به گزارش «صما» شهرهای جدید سیاست دولت اصلاحات برای تأمین مسکن و طرح مسکن مهر سیاست دولت اصولگرا برای تأمین مسکن بوده که هردوی آنها با چالشهای جدی و مشابهی مواجه بوده و هستند. فارغ از رویکردها و گرایشهای سیاسی دولتها، سیاست مدیران شهری در تأمین مسکن در طول دهههای گذشته چه در دولتهای منسوب به اصلاحطلبان و چه در دولتهای منسوب به اصولگرایان، تفاوت چندانی با یگدیگر نداشته و با چالشهای مشترکی روبهرو بوده است.
چالش دولتها در توسعه شهرهای جدید
ناگزیری دولتها از اجرای طرحها در زمینهای دولتی که ارزیابی صحیح مکانیابی برای ایجاد شهرهای جدید و مسکن مهر را تحتالشعاع قرار داده همچنین تأمین خدمات از طریق واگذاری و فروش زمین که به توسعه گسسته شهری منجر شده و ناهماهنگی وزارتخانهها و سازمانها که به تاخیر در تأمین خدمات و زیرساختهای لازم برای شهرهای جدید و مسکن مهر منجر شده است و نیز انحراف از اهداف طرح که تأمین مسکن برای اقشار بسیار ضعیف جامعه بوده است؛ در هر دو طرح مسکن مهر و شهرهای جدید را میتوان از جمله چالشهای مشترکی دولت ها در شهرهای جدید دانست.
این موارد، اگرچه ضعف مدیریت و برنامهریزی را در تأمین مسکن اقشار کمدرآمد در دهههای پس از انقلاب تاکنون را نشان میدهد؛ ضعفی که مسئولیت آن به فرد یا حزب سیاسی خاصی بر نمیگردد اما به نظر میرسد تا زمانی که ما ضعف دانش مدیریتی بدنه سیاستگذاری کشور را بهعنوان واقعیتی تلخ نپذیریم و برای آن چارهاندیشی نکنیم، همچنان به اشتباهات گذشته خود ادامه خواهیم داد.
چرا شهرهای جدید ما ایدهآل نیستند
در این بین به گفته کارشناسان مدیریت شهری ما نباید نگران باشیم که چرا شهرهای ما ایدهآل نیستند، بلکه باید نگران این باشیم که آیا روند مثبتی دارند یا نه؟ یکی از علائم بیمار بودن یک شهر از نظر حملونقل این است که در شهر وسیله نقلیه شخصی ببینیم و عابر پیاده نبینیم. اگر وضعیت شهرهای جدید ما این هست که بیماری دارند. حال، بحث این است که آیا روند مثبتی طی میکند یا نه؟ ما باید تلاش کنیم تغییرات در آینده به سوی بهبود وضعیت باشد.
اینکه سیستم ریلی قوی داشته باشیم و اطراف ایستگاههای آن ساختوساز کنیم، مشکلی ندارد؛ ولی نمیتوانیم سرنوشت یک شهر را به ایجاد سیستم TOD وصل کنیم که ممکن است با توجه به هزینه زیادی که دارد، نه در کوتاهمدت که در بیست سال آینده، تحقق پیدا کند. حال این سوال مطرح است که برای مشکل حملونقل شهروندان این شهر در طول این دوره چه جوابی خواهیم داشت؟ ما هم موافق هستیم که حملونقل ریلی بهترین شیوه است؛ اما اکنون که شرایط چنین فعلی فراهم نیست چه کنیم؟ یعنی آن کسی که امروز در پردیس زندگی میکند، میگوید من خیلی هم خوشحال میشوم اینجا شبکه ریلی داشته باشد؛ ولی من اکنون جوابی میخواهم که بتواند مسئله امروز من را حل کند.
سیستم حملونقل ضعف مشکل شهرهای جدید
به باور بسیاری از کارشناسان مسئله ما در شهرهای جدید، بیتوجهی به پیاده و غلبه سواره است که نوعی وابستگی و اعتیاد به اتومبیل را با خود میآورد. در واقع، ساکنان شهرهای جدید، به علت ضعف سیستم حملونقل همگانی و از روی ناچاری، از وسیله شخصی استفاده میکنند. کسانی که این هزینه را ندارند، از شبکه حذف شدهاند و دسترسیشان به خدمات از بین رفته است که باید راهحل این مسئله در کوتاهمدت و بلندمدت دیده شود.
نظام مدیریت شهری ما دچار بیماریهایی است که در شهرهای جدید تشدید شده است. در حوزه تحقق مدیریت مطلوب، بحث نظام تأمین درآمدی شهرداریها بسیار مهم است که ما موضوعی به نام شهر جدید را به نهاد شهرداری میسپاریم که میدانیم چه مشکلاتی در تأمین مالی شهرداریها وجود دارد. باید نوعی تعادل بین نظام ساختوساز در شهرهای جدید و نظام مدیریت شهرداری ایجاد شود. از آنجایی که نهادهای دموکراتیک و مردمی در شهرهای جدید مستقر نیستند، به نظر میرسد زمینه فساد و انحراف در شهرداریها در شهرهای جدید، بیش از شهرهای موجود شکل میگیرد.
کاهش کیفیت زندگی در شهرهای جدید مشهود است
مشابه با 1200 شهر دیگری که در کشور داریم، ناکارآمدی تأمین نظام مالی و آسیبهایی که در این حوزه وجود دارد، در شهرهای جدید نیز رخ مینماید. البته میتوان نظام تأمین مالی ویژهای برای شهرهای جدید طراحی کرد که از وابستگی درآمد مبتنی بر ساختوساز که نظام درآمدی ناپایدار است، به دور باشد. این درآمد ناپایدار (وابسته به نظام ساختوساز) به کاهش کیفیت زندگی در شهرهای جدید منجر میشود.
به عبارتی، نقض قرضی است بر توسعه شهری از پیش برنامهریزی شده و مانعی در برابر توسعه پایدار شهری؛ حتی در حوزه اقتصاد شهری نیز گرایش به ساختوساز و توسعهای که میتواند همهچیز را بخرد، بر خلاف ضرورت کارآفرینی و بهبود محیط کسبوکار است و زمینهساز شکلگیری شهرداری رانتی در شهرهای جدید هم خواهد بود. از این رو، باید به مقوله حکمروایی خوب شهری بهواسطه حضور شهروندان در مدیریت این شهرها توجه جدی کرد.