به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر جلسه پانزدهم از سلسله دروس خارج فقه «نظام عمران و شهرسازی اسلامی» آیت الله اراکی است که در ادامه می خوانید؛
مقدمه
نظام عمران شهری از یک جوهر، و یک قالب و صورتی برخوردار است و این مسئله به نظام عمران شهری در شهرهای اسلامی هم اختصاص ندارد و همه جا همین قاعده جاری است. جان و روح نظام عمران شهری را آن ساختار فکری و ارزشیای تشکیل داده است که نظام عمران شهری را جهت میدهد. آنچه در این سلسله دروس به آن خواهیم پرداخت همان ساختار به اصطلاح ایدئولوژیک نظام عمران شهری است که به وسیلۀ فقه اسلام تبیین شده و میشود و کار فقها است.
تبعات منفی بلندمرتبه سازی سازههای شهری
بحث در تبیین افقی سازی در اصول کلی شهرسازی اسلامی بود. در مجموعۀ چهارم بحث دو دسته از آیات و روایت را تشکیل میدهد؛ دستۀ اول آیات و روایاتی که به تعدادی از سنتها و مستحبات شرعی اشاره دارند که این سنتها و مستحبات شرعی با شهری که ساختمانهای آن بلند باشد سازگار نیست، یعنی مثلاً در نیویورک و بعضی از شهرهایی که همۀ ساختمانهای آن سر به فلک کشیده عمل به این مستحبات میسور نیست و ساختمانهای بلند موجب ترک مطلق این مستحبات و تعطیل این سنن میشود.
هر روش، کار، رفتار و عملی که منجر به تعطیلی سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میشود ممنوع است. خود عمل به مستحب، مستحب است اما کاری که موجب ترک مطلق مستحب شود و موجب تعطیل سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شود حرام و ممنوع است.
اگر خود افراد فعل مستحبی را انجام نمیدهد و یا گاهی انجام میدهد مشکلی ندارد اما اینکه تصمیم بگیرد که من هیچ وقت نماز شب نمیخوانم، این ممنوعٌ عنه است و چنین چیزی جایز نیست. اینکه کسی تصمیم بر ترک سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بگیرد جایز نیست. مثلاً یک رفتار اجتماعی یا قانونی را بگذارند که این قانون منجر به این شود که یک سنت و یک عمل مستحبی هیچ وقت انجام نگیرد و امکانش منتفی شود این جایز نیست.
در مطلب اول به آن سنتها و آداب و مستحباتی اشاره میکنیم که اگر ساختمانی بلند ساخته شود و اگر هندسه شهر بر مبنای ساختمانهای بلند تنظیم شود منجر به تعطیلی این مستحبات میشود. مستحب دوم – اگر دلالت بر وجوب نداشته باشد حداقل دلالت بر استحباب دارد- آیاتی است که میفرماید: «قُلِ انْظُرُوا مَا ذَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»، بگو که نگاه کنید که خدای متعال در آسمانها و زمین چه آفریده است.
اما اگر بنا باشد که ساختمانهای بلند ساخته شود این «قل انظروا» عملی نخواهد شد. سیاق آیه دلالت دارد که اینطور نیست که در طول عمر یکبار نگاه کنید که آسمان و زمین چه چیزی دارد بلکه معنی آیه این است که این نظر در آسمان و زمین کار معمولتان باشد؛ در آسمانها و زمین نگاه و تدبر کنید. تدبر در آسمانها و زمین یک تعلیم الهی است و مردم باید در آسمانها و زمین تدبر و تأمل کنند. این یکی از عوامل مؤثر در بیداری دل و هوشیاری است و در تنبه انسانها مؤثر است. پس کافی نیست که انسان یکبار یا دوبار و یا مثلاً سالی یکبار برود گردش و در آسمان نظر کند.
همچنین آیۀ دیگر: «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».
البته از آنجا که در این آیه کلمۀ «سیر» آمده است ممکن است کسی بگوید این ربطی به بحث ندارد اما ما از این «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ» میخواهیم این معنا را استفاده کنیم که نظر به آیات الهی برای آشنایی با مبدأ و معاد مورد توصیه و تأکید قرآن کریم است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قبل از نمازهای شب دئبشان بر تلاوت این آیات بود. غیر از دئب ایشان در خود فعل «یتفکرون» که در آیات آمده است جملۀ حالیۀ استمراریه است و دلالت ندارد بر اینکه گاهی تفکر کند بلکه دئب و شیوهشان این بوده است.
این کار با ساختمانهای بلند سازگار نیست؛ زیرا اگر ساختمانها بلند باشد اصلاً این حالت به مردم دست میدهد که «یتفکرون فی خلق السماوات و الارض» داشته باشند و رابطۀ بین مردم و آیات آسمانی و زمینی خداوند کاملاً قطع میشود به شکلی که ممکن است نسلهایی بعدی حتی یک بار هم آسمان یا ستارگان را ندیده باشند. پس نباید زندگی شهری به شکلی باشد که از این آیات الهی بریده باشد و رابطۀ انسان را با آیات الهی آسمان و زمین قطع کند.
