وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی
    تهران مساله و معضل کم ندارد. از حوزه شهرسازی و معماری گرفته تا آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی. هر‌کدام از این مسائل نیازمند چاره‌جویی است و مدیران شهری هرازچندگاهی از لزوم برنامه‌ریزی با هدف حل مسائل می‌گویند. بخش مهمی از مسائل شهر تهران به چالش‌های زیست‌محیطی مربوط است. چالش‌هایی که به سایر مشکلات شهر تهران هم گره خورده‌اند. مهم‌ترینش که مردم به چشم می‌بینند آلودگی هواست.
     
    جریان قدرتمند زباله در تهران
     
    به جز آن مسائلی مانند مدیریت پسماند، کمبود آب و نظام مدیریت فضا‌های سبز، از بین رفتن تنفسگاه‌های طبیعی شهر و... هم جزو همین چالش‌ها هستند. «آرش حسینی میلانی»، رییس کمیته محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران درباره همین مسائل پاسخ گوید. میلانی در طول گفتگو کوشش کرد تا ضمن پذیرش مسائل موجود از «برنامه محور» بودن شورا در این باره بگوید.
     
    میلانی در عین حال پذیرفت که باید هم سرعت اجرا و هم روند اطلاع‌رسانی درباره این اقدامات به گونه‌ای باشد که افکار عمومی در شهر تهران بهتر از این اقدامات مطلع شوند. عضو جوان شورای شهر تهران با یادآوری یکی از شعار‌های انتخاباتی لیست امید درباره تفکیک زباله از مبدا، وعده داد که شورای شهر در دوره پنجم با اراده‌ای قوی‌تر مساله مدیریت پسماند و تفکیک زباله را به سرانجام برساند. حاصل یک ساعت و نیم گفتگو با میلانی پیش‌روی شماست.

    اگر موافق باشید، آغاز گفت‌وگوی‌مان را با یک سوال کلی شروع کنیم. اینکه در بین تمامی معضلات زیست‌محیطی که شورای شهر در طول یک سال نیم گذشته به آن پرداخته، مهم‌ترین معضلات زیست‌محیطی که شهر تهران با آن مواجه بوده را در چه محور‌هایی دیده است؟
    به اعتقاد من معضلات شهر تهران را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد. یکی موضوعاتی که همین الان هم برای شهر به عنوان یک چالش مطرح هستند، مثل موضوع آلودگی هوا. یکسری از موضوعات دیگر هستند که شاید الان برای شهر چالش نباشد، ولی ممکن است در آینده برای شهرنشینان و شهر به چالشی بدل شود.
     
    مثل مساله پسماند. دسته سوم هم موضوعاتی هستند که عملا مغفول مانده‌اند. مثل موضوع آب و فضای سبز که هنوز ابهامات زیادی در مورد نقش سازمان‌ها در آن‌ها و چگونگی مدیریت مسائل آن‌ها در شهر‌های بزرگ وجود دارد.

    پس فعلا از نظر مدیریت شهری آلودگی هوا اصلی‌ترین بحران و چالش شهر تهران است؟
    بله. البته آلودگی هوا در کنار آلودگی صوتی. منتهی هنوز موضوع آلودگی صوتی چندان مطرح نشده است. حالا چرا به آن پرداخته نشده؟ چون مثل یک قاتل خاموش است. حتی خسارت‌ها و عوارضی که دارد به صورت مستقیم منجر به مرگ نمی‌شود. شاخص آن می‌تواند فشار خون باشد، ولی در عمل خیلی‌ها فشار خون دارند و نمی‌شود تشخیص داد که چه بخشی از این آمار به آلودگی صوتی مرتبط است. بخشی از این مغفول ماندن هم به این علت است که شهرداری چندان به این مساله نپرداخته است درحالی که در حوزه ضوابط زیست‌محیطی ساخت‌وساز شهرداری مسوول است. یکی دیگر از مواردی که شاید بتوان از آن به عنوان موضوعی در آستانه چالش یاد کرد، مساله «آب» تهران است. این‌ها از مهم‌ترین چالش‌های شهر تهران هستند.

