هویت تهران در دست ۴ گروه است!
معمار شهر - یک پژوهشگر میراث معماری و شهرسازی گفت: هویت بصری و معماری شهر تهران در دست چهار گروهِ نوگرایان، سوداگرایان، مدیران سهلانگار و حفاظتگران است.
به گزارش ایسنا، پنجمین نشست از سلسله نشستهای «یک عمر تجربه» با حضور اسکندر مختاری طالقانی در مجموعه فرهنگی ـ تاریخی نیاوران برگزار شد. این مجموعه تا کنون برای عبدالحسین وکیلی فرد، رسول وطندوست، جلیل گلشن و فائق توحیدی به عنوان مفاخر میراث فرهنگی ایران نکوداشت برگزار کرده است.
اسکندر مختاری در این نشست با تبریک ثبت کاروانسراهای ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو، گفت: این پرونده از جهات بسیاری استثناست؛ پرونده در ظاهر یک اثر است، اما به واقع ۵۴ اثر است و قابل حفاظتترین کاروانسراهای کشور در این فهرست ثبت شدهاند. اهمیت این موضوع به این دلیل است که این کاروانسراها در چندین استان کشور قرار دارند و استانهایی که تاکنون دارای میراث جهانی نبودهاند، از این زمان به بعد صاحب میراث جهانی شدهاند.
او ادامه داد: این ثبت جهانی به پایدارسازی عناصر هویت بخش ملی کمک کرده و تعلق انسانها را به این اماکن ارزشمند قوام میبخشد. معیارهایی که برای گنجاندن نام آثار در این فهرست وجود داشته گستردهتر بوده، اما به ناچار از بین آثار، آنهایی که مدیریتپذیر بوده و نگهداری شدهاند، در این پرونده آمدهاند.
این معمار و مرمتگر در ادامه سخنانش با بیان پیشینهای از نحوه ورودش به حوزه مرمت و میراث فرهنگی، اظهار کرد: بنده اتفاقی به موضوع میراث فرهنگی ورود کردم، اما نتوانستم از آن جدا شوم و بیاختیار ادامه دادم. زمانی که منتظر نتیجه کنکور بودم پیشنهاد کاری به من شد و با دیدن یک دوره در اصفهان با فضای میراث آشنا شدم و تصمیم گرفتم در همین حوزه در دانشگاه ادامه تحصیل دهم. فعالیتهای من در حوزه مرمت و میراث فرهنگی در عنفوان جوانی فرصتی فراهم کرد تا با بزرگانی همچون عزتالله نگهبان، سیمین دانشور، منوچهر ستوده، دکتر ملک شهمیرزادی، دکتر مجیدزاده و ... آشنا شده و علاقهای که به مهندسی داشتم به میراث فرهنگی تغییر پیدا کرد و اندیشیدن و این را که الگوهایم چه کسانی شوند، آموختم.
او افزود: پس از انقلاب از سوی دفتر فنی سازمان ملی حفاظت از آثار به مسجد جامع ساوه اعزام شدم، (در آن زمان دست ایتالیاییها با همکاری دانشگاه بهشتی بود) و روی مبانی معماری اسلامی بعد از نظریات مستشرقین کار میکردم.
مختاری گفت: مرمت بنایی در میدان حسن آباد تهران در ۱۶ بند، موجب ورود من به معماری معاصر شد و محقق و پژوهشگر معماری معاصر تهران شدم. در سال ۷۳ معاون میراث فرهنگی تهران شدم و با مطالعات و مشاهدات به این نتیجه رسیدم که مثلا شهر تاریخی تهران با شهر تاریخی یزد فرق میکند و چهره و نمای این دو شهر کاملا باهم متفاوت است و به سمت حفظ اینها رفتم و تا سال ۸۳ تعداد زیادی آثار در تهران توسط بنده به ثبت رسید.
