نظریات دلوز در باب مفهوم ریزوم در نوعی معماری به نام معماری فولدینگ تأثیر شگرفی نهاد. فولدینگ بهمثابه یک روند مولد در طرح معمارانه اساساً تجربی: لاادری، غیرخطی و از پایین به بالا است. ریزوم پدیدهای زیستشناختی است که در فلسفۀ دلوز و گتاری برای توصیف روابط و اتصال چیزها به کار میرود. دلوز و گتاری ساختار ویژۀ ریزوم را در تقابل با ساختار درختی (بهمثابه مظهر قدرت متمرکزِ مسلط بر تمدن غربی به تعبیر آنها) به کار میبرند.
فرهنگ امروز/ فاطمه شمسی:
«خوشبختانه میتوان لحظة دقیق مرگ معماری مدرن را تعیین نمود. معماری مدرن در شهر سنت لوئیسِ ایالت میسوری در جولای ۱۹۷۲ در ساعت ۳.۳۲ دقیقه بعدازظهر مرد.» (چارلز جنکس)
پروئیت-ایگو[۱] پروژۀ مسکونی منحصربهفردی در ایالت میسوری بود که به یک شرکت معماری واگذار شد و هدف از آن سکونت طبقات کمدرآمد و کنترل جمعیت در حال افزایش شهری و زاغهنشینی و سوق دادن بخشی از جمعیت به زندگی در حومه بود. طرح و نقشۀ این مجتمع مسکونی تحت تأثیر اصول لوکوربوزیه و کنگرۀ بینالمللی معماران مدرن (CIAM) ریخته شد. میزان سکنۀ این مجتمع تا سال ۱۹۵۷ به اوج خود حدود ۹۱ درصد رسید، اما با گذشت زمان نارضایتی ساکنان آن از ساختمانهایی بیروح که نوع زندگی ویژهای را به آنها تحمیل میکرد بالا رفت و عدم تطبیق خواستههای کاربران با امکانات بناها و افزایش جرم و جنایت، شهرک را تبدیل به محلی غیرقابل سکونت ساخت. این پروژه در نهایت به دلیل عدم توجه به فرهنگها، سبک زندگی و تفاوتهای افراد و پایبندی به سبک بینالملل و مشکلات تأسیساتی و غیره شکست خورد و در جولای سال ۱۹۷۲ در ساعت ۳.۳۲ دقیقه توسط دولت منهدم گشت.
دلوز بهواسطۀ ردیهاش بر مفهوم هایدگریِ «پایان متافیزیک» فیلسوفی درخور توجه است. وی زمانی در یک مصاحبه عنوان کرد که «من خودم را یک متافیزیسین ناب احساس میکنم...» ژان بودریار (همکار وی) او را «کتابخانۀ بابِل» میخواند و دوستش میشل فوکو گفته بود که قرن بیستم «قرن دلوز خواهد بود». دلوز فرای مرزهای فلسفه در معماری نیز تأثیرگذار بوده است، مفاهیم و آثار او توسط محققان در حوزههای معماری، مطالعات شهری، جغرافیا، مطالعات سینما، ادبیات، انسانشناسی و دیگر حوزهها مورد استفاده قرار گرفته است.
انتشارات راتلج برخلاف این اعتقاد رایج که فلسفه بهمثابه قلمروعی انتزاعی و کمتر عملکردگرا نمیتواند کاری با معماری بهمنزلة حوزهای عملی و کاربردی که بنا به مقتضیات در حال تغییر است، داشته باشد، اقدام به انتشار مجموعه کتابهایی با عنوان «متفکران برای معماران» کرده است و در این مجموعه به بیان اندیشههای فیلسوفان اثرگذاری پرداخته که در مورد معماری به تفکر پرداخته و دست به قلم شدهاند. هر کتاب چکیده موضوعات و مفاهیمی است که این متفکران برای عرضه به معماران داشتهاند. این مجموعه اندیشۀ معمارانۀ موجود در بدنة آثار این متفکران را رصد میکند، کتابها و مقالات مهم را معرفی و اصطلاحات را رمزگشایی میکند و فهرستی مؤجز برای مطالعه بیشتر فراهم میآورد. متفکران مورد نظر نویسندگانی پرکار بودهاند و هر درآمدِ مختصر دربارة آنها فقط میتواند ناظر بر بخشی از آثار ایشان باشد. مؤلفان این مجموعه، چه معمار بوده باشند و چه منتقد، بر برگزیدهای از نوشتههای این متفکران تمرکز شده که در نظرشان بیش از همه به طراحان و مفسران معماری مربوط بوده است. اولین کتاب این مجموعه دلوز و گتاری برای معماران است که توسط اندروبلنتاین، استاد دانشگاه نیوکسل در رشتۀ معماری، به رشتۀ تحریر در آمده است. این کتاب به معرفی و بیان رئوس کلی برخی از اندیشههای دلوز و گتاری در قلمرو معماری و تفسیر معمارانه برخی از آنها میپردازد. بلنتاین در این کتاب، در پنج فصل لایههای مفهومی اندیشه دلوز وگتاری را تشریح میکند. دو فصل اول کتاب به ترسیم خطوط کلی مفهوم هویت و تولید آن میپردازد و پس از آن بلنتاین ما را به سفری درون «خانه»، «نما و منظر» و در نهایت به «شهر و محیط» میبرد.
اولین همکاری میان دلوز و گتاری کتاب آنتی ادیپ: کاپیتالیسم و شیزوفرنی بود که بهمنزلة مانیفستی برای حیات پساساختارگرایانه بهحساب میآید و در پیوند با روح اعتراضات دانشجویی ۱۹۶۸ فرانسه است. تبیینات کتاب «دلوز و گتاری برای معماران» بیشتر بر شناختهشدهترین کار این دو یعنی همان «کاپیتالیسم و شیزوفرنی» که در دو مجلد، جلد یک: آنتیاُدیپ (۱۹۷۲)؛ جلد دو: هزار فلات (۱۹۸۰) به چاپ رسید، تمرکز دارد. کتاب «هزار فلات» کتابی است که در آن پرسشهای جدید و عجیبی مطرح میشود: «زمین در مورد چیستی خود چه میاندیشد»، «چگونه خود را به بدنی بیاندام تبدیل میکنید» و غیره.
دلوز و گتاری در این کتاب ما را به قدم نهادن ورای حوزۀ عقل متعارف دعوت میکنند که این امر از طریق قلمروزدایی و بازقلمروپذیری به تحقق میپیوندد. اصطلاح بدن بیاندام در اندیشه دلوز و گتاری به تناسب مفهومی انتزاعی جرح و تعدیل میگردد. بدن بیاندام یعنی خلاقیت، جایی که پیشپندارها کنار میرود. وضعیت پیش از شکل گرفتن طرح است، جایی که همۀ احتمالات حاضر است و جایی که فرد از انتظارات عقل متعارف که طرح چه باید باشد در امان است. آنچنانکه آیلین گری گفته است: «خانه لاک انسان است، امتدادش، تراوشش، تجلی روحانیاش».



عضوکمیسیون معماری و شهرسازی شورای اسلامی شهر تهران، تصریح کرد: برای اولین بار موضوع نوسازی محل سکونت به فضای سکونت پیوند خورده و پیوستگی ماهوی و شکلی میان این دو مقوله در نوسازی مورد توجه قرار گرفته است. 