    تا جایی که می‌دانیم شما نماینده شورای شهر در کارگروه استانی کاهش آلودگی هوای تهران هستید. خود ماهیت این کارگروه هم از موضوعات سوال‌برانگیز است. اگر ممکن است درباره ترکیب و عملکرد این کارگروه توضیح دهید؟

    سال ٩٥ دولت یک برنامه عملیاتی برای کاهش آلودگی هوا ارایه کرد که در آن برنامه کاهش آلودگی هوا در سطح ملی مشخص شده بود. درهمین راستا کارگروه‌های استانی تشکیل شد. در تهران هم این کارگروه ١٥ عضو و نماینده از سازمان‌های مرتبط دارد که هر ٢ هفته یک‌بار به ریاست استاندار تهران تشکیل جلسه می‌دهند. نمایندگان سازمان‌ها در این جلسات گزارش‌هایی از اقداماتی که در این حوزه بر دوش آن‌ها گذاشته شده ارایه می‌دهند.
     
    ضمن آنکه براساس موضوع جلسه مسوولان دیگری هم در آن شرکت می‌کنند. البته شورای شهر به لحاظ حقوقی عضویت رسمی در این جلسات ندارد و بنا به درخواست خود شورای شهر و برحسب وظیفه‌ای که در اداره شهر داریم در این کارگروه شرکت می‌کنیم.

    تاکنون مهم‌ترین خروجی این کارگروه برای شهر تهران چه بوده است؟
    مهم‌ترین دستاورد این کارگروه موضوع کامیون‌ها بوده است. قرار است که از ابتدای آبان‌ماه در مورد معاینه فنی کامیون‌ها سخت‌گیری بیشتری شود. براساس این طرح قرار است شرط ثبت بار یک کامیون در سامانه ثبت بار این خواهد بود که خودرو، معاینه فنی داشته باشد.

    اتفاقا یکی از موضوعات چالش‌برانگیز برای مدیریت شهری همین مراکز معاینه فنی بود. بالاخره این مراکز «به‌روز» شدند و الان می‌توانند جوابگوی این همه خودرو در تهران باشند؟
    بله. خوشبختانه این اتفاق الان افتاده است. به‌خصوص اینکه مجبور بودند «معاینه فنی برتر» صادر کنند باید امکانات خودشان را به‌روز می‌کردند که این اتفاق افتاده است. منتها الان مشکلی که داریم در مورد سامانه «سیمفا» است. باید ظرفیت این سامانه ارتقا پیدا کند، اما این سامانه دست وزارت کشور است نه ما؛ بنابراین هزینه آن را هم باید خود وزارت کشور بدهد.
     
    ما سال گذشته ١٣٠ میلیارد تومان به راهنمایی و رانندگی و حل مباحث ترافیکی کمک کردیم. حالا وزارت کشور و دولت باید خودش این مساله را دنبال کند. همین مساله به پاشنه آشیلی برای ما بدل شده است. یعنی دائم می‌گویند پول نداریم. درحالی که سازمان برنامه و بودجه می‌گوید ما برای کاهش آلودگی هوا بودجه مشخص کرده‌ایم! یعنی هنوز معلوم نیست بودجه این کار‌ها باید از چه محلی تامین شود. درحالی که خسارت ناشی از آلودگی محیط‌زیست در تهران براساس تحقیقاتی که انجام شده، بسیار بیشتر از این هزینه‌هایی است که باید صرف شود.