این مرمتگر با بیان اینکه در سال ۸۲ تعداد ۱۸۰ کارگاه مرمت در استان تهران داشتیم، افزود: به دنبال این اقدامات، میراث فرهنگی جایگاه پیدا کرد و ادارات و نهادهای مختلف به نظریات میراث فرهنگی درباره بناها و ساختوسازها توجه میکردند. با وقوع زلزله بم در دی ماه ۸۲ کمیته مشترک و کارگروههای هفتگانه تشکیل شد و من مسئول کارگروه مستندنگاری شدم. پس از یک کارگاه چهارروزه بیانیه بم صادر شد و پس از آن بنده به همراه مهندس بهشتی به بم رفته و از اردیبهشت ۸۳ تا آذر ۸۸ در این پروژه فعالیت کردم.
مدیر پروژه نجاتبخشی میراث جهانی بم ادامه داد: تجربه بم برای من بسیار بزرگ بود. اول آن، ناامیدی بود و در ابتدا فقط آوار خشت میدیدیم، چون ارگ بم از بین رفته بود. شهر بم مساعد یک ارزشگذاری جدید به نام منظر فرهنگی بود که با پیشنهاد کارشناسان با عنوان منظر فرهنگی بم به ثبت جهانی رسید و این ثبت به این دلیل بود که بم زمینه فرهنگی بسیار قوی از نظر سواد و ادب و صاحبان موسیقی و غیره دارد.
مختاری گفت: پس از ثبت جهانی بم مشکلها آغاز شد، چون شهر باید بازسازی میشد و نباید اتفاقاتی برخلاف روحیه تاریخی شهر رخ میداد. در آن زمان حرف اول را برای بازسازی بم، میراث فرهنگی میزد. میراث فرهنگی تبدیل به مرکزی شده بود که بین تمام نهادها و مدیریت شهری اجماع ایجاد میکرد؛ چراکه باید آن فرهنگ حفظ میشد.
او ادامه داد: با بازنشستگی در سال ۸۸ فقط یک روز استراحت کردم و از روز بعد دوباره مشغول فعالیت شدم و به عنوان مشاور سازمان زیباسازی، عضو هیأت علمی در دانشگاه و در پروژههای مرمتی مختلف ادامه فعالیت دادم.
این پژوهشگر میراث معماری و شهرسازی با اشاره به تجربیات خود در زمان حضور در مجموعه نیاوران، اظهار کرد: هنگامی که مسئولیت بم بر عهدهام بود، نهادی به نام پایگاه شهر تاریخی تهران تشکیل شد و کارهای تهران پیگیری میشد. در آن دوران رفت و آمدم به نیاوران زیاد و دفتر فنی این مجموعه ایجاد و مطالعات دفتر فنی با تمرکز بر مرکز اسناد انجام شد. مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران نیاز ضروری به مرکز اسناد دارد که باید راهاندازی آن در دستور کار قرار گیرد. در این مرکز در ابتدا باید متمرکز بر اسناد فنی شد تا اسناد و سوابق ماندگار شود و این امر مستلزم جمعآوری و سیستم نگهداری است. مرحله بعد اسناد قدیمی مربوط به این مجموعه است که باید جمعآوری و طبقهبندی و براساس آنها اقدامات مختلف فنی و مرمتی انجام شود.
مختاری ادامه داد: دسته بعدی اسناد تاریخی هستند که چه رویدادهایی در دوران قاجار و پهلوی اینجا اتفاق افتاده است (شامل رفت و آمد رجال و غیره از قبل از انقلاب تا زمان حاضر). گام بعدی فعال سازی مرکز اسناد نیاوران و جمعآوری مطالعات مربوط به بناها و آثار این مجموعه است که بسیار درخور اهمیت هستند؛ چرا که با کنار هم قرار دادن اینها تصمیمات اصولی در موضوعات مربوطه اتخاذ خواهد شد و این اقدام به طور کلی موجب صرفهجویی در وقت و هزینه میشود. همچنین نقشهها و مواردی که در مجموعه کم هستند نیز باید تهیه شوند.
