"سیر اندیشهها در تاریخ باغ سازی جهان" منتشر شد
کتاب "سیر اندیشهها در تاریخ باغ سازی جهان" اثر دکتر مهدی حقیقت بین، شیناص برنجی، ساناز علیدوست ماسوله، ندا فارسی آستانه، مائده یزدانی رستم و میترا کریمی منتشر شد.
هنرآنلاین، کتاب "سیر اندیشهها در تاریخ باغ سازی جهان" توسط انتشارات مهرنوروز در ۱۲۰۰ نسخه منتشر شد.
در مقدمه این کتاب آمده است: اهمیت جایگاه مطالعه تاریخ در پیشرفت و نوآوری، گسترش رشته معماری منظر در دانشگاههای مختلف و علاقه دانشجویان این رشته به تاریخ باغ سازی مهمترین دلایل تدوین این کتاب است. نگاه این کتاب به تاریخ باغ سازی، نگاه تاریخ گرایانه صرف نیست. بلکه تلاش شده است تا با نگاه موشکافانه، به بررسی جریانها و تحولات فکری مؤثر در هر دوره تاریخی و تأثیر آن بر منظرسازی و باغ سازی آن دوره پرداخته شود. منظر و منظره پردازی نتیجه کار فردی یا گروهی، توان و خلاقیت معمار یا معماران منظر، در راستای انعکاس تحولات فکری، اندیشه و باورهای فرهنگی زمانه است. از این رو شناخت مبانی نظری مؤثر در شکل گیری سبکهای مختلف منظرسازی در اعصار مختلف تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار است. نگاه نگارندگان در این کتاب نقادانه نبوده و بیشتر در جهت معرفی و بسط چگونگی شکلگیری الگوها و سبکهای مختلف منظرسازی در زمانهای مختلف است.
از مطالعه منابع تاریخی چنین برمیآید که باغها تا قبل از قرن هجدهم خصوصی یا نیمه خصوصی بوده و متعلق به ثروتمندان، سران حکومتی و… بودهاند. از اواخر قرن هفدهم و همزمان با انقلاب فرانسه، بسیاری از باغهای سلطنتی به روی عموم باز شدند. پس از انقلاب صنعتی و مطرح شدن نیاز مردم به ارتباط بیشتر با طبیعت و افزایش تحرک فیزیکی، شاهد ظهور و تقویت تفرجگاههای عمومی درختدار با اولویت ارتباط با طبیعت در شهرهای اروپایی هستیم. از همین زمان است که مکانی عمومی بنام پارک – متفاوت از آنچه در گذشته وجود داشته – در شهر تجسم و معنا پیدا کرد.
به طورکلی انسان متأثر از محیط زیست خود بوده و گاهی بسته به دیدگاه و جهانبینیاش، ارتباط و تعامل با طبیعت را تجلی ایدهآلها و در جهت موافق و مناسب باورها و اعتقادات خود می دانسته است. نگاه ارزشی به طبیعت در بسیاری از فرهنگهای سنتی موجب گردیده که دنیای ایدهآل متصور در آن جهان بینی در کالبد باغ مجسم شود.
ارتباط با باورهای مذهبی و دنیای ایده آل متصور شده باعث گردیده که باغ و باغ سازی در عهد سنت و نزد بسیاری از تمدنهای سنتی، مکانهای مقدسی به حساب آیند. البته تفرج و تفریح همواره بخشی از فلسفه وجودی باغها به حساب میآمده که بسته به ایدئولوژی سازندگان و نوع نگاه ایشان به طبیعت، در رتبه اول و یا دوم نسبت به جنبه ارزشی و مقدس بودن مکان باغ قرار داشته است. باغ شکارها در ایران و بینالنهرین و باغهای خوشگذرانی در قرون وسطی از گونه باغهایی است که صرف تفریح و تفرج احداث میشدهاند.
