برترین ها - سولماز محمودی: هر کسی در مورد مثلث برمودا و اسرار پیرامون آن چیزهایی شنیده است. نظریه های مربوط به این ناحیه، گاهی اوقات نظریه های ساده و گاهی اوقات بسیار مضحک هستند، چه این ناحیه را، منطقه ای برای سفر در زمان یا آدمربایی "موجودات فضایی" بدانید، یا یک تخیل زادهی ذهن برخی افراد ساده لوح بدانید، با این حال اتفاقات عجیبی که در برمودا به وقوع پیوستهاند، غیرقابل انکار هستند. با همهی اینها برمودا تنها ناحیهای نیست که در آن اتفاقات عجیب رخ داده است، در اینجا در مورد 10 مکان دیگر مرموز روی زمین بحث شده است:
10- کوه های خرافات
کوه خرافات در شرق فونیکس در ایالت آریزونای آمریکا، واقع شده است. در حال حاضر نام آن بسیار مناسب آن می باشد. بنابر گفتههای ساکنین قدیمی منطقه، حدود سال 1800 میلادی، ژاکوب والتز، معدنی بزرگ از طلا در این ناحیه یافته بود، که از زمان مرگ وی به نام "معدن گمشدهی مرد آلمانی" شناخته میشد (زیرا والتز آلمانی بود و خیلی نزدیک به آنجا بود).
او محل این معدن را تا زمان مرگش به کسی نگفت؛ (بسته به اینکه کدام نسخه از داستان را می خوانید) اما در زمان مرگش گویا این راز را منتقل کرده است (هرچند عدهای معتقدند او این راز را با خود به گور برده است). در هر صورت، با وجود کاوشهای فراوانی که انجام شده، این معدن تا به حال یافت نشده است. عدهای معتقدند روح افرادی که در جستوجوی این معدن جان خود را از دست دادهاند، در این کوه سرگردان هستند.
حتی ساکنان بومی این منطقه، معتقدند افرادی به نام "Tuar Tums" (به معنای آدمهای کوچک) از این معدن مراقبت میکنند و این افراد در غارها و تونلهایی در زیر کوه زندگی میکنند. یکی از قبیلههای سرخ پوست آمریکا اعتقاد دارد که این کوه، دروازهی ورود به جهنم است. البته این گفته مضحک است از آنجایی که همه ما می دانیم که ورودی جهنم در سانی دیل است. با کتاب های روشن کننده حقیقت در مورد یکی از مرموز ترین مکان های جهان، حقایق را از افسانه جدا کنید! برای کسب اطلاعات در مورد مثلث برمودا: حقایق مربوط به بزرگترین راز جهان را در سایت Amazon.com دنبال کنید!
9- ناهنجاری آتلانتیک جنوبی
آیا تا به حال از شنیدن مثلث برمودا در فضا تعجب کرده اید؟ خیر؟ خب، احتمالا اکنون از شنیدن آن شگفت زده شوید و شما خوش شانس هستید! زیرا این مثلث وجود دارد و نام آن،"ناهنجاری آتلانتیک جنوبی" است. در این ناحیه، نواری از تابشها به نام کمربند درونی ون آلن، کمترین فاصله را از سطح زمین دارد. مرکز این ناحیه در نزدیکی سواحل برزیل قرار دارد و گفته میشود مسبب بسیاری از اتفاقاتی است که بر سر فضاپیماها آمده است.
مشکلاتی از جمله اختلال در سیستم کنترل فضاپیماها و حتی در برخی موارد انهدام آنها، همگی جز موارد شایع در این ناحیه است. تلسکوپ فضایی هابل زمانی که از این ناحیه میگذرد، به طور کامل خاموش میشود تا دچار مشکل نشود. همچنین ایستگاه فضایی بینالمللی در زمان گذر از این ناحیه ( که 5 بار در روز اتفاق میافتد)، برنامههای خود برای پیادهروی فضایی را لغو میکند. مشکلات در جنبهی فنی خلاصه نمیشوند، چرا که برخی از فضانوردان ادعا میکنند، در این ناحیه اشیای ستاره مانند در حال حرکت نیز مشاهده کردهاند.
