخی نیز به ساخت آثار شاخص توجه نشان میدادند. ساختمانهایی چون تخت جمشید، اهرام ثلاثه مصر، کولوسیوم روم از جمله چنین آثاری محسوب میشوند. بنیان این نوع بناها برپایه مفاهیم، سنت ها، فرهنگ، هویت و تاریخ شهرها استوار شدهاست. برج آزادی در ایران، نمونهای از این ساختارهاست که معماری شاخص آن به نمادی تاثیرگذار برای شهر تبدیل شده است. یک ساختار برای اینکه بتواند یک المان شهری محسوب شود، یا باید با فرهنگ و اتفاقی تاریخی گره خورده باشد، یا بر اساس ویژگیهای ساختاری شاخص خود مورد توجه قرار گیرد. بنابراین هر گونه برج یا آسمان خراش منحصر به فرد که یا به لحاظ معماری یا به لحاظ ارتفاع از اهمیت منطقهای برخوردار باشد میتواند نقش یک المان را ایفا کند به شرطی که در منطقه مورد نظر تک و شاخص باشد.
المانهای کوچک برگرفته از فرهنگ محله
دکتر مریم استادی، عضو هیئت علمی گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی در توصیف ویژگیهای یک المان و یک شاخص شهری، گفت: المان شهری میتواند یک بنا یا یک سازه شاخص باشد که به لحاظ ویژگیهای بصری و کالبدی منحصر به فرد باشد به شکلی که به راحتی دیده شود و به ذهن افراد سپرده شود و به واسطه آن افراد بتوانند مکان یا موقعیت شهری خودرا تشخیص دهند.
بنابراین یک المان میتواند یک سازه باشد مثل یک مجسمه یاعنصر حجمی مانند المان قدیم میدان پارک یا میتواند یک ساختمان شاخص باشد مثل ساختمان زیست خاور که سالها به عنوان یک نشانه شاخص شهری در مشهد مطرح بوده است.وی ادامه داد: المان میتواند مقیاسهای مختلفی داشته باشد، گاهی یک عنصر یا یک ساختمان در یک خیابان یا فضای شهری به عنوان المان مطرح میشود و گاهی در مقیاس وسیعتر یک شهر را شاخص میکند و آن را متمایزمیکند مثل میدان آزادی یا برج میلاد که برند ملی برای تهران محسوب میشود. در مقابل آن، مجسمه میدان مادر مشهد نیز توانسته به عنوان یک المان، منطقه قاسمآباد را شاخص کند و بهواسطه آن مردم متوجه شوند در کجای شهر قرار دارند و به عبارتی موجب خوانایی محیط خود میشود .
بنابراین المان شهری نه تنها مقیاسهای مختلفی دارند بلکه سطوح ارائه آنها نیز مختلف است. ساختمانهایی مثل زیست خاور، برج آلتون و پروما نیز در مقیاس منطقهشهری، برای مشهد المان شهری محسوب میشوند.دکتر استادی با بیان اینکه هر شهر برای وضوح و خوانایی، به المانهایی نیاز دارد تا وجه تمایز آن نسبت به شهرهای دیگر باشد، گفت: هماکنون المان شاخص مشهد در سطح ملی به طور قطع حرم امام رضا(ع) است که یک نشانه شاخص جهانی است. با این حال جای المانهای فرهنگی به شدت خالی است. جای ساختمانهایی با کارکردهای فرهنگی برخوردار از فرمهای ویژه و خاص همچون یک موزه شاخص و یا المانهایی در دروازههای ورودی شهر مثل دروازه قرآن شیراز در مشهد خالی است.
تقویت رابطه شهر با مردم
این استاد شهرسازی با اشاره به اهمیت نمادهای کوچک شهری در هویت و شناسایی شهری گفت: هر شهر غیر شناسایی در مقیاس ملی، به شاخصهای خردتری برای شناسایی مناطق و محلاتش نیز نیاز دارد، که به آن «کیفیت خوانایی شهر» گفته میشود و مشهد از این نظر دچار ضعف است. یعنی المانهایی تعبیه شود که گویای موقعیت مکانها و میادین و محلات متنوع شهر متناسب با شخصیت هر بخش مشهد باشد تا شهر را در مقیاسهای متنوع خوانا نموده و ساختاری روشن و منسجم از آن در ذهن ایجادکند.