با شروع عصر رنسانس و ظهور اومانیسم و اهمیت یافتن عقل انسان به عنوان مهمترین ابزار شناختی که با جایگزین شدن عقل به جای ماوراءالطبیعه همراه بود، شاهد درخشش بیشتر هویت کالبدی باغ به عنوان تفرجگاه و نمایش دهنده قدرت و ثروت صاحب و سازنده آن هستیم. بررسی و مطالعه نمونههای موجود نشان دهنده تأثیر اندیشه اومانیسم در کالبد، ارتباطات و سلسله مراتب و معانی حاکم بر باغ سازی عصر رنسانس و باروک است. چنین به نظر میرسد که باغ سازی منتج از تفکر سنتی را میتوان تجسم باورهای مذهبی سازندگان به همراه تجربهها و مهارتهای عملی به دست آمده توسط پیشینیان دانست. حال آنکه باغ سازی و هنر در عصر مدرنیته همواره در جهت کاهش و حتی حذف تکیه بر باورهای مذهبی و گذشته است. تأکید هنر باغ سازی در عصر مدرنیته بر عقل انسان و مهمترین محصول آن یعنی تحولات فکری و فلسفی زمانه است که با مهارتهای فنی و عملی گذشتگان ترکیب شده است. مدرنیته با ورود به مدرنیسم هرچه بیشتر بر عقل، عملکردگرایی و مصالح جدید و فاصله گرفتن از تزئینات و کهن الگوها تأکید نمود.
اصول مدرنیسم نتوانست در باغ سازی و منظرسازی جایگاه ماندگاری پیدا کند و بعضی از صاحب نظران حتی معتقد بر عدم وجود منظرسازی مدرن، معتقد به تداوم باغ سازی انگلیسی مطابق با اصول رمانتیسیزم در این زمان است. پارکها – به عنوان مکانهایی جهت ارتباط با طبیعت و تقویت فعالیت فیزیکی شهروندان – در این زمان (دوران مدرنیسم) به لحاظ کمی توسعه مییابد. هرچند که این توسعه فارغ از موضوع اتفاق افتاده است. پارکهای شکل گرفته در عصر مدرنیسم به لحاظ کیفی و توجه به نیازهای روحی و روانی شهروندان در مرحله نازلتری قرار داشته و اغلب با خرده فرهنگها و زمینههای فرهنگی و تاریخی غریبه بوده است.
پست مدرنیسم با نگاه و ایدئولوژی جدید از نیمه دوم قرن بیستم متولد میشود و با هدف رفع کاستیهای مدرنیسم ظاهر میشود. منظرسازی دوران پست مدرنیسم با تحولات فکری و فلسفی زمانه ارتباط مستقیم دارد. زمینههای فکری، تاریخی و طبیعی که در عصر مدرنیسم به فراموشی سپرده شده بود، در این زمان مجدداً مورد توجه قرار میگیرد. هدف متفکران پست مدرن بازگشت به دوران ماقبل مدرن نیست، زیرا دوران ماقبل از مدرن و مدرن از نگاه پست مدرنها هر دو در یک مسئله مشترک است و آن هم این است که هر دو به نوعی به کلیت ثابت و امر عام و توتالیته قائل هستند. منتها توتالیته دوران ماقبل از مدرن یک کلیت مذهبی است و توتالیته دوران مدرن عقل جدید است. نظام کالبدی و معنایی در منظرسازی مدرن با پست مدرن کاملاً متفاوت است که به صورت مستقیم مرتبط با تحولات فکری و فلسفی این زمان همراه است.
این کتاب از پنج فصل تشکیل شده و هر فصل بهصورت مجزا به منظرسازی یک دوره تاریخی اختصاص دارد. البته دورههای بررسی شده اختصاص به پس از رنسانس داشته و منظرسازی قبل از رنسانس مورد بررسی قرار نگرفته است.
فصل اول این کتاب به منظرسازی عصر رنسانس در ایتالیا اختصاص دارد و به کنکاش درباره ریشههای شکل گیری آن پرداخته است. عصر رنسانس به عنوان یک نقطه عطف نه تنها در دوره خود بر جهانبینی، ادبیات، هنر و سایر عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اثر پررنگی داشت، بلکه بسترساز بسیاری از جریانهایی شد که حیات امروز خود را مرهون دوره رنسانس است. در این فصل تلاش شده است با بررسی جریانهای فکری، هنری و فلسفی دوره رنسانس از یک سو و ویژگیهای هنر و خصوصاً باغ سازی و منظر پردازی در این دوره، به بررسی اثرگذاری اندیشه و طرز تفکر رنسانس بر باغ سازی بپردازد.
