قوانین ساخت مسکن، دوستدار خانواده نیستند/ بیتوجهی به بند 8 سیاستهای کلی نظام در امور مسکن
امروزه دیگر در کلانشهرها کمتر میتوان نشانی از خانههای ویلایی پیدا کرد؛ این در حالی است که تا همین دو، سه دهه گذشته غالب خانههای ایرانی را منازل مسکونی ویلایی تشکیل میدادند. اما در دهههای اخیر آپارتماننشینی گسترش پیدا کرده و بسیاری از خانههای افقی، با متراژ بالا و حیاطدار، جای خود را به خانههای عمودی و با متراژ پایین دادهاند. تغییراتی که پیامدهایی برای ساختار خانواده به همراه داشته است؛ بهگونهای که در سیاستهای کلی نظام در امور مسکن که سال 89 توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد، به رعایت ارزشهای فرهنگی و حفظ حرمت و منزلت خانواده در معماری مسکن اشاره شده است. این در حالی است که پس از گذشت حدود 7 سال از ابلاغ این سیاستها، هنوز شاهد تغییر مثبتی در این خصوص نبودهایم.
به گزارش مهرخانه، آپارتماننشینی را میتوان یکی از نتایج گسترش شهرنشینی و رشد و توسعه کلانشهرها دانست. بهگونهای که در دهه 60 افزایش مهاجرت به تهران و سایر کلانشهرها تقاضای زیادی را برای مسکن ایجاد کرد و از آنجایی که کلانشهرها با محدودیت زمین در مناطق شهری مواجه بودند، این موضوع موجب تغییر الگوهای خانهسازی افقی به خانهسازی عمودی و رواج آپارتماننشینی شد.
از سوی دیگر، به دلیل فرسوده بودن خانههای بالای 20 سال ساخت، مالکان این خانهها ترجیح میدهند به جای نوسازی این بافتهای فرسوده، سراغ آپارتمانسازی بروند و خانههای با متراژ بالای خود را تبدیل به آپارتمانهایی با متراژ پایین کنند تا از نظر اقتصادی سود بیشتری ببرند و بتوانند مشکلات اقتصادی خود را مرتفع کنند.
گسترش آپارتماننشینی و شکلگیری نوع جدیدی از زندگی
کمرنگ شدن زندگی در خانههای ویلایی و گسترش آپارتماننشینی سبب شکلگیری نوع جدیدی از زندگی شد زیرا نوع طراحی معماری و شهرسازی یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار بر نوع رفتار و سبک زندگی ساکنان خانههاست. همچنین، نوع معماری، به کارکردهای خانواده، روابط اعضای خانواده با یکدیگر و تعاملات اجتماعی و فامیلی خانوادهها شکل میدهد و نمیتوان بدون توجه به وضعیت خانه و معماری آن، تحلیل درستی در رابطه با تغییرات و کارکردهای خانواده امروزی داشت.
وضعیت نامطلوب خلوت دیداری و خلوت شنیداری در مجتمعهای مسکونی
یکی از مشکلاتی که امروزه در مجتمعهای مسکونی وجود دارد، وضعیت نامطلوب خلوت دیداری و خلوت شنیداری است. در ساختمانهای امروزی پنجرهها کاملاٌ روبهروی هم قرار گرفتهاند و دید مستقیم به یکدیگر دارند که این موضوع نمونهای از تجاوز خواسته یا ناخواسته همسایهها به حریم یکدیگر محسوب میشود. در چنین شرایطی خانوادهها برای حفظ حریم خصوصی خود از دید ساختمانهای مجاور، ناچار به استفاده دائمی از پرده هستند و این مسأله باعث میشود در خانههای کوچک امروزی که حیاط ندارند راه اندک ارتباطی که ممکن بود با فضای آزاد برقرار شود و استفاده از نور خورشید، مسدود شود.