    سال گذشته این موضوع یکی از چالش‌های شهرداری تهران بود. گفته می‌شد این مراکز از لحاظ فنی و تجهیزاتی، چندان به‌روز نیستند. بعد از آن قرار شد که همین مراکز برگه معاینه فنی برتر بدهند. فکر می‌کنم مردم حق داشته باشند بدانند اصلا این مرکز تاکنون از عهده معاینات فنی خودرو‌ها برآمده که می‌خواهد معاینه فنی بدهد؟ اصلا آماری از عملکرد این مجموعه دارید؟
    بگذارید از آمار خودرو‌هایی که معاینه فنی گرفته‌اند، آغاز کنیم. براساس آمار سال گذشته بیش از یک میلیون و هفتاد هزار خودرو معاینه فنی گرفته‌اند که این رقم سه‌برابر آمار سال ٩٤ است. اما نکته جالب تقسیم‌بندی این آمار است. براساس گزارش اعلام شده از این تعداد ١٥٠ هزار خودرو معاینه فنی برتر گرفته‌اند.
     
    ضمن آنکه فقط ٥٥ درصد از خودرو‌های با عمر زیر ٤ سال موفق به گرفتن معاینه فنی برتر شده‌اند! در مورد خودرو‌های بالای ٤ سال هم فقط ١٥ درصد خودرو‌ها موفق به پاس کردن معاینه فنی شده‌اند. این یعنی تایید کیفیت پایین خودرو‌های تولیدشده.

    مساله کامیون‌ها از آن دست مسائلی است که آلودگی هوای تهران را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده است. سوالی که در این مورد مطرح می‌شود این است که مگر ما چقدر کامیون داریم که اینقدر روی آلودگی آن‌ها تاکید داریم؟
    براساس آمار ما بیش از ٥ هزار کامیون در تهران داریم. واقعیت این است که خروجی کامیون‌ها یک منبع ثانویه است یعنی با سایر ذرات قاطی می‌شود و تبدیل به آلاینده می‌شود.
     
    اینکه ما بگوییم خودرو‌های سواری سهم‌شان در آلودگی هوا ٣ درصد است این کاملا غلط است. چون اصلا به این سادگی سهم هر نوع خودرو مشخص نیست، ولی آخرین اطلاعاتی که من از آن مطلعم حکایت از آن دارد که کلا چیزی حدود ٥٠ درصد آلایندگی خودرو‌ها به خاطر انواع خودروهاست. یک بخشی هم ناشی از عوامل طبیعی است و یک دسته هم ناشی از عوامل کشاورزی است.
     
    الان کشور‌های پیشرفته به موضوع آلودگی هوا از همه جبهه‌ها حمله می‌کنند؛ بنابراین اینکه بخواهیم کامیون‌ها را منبع اصلی آلودگی بدانیم به نظرم چندان علمی و منطقی نیست. البته نباید از این مساله هم چشم‌پوشی کرد که در بین خودروها، خودرو‌های دیزلی بیشترین سهم را در آلایندگی هوا دارند. بعد از آن هم موتور‌ها رتبه دوم را دارند. باز هم تاکید می‌کنم که موتور‌های دیزلی فقط کامیون نیستند بلکه شامل اتوبوس‌ها، کامیون‌ها، موتور‌های دیزلی داخل ساختمان‌ها و شهر‌ها و... است.

    در طول سال‌های اخیر، هر‌وقت صحبت از کنترل موتوسیکلت‌ها شده است، راهنمایی و رانندگی اعلام کرده که ما نمی‌توانیم در عمل موتوسیکلت‌ها را کنترل کنیم. نمی‌شود به هیچ طریقی موتوسیکلت‌ها را نظارت و کنترل کرد؟

    شاید بهترین گزینه برای کنترل موتوسیکلت‌ها، راه‌حل‌های اقتصادی باشد. یعنی باید از طریق گزینه‌های اقتصادی آن‌ها را کنترل کرد.
     
    ولی مشکل اینجاست که الان بسیاری از مالکان خودرو، هر‌کدام یک موتوسیکلت هم دارند!
    بله. این هم مساله‌ای است. شاید علت آن باشد که مالکان خودرو به خاطر دور زدن طرح ترافیک، اکثریت‌شان یک موتوسیکلت هم دارند. البته چند وقتی است که راهنمایی و رانندگی اعلام کرده که می‌خواهد یک ستاد ویژه موتوسیکلت‌ها راه‌اندازی کند.
     
