«طهران» 202 سال طول کشید تا تهران شود. تهرانی که به اذعان فرنگیها؛ توسعه زیرساختهای آن قابل باور نیست. مرور تاریخ تهران نشان می دهد که سالها زول کشید تا جادههای مالرو در این روستا ایجاد شود و به مرور این جادههای مالرو جای خود را به معابر شهری، بزرگراهها و آزادراهها بدهد.
تیتر شهر: سالها طول کشید تا تهران صاحب یک پارک، آتشنشانی، کتابخانه، پل و ... شود اما متخصصان شهرسازی دنیا بر این باورند که اگر190 سال زمان نیاز بود تا تهران یک شهر بزرگ شود اما همین یک دهه اخیر کافی بود تا چهره تهران به عنوان یک جهانشهری که در مسیر توسعه و پیشرفت قدم برمیدارد؛ تبدیل شود.
زمانی که آغا محمدخان قاجار تصمیم گرفت تا تاج و تخت خود را از شیراز به تهران منتقل کند؛ این ابرشهر کنونی روستایی بود در کنار تمدن بزرگ ری.
قریهای که به اعتقاد بسیاری از مورخان آب و هوای خوب آن در برخی از فصول سال زبانزد همه بود. زمانی هم که این شاه قجری این روستا را به عنوان پایگاه حکومتی خود برگزید؛ هیچ کسی باور نمیکرد که در عرض دو قرن «طهران» به تهران تبدیل شود شهری با 700 کیلومتر وسعت که به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین پایتختهای کشورهای آسیایی شناخته می شود.
تهران عهد صفوی
«طهران» در آغاز روستایی بود چسبیده به شهر بزرگ «ری» که زیر سایه کوهپایههای البرز جای خوش کرده بود. بعد از حمله مغولان به ری و ویرانی این شهر بود که «طهران» گسترش پیدا کرد. در آن زمان بود که تهران شد پناهگاه آوارگان ری که بعد از حمله مغولها خانه و کاشانه خود را از دست داده بودند. در تاریخ آمده است که در آن زمان مساحت این روستای خوش آب و هوا ۱۰۶ هکتار بود. این منطقه در دوره سلسله صفوی به علّت اینکه بقعه سید حمزه جدّ اعلای صفویه در نزدیکی حرم شاهزاده عبدالعظیم جای داشت مورد توجه قرار گرفت.
نخستین بار، شاه طهماسب اول صفوی در سال ۹۱۶ هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان این شهر را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقی به دور آن بکشند. این بارو که ۱۱۴ برج به عدد سورههای قرآن و چهار دروازه رو به چهار سوی دنیای پیرامون داشت، از شمال به میدان توپخانه و خیابان سپه، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاپور) امروزی محدود میشد، مساحت تهران در این دوران به ۴۴۰ هکتار رسید.
در دورهٔ شاه عباس یکم پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی بر پا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسبی، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و پایگاه فرمانروایی درآوردند. کریمخان در نبردهای خود برابر محمدحسنخان قاجار در سال ۱۱۷۲ قمری تهران را مرکز اردوکشی خود برگزید و پس از پیروزی در این جنگ در دیوانخانه دیرین تهران که در زمان شاه سلیمان ساخته شده بود بار عام داد و با عنوان وکیل الرعایا، زمامداری ایران را در دست گرفت.
بعد از مرگ کریمخان زند، آغا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۰ ه- ق در اول فروردین بر تخت سلطنت نشت و تهران را بهعنوان پایتخت برگزید و «دارالخلافه» نامید.
در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بر اثر موج حرکت ایران به سوی غرب، تهران بیش از پیش آباد شد. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب جام جم معتمدالدوله فرهاد میرزا آمدهاست جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود.
ناصر الدین شاه دو نفر را مامور کرد که محدوده و نقشهای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندقهای جدیدی در اطراف تهران بپردازند.
در متون قدیم از محلات «عودلاجان» و «چال میدان» و «بازار» و «سنگلج» به عنوان قدیمی ترین مناطق «تهران قدیم» یاده شده است. همچنین از مطالعه این متون چنین برمی آید که مردم دهکده «دولاب» و «تهران» پیرو مذاهب اهل سنت و اهالی «ونک» و «فرح زاد» شیعه و زیدی مذهب بوده اند. در کتاب «آثار البلاد» زکریای قزوینی نیز اطلاعات جالبی درباره مردم این دهکده وجود دارد در این کتاب «تهرانی»ها مردمی سرسخت و یاغی، باج نده و ستیزه جو توصیف شده اند. همچنین آمده است که «تهران» دوازه محله دارد و اهل هر محله با محله دیگر در نزاع اند و به سلطان وقت خراج نمیدهند، خانه هایشان نیز در زیر زمین است.
منطقه شمالی تهران به ظاهر از روزگار گذشته به شاهان و امیران و بزرگان اختصاص داشته ، و این همان منطقهای است که بازار تهران و کاخ گلستان در آن قرار دارند. در محلی که پادشاهان قاجار بعدها در آن ارک سلطنتی و کاخ گلستان را بنا کردند قبلاٌ به دستور شاه عباس باغی احداث شده بود به نام « چهار باغ » و چنارها ی کهن آن به چنارهای شاه عباسی معروف بوده است.
در همان دهه اول فرمانروایی محمدخان قاجار، تهران بطور محسوسی رو به آبادانی گذاشت. «پیترودلاواله» که در سال ۱۶۱۸ میلادی ( ۱۰۲۸ هجری قمری ) از تهران گذشته، نوشته است که: « این آبادی وسیع و بزرگ است، اما جمعیت کمی دارد. اکثر محلات این شهر باغستانهایی است که درختان میوه دارند. تمامی کوچه ها آب جاری دارند و با سایه درختان چنار پوشیده شدهاند، به همین جهت این شهر را « شهر چنار » نامیده اند.»