تاکنون علل این مشکلات به طور کامل مشخص نشدهاند، هر چند دانشمندان معتقدند تجمع تابشها در این ناحیه، مسبب این وقایع است، ولی هیچگونه نظری در مورد اینکه این اتفاقات چگونه و چرا به وقوع میپیوندند، ندارند. در نتیجه، علت آن را به پای بیگانگان می گذاریم.
8- دریاچهی آنجیکنی
این دریاچه تاکنون جان بسیاری از افراد را گرفته است. حتی دریاچهی آنجیکنی یک روستا با تمام اهالی اش را یکجا ناپدید کرده است! همه چیز در نوامبر 1930 میلادی اتفاق افتاد، زمانی که ماهیگیری به نام جرج لابل که تله گذاری برای حیوانات بود، به دنبال سرپناهی برای شب بود. او با این نواحی آشنایی کامل داشت، اما در کمال تعجب اثری از 3 تا 2000 ساکن این روستا (بسته به اینکه کدام یک از منابع را در زمینهی جمعیت این روستا معتبر بدانید) نیافت. او وارد اینجا شد و صحنه بسیار عجیبی دید- او مردم روستا را در هیچ کجا پیدا نکرد. همه چیز دیگر مانند غذا و تفنگ، سر جایشان بودند اما اثری از هیچ موجود زندهای نبود.
لابل سریعا تلگرافی به پلیس کانادا RCMP زد و جستجو برای یافتن ساکنان این روستا آغاز شد. در حین جستجو صحنهای عجیب مشاهده شد؛ حداقل یکی از قبرها کنده شده و جسدی که درون آن قرار داشت، به سرقت رفته بود. این عمل به طرز واضحی کار حیوانات وحشی نبود. بعلاوه اجساد هفت سگ در 300 فوتی روستا پیدا شدند که علی رغم باز بودن فروشگاه های غذا در روستا، همگی از گرسنگی تلف شده بودند، بعضی از افراد ادعا میکنند در حین ناپدید شدن ساکنان روستا، نوری عظیم بر فراز دریاچه مشاهده کردهاند.
در واقع چه اتفاقی افتاده است؟ در این مورد ادعاهای زیادی وجود دارد، از موجودات فضایی گرفته تا ارواح و حتی خونآشامها را در این زمینه دخیل دانستهاند. وب سایت پلیس کانادا هم دلیلی برای این حادثه اعلام نکرد و نمیتوان از چیزی مطمئن بود جز یک مورد، آن هم این که اتفاق قطعا کار خونآشامها نیست، چون همگی میدانیم چنین موجوداتی وجود ندارند.
7- دریای شیطان
دریای شیطان (یا مثلث اژدها، بستگی به انتخاب شما دارد که کدام نام را ترسناکتر بدانید) در اقیانوس آرام واقع شده و حوادثی که تاکنون به خود دیده، به اندازهی مثلث برمودا، عجیب است. این ناحیه در ساحل ژاپن قرار گرفته و انواع پدیدههای اسرارآمیز همچون میدان مغناطیسی نامتعارف، دیده شدن اشیا و تابشهای عجیب و ناپدید شدنهای بیدلیل، در آن دیده شدهاند. این ناحیه توسط مقامات مسئول به عنوان ناحیهی خطرناک برای ماهیگیری معرفی شده است.
داستانی که این منطقه دارد این است که در سال 1952، دولت ژاپن، زیردریایی به نام کائیمارو شماره 5 را به دریای شیطان فرستاد. متاسفانه کائیمارو شماره 5 و 31 خدمهی آن دیگر رنگ ساحل را به خود ندیدند و همگی ناپدید شدند. داستانی دیگر در مورد کوبلایی خان است که در زمانهای قدیم سعی در حمله به خاک ژاپن از طریق دریای شیطان را داشته است. او 40 هزار نفر را در این دریا از دست داد.