    اما تاکنون این اتفاق نیفتاده و ما هم دلیل آن را نمی‌دانیم. به هر حال ما آماده هرگونه همکاری در این زمینه هستیم. ضمن اینکه تجربه اقدامات انجام شده از سوی شهرداری هم ثابت کرده که راهکار‌هایی که تاکنون اجرا شده چندان موثر نبوده است. مثلا قرار بوده موتور‌های برقی را جایگزین موتور‌های کنونی کنند، اما بعدا و در عمل دیده‌اند که به خاطر قیمت زیاد این موتورها، تامین اعتبار بر‌ای آن ازعهده بانک شهر خارج است.

    یکی دیگر از چالش‌های شهرداری در سال جاری، به موضوع اجرای طرح ترافیک جدید تهران برمی‌گردد. معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری اعلام کرده بود که قطعا اجرای این طرح در کاهش آلودگی تاثیر خواهد داشت. شما چطور؟ بررسی‌های شما نشان می‌دهد که اجرای این طرح در این چند ماهه واقعا در کاهش آلودگی هوا موثر بوده است؟
    واقعیت این است که ما در ابتدای اجرای این طرح نگران افزایش تردد خودرو‌ها در محدوده مرکزی شهر بودیم. خوشبختانه در پروسه اجرای طرح جدید، تعداد خودرو‌های دارای طرح ترافیک از حدود ١٣٠ هزار خودرو به ١٠٠ هزار خودرو کاهش پیدا کرد. ضمن آنکه بسیاری از سازمان‌های دولتی که ٦٠ درصد سهم طرح ترافیک را دارند هم به دلیل اینکه قرار بود در طرح جدید پول بپردازند، رفت و آمدشان را کنترل‌شده انجام می‌دهند.
     
    مردم هم به همین دلیل ترددشان را به وسط روز شیفت دادند. خود آقای پورسیدآقایی هم در گزارشی که سه هفته بعد از آغاز اجرای این طرح به شورا ارایه دادند، اعلام کردند که با اجرای این طرح آلودگی کاهش پیدا کرده است. البته این گزارش کفایت آماری نداشت و خود ایشان هم به آن اذعان داشت، چون برای بررسی اثربخشی این طرح حداقل باید چند فصل از اجرای آن گذشته باشد؛ بنابراین شاید برای قضاوت عادلانه و کارشناسی در مورد آن کمی زود باشد.
     
    ضمن اینکه ایستگاه سنجش آلودگی هوای مستقر در سرچشمه حدود ١٥ سال است که دیگر فعال نیست و نمی‌توان اطلاعات موثقی در مورد آلودگی هوای مرکز شهر به‌دست‌آورد. البته گزارش‌ها حکایت از آن دارد که طول خط ترافیک خودرو‌ها در مرکز شهر چند درصدی کم شده، ولی اینکه این موضوع چقدر در کاهش آلودگی هوا تاثیر داشته...! قاعدتا یکی از گزارش‌هایی که شورا در هفته‌های آینده آن را بررسی خواهد کرد همین موضوع آلودگی هوای مرکز شهر است.

    پس در واقع آمار مورد استناد جدیدی در مورد کاهش آلودگی هوا نداریم و گزارش‌های تحلیلی ما به سال‌ها قبل باز می‌گردد؟
    برای این کار باید شبکه‌ای از ایستگاه‌های سنجش آلودگی هوا داشته باشیم. خب الان این شبکه در تهران نسبت به گذشته بهتر شده است. یعنی از لحاظ شبکه مثل شهر‌های بزرگ دنیا مثل لندن و... است. اما نقصی که وجود دارد در مورد تحلیل موضعی آلودگی هواست. مثلا آخرین گزارش وضعیت آلودگی هوا در منطقه ١٢ به سال ٩٢ بازمی‌گردد.
     
