به رغم انکه از اواخر دهه 70 طرح توسعه دانشگاه تهران و تبدیل ان به یک پردیس بزرگ دانشگاهی در منطقه 6 مورد توجه مسئولان دولتی قرار گرفت اما به رغم گذشت 37 سال از این تصمیم اما همچنان این طرح به دلیل عدم تخصیص بودجه نیمه کاره رها شده است. این در حالی است که بر اساس اسناد بالادستی شهروندان همسایه با قطب علمی کشور به دلیل قرار گرفتن در طرح توسعه نه امکان فروش خانه های خودرا دارند و نه امکان بازسازی و نوسازی. این مساله باعث کاهش کیفیت زندگی در محله وصال واقع در منطقه 6 شده است.
به گزارش تیتر شهر: فریز شدن محله وصال توسط دانشگاه تهران یکی از دلخوری هایی است که همسایگان قطب علمی کشور از این مجموعه دارند. طرح توسعه دانشگاه تهران و تبدیل آن به شهر دانش اگرچه در نوع خود و در زمان طراحی، پروژه ای منجصر به فرد بود اما با گذشت بیش از سه دهه از این تصمیم و تاکید دولت برای تبدیل شدن دانشگاه تهران به یک شهر علمی؛ تنها دستاوردی که این پروژه بزرگ شهری داشت؛ سردرگمی ساکنان محله های نزدیک به دانشگاه تهران بود.
تیتر شهر 19 مهرماه در قالب گزارش «تن وصال به نوسازی نمی رسد» سعی کرد تا گوشه ای از مشکلات ساکنان محله وصال را که در مجاورت دانشگاه تهران قرار دارد، باز گو کند و کانون تشکل های دانشجویی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در جلسه نقد و بررسی ای که در خصوص طرح توسعه دانشگاه انجام داده اند، بیانیه ای را در این رابطه صادر کرده اند.
بر اساس مطالعاتی که توسط دانشجویان دانشگاه تهران و اساتید آن انجام شده، به این نتیجه رسیده اند که تصمیمگیری و قضاوت درباره طرح توسعه آن نمیتواند تنها در انحصار وزات راه و شهرسازی، شهرداری و هیئت امناء دانشگاه تهران باشد.
از نظر دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه تهران این طرح دارای نکات ضعف و ابهام است که باید متولیان و مسئولان به آن توجه ویژه داشته باشند.
دانشگاه تهران از اوایل دهه ۸۰ تاکنون جهت اجراییکردن طرح توسعه دانشگاه درگیر تملک و آزادسازی اراضی است، اما تا این زمان، تملک حدود ۴۰ درصد اراضی باقی ماندهاست که ارزش مالی آن با اراضی که تاکنون تملکشده برابری میکند. مشکل تنها به موضوع عدم تأمین بودجه مرتبط نیست، بلکه بحث تملک در تمام طرحهای شهری با مباحث پیچیده اجتماعی، حقوقی و مالی مواجه است. با وجود آنکه مشکل اجتماعی در این طرح با نادیدهگرفتن اعتراضات مردمی بهظاهر مرتفع شدهاست، اما سایر مشکلات اعم از حقوقی و مالی، هنوز به قوت خود باقی است که همچنان سبب طولانیشدن روند اجرای طرح خواهد شد.
شایان توجه است که محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران، درگذشته بخشی از یک محله مسکونی بودهاست. با وجود آنکه بهسبب اجرای طرح، بخشی از ساکنان با رضایت و یا به اجبار محله خود را ترک کردهاند، لیکن زندگی بخش دیگری از ساکنان همچنان در این محدوده در جریان است.
به دلیل عدم توجه به تحققپذیری طرح، خرید املاک از سوی دانشگاه تهران متوقف گشت و در طول توقف آن اجازه فروش، نوسازی و بازسازی نیز به ساکنان داده نمیشود. همچنین بسیاری از اراضی تملکشده، به پارکینگ تبدیل شده که کیفیت زندگی در این محدوده را تنزل دادهاست.
این موارد شاهدی است بر این موضوع که در این طرح، ساکنان مورد بیمهری واقع گشتهاند. این نکته نیز قابل تأمل است که طرح توسعه دانشگاه تهران بدون اطلاع اجتماع محلی تغییر یافتهاست و مردم از این موضوع بیاطلاع هستند که بخشی از محله آن ها بهجای دانشگاه به پارک علموفناوری تبدیل خواهدشد!