«مسیو اولیویه» در یادداشت های خود مینویسد:« آقا محمد شاه که پایتخت خود را در این شهر قرار داد، کاروانسراهای خوب و مکانهای مرغوب بنا کرد. چنانکه امروزه تهران بهترین شهرهای مملکت ایران شمرده میشود. ارک و عمارت شاهی، کمال وسعت و نیکویی عمارت و زینت باغ و فراوانی آب را دارد این ارک در طرف شمالی شهر واقع شده و به قدر یک چهارم شهر بزرگی دارد و مانند خود شهر به شکل مربع با دیوارهای بلند و عریض با خندقی پهن و عمیق، مصون و محفوظ است و تمامی این حصار از گل ساخته شده است. حصار شهر، همان طور که گفته شد، مربع است ، اما به قدر نصف داخل آن مسکون نیست. باغهای وسیع پر از درخت میوه در آن است و در وسط هر ضلعی از بارو، دروازه یی ساخته اند که به هنگام ضرورت و محاصره، به وسیله برج های گرد و مدور، که به قدر سیصد قدم بیشتر است و دو عراده توپ در آن می توان جای داد، شهر و دروازه ها محفوظ می مانند. »
«مسیو اولیویه»، سیاستمدار و پزشک معروف فرانسوی، در پیش بینی آینده تهران می گوید: «با وجود سعی و کوشش زیادی که آقا محمد شاه در ازیاد جمعیت شهر به عمل می آورد و حمایت و اعانتی که از کسبه و تجار می کند، خاصه آنهایی که به تازگی به تهران مهاجرت کرده در آن شهر مسکن میکنند، هنوز جمعیت آن تاریخی که ما وارد شدیم بیشتر از پانزده هزار کس نبود. قراول و عملجات دیوانی را نیز که به قدر سه هزار نفر میشدند ضمن این جمعیت به شمار آوردیم به نظر میرسد که اگر جانشینان آقا محمد شاه در این شهر سلطنت کنند جمعیت این شهر بسیار عظیم شود. »
با آنکه در همان اول فرمانروایی « خواجه تاجدار»، تهران روبه توسعه و آبادانی گذاشت، در مقایسه با شیراز و کاخ های مجللی که او دوران اسارت و تحت نظر بودنش را در دربار کریمخان گذرانده بود، دهکدهای بیشتر نبود. در زمان بنیانگذار سلسله قاجار، تهران در حدود ۱۵ هزار نفر جمعیت داشت و حدود شهر از شمال به خیابانی که بعدها سپه نامیده شد، از مشرق به خیابان ناصرخسرو، از سوی غرب به خیابان جلیل آباد و از جنوب به خیابان بوذرجمهری محدود میشد؛ اما فرستادگان ناپلئون بناپارت، که در زمان فتحعلی شاه قاجار به ایران آمدهاند، جمعیت این شهر را سی هزار نفر نوشته اند.
یک گردشگر انگلیسی به نام «سر رابرت کرپرتر»، که در سال های ۱۸۱۷ ۱۸۲۹ میلادی از تهران دیدن کرده است، می نویسد:« نیم قرن پیش به سختی به نظر میرسید که تهران پایتخت ایران بشود». تهران مدتها موقعیتی تاریک و مبهم داشت تا آنکه ورق برگشت و اقامتگاه سلطنتی شد. تهران در یک موقعیت مرکزی قرار دارد میان ایالت شمال غربی که سرحد آن گرجستان است و ایالت شرقی ایران که همیشه مورد دستبرد ترکمنهاست و اقامتگاه متحدان ناراحت افغانی ایران. در حقیقت جهت انتخاب جدید، آقا محمدخان نتوانست محلی بهتر از تهران پیدا کند. خیابانهای تهران تنگ و پر از گل و خاک است. شترها، قاطرها و الاغ ها و چه بسا یک یا دو فیل سلطنتی، مدام از اینجا به آنجا می روند و خیابان ها را مسدود می کنند. از دروازه قزوین که وارد تهران شوید، فضای باز بزرگی نمایان می شود که پر است از حفره های عمیق و عریض یا به عبارت دیگر گودالهایی که در زمین فرورفته اند. در اطراف این گودالها شکافهای متعددی هست که به خانه های زیر زمینی راه دارند.»
تهران عهد ناصری
پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ ۱۳۱۳ هجری قمری) دوران آبادانی و توسعه گسترده پایتخت ایران به شمار میرود و اگر آثار ارزنده آن دوران تخریب نمیشد، امروزه تهران یکی از شهرهای زیبا و دیدنی شرق بود. از آنجا که آثار دوره ناصری بسیار است. یکی ار بناهای عهد ناصری ساختمان مدرسه دارالفنون است.
در یازدهمین سال «عهد ناصری» یک سرتیپ فرانسوی که معلم توپخانه دارالفنون بود، نقشهای برای تهران فراهم آورد که در همان زمان به چاپ رسید. این نقشه که اصل آن موجود است، نشانگر آن است که در ۱۴۳ سال پیش محوطه پایتخت درون دو قلعه تو در تو قرار داشته است. قلعه اول به دور شهر کشیده شده بود و سه کیلومتر طول داشت. قلعه دوم به حفاظت کاخهای سلطنتی اختصاص داشت، دیوارهای قلعه دوم و خندق دور آن، در صورت لزوم، شهر را از محوطه «ارک» و اقامتگاه شاه جدا می کرد و اگر احیاناً دشمنی می توانست به درون شهر نفوذ کند، حصار و باروی دوم با خندق دور آن، کاخهای سلطنتی را از هجوم دشمن در امان می داشت.