منافات بلندسازی و مساله استهلال
مطلب سوم از مستحبات و سننی که معتقدیم با این نحو از ساختمانها سازگار نیست و این نحو از ساختمانها منجر به تعطیل این سنتها میشود، روایات دال به استحباب استهلال و نگاه به هلال و دعای عند نظر الی الهلال است. هلال به شکل ماه در شب اولِ ماه قمری گفته میشود. روایات و دعاهای زیادی برای این قضیه وارد شده است. برای نمونه به چند روایت که حاکی از سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باب است اشاره میکنیم. مرحوم صدوق رحمة الله علیه به سندش از حضرت رضا علیه السلام روایت میکند: «عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم إِذَا رَأَی الْهِلَالَ، قَالَ أَیُّهَا الْخَلْقُ الْمُطِیعُ الدَّائِبُ السَّرِیعُ ...».
روایت دیگری نیز که سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در این باب بیان میکند روایتی است که فرزند شیخ به سندش روایت کرده است: «عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله و سلم إِذَا نَظَرَ إِلَی الْهِلَالِ رَفَعَ یَدَیْهِ- ثُمَّ قَالَ بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ- وَ السَّلَامَةِ وَ الْإِسْلَامِ رَبِّی وَ رَبُّکَ اللَّهُ».
روایت سوم نیز به همین شکل است؛ از امام باقر علیه السلام: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سام إِذَا رَأَی الْهِلَالَ، اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ کَبَّرَ ثُمَّ قَالَ هِلَالُ رُشْدٍ، اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِیُمْنٍ ...».
در صحیفۀ سجادیه نیز دعایی از حضرت سجاد علیه السلام در همین باب روایت شده است.
حال آیا به این سنت در این شهرها عمل میشود؟ آیا حتی یک بار هم مردمی که در این شهرها زندگی میکنند این اتفاق برایشان میافتد؟ پس معلوم است که تعطیل کامل یک سنت پیش میآید. شهر باید شهری باشد که مردم بهطور معمول هلال را ببینند.
سنت چهارم از سنن نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و سنن الهی ادعیۀ فراوانی است که مربوط به طلوع و غروب خورشید است. چقدر این دعاها بیدار کننده و سازنده است. روایات زیادی در این رابطه وارد شده است که برای نمونه به چند مورد اشاره میکنیم؛ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِیقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ. قَالَ: هُوَ الدُّعَاءُ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا وَ هِیَ سَاعَةُ إِجَابَةٍ».
روایت دیگری نیز در همان باب وجود دارد: «قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ إِذَا تَغَیَّرَتِ الشَّمْسُ فَاذْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنْ کُنْتَ مَعَ قَوْمٍ یَشْغَلُونَکَ فَقُمْ وَ ادْعُ». همین که مغرب رنگ میبازد و نزدیک غروب میشود برخیز و دعا کن، زیرا وقت دعاست. حتی اگر با قومی در جلسهای و نشستهای این لحظه که فرا رسید بلند شو و دعا کن.
روایت سوم: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ إِبْلِیسَ عَلَیْهِ لَعَائِنُ اللَّهِ یَبُثُّ جُنُودَ اللَّیْلِ مِنْ حِینِ تَغِیبُ الشَّمْسُ وَ تَطْلُعُ فَأَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی هَاتَیْنِ السَّاعَتَیْنِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ وَ عَوِّذُوا صِغَارَکُمْ فِی تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ فَإِنَّهُمَا سَاعَتَا غَفْلَةٍ». سپاه ابلیس در ساعات آغاز و پایان روز بسیج میشوند؛ پس در این دو ساعت فراوان دعا کنید و فرزندان خود را نیز از ابلیس و شر او به خدا پناه دهید.
روایت چهارم: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الدُّعَاءَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا- سُنَّةٌ وَاجِبَةٌ مَعَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ الْمَغْرِبِ». در این روایت کلمۀ واجبه اشاره به تأکید این مطلب دارد.
بنابراین روایات اگر بخواهیم شهری داشته باشیم که تمامی ساختمانهای آن بلند باشد در این صورت طلوع و غروب خورشید را نمیتوان متوجه شد. پس شهر اسلامی باید شهری باشد که امکان دیدن مطلع و مغرب شمس برای عامۀ مردم میسر باشد.
طلوع و معماری ساختمانی
مطلب پنجم از سنتهایی که به نظر میرسد با اینگونه ساخت و سازها سازگار نباشد روایات فراوانی است که در رابطۀ با استحباب دعا فی السحر و ما بین الطلوعین وارد شده است.