نظریههای فراوانی در این زمینه وجود دارد. بسیاری وجود موجودات فضایی، دروازهای به دنیای موازی و حتی تونلی به سمت دریای آتلانتیس، را از دلایل ناپدید شدن افراد و اتفاقات عجیب این ناحیه میدانند. اما بعضی عقیده دارند که عامل این حوادث فعالیت بالای آتشفشانی این منطقه است. هر چه که باشد ما پیشنهاد میکنیم از این اقیانوس دوری کنید!
6- مزرعهی بیگِلو
مزرعهی بیگِلو (قبلا به عنوان مزرعه اسکین واکر یا مزرعه شرمن شناخته شده است) با مساحت 480 متر مربعی در شمالغربی یوتا در آمریکا قرار دارد و موارد بسیاری از دیده شدن اشیای پرندهی نامشخص، قطع عضو حیوانات و رخداد های عجیب دیگر در آن ناحیه، گزارش شده است. با اینکه رخ دادهای اسرار آمیز در حوالی سال 1950 میلادی مستند شده اند اما بدترین آنها بر سر دو مزرعهدار به نامهای گووِن و تِری شرمن زمانی که این مزرعه را در سال 994 خریداری کردند، آمده است.
در اولین روزی که شرمنها به این مزرعه نقل مکان کردند، گرگ بزرگی در میان علفها دیدند. آنها گرگ را به عنوان حیوانی خانگی پرورش میدادند چرا که به نظر اهلی میآمد (برای خواننده کنجکاو، بله، همیشه این ایده خوبی است). گرگ با شرمنها خوب بود و به آرامی با آنها برخورد میکرد تا اینکه روزی گرگ عظیمالجثه سعی کرد گوسالهای را در حالی که در بین حصار چوبی قرار داشت، بکشد.
وقتی تِری سعی کرد با تفنگ معمولی خود گرگ را از پای درآورد، در کمال تعجب گلولهها بر روی آن اثری نداشتند، وقتی او اسلحه خود را بیرون کشید، گرگ پا به فرار گذاشت، با اینکه گرگ فرار کرد اما حتی گلولههای اسلحه نیز بر روی آن اثری نکردند. شرمنها سعی کردند تا ردپای گرگ را دنبال کنند اما ردپای آن از جایی به بعد، طوری که گویا گرگ ناپدید شده باشد، محو شده بودند.
اما این پایان ماجرا نبود و شرمنها اجسام کروی پرندهی مرموز (که گویا یکی از سگهای آنها را نیز کشته بود)، پدیدههای عجیب، قطع عضو حیوانات به طرز ترسناک و بسیاری اتفاقات دیگر را شاهد بودند. این اتفاقات به قدری آزاردهنده بود که شرمنها در سال 1996، مزرعه را به رابرت بیگِلو فروختند که بنیان گذار موسسه ملی کشف علم بود که می خولست اسرار این مزرعه را تحقیق کند. تاکنون، بیگلو مالک این مزرعه است و NIDS سرپوش محکمی بر یافته های او قرار داد.
5- نقطهی خوشایند
نقطهی خوشایند در ابتدا به نظر نامی مناسب برای این ناحیه بود، اما در طی سالها و اتفاقات عجیب و رمزآلودی که در آن به وقوع پیوست، این اسم به نظر نامی طعنهآمیز میآید. معروفترین این اتفاقات به موجودی با نام Mothman برمیگردد، که ساکنین ویرجینیای غربی را از نوامبر 1996 تا دسامبر 1997 مورد شکنجه قرار داد. بیش از 100 نفر از ساکنین نقطهی خوشایند این موجود را با چشمان خود دیدهاند. مردی 2 متر و 10 سانتی متری با سینهای عریض و چشمان قرمز و بالهایی به طول 3 متر که در پشت وی جمع میشدند.