دکتر استادی به ارتباط المانهای شهری با فرهنگ نیز اشاره کرد و گفت: المانها به دلیل اینکه جنبه نمادین و سمبولیک دارند معمولا برگرفته از زمینه فرهنگی هر شهر هستند و بر اساس فرهنگ شهری و هنجارها و ارزشهای شهری و منطقهای شکل میگیرند. بنابراین رابطهای تنگاتنگ بین المانهای شهر با فرهنگ، هویت قومی و حتی ویژگیهای جغرافیایی وجود دارد. به عنوان مثال کوهسنگی در مشهد یک عنصر طبیعی است که به دلیل هویت بخشی و تعریف کاربری، به عنوان یک شاخص شهری نقش پیدا کرده است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: تنظیم رابطه و سازماندهی بین المانها و جانمایی آنها در شهر و تشخیص اینکه کدام بخش در شهر نیاز به تقویت منظرذهنی و تقویت خوانایی دارد کاملا به عهده سازمانهای شهری و کمک متخصصان است اما اینکه چه المان و شاخصی باید با چه پیامی ساخته شود، میتواند با بهرهمندی از نظر متخصصان و یا براساس خواست مردم باشد. به این ترتیب رابطه مردم با شهر نیز تقویت میشود.
حفظ خاطرات جمعی شهر
مهندس ناصر محسنی، عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاداسلامی و نماینده شهرساز در هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی خراسان با تاکید بر اهمیت شاخصهای شهری در شهرسازی معاصر، گفت: زمانی که از المان شهری صحبت میکنیم، صرفا منظورمان مجسمه نیست. یکی از اساسیترین مسائل شهرسازی، توجه به شالوده و استخوانبندی شهر است که اگر درست به آن توجه شود میتواند نقشه جدید برای شهر تولیدکند و موجب زیبایی و هویت شهری شود.
وی با بیان اینکه استخوانبندی شهری که شامل خیابانهای اصلی و محلات است به سه بخش سخت، نیمه سخت و نرم تقسیم میشود، گفت: بخش سخت که باید کمترین تغییر را بکند همان نشانه، المانها، محوطهها و فضاهای شهری و حتی نامها هستند. بخش سخت در خاطره عمومی شهر پذیرفته شدهاند و باقی مانده و قابل شناسایی است. اینها در حقیقت نمادهای شهر شدهاند. امروزه در علم شهرسازی حفظ خاطره جمعی ساکنان یک شهر را از مهمترین ارکان آفرینش شهری قلمداد میکنند زیرا هویت شهرها به حفظ این بخش بستگی دارد.
در مشهد حتی حفظ خاطره جمعی زائران حضرت رضا (ع) نیز دارای اهمیت است چون آن ها علت وجودی مشهد هستند.مهندس محسنی با تاکید بر اینکه ساختمانهای شاخص مشهد را باید در گام اول حفظ کرد و در گام دوم کاربردآنها را با فرهنگ جامعه نزدیک کرد، افزود: باید کاربرد شاخصهای شهری را باز تعریف کرد. ساختمان بانک مرکزی امروز فقط به عنوان یک شعبه بانکی کارکرد دارد در حالیکه روزی ساختمان شاخص ورودی مشهد بوده است. میتوان با حفظ و تغییر کاربری آن به موزه اسکناس، این خاطره جمعی را حفظ و پررنگ کرد تا کارکرد فرهنگی و هویتی پیدا کند.
این استاد شهرسازی افزود: باغ ملی نیز روزی شاخصه شهری مشهد بوده ولی امروز اگر همچنان به آن به عنوان یک فضای سبز نگاه شود، خواهیم دید که درتمامی محلات مشهد باغ ملیهای بزرگتری داریم. در حالیکه باید نقشی جدید برای آن به عنوان یک شاخصه شهری تعریف کرد. با تغییر بافت پیرامونی آن می توان باغ ملی را به یک شاخصه پر رنگ هویتی در مشهد تبدیل کرد.