برنامه ریزی برای مشارکت
معمارشهر: هنگامی که برنامه ریزان اهداف و مقاصد کلی فرآیند مشارکت را شناسایی کردند ، برنامه ریزی برای مشارکت به مراحل زیر نیاز دارد (روزنر 1978):
• افراد یا گروه هایی را که باید در فعالیت مشارکت برنامه ریزی شده شرکت کنند ، شناسایی کنید.
• تصمیم بگیرید که شرکت کنندگان ، از توسعه تا اجرا تا ارزیابی ، در کجای فرآیند شرکت کنند.
• اهداف مشارکت را در رابطه با تمام شرکت کنندگانی که در این کار شرکت می کنند بیان کنید.
• روشهای جایگزین مشارکت را با توجه به منابع موجود شناسایی و مطابقت دهید.
• روش مناسبی را انتخاب کنید که برای دستیابی به اهداف خاص استفاده شود.
• فعالیت های مشارکت انتخاب شده را پیاده سازی کنید.
• روشهای اجرا شده را ارزیابی کنید تا ببینید که آنها تا چه حد به اهداف و مقاصد مورد نظر رسیده اند.
نظریه و عملکرد
نظریه ها و شیوه های مشارکت را می توان در پنج جمله زیر ترکیب کرد:
هیچ راه حل "بهترین" برای مشکلات طراحی و برنامه ریزی وجود ندارد.
هر مسئله می تواند تعدادی راه حل داشته باشد ، که به طور سنتی بر اساس دو مجموعه معیار استوار است:
• حقایق. داده های تجربی مربوط به نقاط قوت مواد ، اقتصاد ، کد ساختمان و غیره
• نگرش های. تفسیر واقعیت ها ، وضعیت هنر در هر زمینه خاص ، رویکردهای سنتی و عرفی و قضاوت های ارزشی.
تصمیمات "خبره" لزوما بهتر از تصمیمات "غیر رسمی" نیستند.
با توجه به حقایق تصمیم گیری ، شهروندان می توانند گزینه های موجود را بررسی کرده و از بین آنها یکی را انتخاب کنند. در یک فرآیند مشارکت ، برنامه ریزان و طراحان باید در کنار شهروندان برای شناسایی گزینه های احتمالی ، بحث در مورد نتایج مختلف گزینه ها و نظرات دولت همکاری کنند.
در مورد گزینه ها (درمورد آنها تصمیم نگیرید).
یک کار برنامه ریزی می تواند شفاف شود.
افراد حرفه ای غالباً گزینه هایی را در نظر می گیرند که چارچوبی در ذهن آنها باشد. باید برای بحث در مورد کاربران ارائه شود. پس از درک مؤلفه های تصمیم گیری برای برنامه ریزی و بررسی گزینه ها ، شهروندان در واقع می توانند برنامه خود را تهیه کنند تا اینکه نسبت به برنامه ای که برای آنها ارائه شده واکنش نشان دهند. احتمال موفقیت این محصول بیشتر است زیرا پاسخگوی نیازهای افرادی است که از آن استفاده می کنند.
همه افراد و گروههای علاقه مند باید در یک مجمع آزاد گرد هم آیند.
در این شرایط ، مردم می توانند صریحاً نظرات خود را ابراز کنند ، سازش های لازم را انجام دهند و به تصمیماتی که از نظر همه افراد قابل قبول است برسند. با درگیر کردن هرچه بیشتر منافع ، محصول با ثروت ورودی تقویت می شود. به نوبه خود ، یادگیری بیشتر در مورد خود ، گروه شهروندان را تقویت می کند.
روند مداوم و همیشه در حال تغییر است.
محصول پایان فرآیند نیست. باید مدیریت ، ارزیابی مجدد و متناسب با نیازهای متغیر صورت گیرد. کسانی که مستقیماً درگیر این محصول هستند ، یعنی کاربران ، به بهترین وجه قادر به انجام این وظایف هستند.
نقش حرفه ای تسهیل توانایی گروه شهروندان در تصمیم گیری از طریق فرآیندی است که به راحتی قابل درک است. این امر غالباً به شکل آگاهی مردم از گزینه های دیگر صورت می گیرد. این نقش همچنین شامل کمک به مردم در توسعه منابع خود به روشهایی است که به نفع خود و دیگران باشد.