Mothman که براساس آن فیلمی ساخته و کتابی نوشته شده است (و حتی مجسمهی آن در نقطهی ناخوشایند وجود دارد)، میتواند توجیههای زیادی داشته باشد. عدهای آن را موجودی فرا فضایی، و عده ای او را جهشیافته میدانند و عدهای دیگر معتقدند اهالی نقطهی خوشایند، ترس زیادی از جغدها و حیوانات بزرگ یا Sandhill Crane آن ناحیه داشتند. هر چه که باشد، بعد از فروریختن پل سیلور در 15 دسامبر 1967 میلادی، که باعث مرگ 46 انسان شد، گزارشهای دیده شدن این موجود نیز متوقف شدند و این اتفاق باعث شد که عده ای این دو حادثه را مرتبط به هم بدانند.
علاوه بر Mothman، حوادث ماورالطبیعهی فراوانی در این ناحیه به وقوع پیوستند، از جمله اشیای پرندهی مرموز و افرادی به نام "مردان سیاه پوش"، که موجودات شبیه انسان بودند که میتوانستند صرفا با حرف زدن و نگاه و رفتارشان افراد را بیحس کنند! هدف این "مردان" جمعآوری اطلاعات در مورد حوادثی ماورالطبیعه بوده است (یل افرادی که این اطلاعات را داشته اند).
اطلاعات بیشتری در مورد اسرار پنهان جهان از مکان های اسرار آمیز اطلس کشف کنید: مکان های ترس آور بی دلیل جهان، چشم اندازهای نمادین، شهرهای باستانی، و زمین های گم شده و ناپدید شده را در سایت آمازون بیابید.
4- مثلث میشیگان
مثلث میشیگان، مثلثی جغرافیایی واقع در وسط دریاچهی میشیگان است. این ناحیه نیز شاهد حوادث ناپدید شدن اسرار آمیز زمین و خدمه دریا بوده است که برخی از معروف ترین آن ها عبارتند از:
کاپیتان دونر: در 28 آوریل 1937، کاپیتان جرج دونر از O.M مک فرلاند در حال حرکت از بندر ایری در پنسیلوانیا به سمت ویسکونسین در واشنگتن بود و مجبور بود تا از این مثلث عبور کند. کاپیتان در میان راه برای استراحت به کابین میرود و از کمککاپیتان میخواهد تا کشتی را کنترل کند و زمانی که به مقصد نزدیک شدند او را از خواب بیدار کند. بعد از سه ساعت زمانی که کمککاپیتان برای بیدار کردن دونر، به کابین رفت وی را پیدا نکرد. او در کافه هم نبود. جستجوهای زیاد در عرشه نیز بینتیجه بودند و او هیچگاه پیدا نشد.
پرواز 2501: در 23 ژوئن 1950، پرواز 2501 خطوط هوایی شمالغرب، در حال پرواز از نیویورک به مینیاپلیس توسط کاپیتان باتجربه، رابرت لیند به همراه 58 مسافر بود. بدلیل آب و هوای بد، کاپیتان مجبور به تغییر مسیر و پرواز بر فراز دریاچهی میشیگان شد. حوالی نیمهشب کاپیتان لیند بدون اعلام دلیلی مشخص خواستار کم کردن ارتفاع از 35 هزار به 25 هزار فوت شد، که این درخواست رد شد و این آخرین ارتباط با پرواز 2501 بود. این آخرین موقعیت مشخص و شناخته در مثلث میشیگان بود.