تاکنون تبیین دقیقی از توجیهپذیری اقتصادی اجرای این طرح ارائه نشدهاست.اما از مصاحبهها و بیانات متولیان طرح می توان این نکات را استخراج کرد که بودجه تملک اراضی باقیمانده، از محل اوراق مشارکت تامین خواهد شد. لازم به ذکر است که ماهیت اوراق مشارکت بهگونهای است که میبایست از سود تضمینشده برخوردار باشد و و این در حالی است که تملک و آزادسازی اراضی برای طرحهای شهری فعالیتی سرمایهبر، فرسایشی و طاقتفرسا است که نمیتواند محل مناسبی برای سرمایهگذاری منابع مالی حاصل از اوراق مشارکت باشد.
همچنین مقرر شده تا تامین سرمایه اجرای طرح، بهصورت مستقل و بدون حمایت مالی دولت صورت پذیرد. در این گونه طرحها، اعطای امتیازات به سرمایهگذار امری اجتنابناپذیر است. روند طرحهای مشابه نشان میدهد که بهطور معمول این امتیازات ماهیتی ضدشهری می یابد، به این سبب که هزینههای واقعی طرح، در اکثر قریب به اتفاق موارد، از ارقام و محاسبات پیشبینی شده فراتر رفته و محملی را جهت اعطای امتیازات بیشتر برای جذب منابع مالی فراهم میآورد.
نتایج این اقدام، انحراف طرح از اهداف خود بهویژه در موضوعات تراکم و کاربریها و یا اتلاف سرمایه عمومی به واسطه لزوم تهاتر یا اعطا زمین و ملک معوض در قبال جذب سرمایه بخش خصوصی را بهدنبال خواهدداشت.
از دیگر نقاط ابهام این طرح پیشبینی استقرار ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ شرکت دانشبنیان (که بهعنوان شرکتهای خصوصی ثبت میشوند) در این محدوده است. اما سوال این است که آیا می توان با استقرار این تعداد از شرکتهای خصوصی این طرح را بهعنوان طرح توسعه دانشگاه تهران شناخت؟
پاسخ منفی است. چرا که در صورت اجرای این ایده، تنها می تواند آن را به عنوان «طرح استفاده مجدد از اراضی اطراف دانشگاه تهران» نام برد.
ثانیا مشخص نیست برآورد این تعداد از شرکتهای دانشبنیان بر اساس چه مطالعاتی صورت گرفته است و آیا چنین تقاضایی وجود دارد؟ ضمنا آیا ارزیابی و پایشی از روند فعالیت پارکهای علموفناوری در نقاط مختلف کشور صورت گرفتهاست و آیا این پارکها توانستهاند انتظارات اولیه برای رونق فضای کسب و کار دانشبنیان در کشور را فراهم آوردند؟
به رغم آنکه پردیس مرکزی دانشگاه تهران در فهرست پیشنهادی کشور ایران جهت ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و تاکنون اقدامات اولیهای توسط سازمان میراث فرهنگی در این زمینه صورت گرفتهاست؛ اما این موضوع و ملاحظات مربوط به آن، یکی از نقاط ابهام طرح پیشنهادی است زیرا با توجه به تراکم ساختمانی در نظر گرفتهشده، احتمال اخلال در فرایند ثبت جهانی پردیس مرکزی دانشگاه تهران وجود خواهدداشت. در این خصوص در دفعاتی موضوع با متولیان امر مطرح گردید، لیکن پاسخ صریح و مشخصی به آن داده نشده است.
از آنجا که معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۹۶ تاکید کرده که «در شهر تهران بیش از حد تصور، ساختمان ساخته شده و دیگر این شهر ظرفیتی برای ساختوساز ندارد». در صورتی که طرح جدید توسعه دانشگاه تهران، ساخت و ساز گستردهای را به محدوده مرکزی شهر تحمیل می کند.
در واقع این طرح در صورت تصویب قطعی، یادآور سیاست یک بام و دو هوا خواهد بود که متاسفانه روندی معمول در سیاستگذاریهای شهری در ایران است.
از سوی دیگر طبق نظر شورایعالیشهرسازی و معماری ایران در جلسه مورخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۴ تاکید کرده که «به منظور تامین حملونقل عمومی محدوده مورد بحث، شهرداری تهران موظف است طرح های لازم را تهیه و به تصویب شورایعالی هماهنگی ترافیک شهرهایکشور برساند» که نشان میدهد این طرح هزینههایی را به شهر تهران جهت تسهیل حمل ونقل عمومی به مرکز شهر تحمیل خواهدکرد که ضرورت آن نامشخص است.
