از کارتن خوابی تا کارخانه داری !
روزنامه شهروند: این نوشتار ماجرای کارآفرینی است که از کارتنخوابی به کارخانهداری رسیده و ٩٠ درصد پرسنلش کارتنخوابها و معتادان بهبود یافته هستند.
«محمد ثقفی از کارتنخوابی به کارخانهداری رسید. جوان ٣٧سالهای که از سالهای نوجوانی گرفتار اعتیاد شده بود. یک روز تصمیم بزرگی گرفت و آن بازگشت دوباره به زندگی سالم بود. خودش به «شهروند» میگوید: بچه جنوب تهران است و بعد از ترک اعتیاد کارگاه کوچک برادرش را توسعه داد و توانست صاحب دو کارخانه شود. او حالا مالک یک برند بزرگ در زمینه تولید تشک و مبلمان است و کارخانهاش در چهاردانگه اسلامشهر را با ١٥٠نفر پرسنل میگرداند. نیروهایی که حدود ٩٠درصدشان زندگی مشابه خود او را داشتهاند و کارتنخواب هستند.
اما ماجرای کارآفرینی مثل محمد در اقتصاد ایران کمتر تکرار میشود. گواهی عدم سوءپیشینه مانع بزرگی است که آسیبدیدگان اجتماعی بتوانند دوباره به چرخه زندگی و اقتصاد سالم برگردند. حالا حتی برای تأسیس یک مغازه هم این گواهینامه مورد نیاز است. موضوعی که به اعتقاد کارشناسان بازار کار باید مورد بازنگری قرار گیرد یا دولت مشوقها و حمایتهایی را برای کارآفرینان قرار دهد تا آنها بتوانند از این افراد در محیط کاریشان بهرهبرداری کنند.
از کارتنخوابی تا کارخانهداری
محمد ثقفی که سالها درگیر اعتیاد بود و روزهای سختی را در زندگیاش پشت سر گذاشته، حالا دو کارخانه بزرگ تشک و مبلسازی دارد. البته نکتهای که او را از خیلی کارفرماها متمایز میکند، این است که حدود ۹۰درصد از ۱۵۰ کارگری که در کارخانه او کار میکنند، قبلا معتاد و کارتنخواب بودهاند. اینها بعد از این که ترک اعتیاد کردهاند، محمد ثقفی آنها را که گذشتهای مشابه خودش داشتهاند، استخدام کرده است.
در کشور ما تعداد کارفرماهایی که کار مشابه محمد ثقفی انجام دهند، زیاد نیست و شاید ترجیح خیلی از کارفرماها این باشد که به جای استخدام کسی که قبلا اعتیاد داشته و حالا ترک اعتیاد کرده، کسانی را که چنین مسألهای نداشتهاند، استخدام کنند.
ثقفی که جنس کارآفرینیاش با خیلی از کارفرماها متفاوت است، از ۹سالگی سیگار کشیده و از ۱۲سالگی مصرف تریاک را تجربه کرده و از سال ۸۰ تا ۸۸ هم به طور مداوم مصرفکننده شیشه بوده، به گفته خودش با معجزه و البته همراهی و پشتیبانیهای خانوادهاش به خصوص برادر و همسرش، موفق میشود اعتیاد را ترک کند و در هفت سال اخیر دیگر به سراغ هیچ ماده مخدری نرفته است. حالا او یک کارخانهدار موفق است که دستی در تولید دارد و برای تعدادی از کارتنخوابها و معتادهای دیروز هم کارآفرینی کرده است.
نگاه متفاوت به معتادها و کارتنخوابها
محمد ثقفی به «شهروند» توضیح میدهد که بعد از ترک اعتیاد در سال ٨٨ سعی میکند که زندگی تازهای را شروع کند و این کار را هم با گسترش کارگاه کوچک برادرش آغاز میکند.
آنطور که خودش میگوید، بعد از این که سالها درگیر اعتیاد بود و بارها برای ترک اعتیاد اقدام کرد اما موفق نشد. بالاخره یک روز تصمیم جدی میگیرد به هر نحوی که شده، اعتیادش را کنار بگذارد و در نهایت هم موفق میشود خودش را نجات دهد و هم صدها جوانی که مثل خود او درگیر این بلای خانمانسوز بودهاند.
ثقفی میگوید که بعد از ترک اعتیادش، کارگاه کوچک برادرش که قبلا هم در آن کار میکرده را گسترش میدهد و ده، پانزده کارگر این کارگاه را به ١٥٠ کارگر میرساند و در کمتر از دو سال محصول این کارگاه، یکی از برندهای معتبر کشور میشود و در نهایت یک خط تولید مبل هم راهمیاندازد.