این پیشکسوت حوزه مرمت بیان کرد: اسناد شفاهی نیاوران (تاریخ شفاهی) دسته دیگری از اسناد هستند که باید ثبت و ضبط و ماندگار شوند. مطالعات مربوط به درختان و گیاهان باغ نیاوران که تاکنون انجام شده است، نیز اهمیت دارد که باید جمعآوری شود تا کمبودهای آن مشخص و درصدد رفع آن اقدام شود. همچنین مطالعات مربوط به متعلقات این مجموعه (مثل مدرسه پهلوی، زمین فوتبال، قناتها و...) انجام شود تا به عنوان مثال مسیر قناتها شناخته و لایروبی انجام شود تا خشک نشوند.
این پژوهشگر میراث معماری و شهرسازی در پاسخ به سوالی درباره هویت بصری و معماری شهر تهران، با بیان اینکه ساختوسازهای شهر تهران در دستان چهار گروه است، گفت: نخستین گروه «نوگرایان» هستند که به اعتقاد آنها باید بافت فرسوده برداشته و جدید شود. اشکال چنین تفکری آن است که عناصر هویتی شهر از بین میرود. «سوداگرایان» گروه دوم هستند که از موانع قانونی به واسطه نسبتها و روابطشان عبور کرده و شروع به تخریب و ساختوساز میکنند و آوردهای ندارند (خیلی از پاساژها به همین شکل ساخته شده) و چه بسا هویت، ترافیک و بافت و هیچ اهمیتی برایشان ندارد.
مختاری «مدیران سهلانگار» را دسته سوم گروه یادشده دانست که به زعم او، هیچ موضوعی را گردن نگرفته و در نهایت به نفع سوداگران کار میکنند.
براساس دستهبندی او، «حفاظتگران» گروه چهارم هستند که معتقد است این گروه ارزشمدارند، مینویسند و توصیه میکنند و همینها تاثیرگذارند.
مختاری همچنین گفت: از آرزوهای من تأسیس موزه معماری در ایران با آغاز از تهران است. با این اقدام میتوان اسناد مربوط به معماری را در این فضا جمعآوری کرد تا از بین نرفته و نابود نشوند. راهاندازی این موزه کار بزرگی است و از طریق اشخاص امکانپذیر نیست و نیاز به حمایت دولتی دارد.
این کارشناس مرمت و معماری در ادامه بیان کرد: با بالارفتن سن انتظار احترام وجود دارد و این احترام در قالب اینکه چطور عمر را گذراندی و چه چیزی برای انتقال داری نمود پیدا میکند که از این بابت از دعوت مجموعه نیاوران سپاسگزارم.
مرکز اسناد کاخ و بانک اطلاعاتی باغ نیاوران راهاندازی میشود
در بخش پایانی این نشست، بیژن مقدم ـ مدیر مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران ـ با بیان اقداماتی که در سطح این مجموعه انجام شده است، گفت: در ماههای اخیر اقدامات خوبی درباره راهاندازی مرکز اسناد نیاوران انجام شده و با تأمین زیرساختهای لازم و طی فرآیندهای مورد نیاز در آینده نزدیک راهاندازی میشود.
او افزود: اقداماتی برای جمعآوری داشتههای مجموعه نیاوران و مطالعات صورتگرفته انجام شده است و در راه دستیابی به بانک اطلاعاتی جامعی در این خصوص هستیم. رایزنیهایی نیز با کارشناسان خبره دانشگاهی در رشته گیاهشناسی و کشاورزی انجام شده که در پروژهای در آینده نزدیک، بانک اطلاعاتی جامع باغ نیاوران نیز تهیه خواهد شد.
مقدم با بیان اینکه از پروژه بم در تمام نشستهای جهانی به عنوان تجربه جهانی بعد از وقوع زلزله یاد میشد و ایران در تمام آنها کرسی داشت، اظهار کرد: به دلیل اهمیت این پروژه بینالمللی، در آن دوران کشورهای مختلفی که داوطلب همکاری در پروژه مرمت و بازسازی بم بودند، با اعلام به یونسکو و تنها تأیید مدیر پروه بازسازی بم در کشورمان حضور پیدا میکردند.