فصل دوم به منظرسازی عصر باروک و به صورت خاص باغ سازی فرانسوی اختصاص دارد. این فصل، نخست به تحولات و جریانات مؤثر بر شکلگیری دوره باروک میپردازد و در ادامه، ارتباط باغ سازی در دوره باروک و عوامل فکری و فلسفی مؤثر بر شکلگیری آن تبیین میگردد. سپس، به بررسی نظامهای موجود در باغهای باروک در دوره اولیه و اوج باروک در سه نمونه پرداخته شده است. نتایج حاصل از بررسیهای صورت گرفته در این فصل نشاندهنده ارتباط میان تحولات و جریانات مؤثر بر شکلگیری دوره باروک و نحوهی باغ سازی در این دوره است.
فصل سوم به تأثیر جریانهای فکری و فلسفی عصر رمانتیسیزم بر منظرسازی و بهصورت خاص باغ سازی انگلیسی اختصاص داده شده است. در این فصل جریانات مختلف و فیلسوفانی که بر شکلگیری رمانتیسیسم تأثیر داشته اند، همچون جریانهای اجتماعی مؤثر و هنر مشرق زمین بررسی گردیده است. با توجه به گذر از عقلگرایی به تجربهگرایی در عصر رمانتیسیسم بازتاب آن در منظر به گونهای متفاوت رخ نموده است. با توجه به اینکه انگلستان به عنوان خاستگاه تجربهگرایی و رمانتیسیسم شناخته میشود، جلوههای هنر رمانتیسیسم در باغ سازی انگلیسی بررسی شده است.
فصل چهارم این کتاب به بررسی اثرگذاری فلسفه و اندیشه مدرن و پست مدرن بر منظرسازی اختصاص دارد. مطالعات انجام گرفته در این فصل بهصورت خاص به کیفیات کالبدی منظرسازی عصر مدرنیسم و پست مدرنیسم اختصاص یافته است. در این فصل اثرگذاری اندیشه مدرن و پست مدرن در معماری منظر در سه حوزه تئوری و فلسفه طراحی، ترکیبات طراحی و عناصر طراحی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل در این فصل نشان میدهد که نظریهها و اندیشههای مدرن و پست مدرن در طراحی منظر به طور مشخصی خود را نشان دادند. علیرغم نوظهور بودن حرفه معماری منظر و ارتباط مستقیم این دانش با طبیعت و نیازهای مرتبط با اوقات فراغت افراد، کماکان مانند سایر حوزههای دانش، از جمله معماری، شاهد اثرگذاری قوی اندیشههای مدرن و پست مدرن در تئوری، ترکیبات و عناصر طراحی منظر هستیم.
آنچه در فصل پنجم به بحث گذاشته شده موضوع بررسی تطبیقی زمینه گرایی در شکل گیری منظر دیکانستراکشن و فولدینگ است. مباحث مربوط به زمینهگرایی در دوران پست مدرن به عنوان یکی از موضوعات مطرح شده در کلیه گرایشهای معماری و از جمله منظر، با رویکرد توجه به بستر شکلگیری هر اثر از ابعاد مختلف مورد توجه قرار گرفت. در طراحی زمینهگرا، طرح با دریافت پیام از بستر شکل میگیرد. این پیام، در جلوههای گوناگون نمایان میشود.
در این فصل، ابتدا مفهوم زمینهگرایی در معماری، بستر شکلگیری آن و رویکردهای آن فارغ از سبک و گرایش تبیین میگردد. سپس فلسفههای موجد نهضتهای دیکانستراکشن و فولدینگ مطرح شده، معماری منظر در این دو سبک و مفاهیم و اصول پایهای شکلگیری آنها بیان میگردد و در ادامه، نمونههایی از معماری منظر شکل گرفته هر نهضت بررسی میگردد. در نهایت، بر اساس بررسیهای انجام شده، مفهوم زمینهگرایی در قالب پنج بُعد (کالبدی، اقلیمی، تاریخی، اجتماعی- فرهنگی و زمانی) با یکدیگر مقایسه میگردد. تفاوتهای کیفی این مفهوم در این دو سبک نشان میدهد که در دوران پست مدرنیسم، رویکرد زمینهگرایی در آثار ایجاد شده در ابعاد مختلف وجود دارد، اما میزان اهمیت و تأثیرگذاری آنها در شکلگیری منظر در هر سبک متأثر از نگرش فلسفی آن، متفاوت است.