با اینکه منابع مختلف اخبار متفاوتی از پیدا شدن بازماندهی این هواپیما میدهند (از پیدا شدن قطعهای کوچک تا اینکه اصلا بازماندهای از هواپیما یافت نشده است)، آنچه که مسلم است هواپیما به دریا سقوط کرده است. نکتهی عجیب این است که هواپیما در سلامت کامل و در دستان مطمئن کاپیتان لیند در زمان ناپدید شدن بوده است، اما عجیبتر اینکه با وجود جستجوهای هر ساله، تاکنون هیچیک از اجساد مسافران یا کاپیتان هواپیما یافت نشدهاند.
3- درهی سنلوئیس
درهی سنلوئیس، در جنوب کلرادو، ناحیهای با حوادث ماورالطبیعهی فراوان مانند اشیای پرندهی مرموز، صدها گزارش قطع عضو حیوانات است. دیدن اشیا پرنده در این ناحیه به قدری عادی شده است که زنی به نام جودی ماسولاین برجی برای مشاهده این اشیا پرنده در زمین اش ساخته است و از سال 2000 میلادی تا به امروز بیش از 50 مورد از آنها را مشاهده کرده است. برخی از این اشیای پرنده را چندین فرد به طور همزمان مشاهده کردهاند.
برای کسانی که به اجسام پرنده شک دارند، باید گفت که موارد متعدد قطع عضو حیوانات گزارش شدهاند که توجیهی ندارند. این حوادث از سال 1967 با اسبی به نام اسنیپی شروع شد. اسنیپی روزی در حالی که مغزش از سرش خارج شده و تک تک استخوانهایش تمیز شده بودند، یافت شد. بعد از اسنیپی صدها و شاید هزاران مورد دیگر از حیوانات قطع عضو شده، پیدا شدند که همگی در موارد متعددی شبیه هم بودند. اول اینکه هیچگونه اثری از خون دیده نشد و دوم، بریدگیها همگی دقیق و تمیز بودند و نمیتوانستند کار شکارچیان طبیعی باشند و در نهایت اینکه همهی این اتفاقات یک شبه و در حالی که حیوانات در سلامت کامل بودند، به وقوع پیوستهاند.
تحقیقات که تا به امروز نیز ادامه دارد، به نتیجهای منجر نشدهاند. برخی مزرعهداران از دیدن نوری عجیب در آسمان شب قبل از پیدا کردن جسد یک کرکس، خبر دادند که باعث شد عدهای به این نتیجه برسند که در این حوادث، موجودات غیرزمینی، دستی دارند. هر چند تصور آن سخت است از آنجایی که بیگانگان بسیار مراقب حیوانات مزرعه در کلرادو هستند؛ و این دلیل زیاد جذاب نیست- و انسان ها، "جراحان فانتوم دشت ها هستند. شخصا، فکر می کنم کار موجودات غیر زمینی باشد.
2- مثلث بنینگتون
باز هم مثلثی دیگر! این یکی در جنوبغربی ورمونت قرار دارد. 5 اتفاق بین سالهای 1945 تا 1950 میلادی، که ارتباطی به جز یکسان بودن محل وقوع ندارند، این مثلث را به مثلثی اسرارآمیز تبدیل کردهاند. این حوادث عبارتند از:
میدی ریوِرز 75 ساله، در 12 نوامبر 1945 در حال رهبری گروهی از شکارچیان بود. در مسیر بازگشت، او مقداری جلوتر از گروه خود حرکت کرد و دیگر اثری از وی دیده نشد. چند عدد پوکهی تفنگ در مسیر یافت شدند، اما تحقیقات به نتیجهای نرسیدند.
پائولا وِلدن 18 ساله، دانشجوی کالج بنینگتون بود که در 1 دسامبر 1946، برای اسکی رفت و دیگر به خانه بازنگشت. و اثری از او پیدا نشد.
دقیقا سه سال بعد، در 1 دسامبر 1949 نظامی بازنشسته، جیمز تتفورد سوار اتوبوس شد تا بعد از دیدار با والدین خود به سمت خانه برگردد. شاهدان وی را قبل از ایستگاه مقصد در اتوبوس دیده بودند اما زمانی که اتوبوس به ایستگاه مقصد وی رسید، اثری از او نبود اما چمدان جیمز همچنان داخل اتوبوس قرار داشت.