    به این مطالعات، مطالعات سیاهه انتشار می‌گویند. این مطالعات هم به صورت سالانه انجام نمی‌شود بلکه هر ٥-٤ سال یک‌بار انجام می‌شود. البته قرار شده در سال ٩٧ این مطالعات به‌روز شود.

    در بحث مبارزه با آلودگی هوای شهر تهران به‌نظر می‌رسد که در بخش مدیریت شهری برنامه مدون و روشنی وجود ندارد و بقیه دستگاه‌ها هم جزیره‌ای عمل می‌کنند. رویکرد شما در شورای‌شهر به این مساله چگونه است؟
    ببینید ما چهار کارگروه درست کرده‌ایم یکی از این کارگروه‌ها مساله آلودگی هوای تهران را پیگیری می‌کند. از اساتیدی مانند دکتر رشیدی، دکتر مهردادی و دیگران هم دعوت کرده‌ایم تا به ما مشورت دهند. کارگروه یک برنامه‌ریزی انجام داده است. تمام مصوبه‌های قبلی در حوزه آلودگی هوا آنالیز شده و روی موضوع دیزل متمرکز شده‌ایم. مکاتبات لازم با دستگاه‌های مختلف را هم مطابق قانون هوای پاک شروع کرده‌ایم.
     
    در شهرداری هم آقای پورسیدآقایی معاون محترم حمل و نقل و ترافیک روی موضوع آلودگی هوا حساس است. در شورا هم سایر همکاران به‌طورجدی به این مساله توجه دارند. یک کار دیگرمان هم حضور در جلسات کارگروه استان است. کار دیگرمان هم نهایی کردن طرح تهیه «سیاهه انتشار آلاینده‌های هوا» است که با همکاری چند دانشگاه قرار است، انجام شود. در آلودگی هوا بدون داشتن اطلاعات دقیق نمی‌توان کار کرد.
     
    در قالب طرح جامع کاهش آلودگی هوا یکی از کار‌های مهم، همین تهیه سیاهه انتشار بوده است. مطالعه تجربه‌های بین‌المللی و آشنایی با تجربه‌های کشور‌های دیگر، یکی دیگر از محور‌هایی است که داریم دنبال می‌کنیم. بودجه دوچرخه را دو‌برابر کرده‌ایم، با خانم امانی کارگروه مشترک داریم و ترویج فرهنگ دوچرخه‌سواری را دنبال می‌کنیم. یک مقدار در این بحث عقب هستیم، اما شروع کرده‌ایم.

    همه اقدامات شما برای کاهش آلودگی هوا نیازمند بسته‌ای از اقدامات اجتماعی است. آیا چنین نگاهی در شورای شهر وجود دارد و این رویکرد‌ها طراحی شده است؟
    برای کمپین‌های اجتماعی هم برنامه‌ریزی کرده‌ایم. مشخصا برای دوچرخه کارگروهی وجود دارد که تشکل‌های غیردولتی به مشارکت دعوت شده‌اند. فعالان اجتماعی یک نامه هم نوشته‌اند و دو تقاضا را مطرح کرده‌اند، یکی تقاضای پیش‌بینی مسیر‌های ویژه دوچرخه در شهر و دیگری خواستار حفظ تنوع زیستی و گیاهان تهران شده‌اند. این موارد را داریم پیگیری می‌کنیم.

    شما در طول چند ماهه گذشته بار‌ها در مورد تخریب باغ‌ها هشدار دادید. حتی از لفظ «مافیا» در این زمینه استفاده کردید. ماجرای این «مافیا» در باغ‌ها چیست؟
    منظور افرادی هستند که این باغ‌ها را می‌خرند و منتظر روزی می‌مانند که بتوانند این‌ها را بسازند. بد نیست تحقیق کنید که چه افراد یا سازمان‌هایی این باغ‌ها را می‌خرند! گفته می‌شود چیزی حدود ١٠٠ نفر از سازندگان بزرگ که اقتصاد شهر را در دست دارند این‌ها را می‌خرند! صحبت ما این است که این‌ها ریه‌های تهران هستند.