در بیستمین سال سلطنت ناصرالدین شاه تغییرات زیادی در ساختار پایتخت بوجود آمد و تهران از سوی دروازه شمیران، که مدخل در «پامنار» قرار داشت، به قدر ۱۶۰۰ ذرع ( هر ذرع ۱۰۴ سانتیمتر) و از سوی دیگر به اندازه ۱۰۰۰ ذرع توسعه یافت. نظارت بر برنامه های نوسازی تهران از طرف شاه به «میرزا یوسف مستوفی الممالک» که صدر اعظم شاه بود، واگذار شده بود. مستوفی الممالک مردی درویش مسلک و محترم بود و شاه و بزرگان کشور او را «حضرت آقا» خطاب میکردند. بعدها میرزا حسن که پسر او بود، با همین لقب جای پدر را گرفت و بارها به مقام وزارت و نخست وزیری رسید. مراسم آغاز نوسازی تهران با تشریفات خاصی برگزار شد و ناصرالدین شاه شخصاً با کلنگ نقره ای که در دست داشت، نخستین کلنگ را بر زمین زد. از همان روز هم تهران «دارالخلافه ناصری» نامیده شد. با اجرای طرح نوسازی تهران تمام برج ها و باروها و استحکامات دفاعی تهرانِ فتحعلیشاهی را خراب و خندق های عمیق شهر را پر کردند. مسافت دورِ شهر هم که سه کیلومتر بیشتر نبود، به نوزده کیلومتر افزایش یافت. خندق جدید تهران را هم به تقلید از خندق پاریس هشت ضلعی ساختند. در ادامه همین برنامه ، در آخرین دهه سلطنت ناصرالدین شاه ، از دارالخلافه ناصری نقشه برداری کردند و معلوم شد که «دروازه دولت» که حد شمالی شهر بود ، با «خانی آباد» در جنوب شهر ۸۲ ذرع اختلاف ارتفاع داشت و مسیل های جدید را با توجه به این نقشه ساختند.
در آخرین سال های دوران پنجاه ساله ناصری مسافت دور محیط شهر تهران بالغ بر ۲۲ کیلومتر بود و دوازده دروازه داشت. تمامی این دروازه ها در دهه اول سلطنت رضا خان، به بهانه تعریض خیابان های پایتخت و نوسازی شهر تخریب شد. یکی از دیپلمات های مقیم تهران به نام «احمد امین» که وابسته نظامی امپراتوری عثمانی در دربار تهران بوده است، در گزارش خود که مربوط به سال ۱۳۱۱ قمری یعنی ۲ سال پیش از ترور ناصر الدین شاه قاجار است، می نویسد: « تهران با جمعیت متجاوز از ۲۵۰ هزار نفر در قسمت شرقی جلگه ای به مساحت ۲۵۰۰ کیلومتر مربع بنا شده است . شهر تهران با یک باروی گلی محصور است و خندقی به عمق ۱۵ متر ، این بارو را محافظت می کند. تهران دروازه های متعدد دارد و ماموران گمرک در این دروازه ها حقوق گمرکی می گیرند . در تهران اغلب ساختمان ها را با خشت خام ساخته اند و فقط در چهار گوشه در و پنجره ها آجر مصرف می کنند. ثروتمندان و وزراء با کالسکه های شش اسبه و سرویس چای و قلیان که به همراه می بردند، در کمال عظمت در شهر رفت و آمد می کنند.»
تهران عهد مظفری
روی هم رفته در دوره ده ساله سلطنت مظفر الدین شاه برای عمرانی و آبادانی پایتخت کار مهمی انجام نشد و اقدامات دولت منحصر به رفع مشکلات شهر از قبیل: لایروبی قناتها و حل معضلات پیش آمده بود و از این مرحله فراتر نمی رفت .اتومبیل و تلفن معمولی شد . آنچه ناصر الدین شاه در طول سلطنت پنجاه ساله خود ساخته بود به دلیل عدم مراقبت در حال خرابی و ویرانی بود. دوره دو ساله سلطنت محمد علی شاه هم که سراسر جنگ و شورش و خونریزی بود خزانه کشور را آن قدر تهی کرده بود که آبدار باشی دربار هم به خاطر عقب افتادن مواجبش قهر میکرد و می رفت و شاه بی شام و ناهار می ماند . در چنین گیر و داری هم طبیعی است که کسی به فکر آبادانی نباشد . در پایان سال ۱۳۲۷ هجری قمری وقتی محمد علی شاه خلع و تبعید شد و دولت انقلابی مشروطه بر سر کار آمد، اختلاف بین سران مشروطیت و دو دسته شدن مجلسیان و ناامنی و گرانی و هزار گرفتاری ناشی از انقلاب، امکان این که یک قدم کوچک در راه عمرانی و آبادانی پایتخت برداشته شود نمی داد . همین که احمد شاه به سن بلوغ رسید، چند روزی از تاجگذاریش نگذشته، در حالی که در و دیوار پایتخت غرق در آذین بود و جشن های تاجگذاری هنوز به پایان نرسیده بود، جنگ جهانی اول آغاز شد . زمانی که سید ضیاء الدین طباطبائی مدیر روزنامه «رعد» نخست وزیر شد، کارهای نمایشی زیادی انجام شد. یک روز می دیدی در خیابان لاله زار سیم کشی می کنند و همان شب در همان خیابان چراغ برق روشن می شد.
چند روز بعد می دیدی کارگرها مشغول خراب کردن شمال میدان توپخانه اند، چه خبر است؟ عمارت جدید شهرداری را می سازند. این کند و کوب ها برای چیست و گاری های شهرداری این خاک ها را کجا میبرند و این همه ماشین غلتک برای چیست ؟ خیابان شوسه می کنند. مأموران شهرداری برای چه راه افتاده اند؟ برای کنترل بهداشت مردم پایتخت. در و دیوار مغازه ها را چرا رنگ می کنند، و چرا به رنگ سبز ؟ دستور رییس الوزرا است و هر کاسبی که اطاعت نکند سر و کارش با رضا خان است.