در حال حاضر این ذخایر عجیب و سازنده از آیات و روایات معنوی و تربیتی کلاً در زندگیها به گوشهای رانده شده و تعطیل شدهاند. اگر میگوییم متدیّن هستیم و نماز میخوانیم، پس چرا وضع اخلاقی جامعۀ ما به این شکل است؟ علت آن است که بخش عظیمی از این آداب تربیتی را کنار گذاشتهایم؛ اسلام یک کل واحد است و باید همۀ اسلام را باید با هم عمل کرد تا بتوان به آن نتایجش دست یافت.
این روایت از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است. -حدیث اربعة مئة به این جهت به این نام معروف شده است که در آن چهارصد دستور از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است.- در ضمن آن آمده است: «مَنْ کَانَ لَهُ إِلَی رَبِّهِ حَاجَةٌ فَلْیَطْلُبْهَا فِی ثَلَاثِ سَاعَاتٍ سَاعَةٍ فِی یَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ سَاعَةٍ تَزُولُ الشَّمْسُ وَ حِینَ تَهُبُّ الرِّیَاحُ وَ تُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ وَ یَصُوتُ الطَّیْرُ».
در لحظهای که پرندگان در بین الطلوعین به صدا در میآیند لحظۀ عجیبی است؛ یک ولولهای از صدای پرندگان در جهان راه میافتد، منظرۀ عجیبی است، باید دید و نگاه کرد که چه اتفاقی میافتد. نظمی که در این صداها برقرار است حیرتآور است؛ دستهای از پرندگان اول صدا میدهند و دستهای دیگر جواب آنها را میدهند و عدهای در آخر آواز سر میدهند و فضای عجیبی به وجود میآورند.
«وَ سَاعَةٍ فِی آخِرِ اللَّیْلِ عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَإِنَّ مَلَکَیْنِ یُنَادِیَانِ هَلْ مِنْ تَائِبٍ یُتَابُ عَلَیْهِ هَلْ مِنْ سَائِلٍ یُعْطَی». هنگام طلوع فجر دو ملک را خدای متعال مأمور میشوند که ندا سر دهند: آیا توبهکنندهای هست که توبۀ او را خدا بپذیرد؟ آیا سائلی هست که خدا به او اعطا نماید؟ «هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَیُغْفَرَ لَهُ هَلْ مِنْ طَالِبِ حَاجَةٍ فَتُقْضَی لَهُ فَأَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ».
طلوع فجر، فراخوان الهی است. همۀ عالم وجود تحت تاثیر این فراخوان الهی است، «وَ اطْلُبُوا الرِّزْقَ فِیمَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنَّهُ أَسْرَعُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ مِنَ الضَّرْبِ فِی الْأَرْضِ وَ هِیَ السَّاعَةُ الَّتِی یُقَسِّمُ اللَّهُ فِیهَا الرِّزْقَ بَیْنَ عِبَادِهِ تَوَکَّلُوا عَلَی اللَّهِ عِنْدَ رَکْعَتَیِ الْفَجْرِ إِذَا صَلَّیْتُمُوهَا فَفِیهَا تُعْطَوُا الرَّغَائِبَ». در این ساعت طلب رزق و روزی کنید که اثرش از سفر برای تجارت بیشتر است و سریعتر نتیجه بخش خواهد بود و نافلۀ صبح را غنیمت شمارید زیرا حاجتها در این دو رکعت برآورده میشود و رغائب، آرزوها و امیدها بر آورده میشود.
روایت دیگر روایتی از امام باقر علیه السلام است که میفرمایند: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ کُلَّ دَعَّاءٍ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی السَّحَرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ یُفَتَّحُ فِیهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تُقَسَّمُ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ تُقْضَی فِیهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ».
خدای متعال مؤمن دَعّاء را دوست دارد؛ یعنی مومنی که همیشه دعا میکند، قبل از نماز و بعد از نماز و در همه جا دعا میکند. دَعّاء صیغۀ مبالغه داعی یعنی پر دعاء است.
دعای سحر و طلوع خورشید را غنیمت بشمارید و دعا کنید. چرا که این ساعت و لحظهای است که ابواب آسمان باز است.
آخرین روایت نیز نظیر روایت قبل است و میفرمایند: «أَحْمَدُ بْنُ فَهْدٍ فِی عُدَّةِ الدَّاعِی عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ: إِذَا کَانَ آخِرُ اللَّیْلِ یَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ هَلْ مِنْ دَاعٍ فَأُجِیبَهُ، هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ سُؤْلَهُ، هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ، هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ». سنت دعا کردن بین الطلوعین این لازمه را دارد که افراد بداند بین الطلوعین چه زمانی است؟
پس باید توجه کرد که این سنتهای مستحبی شرعی در شهری که ساختمانهای بسیار بلند داشته باشد و روند ساختار شهری به سمت خطوط عمودی باشد اساساً امکان عمل و اجرا پیدا نمیکند و منجر به ترک سنت خواهد شد.
والسلام