    الان ما چند باغ در تهران داریم؟
    اعداد متفاوتی مطرح می‌شود. شناسنامه باغ‌ها بخشی از این‌ها را مشخص کرده است. تا جایی‌که به خاطر دارم فضای سبز مشجر تهران- که البته نمی‌توان هنوز به آن‌ها باغ گفت- حدود ١٦ کیلومتر مربع است. یعنی هزار و ٦٠٠ هکتار که بخش اعظم آن دارای ارزش اکولوژیک است یعنی در برخی از آن‌ها درختانی با قطر مثلا ١٠٠ سانتیمتر قرار دارد. ٢٠ تا ٢٣ هکتار آن هم دارای ارزش میراثی است. فکر می‌کنم این ٥٠ درصد کل باغ‌ها باشد. یعنی آمار باغ‌ها چیزی بیش از ٢برابر آمار موجود است.

    گفتید برخی از سازمان‌ها نیز خریدار این باغ‌ها هستند. می‌توانید چند تا را نام ببرید؟
    اجازه دهید فعلا از کنار این سازمان‌ها بگذریم. ولی به طور کلی می‌توان از بنیاد‌ها به عنوان یکی از همین قطب‌ها نام برد.

    مثل بنیاد مستضعفان؟
    بله.

    ولی گویا بنیاد مستضعفان در جلسه‌ای که با اعضای شورا داشته رسما اعلام کرده که آماده حفظ و صیانت از باغ‌های تحت تملکش است؟
    البته من در آن جلسه نبودم. ولی این طور که بعدا شنیدم گویا همین طور است. یعنی بنیاد اعلام کرده که حاضر است حفظ باغ‌های خود را تضمین کند، ولی باید شهرداری هم کمکش کند.

    الان بنیاد چقدر باغ دارد؟
    خودشان می‌گویند ١٥ باغ، ولی به گفته رییس کمیسیون سلامت شورا تعداد آن‌ها به بیش از ٤٠ باغ می‌رسد.

    چرا باید شهرداری به بنیاد با آن همه امکانات کمک کند؟
    مثلا در بخش آبیاری ممکن است برخی از باغ‌ها نیاز به آبیاری از طریق تانکر و. داشته باشند که شهرداری می‌تواند با امکاناتی که دارد این کار‌ها را به راحتی انجام دهد یا ممکن است نیاز به صدور مجوز حفر چاهی باشد. منظور بنیاد هم همین کمک‌هاست.

    یکی از همین باغ‌ها باغ برره است. تکلیف این باغ چه شد؟
    همانطور که می‌دانید مالکیت این باغ با بنیادمستضعفان است. در بازدیدی که آقای اعطا از این باغ داشتند، می‌گفتند که بخش اعظمی از آن ازبین رفته است. واقعیت هم این است که در مورد این باغ، کار از کار گذشته است. حدود ٢٠٠ درخت باقی مانده است. همین و بس. چون الان مجوز برج باغ را هم دارد و از لحاظ قانونی نمی‌توان کار خاصی برای آن کرد.

    مالک آن همان بنیاد است؟
    بله.

    موضوع بعدی بحث آلوده بودن آب تهران است. حتی در دوره قبل آقای حافظی گزارشی جنجالی در این زمینه ارایه کرد. در ماه‌های اخیر شایعاتی شنیده می‌شود که در آن‌ها ادعا شده که آب تهران و به خصوص شهرستان‌های آن برخلاف گزارش‌هایی که ارایه می‌شود همچنان آلوده هستند. می‌خواهم بدانم شورای شهر در دوره جدید آن، تاکنون به این مساله ورود پیدا کرده است؟
    ما یک مرجع رسمی برای موضوع آب داریم که سازمان آب و فاضلاب است. در همان ٦ ماهه اول کار شورای پنجم؛ مدیران این سازمان به صحن شورا آمدند و گزارش‌هایی را در مورد سلامت آب تهران ارایه دادند که حکایت از سلامت آن داشت.
     