به هر دلیل در حکومت سه ماهه سید ضیاء، شهرداری حرکتی چشم گیر داشت و سنگ بنای شهرداری نوین گذاشته شد و انتخاب شهردار تهران هم فقط در اختیار وزیر الوزرا بود. بعد از احمد شاه نغمه جمهوریت آغاز شد و اصلاحات شهری و عملیات عمرانی، مشروعیت کودتا را تضمین میکرد. عوارض جدید، درآمد شهرداری را بیشتر کرد، خیابانها به سرعت سنگ فرش شد، سیم های برق به سرعت و بدون توجه به نوع سیم کشی به محلات شهر متصل گردید، جاده های اطراف پایتخت را شوسه کردند و نظافت شهر در اندک زمانی بهبود نسبی پیدا کرد و اجمالاً با وجود آنکه تمامی این کارها بی برنامه و نمایشی بود، تهران با همان استخوان بندی سابق و خیابانهای تنگ از کثافت قدیم بیرون آمد.
ایجاد جاده های شوسه، راه آهن سراسری، ساختمان های جدید دولتی، خیابان بندی های جدید در طول حکومت بیست ساله دیکتاتوری رضاخانی به صورت یک اصل ثابت و تغییر نا پذیر دنبال شد و این بعد از حرکت چشم گیر زمان ناصر الدین شاه، نخست اقدام فراگیر شهری بود با این تفاوت که در حرکت دوران ناصری هر چه بود تجدد بود، ولی در بطن حرکت های عمرانی عهد پهلوی که سخت داعیه نوآوری و تجدد خواهی داشت، تحجر زیان باری نهفته بود و با تأسف بسیار در دوران بیست ساله دیکتاتوری رضا خانی میراثهای فرهنگی دویست ساله پایتخت یکسره نابود شد و تنها مساجد و شماری تکایا که حرمت و قداست آنها مانع این قبیل دستبردها بود از ویرانی در امان ماندند.
با حمله ناگهانی متفقین به ایران در شهریور ماه ۱۳۲۰ فقر، بیماری، نا امنی و آشوب بار دیگر پایتخت ایران را فرا گرفت محله سنگلج که آن را برای نو سازی خراب کرده بودند، محل پرسه زدن سگ های ولگرد شده بود و بوی گند خرابه ها در گوشه و کنار شهر از مسافت دور مشام رهگذران را می آزرد. عدم احساس امنیت در شهرستان ها موجب هجوم جمعیت شهرها به تهران شد و پایتخت ایران بی نقشه و بی رویه روز به روز بزرگتر و وسیع تر شد. اصلاحات ارضی فرمایشی نیز آخرین تیر خلاص بود و تهران را به شهری بی در و دروازه با گسترشی نا مناسب و ترافیکی چاره ناپذیر بدل کرد که با تمام مشکلاتش روی دست دولت ماند.
تهران در دوران انقلاب اسلامی
زمانی که انقلاب اسلامی بساط ستم شاهی را در هم کوبید، در میان تمام مصائب بازمانده از نظام گذشته، تهران یک بن بست نا گشودنی و معمای حل نشدنی به نظر می رسید و هیچ کس امید آنرا نداشت که برای مشکلات درمان ناپذیر پایتخت یک راه حل عملی پیدا شود.
جنگ ۸ ساله تحمیلی هم مزید بر علت شد و هجوم شهرستانی های جنگ زده، پایتخت را به صورتی در آورده بود که تهرانی ها با نا امیدی و افسوس می گفتند: تهران دیگر جای زندگی نیست! و گروهی از کارشناسان نیز معتقد بودند که هر چه زودتر باید پایتخت را به جای دیگری منتقل کرد. اما بعد از جنگ و شروع دوران سازندگی تهران نیز آهسته، آهسته جان گرفت. اما روند توسعه تهران در طول دهه 70 تا سال 84 روند کندی بود که باعث شد انجام طرح ها و پروژه های عمرانی سال ها طول بکشد.
تهران از سال 84 تا 96
محاسبات نشان میدهد ۴۳ درصد از بزرگراههای شهر تهران معادل ۲۳۱ کیلومتر در یک دهه اخیر ساخته شده است.
مطابق طرح جامع شهر تهران که در سال ۱۳۴۸ تدوین شد، تهران نیاز به ۵۵۵ کیلومتر رینگ بزرگراهی داشت. گسترش تهران در طول ۴ دهه اخیر از یک سو و از سوی دیگر افزایش جمعیت در این کلانشهر نیاز تکمیل رینگ بزرگراهی را در پایتخت بیشتر از گذشته کرده بود. با توجه به نیاز شهر تهران در توسعه معابر و بزرگراهها آمارهای موجود نشان میدهد که از ابتدای تشکیل بلدیه تا شهریورماه سال ۸۴ ، چیزی در حدود۳۰۳ کیلومتر بزرگراه ساخته شد که معادل ۵۷ درصد از کل طول بزرگراههایی میشود که باید مطابق اسناد بالادستی در تهران ساخته میشد.
محاسبات نشان میدهد ۴۳ درصد از بزرگراههای شهر تهران معادل ۲۳۱ کیلومتر در یک دهه اخیر ساخته شده است.
مطابق طرح جامع شهر تهران که در سال ۱۳۴۸ تدوین شد، تهران نیاز به ۵۵۵ کیلومتر رینگ بزرگراهی داشت. گسترش تهران در طول ۴ دهه اخیر از یک سو و از سوی دیگر افزایش جمعیت در این کلانشهر نیاز تکمیل رینگ بزرگراهی را در پایتخت بیشتر از گذشته کرده بود. با توجه به نیاز شهر تهران در توسعه معابر و بزرگراهها آمارهای موجود نشان میدهد که از ابتدای تشکیل بلدیه تا شهریورماه سال ۸۴ ، چیزی در حدود۳۰۳ کیلومتر بزرگراه ساخته شد که معادل ۵۷ درصد از کل طول بزرگراههایی میشود که باید مطابق اسناد بالادستی در تهران ساخته میشد.