ثقفی در مورد انگیزههایش برای استخدام کسانی که گذشتهای شبیه خودش دارند، توضیح میدهد که سعی کرده با این کار کسانی را که شاید به گمان خودشان به آخر خط رسیده بودند، به زندگی عادی برگرداند.
او میگوید که نگاهش به معتادها و کارتنخوابها با نگاه عمومی جامعه متفاوت است، چون معتقد است که اعتیاد راه بیبازگشت نیست. به گفته خودش، او به این آدمها اعتماد کرده و آنها هم زمانی که متوجه شدهاند، مورد توجه هستند، اقدام به ترک اعتیاد کردهاند و از وقتی در کارخانه او و برادرش مشغول به کار شدهاند، برای همیشه با اعتیاد خداحافظی کردهاند و حالا مثل خود او چسبیدهاند به کار کردن و تولید و پول درآوردن. حالا محمد ثقفی و تمام کارگرانش که قبلا کارتنخواب و معتاد بودهاند، روزگار بهتری میگذرانند.
دولت باید به توانمندسازی آسیبدیدگان اجتماعی کمک کند
نگاه متفاوت این کارخانهدار به کارآفرینی و مقوله استخدام، موضوعی است که او را از خیلی کارفرماها متمایز میکند. در شرایطی که در کشور ما شاید خیلی از کارفرماها و کارآفرینان حاضر نباشند، کسانی که قبلا معتاد و کارتنخواب بودهاند را استخدام کنند، نگاه متفاوت محمد ثقفی میتواند برای خیلیها یک الگوی خوب باشد. الگویی که میتواند آسیبدیدگان اجتماعی را به زندگی و اقتصاد سالم برگرداند. هر چند که به گفته عباس وطنپرور، دبیر شورای هماهنگی کارفرمایان کشور دوباره اعتماد کردن سخت است و همین موضوع مانع ریسک سرمایهگذاران میشود.
عباس وطنپرور در گفتوگو با «شهروند» توضیح میدهد که مواردی مثل محمد ثقفی که سالها گرفتار اعتیاد بودهاند و بعدا اراده کردهاند که اعتیادشان را ترک کنند و به زندگی عادی برگردند و وارد بازار کار شوند، افرادی هستند که باید جامعه از تجربیات و اندوختههای آنها استفاده کرد؛ به خصوص این کارخانهدار از آن جا که بیشتر کارگران و کارمندان خود را از بین افرادی که قبلا کارتنخواب و معتاد بودهاند، انتخاب کرده، کار ارزشمندی را انجام داده است.
آن طور که دبیر شورای هماهنگی کارفرمایان کشور میگوید، نباید انتظار داشت در شرایطی که خیلی از جوانهایی که سابقه اعتیاد ندارند و تحصیلکردهها بیکارند، کارفرماها به دنبال استخدام افرادی بروند که سابقه اعتیاد دارند، چون یک کارفرما مقتضیات کار خود را هم باید در نظر بگیرد و مختار است که اگر بخواهد کسانی که سابقه اعتیاد دارند را استخدام نکنند.
قوانین حمایتی و تشویقی وجود ندارد
اما مسأله دیگر این است که قوانین حمایتی و تشویقی در رابطه با افرادی که ترک اعتیاد کردهاند و حالا میخواهند به چرخه اقتصاد سالم برگردند، وجود ندارد. به طوری که اگر یک کارفرما بخواهد چنین فردی را استخدام کند، قانونی وجود ندارد که حمایتهایی از چنین کارفرمایی انجام شود یا اگر متضرر شد، دولت خود را موظف به اقدامات حمایتی بداند.
اسماعیل شنعه، مدیرعامل بنیاد توسعه کارآفرینی و تعاون استان تهران در همین رابطه توضیح میدهد که خیلی از کارفرماها از این موضوع ترس دارند که این افراد را استخدام کنند و نگرانند آنها مشکلاتی را برایشان به وجود بیاورند. بنابراین نمیتوان کارفرماها را صرفا در این قضیه مقصر دانست و کارفرما در مورد استخدام و بکارگیری افراد دارای حقی است و کارفرماست که در فضای اقتصادی کار میکند و باید تمام جوانب کار را در نظر بگیرد.
به گفته شنعه، میتوان با اقدامات تشویقی و حمایتی، کارفرمایان را ترغیب کرد. افرادی که قبلا اعتیاد داشتهاند و حالا ترک کردهاند و میخواهند به چرخه اقتصاد سالم و بازار کار برگردند را به کار بگیرند و واهمهای از این موضوع نداشته باشند.
این کارشناس تأکید میکند که در سایر کشورها، دولتها خود را موظف میدانند از افرادی که سابقه اعتیاد دارند، برای ورود به بازار کار حمایت کنند و در این راه مشوقها و حمایتهایی را هم برای کارآفرینان درنظر میگیرند و این موضوعی است که در کشور ما مغفول مانده است.»