    البته به این موضوع هم اشاره کردند که قبلا مشکلاتی در مورد وجود نیترات داشته‌اند که با یکپارچه کردن سیستم، مساله حل شده و الان مشکلی نیست. اما در هر صورت اگر باز هم کسی گزارش و مستنداتی در این زمینه دارد ما آماده بررسی آن هستیم. اما نمی‌دانم که خود شهرداری هم به صورت مستقل کیفیت آب را چک می‌کند یا خیر.

    امسال هم بخش اعظمی از آب تهران ازطریق این چاه‌ها تامین می‌شود؟
    نه. معمولا در تابستان‌ها ٣٠ تا ٤٠ درصد آب مصرفی تهران از طریق چاه‌ها تامین می‌شود، اما امسال با توجه به بارش‌هایی که داشتیم وضعیت آب سد‌ها مطلوب بوده و به همین دلیل ترجیح این بوده که از آب چاه‌ها استفاده نشود. یعنی درحدی بسیار محدود.

    یکی دیگر از مشکلات چرخه غیراستاندارد آبیاری فضای سبز است. قبول دارید نظام آبیاری فضای سبز در شهر فاجعه‌بار است؟
    بله، قبول دارم.

    خب چرا از شورا در این باره صدایی شنیده نمی‌شود؟
    به نظرم شما کانال ما را در شبکه‌های اجتماعی نگاه نمی‌کنید، چون آنجا اطلاع‌رسانی می‌کنیم. ما مشاوران هر ٢٢ منطقه شهر تهران را در موضوع آب خام فراخواندیم و به طور مفصل جلسه داشته‌ایم. مشکلاتی را که بر سر راه‌شان بود، اعلام کردند. از دل آن جلسه متوجه شدیم که موضوع آبیاری چمن‌ها معضل مهمی است، اما اینکه چرا این روند متوقف نمی‌شود به این دلیل است که هیچ‌گونه گیاهی به عنوان جایگزین چمن مشخص نشده است.
     
    خلاصه مقرر شد برای کاهش سطح چمن‌کاری موجود اقدام شود. علاوه بر ممنوعیت چمن‌کاری‌های جدید، باید ١٠ درصد از سطح بیش از دو هزار هکتاری چمن‌کاری‌های موجود کاهش یابد.

    اگر از بحران آب بگذریم، به نظر می‌رسد «پسماند» جدی‌ترین مساله حوزه محیط زیست انسانی در ایران است. در شهری مانند تهران، دیگر ادامه کار به شیوه‌های سنتی ممکن نیست. اما چرا شورای شهر و مجموعه مدیریت شهری در این حوزه اینقدر کُند عمل می‌کنند؟
    یکی از شعار‌های لیست امید در انتخابات شورای شهر، همین موضوع تفکیک زباله از مبدا است. در سطح برنامه‌ریزی ما با مشکل بزرگی روبه‌رو هستیم که هنوز طرح جامع مدیریت پسماند شهر تهران تهیه نشده است. خیلی خلأ بزرگی وجود دارد. نه‌تن‌ها در تهران بلکه در بسیاری از شهر‌ها طرح جامع در این حوزه تهیه نشده است. پسماند همیشه به اقتضای مشکلات برنامه‌ریزی کرده است.
     
    مثلا یک زمانی گذاشتن مخزن زباله در شهر راه‌حل بوده، اما الان خود این مخزن‌ها تبدیل به معضل شده‌اند. ما از اساتید و مدیریت شهری دعوت کرده‌ایم هم‌اندیشی انجام شده و تهیه طرح جامع پسماند در مرحله برگزاری مناقصه است. این کار بسیار کلیدی است که ما از وضعیت موجود شناخت پیدا کنیم. مثلا ما از سال ٨٨ دیگر آنالیز زباله نداشته‌ایم.
     