همچنین متولیان طرح جدید توسعه دانشگاه تهران، بخشی از توجیهپذیری آن را ضرورت درآمدزایی مستقل دانشگاه ها عنوان کرده اند. بحث اقتصاد و درآمد به اندازهای در این طرح مورد تاکید و اهمیت قرار گرفته که سرمایههای موجود اجتماعی، فرهنگی و تاریخی در این محدوده و لزوم حفظ این سرمایه.ها را تحت الشعاع خود قرار دادهاست.
متاسفانه در این طرح کسب درآمد از طریق بازار زمین و ساختمان مدنظر است! آیا ضرورت خودکفایی مالی دانشگاه تهران، مجوز اعمال هرگونه سازوکار و روشی جهت درآمدزایی را صادر میکند؟ دانشگاه تهران باید این مهم را مشخص نماید که میخواهد به عنوان یک نهاد آموزشی فرهنگی به فعالیت خود ادامه دهد یا به بنگاهی اقتصادی آن هم در سطح بازار عام املاک و مستغلات تبدیل شود.
در نهایت، آنچه به دیده می آید، تهیه طرحی همانند سایر طرح های شهری در قالب فرایند بالا به پایین است؛ با این تفاوت که در کمال تاسف مرجع این تحمیل نه دولت یا شهرداری، بلکه دانشگاه تهران است.
طرحی که تمام شهروندان ساکن در محدوده را وادار کرده است که خواسته های از پیش تعیینشده آن را بپذیرند. جای بسی شگفتی است، طرح های مشابهی که تاکنون مبتنی بر تملک کامل اراضی، اخراج اجباری ساکنان و تخریب کامل اجرایی شده در حیطه آموزشی و در کلاس های درس دانشگاه، با عناوینی چون طرح های بولدوزری، از بالا به پایین، تحمیلی، تکنوکراتیک و … معرفی میشوند اما در حیطه عمل، دانشگاه همان رویکرد تقبیح شده را در پیش میگیرد. به نظر می رسد که میبایست پیش از ادامه طرح با دقت به این پرسش مهم بیندیشیم که آیا این پروژه در صورت اجرای کامل به مثالی برای عالمان بیعمل تبدیل نخواهد شد؟
دانشگاه تهران به عنوان الگوی تمام دانشگاههای ایران مطرح است. بر این مبنا، آثار و تبعات گسترده هرگونه اقدامی از سوی این نهاد علمی باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. انتظار میرود طرحی که کارفرما آن مهمترین نهاد علمی، آموزشی و فرهنگی کشور است، ضعفهای طرحهای شهری مشابه را نداشته باشد و در تمام ابعاد به عنوان طرحی پیشرو تعریف و معرفی شود.
دانشجویان تشکل های دانشجویی دانشگاه تهران از متولیان طرح توسعه دانشگاه خواسته اند تا ضمن توجه به ضعفهای عمده این طرح از جمله عدم شفافیت در فرایند تهیه و تصویب آن، عدم توجه به تحققپذیری اهداف، نادیده انگاشتن ارزش و سرمایه فرهنگی و تاریخی پردیس مرکزی، انجام فرایندهای مشارکتی غیرواقعی و صوری، نادیده گرفتن اجتماع محلی و عدم توجه به ظرفیت جمعیتپذیری این محدوده، پیشنهادهای آنها را نیز در اجرای این پروژه در نظر گرفته شود.
نخستین درخواست تشکل های دانشجویی دانشگاه تهران این است که اسناد مرتبط با مطالعات و فرایند تهیه، اجرا و توجیهپذیری طرح، در تمام ابعاد بهصورت آشکار و شفاف در اختیار عموم مردم قرار گیرد.
تصمیمگیری درمورد طرح دانشگاه تهران بهعنوان نماد آموزش عالی کشور از انحصار هیئت امنا دانشگاه تهران، شهرداری و دولت خارج گردد و بازنگری آن در دستورکار نمایندگان شورای شهر تهران و در قالب جلسهای علنی دومین خواسته این افراد عنوان شده است و در نهایت بازنگری طرح در راستای احراز منافع عمومی مجددا انجام شود.