گریز از حاشیه با اصلاح متن !
اکرم امینی: سکونت ۱۱ میلیون نفر در حاشیه شهرها و ۹ میلیون نفر در بافت فرسوده نشان میدهد همین حالا زندگی جمعیت ۲۰ میلیون نفری کشورمان بهطور مستقیم زیرسایه مشکلات محل سکونت قرار گرفته است؛ جمعیتی که وزیر راه و شهرسازی از آنها با عنوان «بدمسکن» یاد میکند.
در این میان، حاشیهنشینها با توجه به دوری از شهر، سهم بیشتری از مشکلات دارند و شاید به همین دلیل هم باشد که وزیر راه معتقد است باید به «انضمام حاشیه به متن» فکر کرد و از لزوم تلاش برای حذف حاشیهنشینی سخن میگوید. در این زمینه، کارشناسان معتقدند نخست باید عوامل حاشیهنشینی را از میان برد و بعد از آن، به راهکارهای انتقال حاشیهنشینهای فعلی به متن شهرها فکر کرد.
البته برای کاهش حاشیهنشینی راهکارهایی مانند توسعه شهرهای میانی به جای ساخت شهرکهای حاشیهای نیز از جمله پیشنهادهای کارشناسان است.
به گزارش گسترشتجارت، عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی معتقد است توسعه در بسیاری نقاط کشور نتوانسته با کاهش حاشیهنشینی همراه باشد و در سالهای گذشته، حاشیهنشینی به جای اینکه اصلاح شود، دور زده شده است.
با توجه به سیاستهای ناموفق گذشته در کاهش حاشیهنشینی، آخوندی انضمام حاشیه به متن را یکی از شعارهای اصلی وزارت راه و شهرسازی در دوره وزارت خود عنوان کرده است.
او این سخن را در چند روز گذشته در همایش «جستار کیفیت در تجربههای بازآفرینی شهری» بیان کرد و افزود: بدون شک از نظر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و منزلت خانوادگی، مهم است که عنوان حاشیهنشین را در کشور حذف کرده و از استفاده آن بپرهیزیم، زیرا کسی که میپذیرد در حاشیه است، پذیرفته که ظرفیت و حق عصیان و شورش علیه متن را دارد، به همین دلیل از نظر اجتماعی بهدنبال ترویج این شعار هستیم که دیگر چیزی به عنوان حاشیه در کشور نداشته باشیم.
از ایجاد حاشیه جلوگیری کنیم
آنچه وزیر راه و شهرسازی در زمینه لزوم حذف حاشیهنشینی میگوید، این پرسش را پدید میآورد که با توجه به سیاستهای ناموفق گذشته در ساماندهی حاشیهنشینی، برای کاهش این مشکل چه راهکارهایی پیش روی دولت است.
اسفندیار سلطانی، عضو هیات رئیسه کانون سراسری انبوهسازان کشور در پاسخ به «گسترشتجارت» با اشاره به توسعه حاشیهنشینی در دولت نهم و دهم با اجرای نادرست پروژه مسکن مهر گفت: مسکن مهر زاغهنشینی و حاشیهنشینی نوین بود. با این حال به دولت یازدهم هشدار داده بودیم که به جای دادن طرحهایی مانند مسکن اجتماعی، همین مسکن مهر را حمایت و ساماندهی کند و سپس سراغ طرحهای جدید مسکنی برود و در شرایط فعلی، به نظر میرسد مسکن مهر فعلی، بافت فرسوده آینده شود.
او با اشاره به اینکه چندبعدی بودن پدیده مسکن باید به عنوان یک اصل در توسعه مسکن پذیرفته شود، افزود: بیشتر واحدهای مسکن مهر به دلیل قرار داشتن در حاشیه شهرها، فقر فرهنگی و مشکلات اجتماعی را تشدید کردند و ساماندهی این وضعیت، بسیار دشوار است.سلطانی با یادآوری اینکه دخالت دولت در مسئله مسکن، مشکل اصلی مسکن مهر بود که فاجعه ایجاد کرد، ادامه داد: مسئله حاشیهنشینی را نیز اگر بخواهیم با دخالت دولت حل یا ساماندهی کنیم، فاجعه دیگری رخ خواهد داد. البته پیشتر و در زمان ساخت مسکن مهر، درباره تبدیل شدن مسکن مهر به مناطق حاشیهنشین هشدار داده بودیم اما توجهی نشد.
وی با تاکید بر اینکه شعار مسکن مهر، تمرکززدایی بود اما تمرکزگرایی را تقویت کرد، افزود: بیشتر کسانی که مسکن مهر هشتگرد را گرفتند، ساکنان اطراف زنجان و قزوین بودند و بیشتر کسانی که مسکن مهر پرند را خریداری کردند، از اطراف قم و سمنان بودند.
این کارشناس ساختوساز معتقد است آنچه آخوندی درباره حذف حاشیهنشینی گفته، مستلزم ریشهیابی و بررسی دلایل شکلگیری حاشیهنشینی است که بیشتر شامل عوامل اقتصادی، فرهنگی و... است. همچنین باید مراقب باشیم روشهای ساماندهی به گونهای باشد که حاشیهنشینی جدید شکل نگیرد.
او افزود: بهعنوان نمونه با توجه به اینکه بیشتر حاشیهنشینها به دلیل مشکلات اقتصادی و در جستوجوی کار مهاجرت کرده و به حاشیه شهرها آمدهاند، اگر در محل زندگی اصلی خودشان کار ایجاد شود، به آنجا برمیگردند.
لزوم احیای هدفمند بافت فرسوده
عضو هیاترئیسه کانون سراسری انبوهسازان کشور معتقد است برای کاهش حاشیهنشینی، احیای بافت فرسوده با ایجاد مجتمعهای آپارتمانی باید در دستور کار قرار گیرد و با ارائه تسهیلات به حاشیهنشینها، آنها در ساختمانهای جدید ایجاد شده در بافت فرسوده مستقر شوند. او تاکید کرد: نباید به بهانه ساماندهی حاشیهنشینی، ساختمانهای قدیمی حاشیه را بکوبیم و دوباره بسازیم وبه جای کوچک کردن، شهر را بزرگتر کنیم. وی تاکید کرد: اگر دولت قصد دارد در اطراف شهرها ساختوساز کند، بهتر است شبه شهرکهایی تعریف کند که تسهیلات واقعی به آنها ارائه شود یا محوطههایی درونشهرها برای انتقال حاشیهنشینها فراهم کند.
سلطانی گفت: بنابراین در راستای ساماندهی حاشیهنشینی، ابتدا باید زیرساختهای مناسب برای جلوگیری از حاشیهنشینی با بسترسازی برای بهرهمندشدن حاشیهنشینها از مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فراهم شود و در ادامه، برای مشکلات مسکن حاشیهنشینهای فعلی فکری شود. نباید فراموش کنیم پیوستن حاشیه به متن شهر بدون در نظر گرفتن زیرساختهای لازم برای جلوگیری از حاشیهنشینی امکانپذیر نیست.
ضرورت توسعه شهرهای میانی
علاوه بر آنچه سلطانی در زمینه لزوم جلوگیری از ایجاد حاشیه در شهرها میگوید، کارشناسان دیگر نیز راهکارهایی برای درمان درد حاشیهنشینی پیشنهاد میکنند.
بیتالله ستاریان، کارشناس مسکن با اشاره به اینکه چارهای جز بازسازی بافت فرسوده نداریم، به مهر گفت: این بازسازی باید از سوی بخش خصوصی انجام شود. در این زمینه بهطور حتم دولت میتواند برای مشارکت بیشتر بخش خصوصی در این موضوع، جذابیتهایی ایجاد کند. ستاریان با اشاره به سخن وزیر راه و شهرسازی مبنی بر اینکه برای بازسازی ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار محله بدمسکن در یک دوره ۱۰ ساله، سالانه باید ۲۷۰ هزار محله بد مسکن را بازسازی کنیم، تاکید کرد: نکته مهم این است که در این دوره ۱۰ ساله برای استهلاک مسکن چه برنامهای داریم؟ نباید فراموش کنیم سالانه حدود ۵۰۰ هزار مسکن به بافت فرسوده اضافه میشود، این بدان معناست که اگر ۵۰۰ هزار بافت فرسوده در سال نوسازی کنیم، فقط به استهلاک مسکن پاسخ دادهایم. از سوی دیگر به یکمیلیون و ۳۰۰ هزار واحد مسکونی در سال نیاز داریم. اگر در سال ۲۷۰ هزار محله بدمسکن را ترمیم کنیم، با بقیه نیازمان چه کنیم؟
ستاریان با اشاره به تجربه هند در کاهش حاشیهنشینی گفت: در هند با ایجاد شهرکهای زیستی نه شهرکهای اقماری که بهطور کامل ازسوی بخش خصوصی اداره میشود، به نیاز مسکن، ترمیم بافت فرسوده و کاهش حاشیهنشینی پاسخ میدهند. ساخت این شهرکها به توسعهدهندهها یا انبوهسازان بزرگ سپرده میشود.
این یکی از راهحلهای ترمیم بافت فرسوده است که در بسیاری از کشورهای بزرگ و پرجمعیت جهان دنبال میشود. این کارشناس یکی از مناسبترین روشهای ساماندهی حاشیهنشینی در ایران را توسعه شهرهای میانی عنوان کرد و افزود: بهجای ساخت شهرکهای اقماری و حاشیهای، باید شهرهای میانی را توسعه دهیم. تجربه تولید شهرهای اقماری در تمام کشورهای جهان شکست خورده و در ایران هم عوارض ایجاد این شهرکها از سوی دولت، دامن جامعه را گرفته است. این شهرکها که برای سرریز جمعیت از شهرها به حومهها ایجاد شدند، برعکس عمل کردند و نقش نمونه آزمایشی را در مهاجرت از روستاها به شهرها ایفا میکنند.
او با بیان اینکه حاشیهنشینی بین شهرکهای اقماری و شهرهای بزرگ توسعه پیدا کرده، یادآوری کرد: انواع ناهنجاریهای اجتماعی و نبود شهرهای هویتساز که از نظر اقتصادی و تولیدی استقلالی ندارند و وابسته به شهرهای مادر هستند از دیگر عوارض ایجاد شهرکهای اقماری است. ستاریان معتقد است اگر انبوهسازان بزرگ در بخش خصوصی شهرک زیستی بسازند، این شهرکها به دلیل شکلگیری هویت اقتصادی مستقل متفاوت از شهرکهای اقماری عمل میکنند.