محل قرارگیری درهای ورودی آپارتمانها نیز معمولاً به گونهای است که در صورت باز بودن در خانه هر رهگذری به راحتی میتواند به درون خانه دید داشته باشد. مشکل دیگر ساختمانهای امروزی، تأمین نشدن خلوت شنیداری است زیرا دیوارهای بین واحدهای آپارتمانی و فضاهای مشترکی مثل نورگیرها و حیاط خلوتها به گونهای هستند که به انتقال صدا در قسمتهای مختلف ساختمان کمک کرده و موجب نارضایتی ساکنین میشوند.
وقتی فضاهای داخلی خانه استقلال خود را از دست میدهند
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد طراحی فضاهای داخلی خانههاست. در گذشته هر یک از فضاهای مختلف خانه اعم از آشپزخانه، نشیمن، پذیرایی و اتاقها استقلال خاص خود را داشتند و با یکدیگر تداخل و تزاحم پیدا نمیکردند. این در حالی است که سبک معماری داخلی خانههای امروزی بهگونهای است که غالب این فضاها استقلال خود را از دست دادهاند و آشپزخانه، نشیمن و پذیرایی بهصورت باز و در هم تنیده هستند که این موضوع باعث تغییراتی در نوع روابط اعضای خانواده و همچنین ارتباطات خانوادگی و فامیلی شده است.
توجه به رعایت ارزشهای فرهنگی و حفظ حرمت خانواده در سیاستهای کلی نظام در امور مسکن
این تغییرات فرهنگی گسترده در کلانشهرها ضرورت توجه بیشتر به طراحی و معماری خانهها براساس فرهنگ اسلامی و ایرانی را موجب شد. 29 بهمن ماه سال 1389 سیاستهای کلی نظام در امور مسکن از سوی رهبر معظم انقلاب در 9 بند ابلاغ شد که در بند 8 این سیاستها به رعایت ارزشهای فرهنگی و حفظ حرمت و منزلت خانواده در معماری مسکن اشاره شده است. این در حالی است که پس از گذشت حدود 7 سال از ابلاغ این سیاستها، هنوز شاهد تغییر مثبتی در این خصوص نبودهایم و بند 8 این سیاستها هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.
برای آگاهی از کم و کیف تغییرات صورتگرفته در حوزه معماری مسکن و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی این تغییرات از منظر کارکردهای خانواده و همچنین قوانین و مقررات ساخت مسکن که بر این تغییرات تأثیر میگذارند، با تنی چند از کارشناسان و صاحبنظران این حوزه گفتوگو کردیم.
خانههای امروزی کاملاً برونگرا هستند
دکتر عبدالحمید نقرهکار، عضو هیأت علمی و مدیر قطب علمی معماری اسلامی دانشگاه علم و صنعت در گفتوگو با مهرخانه در رابطه با تفاوتهای خانههای گذشته با خانههای جدید در کلانشهرها از منظر کارکردهای خانواده گفت: خانههای قدیم کاملاً درونگرا بود و احساس استقلال، آزادی، پرورش شخصیت فردی و خانوادگی و حریم خانوادگی را نسبت به فضاهای عبوری و سایر همجوارها اعم از مسکونی، تجاری و اداری حفظ میکرد. اما متأسفانه خانههای امروزی کاملاً برونگرا هستند و همه به ساختمان و اتاقهای یکدیگر دید و اشراف دارند و به این ترتیب، آزادی، حرمت و شخصیت خانوادهها نقض میشود.
او در ادامه بیان داشت: تفاوت دیگر این است که خانههای گذشته دارای حیاط و فضای باز بودند که در این فضا، گل و درخت و بهخصوص درختان مثمر وجود داشت و امکان نگهداری حیوانات خانگی را داشتند. درواقع، خانوادهها دارای فضای سبز شخصی و خانوادگی بودند و میتوانستند تناظر بین وجود خودشان و حیاط طبیعی را از طریق ارتباط با گیاهان و حیوانات اهلی ادراک کنند. در حال حاضر، خانوادهها از این فضای شخصی محروم هستند و حداکثر چند ساعت در هفته فرصت میکنند از فضای سبز موجود در پارکها استفاده کنند که این فضا نیز با فضای حیاط داخلی خانه که کارکردهایی مانند خواب، نشیمن و پذیرایی داشت، کاملاً متفاوت است. درواقع، در خانههای جدید انسان از شکوفایی و ارتباط آرامشبخشی که میتوانست با طبیعت داشته باشد، محروم شده است.