پاول جپسون 8 ساله، در 12 اکتبر 1950، در حالی که مادرش به خوکها غذا میداد، ناپدید شد و گروههای جستوجو علیرغم کت قرمز و مشخصی که بر تن پاول بود، هیچ گروه تحقیقی نتوانست این پسر را پیدا کند.
دیگر اتفاق، ناپید شدن زنی به نام فریدا لِنگر بود. در 28 اکتبر 1950 او که به همراه نزدیکان خود، در حال اسکی بود، درون جریانی از آب افتاد و برای عوض کردن لباس خود، محل را ترک کرد. اگر تا اینجا خوب مطالعه کرده باشید، حتما خواهید گفت که فریدا ناپید شد و دیگر اثری از وی دیده نشد. اما این به طور کامل درست نیست، چرا که جسد وی یافت شد اما بعد از 6 ماه و دقیقا در مکانی که قبلا با دقت تمام جستجو شده بود. او تنها موردی بود که جسدش در 12 می 1951 یافت شد اما به قدری له شده بود که دلیل مرگ وی مشخص نشد.
نظریههای فراوانی برای این اتفاقات وجود دارند. موجودات فضایی، قاتل زنجیرهای و یا حتی غول پا بزرگ از نظریههای مطرح شده هستند. دلیل را دقیقا نمیدانیم اما این را میدانیم که بهتر است از مثلثها نیز دوری کنید!
1- مثلث بریجواتِر
از مثلثها دوری کنید! خصوصا این مثلث. مثلث بریجواتِر منطقهای به مساحت 322 کیلومتر مربع در جنوب ماساچوست در بوستون است که مانند ویترینی از حوادث ماورالطبیعه عمل میکند. در بین موارد دیگر، چندین مورد حیوانات عجیب و غریب در این ناحیه دیده شدهاند. از سال 1970 میلادی، گزارشهایی مبنی بر دیده شدن موجودی پر مو، مانند میمون که جثهای عظیم داشته، دریافت شدهاند. همچنین پرندگانی بزرگ شبیه موجودات بزرگ Pterodactyl که در حال نبرد با یکدیگر در پرواز بودند نیز دیده شدهاند. در سال 1976 مردی گزارش داد که سگی عظیم با چشمان قرمز دیده است که دو اسب او را کشته است.
علاوه بر آنها، گزارشات متعدد قطع عضو حیوانات نیز مشاهده شدهاند (اساسا گاو وگوساله) که عدهای شیطانپرستان را مسئول این اتفاق میدانند اما تا به حال هیچ گروهی مسئولیت این حوادث را بر عهده نگرفته است و هیچ کس نمی داند که این حیوانات از کجا آمده اند.
اگر این موارد کافی نیست باید گفت که چندین مورد اشیا پرندهی مرموز نیز در این منطقه مثلث بریج واتر مشاهده شدهاند که اولین آن به سال 1760 برمیگردد زمانی که "گوی آتش" در نیو انگلند چند بار دیده شد. از آن به بعد، چند مورد دیگر از اشیا پرنده و مرموز در آسمان دیده شده است - که شامل هلیکوپترهای سیاه مرموز است. یک نفر در سال 1976، فرود دو شی پرنده در مسیر 44 نزدیک شهر تانتون را گزارش داد و فرد دیگری، در سال 1994، یک شی مثلثی عجیب با نور قرمز و سفید را گزارش داد که توسط افسر اجرای قانون بریج واتر دیده شده است. در مورد عجیب دیگر، در شب هالووین سال 1908 میلادی، دو فرد که از این ناحیه عبور میکردند در آسمان نور بزرگی مانند فانوس دریایی مشاهده کردند که بعد از حدود 40 دقیقه ناپدید شد.