به جرات میتوان گفت که اوج نهضت بزرگراهسازی در تهران از سال ۸۹ آغاز شد و تا سال ۹۲ بخش زیادی از رینگ بزرگراهی شهر تهران ساخته و کابوس طرحهای نیمهکاره عمرانی در پایتخت برای همیشه به پایان رسید. بی شک دلیل این موفقیت را باید در مدیریت جهادی و اعتماد به توان مهندسان داخلی دانست.
اوج اجرای طرحهای عمرانی و بزرگراهسازی در زمان تحریمهای بین المللی بود در نتیجه تنها راهی که میتوانست مدیریت شهری تهران را در تکمیل این بخش از طرحهای عمرانی موفق کند، اتکا به مدیریت جهادی بود. روحیه جهادی بود که باعث شد تا شهرداری تهران در سرعت ساخت پروژههای سنگین و بزرگی مانند امام علی(ع)، صدر، شهید زینالدین و... رکوردهای بی نظیر بینالمللی را به ثبت برساند.
نهضت تونل سازی در تهران نیز در یک دهه اخیر آغاز شد. تونل هایی که با هدف کاهش حجم بار ترافیک خودروها در پایتخت زبانزد عام و خاص شدند و امروز این فرصت را به شهروندان تهرانی داده تا علاوه بر تجدید خاطرات خوب کودکی، در کمترین زمان ممکن از مبدا به مقصد برسند. از همین رو است که کارشناسان حوزه عمران و شهرسازی متفق القول بر این باورند که کلانشهر تهران در ده سال گذشته شاهد تحولات عمرانی چشمگیری در زمینه توسعه زیرساخت های شهری از جنس تونل های ترافیکی بوده و دستاورد این توسعه نیز احداث ۱۷۸ دستگاه پل و تقاطع غیرهمسطح در یک دهه گذشته است.
اگر نیم نگاهی به کارنامه فنی و عمرانی شهر تهران در سال های پیش از ۱۳۸۴ بیندازیم، شمار پل ها و تقاطع های غیرهمسطح ۱۵۷دستگاه بوده که این آمار پس از گذشت یک دهه با ساخت ۱۷۸ دستگاه به ۳۳۵ دستگاه رسیده است.
هرچند که توسعه زیرساخت های شهر تهران در ده سال گذشته تنها به توسعه پل ها و تقاطع های غیر همسطح محدود نشده است. به طوری که تا پیش از سال ۱۳۸۴، با وجود آنکه تهران کلانشهری با کاربری پایتخت بوده است، اما حتی یک کیلومتر تونل شهری قابل استفاده نیز نداشته است. معضلی که سبب شده بود تردد خودروها در بزرگراه های کشور با طولانی شدن مسیرهای حرکتی و کاهش سرعت حرکت خودروها همراه شود. به همین دلیل نیز احداث تونل های شهری به منظور کاهش مسیر تردد و افزایش سرعت خودروها در دستور کار مهندسان قرار گرفت.
هرچند که توسعه زیرساخت های شهر تهران در ده سال گذشته تنها به توسعه پل ها و تقاطع های غیر همسطح محدود نشده است. به طوری که تا پیش از سال ۱۳۸۴، با وجود آنکه تهران کلانشهری با کاربری پایتخت بوده است، اما حتی یک کیلومتر تونل شهری قابل استفاده نیز نداشته است. معضلی که سبب شده بود تردد خودروها در بزرگراه های کشور با طولانی شدن مسیرهای حرکتی و کاهش سرعت حرکت خودروها همراه شود. به همین دلیل نیز احداث تونل های شهری به منظور کاهش مسیر تردد و افزایش سرعت خودروها در دستور کار مهندسان قرار گرفت.
مسئله مهمی که باعث شد در ده سال اخیر، بیش از ۱۱۰ پل سواره رو به دست اقداماتی نظیر مرمت، بهسازی و مقاوم سازی لرزه ای سپرده شوند. همچنین ۶۲۰ دستگاه پل سواره رو در قالب دو پهنه شرقی و غربی پایتخت نیز مورد ارزیابی چشمی، تهیه چک لیست و پلاک کوبی قرار گیرند. اقدام مهمی در مسیر تعمیر، مرمت و مقاوم سازی پل ها و تونل های شهری و تقطع های غیرهمسطح که سبب می شود امروز، هر شهروندی به هنگام عبور از این شبکه های ترافیکی، در کنار برخورداری از امکانات حمل و نقلی روز دنیا، این آرامش خیال را نیز داشته باشد که سازه های عمرانی در بعد حمل و نقل شهر تهران از ایمنی لازمه و بالاترین کیفیت به واسطه بازبینی های مکرر برخوردار است.
تهران سبز شد
طی ۱۰ سال گذشته تهران با وجود کمبود آب به عنوان یکی از سرسبزترین شهرها با موقعیت جغرافیایی مشابه به حساب می آید. مدیریت شهری در دوره اخیر سعی کرده با تملک باغات قدیمی و احداث بوستان در مناطق خشک پایتخت، چهره شهر را سبز نماید.
بوستان ها به عنوان بخشی از فضای سبز شهر با اهدافی همچون ایجاد اکوسیستم های فعال طبیعی در فضاهای شهری، زیباسازی سیمای شهر و فراهم کردن تسهیلات برای شهروندان ایجاد میشوند.
در حال حاضر بوستان های محلهای، منطقهای و فرامنطقهای شهر تهران به عدد ۲هزار و۱۳۰رسیده است. این در حالیست که طی ۱۰سال گذشته توسعه فضای سبز تهران با رشد قابلتوجهی ادامه یافته است.
توسعه فضای سبز برونشهری نیز همزمان مورد توجه مدیریت شهری قرار گرفته است، به گونه ای که در سال۸۴ کمیسیون زیربنایی هیات دولت طرحی را به تصویب رساند که در آن مقرر شد، پایتخت دارای ۵۰هزار هکتار کمربند سبز شود. طرحی که از سال۶۵ مطرح شده بود و عملیات اجرایی آن نیز از سال۶۹ در اطراف تهران به اجرا گذاشته شده بود اما در دهه سال اخیر تحولی شگرف یافت.