مهمانپذیر بودن خانههای گذشته
مدیر قطب علمی معماری اسلامی با اشاره به مهمانپذیر بودن خانههای گذشته خاطرنشان کرد: خانههای قدیمی اندرونی و بیرونی داشتند و در آنها به راحتی میشد از مهمان پذیرایی کرد و صلهرحم را انجام داد اما در آپارتمانهای امروزی همه فضاها با هم تداخل دارند؛ بهگونهای که وقتی برای فردی مهمان میآید، زندگی همه خانواده به هم میریزد و مزاحمت همجواری ایجاد میشود. درواقع، خانههای جدید مهمانپذیر نیستند و زندگیهای امروزی از مهمانیهای صمیمانه و ارتباطات خانوادگی محروم شدهاند.
نقرهکار در خصوص ارتباط همسایهها با یکدیگر گفت: در گذشته ارتباطات همسایگی خوبی وجود داشت چون زندگی شخصی همسایهها حریم داشت و به همین دلیل به راحتی با هم ارتباط برقرار و یکدیگر را تحمل میکردند. اما از آنجایی که در خانههای امروزی حریمها از بین رفته، زندگی همسایهها با هم تزاحم پیدا میکند و یکدیگر را دفع میکنند. از اینرو، ارتباط صمیمانهای بین همسایهها بهوجود نمیآید.
در خانههای قدیمی بین فضاهای داخل خانه هم حریم وجود داشت
او با اشاره به حریمهای داخلی خانههای گذشته اظهار داشت: در خانههای قدیمی بین فضاهای داخل خانه هم حریم وجود داشت و مثلاً فضای پذیرایی، نشیمن، اتاق خواب و اتاق کار جدا بود. حتی برای فصول مختلف هم فضاهایی مانند زمستاننشین و تابستاننشین پیشبینی میشد. بنابراین، تکتک افراد خانواده در فضای خودشان استقلال، هویت و آزادی داشتند. در عین حال، فضاها از طریق حیاط به هم ارتباط داشت و مراسمی مانند جشن، عروسی و سایر تجمعات در حیاط برگزار میشد. اما امروزه فضاهای داخل خانه به دلیل باز بودن هیچ استقلالی ندارند و فضای آرامشبخش و ارتباط صمیمانه بهوجود نمیآید. به همین دلیل افراد از خانه بیرون میروند و سعی میکنند خارج از خانه اوقات خود را سپری کنند.
زندگی آپارتمانی با فرهنگ اسلامی سازگار نیست
عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت در خصوص عوامل ایجاد تغییرات فعلی در معماری خانهها گفت: مهمترین علت این تغییرات، غربزدگی است. ما علوم تجربی و تکنولوژی را از غرب گرفتیم اما به جای این که از این فناوریها به درستی و با توجه به سنتها و ارزشهای خودمان استفاده کنیم، ارزشهایمان را از دست دادیم و به اصطلاح سر تا پا غربی شدیم. زندگی آپارتمانی اصلاً با فرهنگ اسلامی سازگار نیست. ما میتوانیم در فضاهای اداری و تجاری ساختمانهای بلندمرتبه داشته باشیم اما نباید این اتفاق در مورد خانهها و فضاهای مسکونی میافتاد زیرا فضاهای مسکونی مستقلترین حریم خانوادههاست.
نقرهکار با اشاره به وضعیت زنان در خانههای فعلی بیان داشت: از منظر قرآن، خانه محل آرامش و ارتباط صمیمانه بین افراد خانواده است. در خانواده هم مرجعی که بیشترین تأثیر را در ایجاد آرامش برای اعضای خانواده دارد، مادر است. در گذشته در خانهها و بهخصوص در خانههای روستایی زنان میتوانستند کارهایی مانند صنایع دستی و تولیدات کشاورزی یا دامداری انجام دهند. امروزه هم در شهرها زنان میتوانند در خانههای خود به فعالیتهایی مثلاً در زمینه نرمافزار و کامپیوتر اشتغال داشته باشند. از اینرو، باید در طراحی خانهها فضای مناسبی برای زنان پیشبینی شود تا آنها مجبور نباشند برای اشتغال، ساعات طولانی خارج از منزل باشند و زندگی خانوادگی را از وجود خود محروم کنند.
ضرورت انجام آمایش سرزمینی و مهاجرت معکوس
مدیر قطب علمی معماری اسلامی در رابطه با راهکارهای حل معضلات کنونی منازل مسکونی از منظر کارکردهای خانواده گفت: ما باید آمایش سرزمین داشته باشیم. در کشور ما زمینهای زیادی وجود دارد و کسانی که میگویند زمین کم داریم، مردم را فریب میدهند. متأسفانه از قبل از انقلاب تاکنون مردم را در کلانشهرهایی که امکان تولید وجود ندارد جمع کردند و این افراد عمدتاً کار واسطگی و دلالی انجام میدهند. در دهه هفتاد هم شهرداری تهران با مطرح کردن کمبود زمین، از طریق تغییر کاربریهای زمین، فروش تراکم و ازدیاد تراکم عملاً حقوق مردم را نابود کرد؛ در حالیکه اینگونه نیست و زمین کم نداریم.
نقرهکار خاطرنشان کرد: مراکز بسیار مستعد کشاورزی، صنعتی و تجاری داریم که این مراکز باید احیا شود و جمعیتها به این مناطق تولیدی بروند. در آنجا میتوان زیربنای کافی در اختیار این جمعیتها قرار داد تا تولید افزایش پیدا کند و سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز محقق شود. در این صورت، زیربنای خانهها افزایش خواهد یافت و خانهها امکاناتی از قبیل حیاط خواهند داشت و لازم نیست مادران 40 ساعت در هفته کار کنند بلکه میتوان وسایل کار زنان را در خانه فراهم کرد و ساعات کار آنها را کاهش داد. این رویکرد در بسیاری از کشورها اجرا شده اما متأسفانه در برخی از دورهها مسؤولان کشور ما رویکردی صرفاً اقتصادی و مبتنی بر کسب قدرت و ثروت داشتند که این رویکرد موجب شد این بلاها در شهرهای ما بهوجود آید.
تغییر الگوی مسکن و تحولات ساختار خانواده
دکتر حسین ایمانیجاجرمی، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز در گفتوگو با مهرخانه در رابطه با وضعیت غالب مسکن در ایران و کارکردهای آن برای خانواده گفت: تغییر الگوی مسکن نتیجه اتفاقات مختلفی بوده که یکی از آنها تحولات عظیمی در ساختار خانواده است. بهطوری که طی 70 سال گذشته که ایران وارد عصر صنعتی و شهری شدن، شده است الگوی حاکم بر خانوادههای ایرانی که خانواده گسترده بوده تبدیل به خانوادههای هستهای شده است. در شهرهای بزرگ معمولاً زن و شوهر شاغل هستند و دیگر خانه به یک معنا محل استقرار زن خانواده نیست و تبدیل به جایی برای بازسازی افراد و خوابگاه شده تا بتوانند برای کار روز بعد آماده شوند.
مسکن حالت جامع و چندبعدی خود را از دست داده است
او با اشاره به کارکردهای خانواده گفت: خانواده در گذشته کارکردهایی مانند کارکردهای مذهبی، آموزشی، اجتماعی شدن، انجام مبادلات اجتماعی در محله و... داشته که در حال حاضر همه این کارکردها از آن گرفته شده است. طبیعتاً این تحولات تأثیرات خود را روی الگوی مسکن هم گذاشته و یک خانواده هستهای دیگر نیازی به معماری خانوادههای قدیم ندارد. حتی اگر شما به این خانواده یک خانه حیاطدار هم بدهید آنها فرصتی برای نگهداری از این خانه ندارند چون وقت زیادی را در خانه نمیگذارنند و عمده وقتشان مربوط به محل کار است و کارکردهایی مانند تفریحات و آموزش هم به بیرون از خانواده منتقل شده است. بنابراین، میتوانیم بگوییم مسکن حالت جامع و چندبعدی خود را از دست داده و تبدیل به محلی برای استراحت و تمدید قوا شده است.
روند مدرنیزاسیون در جامعه ایرانی و تحولات اخیر در حوزه مسکن
این جامعهشناس در رابطه با مثبت یا منفی بودن این تغییرات اظهار داشت: نمیتوان داوری کرد که این تغییرات خوب است یا بد؛ چون باید دو نوع الگوی متفاوت زندگی را با هم مقایسه کنیم. اگر بگوییم گذشته خوب بوده، ممکن است به داشتن نگاه ارتجاعی متهم شویم یا اگر بگوییم وضعیت فعلی مناسب است، امکان دارد ما را به بیریشگی متهم کنند. اما واقعیت این است که جامعه ایران و کسانی که در این جامعه مسؤولیت داشتند به شدت به دنبال مدرنیزاسیون رفتند و خواهان الگوهای مدرن صنعت، تولید، اشتغال، آموزش و شهرسازی شدند و این خاستگاهها نیز پیامدهای فعلی را به همراه داشته است. در گذشته خانواده میتوانست در قالب مسکن گذران اوقات فراغت داشته باشد و مثلاً به باغچه حیاط رسیدگی کند و همسایهها میتوانستند آنجا جمع شوند اما الان گذراندن اوقات فراغت از طریق تلویزیون و اینترنت صورت میگیرد. اینها تغییرات بنیادینی است که چه خوب و چه بد اتفاق افتاده و تأثیر خود را هم روی الگوی سکونت گذاشته است.
نهاد خانواده قربانی نهاد تولید شده است
ایمانی با اشاره به اینکه تغییرات الگوی مسکن بر روابط درونخانوادگی هم تأثیرات زیادی داشته، خاطرنشان کرد: در حال حاضر، نهاد خانواده تضعیف و به نوعی قربانی نهاد تولید شده است. درواقع، در نظر گرفتن افراد جامعه بهعنوان نیروهای تولیدی یا حتی نیروهای سیاسی، منجر به تضعیف نهاد خانواده میشود. یعنی وقتی میخواهیم آدمها وقت خود را بیشتر از خانواده برای تولید و سیاست صرف کنند، ممکن است از یک طرف دستاوردهای خوبی داشته باشد اما برای نهاد خانواده مضر است و باعث کمبود حضور والدین و فرزندان در خانواده میشود. درواقع، با این اتفاق کانون اجتماع به حوزههای دیگر منتقل شده و خانواده مانند گذشته کانون اجتماع نیست.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بیان داشت: در کلانشهرها به دلیل کمیابی زمین، گرانی ساخت مسکن و تراکم، خانهها به صورت عمودی ساخته میشوند. حتی اگر خانوادهها تمایل داشته باشند، باز هم از عهده هزینه خرید خانه بزرگتر برنمیآیند. همین الان در تهران 490 هزار واحد مسکونی بزرگ مقیاس خالی است؛ چون تقاضا برای خانههای با متراژ پایین بیشتر است.
سیاستهای مدیریت شهری به مسکنهای دوستدار خانواده اجازه ساخت نداده است
او افزود: سیاستهای مدیریت شهری این نبوده که به مسکنهای دوستدار خانواده اجازه ساخت بدهد چون مسأله اقتصاد و درآمدزایی برایش مهم بوده و حتی اجازه داده فضاهای مناسب برای خانوادهها مثل باغهای قدیمی و فضاهای عمومی زیر ساخت و ساز برود.
باید یک منشور شهری داشته باشیم
ایمانی اظهار داشت: سیاستهای کلان کشور و قوانین لازم برای بهبود این وضعیت باید مشخص شود. وقتی سیاستها بر مباحث اقتصادی و درآمدزایی صرف تمرکز دارند، معلوم است که فضای شهر به سمت اقتصادیشدن میرود و فضاهای شهری به جای اینکه ارزش مصرفی داشته باشند ارزش مبادلهای پیدا میکنند. ما باید یک منشور شهری داشته باشیم تا این مسایل بهعنوان ارزشهای بنیادین مدیریت شهری و در قالب سیاستها و برنامهها تعریف شود. مثلاً چون خانواده برای ما مهم است، حتماً باید شهرهایمان پارک محلهای داشته باشند و این به معنای اختصاص زمین برای این کار است.
نگاه مقررات ملی بر بحث بهداشت، ایمنی و صرفه اقتصادی متمرکز است/ فقدان نگاه فرهنگی
دکتر غزال راهب، رییس پژوهشکده معماری و شهرسازی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز در رابطه با توجه قوانین و مقررات مسکن به بند 8 از سیاستهای کلی نظام در امور مسکن که به رعایت ارزشهای فرهنگی و حفظ حرمت و منزلت خانواده در معماری مسکن اشاره دارد به مهرخانه گفت: مبحث چهارم مقررات ملی ساختمان به موضوع معماری اختصاص دارد. نگاه مقررات ملی در این حوزه روی بحث بهداشت، ایمنی و صرفه اقتصادی متمرکز است و نگاه فرهنگی وجود ندارد. اسناد فرهنگی که در حوزه معماری و شهرسازی جنبه الزامآور و قانونی ایجاد کرده مصوباتی است که در شورای عالی معماری و شهرسازی به تصویب رسیده که این مصوبات، توصیهها یا دستورالعملهای کلی است.
او افزود: فعالیتهای پژوهشی زیادی هم در رابطه با شناخت و استخراج هویت اسلامی - ایرانی و ارزشهای معماری اسلامی انجام گرفته و از این پژوهشها و تحقیقات دستورالعمل و ضوابط استخراج شده اما باز هم وضعیت شهرهایمان از مطلوبیت کیفی لازم برخوردار نیست و این دستورالعملها و ضوابط در عمل روی معماری و شهرسازی ما منطبق نشده است.
معماری، لباسی است که روی تن شهر میرود
راهب با اشاره به اینکه باید از زاویه دیگری به موضوع توجه کرد، اظهار داشت: باید ببینیم ماهیت این مسایل چقدر ضابطهپذیر است؟ معماری مانند لباسی است که روی تن شهر میرود و باید ببینیم چقدر میشود برای یک لباس کد نوشت و از بیرون اعمال نظر کرد. اساساً ماهیت مسایل کیفی بهگونهای نیست که بتوان با دستورالعمل آن را پیادهسازی کرد و راهکارهای خودش را میطلبد.
باید آییننامههای محلی تنظیم کنیم تا این آییننامهها ارزشهای بومی را در معماری دخیل کنند
رییس پژوهشکده معماری و شهرسازی خاطرنشان کرد: این وظیفه قانونی وجود دارد که یک معماری سالم و پاسخگو به نیازها داشته باشیم. اقداماتی هم در این رابطه صورت گرفته اما هنوز جای کار دارد و ضوابط ما ضوابط تکمیلشدهای نیستند. تمام کشورها آییننامههای محلی دارند اما ما تنها مقررات ملی داریم و جای خالی کد محلی در حوزه معماری احساس میشود. باید آییننامههای محلی تنظیم کنیم که این آییننامهها بتواند ارزشهای بومی را در معماری دخیل کنند. اما مقرراتی که در حال حاضر وجود دارد در در حوزه مهندسی معماری یعنی توجه به مسایلی مانند ایمنی، بهداشت، پایداری اقتصادی و تاحدی، حفظ محیطزیست پاسخگوست. وقتی صحبت از تجلی ارزشهای فرهنگی در معماری میکنیم تنها رعایت این مسایل کافی نیست و باید به دنبال ابزارهای کیفی باشیم تا معماری مطلوب را پیادهسازی کند. این مسأله هم باید در بطن جامعه اتفاق بیفتد و تداوم پیدا کند.
باید تقاضای معماری خوب را در بین مردم بالا ببریم
او در خصوص راهکارهای پیادهسازی معماری مطلوب بیان داشت: باید تقاضای معماری خوب را در بین مردم بالا ببریم. الان مردم چقدر میدانند که معماری باارزش چیست و چقدر مطالبهگر هستند؟ مردم وقتی برای خرید خانه اقدام میکنند معمولاً به ظواهری مانند نما و سر در ساختمان و تجملاتی بودن آن توجه میکنند و غالباً درکی از روابط فضایی و آنچه در این خانه بهعنوان بستر زیستی اتفاق خواهد افتاد، ندارند. غالباً به این نکات توجه نمیشود که در منزل با چه منظرهای روبهرو میشوند؟ دعوتکنندگی کدام فضاها بیشتر است؟ رابطه مسکن با طبیعت چطور تعریف میشود و حریمهای شخصی به چه صورت است؟ درواقع، این مسایل مطالبه مردم نیست تا جامعه ساختوساز هم این مطالبه را پیگیری کند چون این تقاضاست که جامعه حرفهای را به دنبال پاسخگویی میبرد.
راهب در رابطه با دلایل فقدان این تقاضا در میان مردم گفت: ما روی سواد بصری جامعه کاری انجام ندادیم و این تقاضاگری را حتی در سطوح بالای جامعه نیز ایجاد نکردهایم بهطوری که بسیاری از انسانهای تحصیلکرده نیز بسیاری درک مناسبی از معماری خوب ندارند و المانها را نمیشناسند.
رییس پژوهشکده معماری و شهرسازی با اشاره به اینکه رعایت این نکات در معماری لزوماً آمیخته با ثروت نیست، اظهار داشت: معماری کردن بخشی از بناست که کمترین هزینه را دارد و به همین دلیل مثلا یک خانه 70 متری در منطقه گران شهر میتواند همان معماری را داشته باشد که یک خانه در محدوده ارزانتر شهر دارد. در واقع، بزرگ یا کوچک بودن متراژ خیلی تأثیرگذار نیست. البته اثرات خود را در الگوی سکونت دارد اما ما در شرایط قیاسی موجود صحبت میکنیم که در این شرایط، مؤلفههای لازم دیده نمیشود و معماری در جایگاه مناسبی که مطالبهگری ایجاد کند قرار نمیگیرد.
وزارت راه و شهرسازی باید در زمینه تدوین کدهای محلی اقدام کند
راهب در خصوص وظایف وزارت راه و شهرسازی و شهرداریها برای فراهم کردن بستر لازم اظهار داشت: وزارت راه و شهرسازی باید اعتبارات لازم را اختصاص دهد تا کدهای محلی بنویسیم. در تمام دنیا یک کد ملی وجود دارد که کلیات را میگوید و سپس در مناطق مختلف تبدیل به آییننامههای محلی و اجرایی میشود. در برخی از کشورها مانند کشورهای اروپایی به قدری همگنی فرهنگی و اقلیمی وجود دارد که این کدها تفاوت زیادی با هم ندارد اما کشور ما تنوع اقلیمی زیادی دارد. مثلاً استان کردستان دارای فرهنگ کردی و معماری کوهستانی سرد است؛ در حالیکه خوزستان منطقهای عربنشین با معماری گرم و مرطوب است. قطعاً هر یک از این مناطق باید آییننامههای محلی مخصوصی که روی فرهنگ، اقلیم و سابقه تاریخیشان سوار میشود داشته باشند. ما در حوزه مسکن شهری و روستایی نیاز به یک عزم ملی برای تدوین این کدها و آییننامههای محلی داریم و این کار را باید وزارت راه و شهرسازی انجام دهد.