در مصاحبه ولادیمیر بلگولوفسکی با آلوارو سیزا که در "آرک دیلی"منتشر شده، گفت وگو درباره رویکردهای سیزا در معماری و به ویژه تلقی او از زیباییشناسی مورد تاکید قرار گرفته است.
هنرآنلاین: آلوارو یواخیم ملو سیزا ویرا در سال 1933 در متوزینو در نزدیکی پورتو در پرتغال به دنیا آمد. هنگامی که او در سالهای 1949 تا 1955 درمدرسه هنرهای زیبای پورتو به تحصیل میپرداخت، اولین طرحش در سال 1954 اجرا شد. او در سالهای 1966 تا 1969 در مدرسه معماری پورتو به تدریس پرداخت و در سال 1976 به عنوان استادیار این دانشگاه منصوب شد.
بنیاد معماری Every Design عنوان کرده: کارهای سیزا یک تلاش جدی برای خلق یک لحظه قدرتمند و مقاوم مثل بتن، با تفاوتهای ظریف و منحصربه فرد خود است. او بهترین معمار در زمینهی تلفیق مسائل گوناگون است. بارزترین خصیصهی آلوار سیزا استادی او در پرداخت و اجرای معماری در زمینههایی است که ظاهراً غیرممکن هستند.
وی با مهارت مطالعاتش مکان را به فرمهای مجسمه گونه که قابل پیش بینی و عادی نیستند، بدل میکند. سیزا یکی از اولین و بزرگترین معمارانی است که المانهای کارهایش، به بافت و شکل اصلی برتری دارند، و طرحهای وی همیشه با یک فضای الهام شده از المانهای هنری تلفیق شده است. آثار سیزا حس تازگی و آزادی را در دیگران به وجود میآورد. در معماری وی، تنها چیزی که که او را به واهمه وا میدارد، خطر انقراض است.
آلوارو سیزا به عنوان مدرس میهمان در بسیاری از دانشگاههای ایالات متحده، آرژانتین، کلمبیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه، فرانسه، نروژ، هلند، سوئیس، اتریش، و انگلستان تدریس کرده، و در همایشهای بسیاری شرکت کرده است. در سالهای اخیر افتخارات متعددی از بنیادها و مؤسسات در اروپا دریافت کرده است. از جمله مدال طلای بنیاد آلوارو آلتو در سال 1988، و جایزه مشهور میس وندروهه مربوط به بانک بورخس و ایرمائو پرتغال در سال 1986.
در طول 60 سال فعالیت آلوارو سیزا، کار او به طور مداوم در نامگذاری هایی چون "رویکرد انتقادی" و "مدرنیزم شاعرانه" توصیف شده است. در مصاحبه "ولادیمیر بلگولوفسکی" با او که در "آرک دیلی"منتشر شده، گفت گو درباره رویکردهای سیزا در معماری و به ویژه تلقی او از زیبایی شناسی مورد تاکید قرار گرفته است.
ولادیمیر بلگولووفسکی: یکی از دانشجویان شما "ادواردو سوتو د موورا" گفته است: "خانههای سیزا درست مثل گربههای هستند که در آفتاب دراز کشیدهاند."
[میخندد] شاید حرف او به این معنی است که ساختمانهای من طبیعیترین موقعیت را در محل قرار گرفتنشان پیدا میکنند.این را هم بااید اضافه کنم که رجوع به بدن و اندامواره گی را همیشه در کارهای من میشود دید.
فکر میکنید در گفتگوهایی مثل این تا چه اندازه بشود به ایدهها و تفکرات معماران نزدیک شد. ایا این گفتگوها چنین امکانی را محقق میکند؟
شاید اما ممکن است در عین حال این شیوه ای اشتباه هم باشد [خنده.] شخصاً دوست دارم درباره کاهایم توضیح بدهم. وقتی از من خواسته میشود سخنرانی کنم، همیشه تصمیم میگیرم در مورد یک پروژه خاص صحبت کنم، زیرا میخواهم توضیح دهم که چگونه ایدهها به وجود میآیند.