اگرچه در طول ۱۵سال اجرای طرح جنگل کاری پیرامون شهر تا سال۸۴ تنها ۲۰هزار هکتار به اجرا درآمد، اما از سال۸۴ این روند رشد بیشتری یافت، به طریقی که در طول ۹سال این طرح پیشرفتی بیش از ۷۴درصدی داشته است. تاکنون حدود ۳۸هزار هکتار جنگلکاری در قالب کمربند سبز به اجرا درآمده است و در سالجاری نیز بالغ بر هزارهکتار از اراضی اطراف تهران در قالب طرح کمربند سبز درختکاری خواهد شد. در واقع در طول ۹سال گذشته بهاندازه ۱۵سال آغازین اجرای این طرح درختکاری در اطراف تهران انجام شده است.
سرانه فضای سبز درون شهری با توجه به مساحت بوستانهای درونشهری در ابعاد محلهای، ناحیهای، منطقهای و فرامنطقهای، بوستانهای جنگلی داخل محدوده، رفیوژها، میدانها، لچکیها، حواشی بزرگراهها و درختان معابر محاسبه میشود که با احتساب جمعیت فعلی پایتخت، سرانه فضای سبز داخل محدوده شهری تا پایان سال۱۳۹۳ برای هر نفر ۱۵.۵مترمربع بوده است.
البته هر سال طبق برنامه مدون پنج ساله شهرداری و تکالیف مقرر آن و براساس بودجه و اعتبارات مطروحه نسبت به شناسایی اراضی مناسب و مستعد جهت احداث بوستان های جدید اقدام می شود. به طوری که از سال۱۳۸۴ تاکنون با اعمال مدیریت جهادی در شهرداری تهران به طور متوسط سالیانه ۹۳ بوستان در پایتخت به بهره برداری رسیده است.
البته هر سال طبق برنامه مدون پنج ساله شهرداری و تکالیف مقرر آن و براساس بودجه و اعتبارات مطروحه نسبت به شناسایی اراضی مناسب و مستعد جهت احداث بوستان های جدید اقدام می شود. به طوری که از سال۱۳۸۴ تاکنون با اعمال مدیریت جهادی در شهرداری تهران به طور متوسط سالیانه ۹۳ بوستان در پایتخت به بهره برداری رسیده است.
در حال حاضر منطقه۴ شهرداری تهران با داشتن سرانه ۲۴.۵متر فضای سبز برخوردارترین منطقه تهران به لحاظ فضای سبز شهری است و منطقه۱۰ شهرداری تهران به علت تراکم بافت مسکونی با داشتن ۲.۴مترمربع کمترین سرانه فضای سبز شهری را در تهران داراست. همچنین بیشترین بوستانهای شهر تهران در منطقه۴ شهرداری جای گرفته است که به رقمی در حدود ۲۴۷بوستان رسیده است.
کمترین بوستانهای تهران نیز در منطقه۹ قرار دارد که تعداد بوستانهای منطقه ۹ شهر تهران در حدود ۲۵ بوستان است که دلیل این هم همانند منطقه ۱۰ همان تراکم بافت مسکونی است. با این حال مدیریت شهری تلاش کرده تا از هر فضا و فرصتی برای استفاده ساکنین این مناطق از فضایسبز مطلوب اقدام کند.
هم اکنون سرانه فضای سبز شهروندان تهرانی ۱۵.۶مترمربع رسیده و مدیریت شهری در تلاش است تا پایان برنامه ۵ساله اول شهرداری تهران و تا سال۹۵ سرانه فضای سبز شهر تهران را به ۱۸متر افزایش دهد، این در حالیست که براساس تقسیم بندی فضای سبز ۶منطقه میانی شهر تهران کمترین سرانه فضای سبز را داراست که تلاش می شود با تملک و تجمیع بافت فرسوده سرانههای فضای سبز در این مناطق توسعه یافته تا به حد استاندارد برسد. طی ده سال اخیر بدنه و حاشیه بسیاری از بزرگراههای شهری به طول بیش از ۳۰۰ کیلومتر در مسیر رفت و برگشت تبدیل به فضای سبز شدهاند.
هم اکنون سرانه فضای سبز شهروندان تهرانی ۱۵.۶مترمربع رسیده و مدیریت شهری در تلاش است تا پایان برنامه ۵ساله اول شهرداری تهران و تا سال۹۵ سرانه فضای سبز شهر تهران را به ۱۸متر افزایش دهد، این در حالیست که براساس تقسیم بندی فضای سبز ۶منطقه میانی شهر تهران کمترین سرانه فضای سبز را داراست که تلاش می شود با تملک و تجمیع بافت فرسوده سرانههای فضای سبز در این مناطق توسعه یافته تا به حد استاندارد برسد. طی ده سال اخیر بدنه و حاشیه بسیاری از بزرگراههای شهری به طول بیش از ۳۰۰ کیلومتر در مسیر رفت و برگشت تبدیل به فضای سبز شدهاند.
توجه به فرهنگ کتابخوانی و سلامت شهروندان
تاکید بر انجام اقدامات فرهنگی در راستای ارتقای سطح زندگی شهروندان از سوی شهرداری تا بدان جاست که در مقابل ۳۸ کتابخانه ای که در تهران از سوی نهاد عمومی کتابخانه های کشور اداره می شود، شهرداری به تنهایی مسئولیت مدیریت ۴۰۰ کتابخانه را برعهده دارد که بخش عمده ای از این کتابخانه ها در جنوب پایتخت واقع شده اند.