    تغییرات جمعیتی، شرایط محیطی و... همه و همه باید در این طرح روشن شود. یکی از مشکلات ما هم این است که نظام مهندسین مشاور ما هم آمادگی انجام مطالعات در این حوزه را ندارد. ممکن است در حوزه آب تعداد زیادی شرکت مشاور وجود داشته باشد، اما در حوزه پسماند این بحث‌ها جوان است.

    پس باید منتظر تدوین طرح جامع مدیریت پسماند بمانیم یا به موازات آن کار دیگری هم انجام می‌شود؟
    طرح تفکیک زباله‌تر و خشک در سطح اجرایی در سه منطقه ٢١، ٢٢ و ١٣ به صورت آزمایشی درحال اجرایی شدن است. در گذشته تجربه‌های ناموفقی وجود داشته، اما قرارداد جدید به شکلی است که نفع پیمانکار در اجرای دقیق این طرح است.

    آقای میلانی! بالاخره ما در شهر تهران مافیای زباله داریم یا نه؟
    حالا من علاقه ندارم از این کلمه مافیا استفاده کنم. بهتر است بگوییم به هر حال یک جریان قدرتمند در این زمینه وجود دارد.

    به قول شما این «جریان» ممکن است اینقدر قدرت داشته باشد که طرح‌های مدیریت شهری را مثل گذشته به شکست بکشاند؟
    قدرت دارند، اما الان فضای گذشته بر مدیریت شهری حاکم نیست و می‌توانم اطمینان بدهم که موفق نمی‌شوند.براساس آمار ما بیش از ٥ هزار کامیون در تهران داریم. واقعیت این است که خروجی کامیون‌ها یک منبع ثانویه است یعنی با سایر ذرات قاطی می‌شود و تبدیل به آلاینده می‌شود.

    اینکه ما بگوییم خودرو‌های سواری سهم‌شان در آلودگی هوا ٣ درصد است این کاملا غلط است. چون اصلا به این سادگی سهم هر نوع خودرو مشخص نیست، ولی آخرین اطلاعاتی که من از آن مطلعم حکایت از آن دارد که کلا چیزی حدود ٥٠ درصد آلایندگی خودرو‌ها به خاطر انواع خودروهاست.
    علاقه ندارم از این کلمه مافیا استفاده کنم. بهتر است بگوییم به هر حال یک جریانی در این زمینه وجود دارد. قدرت دارند، اما الان فضای گذشته بر مدیریت شهری حاکم نیست و می‌توانم اطمینان بدهم که موفق نمی‌شوند

    طرح تفکیک زباله‌تر و خشک در سطح اجرایی در سه منطقه ٢١، ٢٢ و ١٣ به صورت آزمایشی درحال اجرایی شدن است. در گذشته تجربه‌های ناموفقی وجود داشته، اما قرارداد جدید به شکلی است که نفع پیمانکار در اجرای دقیق این طرح است
    همانطور که می‌دانید مالکیت باغ برره ٧٠ به ٣٠ است. یعنی ٧٠درصد شهرداری و ٣٠ درصد بنیادمستضعفان. در بازدیدی که آقای اعطا از این باغ داشتند، می‌گفتند که بخش اعظمی از آن ازبین رفته است. واقعیت هم این است که در مورد این باغ، کار از کار گذشته است. حدود ٢٠٠ درخت باقی مانده است. همین و بس. چون الان مجوز برج باغ را هم دارد و از لحاظ قانونی نمی‌توان کار خاصی برای آن کرد

    تا جایی‌که به خاطر دارم فضای سبز مشجر تهران- که البته نمی‌توان هنوز به آن‌ها باغ گفت- حدود ١٦ کیلومتر مربع است

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی