گم شدن شهر در پیچوخم خیابان!
پویان خوشحال : چشمهایتان را خواهیم بست؛ شما را به مکانی نامعلوم خواهیم برد. چشمهایتان را باز کنید. کوچه یا خیابانی در یکی از شهرهای ایران؛ خیابان، مغازهها، ساختمانها، نوع پوشش و بسیاری از موارد را خواهید دید که در هرجای دیگر نیز میبینید. شما در کدام شهر هستید؟ از شما خواهیم پرسید، اینجا تهران است یا کرمان؟ اینجا گلستان است یا کردستان؟ شما در کدام شهر هستید؟ همهجا شبیه به هم شده است؛ فرقی نمیکند در کدام شهر از این مرز و بوم هستید. شما شهروند ایرانید.
موضوعی در جامعهشناسی وجود دارد به نام معماری شهری؛ در گذشتههای نه چندان دور گیلان را به خانههای شیروانی با دیوارههای آجری و ایوانهای بزرگ می شناختند. یزد معروف به شهر بادگیرها بود با خانههای گنبدیاش. تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، سیستان و بلوچستان؛ همه و همه شهرهای ایران برای خود هویتی داشتند که از روی ظاهر میشد، آن را از سایر شهرها تمیز داد اما امروزه کمی ماجرا تغییر کرده است.
معماریهای شهری در دست بساز و بفروشها قرار دارد و آنها هستند که هویت نمادی شهرها را به دست گرفتهاند. این فقط ساختمانها نیستند که دچار تغییراتی اساسی و مشابه یکدیگر شدهاند؛ در این بین شهرداریها نیز با کپیبرداری از الگوهای خارجی و یا روی دست یکدیگر مناظر شهری را نیز تغییر دادهاند.
خیابانها پر شده است از خودروها و برای هرچه بیشتر جا دادن خودرو در آن بسیاری از امکان تاریخی که هویت آن شهر را نشان میدهد تخریب شده است. همه چیز در حال تغییر است و عطری از هویت اصیل شهرها به مشام نمیرسد.
یک سر همه موضوعات و مشکلات بشری در حلقه مسائل اجتماعی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار دارد. بشر با حل هر یک از این موارد وارد حلقهای دیگر میشود. حتی مسائل شهری نیز درگیر این حلقه شدهاند و این موضوع مختص کشورمان نیست. در جای جای این کره خاکی زنجیرهای از توسعه فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی باعث شده است تا هویتی گم شود. هویتی که در هر وجب از این کره خاکی در گذشته دورتر متفاوت بود اما حالا!
بهرام فریور صدری، جامعهشناس شهری در گفتوگو با روزنامه «ابتکار» با اشاره به این موضوع که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اقداماتی در ارتباط با حفظ بخش تاریخی و حتی اصلاح هویت شهری جدید رخ داده است، میگوید: «نمیشود این موضوع را نادیده گرفت که ساختار کلی تمام شهرهای این کره خاکی به یک سو میروند؛ همه شبیه هم میشوند. این موضوع مستقیماً به مبحث جهانی شدن فرهنگ، اقتصاد و موارد اینچنینی مربوط میشود. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته مشاهده میشود که ساختار پیشین و قدیمی خود را حفظ کردهاند و در ساخت شهرهای جدید نیز تلاش کردهاند از بخش از معماری گذشته را به کار ببرند.»
وی در ادامه میافزاید: «در کشور ما با توجه به آموزشهای دانشگاهی، ساختار شهری به سمت مدرن شدن میرود. ایده هایی که در معماری شهری استفاده میشود، کاملا جدید است و شهرهای ما دارند به یک شکل تبدیل میشوند. اگر در کشور بتوانیم تلفیقی از معماری مدرن و معماری اصیل ایرانی را پیاده کنیم، بی شک میشود تفکیکی میان شهرها در سراسر کشور ایجاد کرد. باید میان ساختار شهری در اصفهان با ماسوله تفاوت وجود داشته باشد و یا میان معماری رشت و یاسوج تفاوت را ببینیم؛ این در حالی است که ساختار شهری به سمتی رفته است که آن ساختار و آن هویت گذشته رو به نابودی است.»
بسیاری از مسائل در کشورمان از گذشتههای نزدیک نهادینه شده است و بسیاری از مسائل ساختاری شامل آن می شود. بحث ترافیک، تراکم فروشی، ساختوساز در باغات، تخریب امکان تاریخی برای ایجاد فضای بهتر شهری و بسیاری دیگر را میتوان نام برد که طعمه توسعه شدهاند و به راحتی قابل بازگشت نیستند؛ موضوعی که با ورود ناگهانی قابل حل نیست و سالها نیاز به برنامهریزی برای تغییر آن احساس میشود.
فریور صدری میگوید: «برای تغییر ساختار نمیتواند گفت که یک شبه همه چیز تغییر کند و سازندگان برگردند به حالت گذشته و از معماری اصیل ایرانی استفاده کنند. هرچند برگشتن به معماری گذشته نیز کار اشتباهی است بلکه باید در کنار ساختار جدید از معماری گذشته الگو گرفت و از آن استفاده کرد. مجموعهای زنجیرهای از عوامل باید دست به دست هم دهند تا به نقطهای برسیم که معماری شهرها قابل تفکیک باشد؛ شهرداریها، سازندگان، مراجع بالاتر که مربوط به مسائل اقتصادی هستند و موازی با آن آموزش، فرهنگسازی در میان مردم و در فضاهای دانشگاهی میتواند کشور را به سمتی حرکت دهد که این اتفاق رخ دهد.»
این جامعهشناس در پایان میافزاید: «ما در اکثر کشورهای توسعه یافته میتوانیم مشاهده کنیم که علاوه بر حفظ ساختار قدیمی شهر، در ساختار جدید نیز ازمعماری گذشته استفاده شده است. در دانمارک شهر کپنهاگ نسبتا دارای چنین ساختاری است که بسیار زیبا و دیدنی ساختاری را حفظ کردهاند و از آن استفاده میکنند. همچنین منطقه یورک در انگلستان نیز هویت گذشته خود را حفظ کرده و به طور کلی کشورهای توسعه یافته به این سو حرکت کردهاند که بخشی از ساختار گذشته خود را حفظ و در کنار آن در ساختار جدید نیز آن را دخیل کنند.
در تهران نیز این موضوع میتوانست صورت گیرد. به عنوان مثال در شهرهای جدیدی که در استان تهران احداث شده است، این موضوع قابل پیاده سازی بود که شهرها را با ساختاری بسازند که از معماری اصیل تهران در آن استفاده شود؛ هرچند این اتفاق نیفتاده است.»
یکبار دیگر چشمتان را ببندید. نیاز نیست شما را به مکانی دیگر ببریم. تصور کنید که روی خانههای گنبدی یزد از این بام به بامی دیگر میدوید و لحظهای خود را روی پشتبامهای پلهای ماسوله تصور کنید. یک آن از بازار تودرتوی تهران سردرآورید و یا در کوچه و پس کوچههای اصفهان، شیراز و هر یک از شهرهای ایران خود را ببینید. حال شما یک شهروند ایرانید با این تفاوت که میدانید در کجا هستید!