براساس آمارهای موجود در حال حاضر حدود ۳۵ فرهنگسرا در تهران فعال است. از این تعداد بیش از ۱۰فرهنگسرا همچون فرهنگسرای امام(ره)، رسانه، رویش، رضوان، مهر، تهرانسر، مترو، اخلاق، خاتم (ص)، رازی و تهران در دوره مدیریت محمدباقر قالیباف احداث شده اند و تمامی این فرهنگسراها جز فرهنگسرای امام(ره) در مناطق جنوبی قرار دارند. راه اندازی پردیس سینمایی تماشا در منطقه ۱۸، رازی در منطقه ۱۱، ملت در منطقه ۳ و راگا در منطقه۲۰، ملت در منطقه۳، زندگی، کیان و سمرقند از دیگر اقدامات شهرداری تهران طی ۱۰سال اخیر است که از ابتکارات این دوره از مدیریت شهری به شمار می روند. در کنار اینها باید سینما آزادی که با کمک شهرداری بازسازی شد و ایوان شمس را هم مدنظر قرار داد که در مجموع حدود ۵هزار صندلی به ظرفیت سینماهای تهران افزوده کرده اند.
احداث موزه ها و خانه موزه ها از دیگر اقدامات فرهنگی است که در دوره سکانداری محمدباقر قالیباف در شهر تهران مورد توجه مسئولان شهری قرار گرفته است. افتتاح باغ موزه هنر ایرانی و موزه دکتر علی شریعتی در سال ۸۵، موزه استاد شهید مرتضی مطهری در سال ۸۶، موزه دکتر چمران در سال ۸۷ و خانه موزه بازار در سال ۹۳ از جمله اقداماتی است که در راستای تقویت هویت ملی و دینی شهروندان از سوی شهرداری تهران انجام شد. در کنار این موارد باید به افتتاح باغ موزه قصر هم اشاره کرد که توجه و البته تحسین همگان را به همراه داشت. زندانی که در سال ۹۱ بر اساس برنامه های توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران به موزه و تفرجگاهی برای شهروندان تبدیل شد. همچنان که باغ موزه دفاع مقدس که عملیات اجرایی ساخت آن از سال ۸۴ آغاز شد و در سال های اخیر به یکی از نمادهای فرهنگی تهران تبدیل شده است.
تحول در نظام سلامت جسم و روح شهروندان
شهرداری تهران در ده سال اخیر با هدف ارتقای سطح سلامت جسمی و روحی در جامعه، در جهت ترویج فرهنگ ورزش همگانی و فراهم آوردن زیرساخت های لازم برای روی آوردن خانواده ها به انجام فعالیت های ورزشی اقدامات قابل توجهی انجام داده است. تعداد سالن های ورزشی تحت پوشش شهرداری تهران طی سال های ۹۳ و ۹۴ به ۳۱۳ سالن افزایش یافته است. ضمن اینکه با توجه به خواص ورزش در آب برای ایجاد مقاومت ، سبک سازی بدن ، کم کردن فشار وارده بر مفاصل، افزایش قوای جسمانی، بهبود وضعیت تنفسی، کاهش اضطراب و افسردگی و ارتقاء فعالیت جسمی بیماران به ایجاد سالن های ورزشی آبی اقدام کرده که در حال حاضر ۵۸ مجموعه آبی در تهران توسط شهرداری در اختیار شهروندان قرار داده شده است.
از آنجایی که شهروندان تمایل زیادی به استفاده از سالن های ورزشی چندمنظوره نشان داده اند افزایش مجموعه های ورزشی چندمنظوره ای که در آن ورزش هایی از قبیل (توپی، رزمی، بدنسازی، ایروبیک و ...) انجام می شود، نیز در دستور کار سازمان ورزش شهرداری تهران قرار گرفته است و در حال حاضر ۱۵۸سالن ورزشی چند منظوره در سطح شهر به شهروندان خدمات دهی می کند.
ورزش بانوان، مسالهای مهم است که پیرامون آن بحث های زیادی شده است. زنان به عنوان مدیرخانه و مسئول نظم و تربیت کودکان خود، برای حفظ نشاط ، شادابی و سلامتی باید به ورزش بپردازند. مدیریت شهری با در نظرگرفتن این مسائل به ارتقای ورزش بانوان توجه ای ویژه داشته است. به همین منظور سازمان ورزش شهرداری تهران مجموعه های ورزشی ویژه بانوان در نظر گرفته است. مجموعه های ورزشی الزهرا (س) در همین راستا به بهره برداری رسیده است که تا سال ۹۳ در سطح تهران ۶۳ مجموعه راه اندازی شده است.
یکی از عوامل مهم در ورزش قهرمانی تزریق استعدادهای ناب به تیم های ملی است. به عبارت دیگر با ایجاد تمهیدات لازم برای استعدادیابی در سطح محلات می توان ملی پوشانی را تحویل ورزش قهرمانی داد که کارآمدی لازم را داشته اما شناخته نشده اند. تا سال۹۳ مدیریت شهری ۶۰۴زمین چمن مصنوعی و ۲۹ زمین چمن طبیعی ایجاد کرده است.
در کنار همه این موارد تشویق شهروندان برای انجام ورزش همگانی نیز از موضوعات مدنظر مدیریت شهری طی دوره اخیر بوده که توانسته در مجموع در پارک های و فضاهای سبز موجود در شهر ۱۴۰۰ ست ورزشی تعبیه کند. همچنین با ایجاد حدود ۲۸۱۲ میز شطرنج در بوستان ها و پارکها در سال های اخیر و نیز ۱۶۵۴میز فوتبال دستی و نصب ۲۱۸۴ سبد بسکتبال و تورهای والیبال و بدمینتون گام موثری در بهینه سازی اوقات فراغت شهروندان برداشته است.به گونه ای که ۱۷۲۰زمین برای بازی کودکان در نظر گرفته و البته در سال های اخیر توجه به ورزش های مهیج در پارکها و بوستان های تهران هم صورت گرفته و۱۵ زمین بازی های مهیج مانند (بانجی جامپینگ، کارتینگ، موتور ۴ چرخ و ۲ چرخ، راپل و...) احداث شده است.
تاکید بر امر پیشگیری از بروز بیماری ها که در ذات خود با ارتقای سطح دانش پزشکی شهروندان و خودمراقبتی همراه است طی دهه های اخیر ارگان های بسیاری به ویژه شهرداری تهران را بر آن داشته تا با رویکردی علمی و البته مشارکت جویانه تحقق توسعه پایدار در حوزه سلامت جامعه را دنبال کنند. به طوری که در دوره اخیر مدیریت شهری، برنامه راهبردی ۵ ساله شهرداری تهران در حوزه سلامت شهری شامل چالش ها، اهداف، راهبردها و برنامه ها در نیمه دوم سال ۱۳۸۴ تدوین گردید و برای اجرای این برنامه ها و ماموریت ها، « اداره کل سلامت » با رویکردی کاملاً اجتماعی و فرهنگی در معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران تشکیل شد.
پیشگیری و جلوگیری از بروز امراض نیازمند آموزش های همگانی و تعامل مستقیم میان آموزش دهندگان و شهروندان است. بر این اساس، شهرداری تهران از سال ۸۶ طرح راه اندازی خانه های سلامت در تمامی محلات شهر اعم از مناطق برخوردار و کم برخوردار را در دستور کار خود قرار داد. بر اساس آمارهای موجود، تاکنون که کمتر از ۸ سال از اجرای طرح می گذرد، تمامی ۳۵۴ محله تهران مجهز به خانه های سلامت شده اند.
پیشگیری و جلوگیری از بروز امراض نیازمند آموزش های همگانی و تعامل مستقیم میان آموزش دهندگان و شهروندان است. بر این اساس، شهرداری تهران از سال ۸۶ طرح راه اندازی خانه های سلامت در تمامی محلات شهر اعم از مناطق برخوردار و کم برخوردار را در دستور کار خود قرار داد. بر اساس آمارهای موجود، تاکنون که کمتر از ۸ سال از اجرای طرح می گذرد، تمامی ۳۵۴ محله تهران مجهز به خانه های سلامت شده اند.
دستاورد اداره کل سلامت تنها به این مورد ختم نمی شود چرا که علاوه بر شکل گیری گسترده خانه های سلامت، طی ۸ سال اخیر ساخت ۲۴۰ خانه اسباب بازی در محلات، راه اندازی ۲۲ مرکز آموزش مهارت های رفتاری کودکان، تشکیل ۲۵۴ کانون مادر و کودک، راه اندازی کانون سالمندی در مناطق ۲۲گانه و فعالیت ۱۷۴ پایگاه شورای سلامت محلات توسط اداره کل سلامت پیگیری شده و به سرانجام رسیده است. البته، به این موارد باید فعالیت ۱۹۲۴ شبکه سلامت یاران شهر تهران، راه اندازی ۲۲ باشگاه چاقی، عضویت هزاران نفر در کانون های داوطلبین اهدای خون، تشکیل کانون پزشکان محله، کانون پیشگیری از دخانیات و اجرای طرح بهداشت و ایمنی مساجد را اضافه کرد.
حرکت تهران به سوی ایمنی
اولین ایستگاه آتش نشانی تهران توسط یک ژنرال روس در سه راه امین حضور تاسیس شد و بعدها این ایستگاه به چهارراه حسن آباد منتقل شد. به تدریج با افزایش نیازهای شهر تهران این واحد به دو ایستگاه تهران و شمیرانات توسعه پیدا کرد. در سال ۱۳۲۶ این ایستگاهها به پنج ایستگاه افزایش یافت. تا قبل از سال 84 تهران 74 ایستگاه آتش نشانی داشت که از ای نسال تا کنون تعداد این ایستگاه ها به عدد125 رسیده است.
توسعه شهر زیر زمینی تهران
شروع توسعه خطوط مترو هر چند از قبل از انقلاب بود و در دهه 60 و 70 نیز با ورود چینی ها اقداماتی در جهت ساخت نخستین خط مترو در پایتخت انجام شد؛ اما باید گفت که توسعه این بخش از حمل و نقل پاک زیرزمینی در دهه 80 انجام شد.طبق طرح جامع حمل و نقل عمومی، شهر تهران دارای 10 خط بود که در اوایل دهه 80 توسط شهردار وقت سه خط از این خطوط حذف و جای آن را ساخت مونوریل گرفت. هر چند راه اندازی مونور ریل در تهران به سرانجام نرسید؛ اما در طول 15 سال اخیر 7 خط مترو تهران به همراه خط فرودگاه بین المللی امام خمینی تاسیس و راه اندازی شد. به رغم آنکه همچنان 100 کیلومتر از خطوط مترو پایتخت هنوز به بهره برداری نرسیده است؛ اما کارشناسان پیش بینی می کنند به زودی پرونده خطوط مترو پایتخت براساس طرح جامع قبلی بسته خواهد شد و با توجه به مطالعاتی که کارشناسان در زمینه توسعه مترو انجام می دهند؛ خطوط تکمیلی به خطوط فعلی مترو اضافه خواهد شد.
مرور تاریخ مترو نشان می دهد که درسال 1383 تهران تنها 70 کیلومتر خط مترو داشت که در طول سال های اخیر این میزان به 200 کیلومتر رسیده است و با اضافه شدن 100 کیلومتر باقیمانده تهران 300 کیلومتر خط مترو خواهد داشت که در مدت زمان 13 ساله ساخته و به بهره برداری رسیده است. همچنین تعداد ایستگاه های مترو در سال 84 تنها 43 ایستگاه بود که اکنون به بیش از 200 ایستگاه رسیده است.
آمارها نشان می دهد که امروز 1400 واگن قطار در خطوط مترو فعالیت می کند. همچنین در سال 1384 تنها 240 میلیون جابه جایی با مترو انجام شده است که اکنون نزدیک به 1 میلیارد جابه جایی رسیده است.