معماری سنتی، حلقه ی مفقود شهرسازی مدرن
امان الله شبانکاره
از زمانی که زندگی اجتماعی بشریت آغاز گردید و مجتمعات انسانی با نام روستا و شهر پدیدار گردید، مکان اسکان و زندگی و شیوه ی بنای آن مورد توجه بوده است. شهرها به عنوان بستری ریشه دار و در ارتباط با زندگی مردم جامعه، نمایانگر تمدن هر ملتی می باشند و در واقع انسان امروزی را با پیشینه و ریشه های فرهنگی خویش آشنا می سازد. معماری کهن سرزمین ایران، زنجیره ای بهم پیوسته از تجربیات و ارزش هایی است که سینه به سینه از هزاران سال پیش تاکنون توسط هنرمندان، معماران و مردم این سرزمین استمرار یافته است. طی این تکامل تدریجی، معماری و شهرسازی ایرانی همواره در تمامی دوران با تکیه بر زیرساخت های فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و طبیعی زمان خود شکل گرفته و در نقاط مختلف ایران به دلیل وجود اقوام، مذاهب و اقلیم های گوناگون، انواع مختلف سبک های معماری و شهرسازی به وجود آمده است.
همسازی شهرها، روستاها و بناهای ایرانی در زمان ها و مکان های مختلف با بسترهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و شهرسازی در مناطق مرکزی و کویری ایران که آیینه ی تمام نمای معماری و شهرسازی اصیل ایرانی هستند بیشترین همسازی را با بسترهای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و طبیعی خود دارند.
ارتباط تنگاتنگ بین معماری و شهر با انسان و طبیعت، نشان از وجود مفاهیم و ویژگی های پایداری در معماری و شهرسازی ایرانی دارد که می تواند الهام بخش معماران معاصر ایرانی و حتی غیرایرانی باشد. این در حالی است که در سطح جهانی، توسعه لجام گسیخته شهرها بر کیفیت زندگی انسان تأثیرات ناخوشایندی ایجاد کرده است. این مسائل موجب می شوند تا توجه به موضوع پایداری در شهرها در رأس امور قرار گیرد..
برای تعریفی کلی از معماری سنتی ایرانی باید گفت که معماری بومی و سنتی ایرانی برای سازگاری یافتن با شرایط اقلیمی متفاوت است و نوآوری و خلاقیت های فراوانی را به کار گرفته است. قناتها، بادگیرها، یخچالها و مخازن های زیرزمینی آب نمونه هایی از معماری پایدار سنتی ایرانی است. از جمله ویژگی های بنیادی معماری ایرانی عبارت است از: برونگرایی، تناسبات همگن، انسان شناسی، تقارن و عدم تقارن، مینیمالیسم. همچنین نور طبیعی به عنوان عامل کلیدی در درک بصری در جهان معماری سنتی ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است.
مفاهیمی نظیر سلسله مراتب، مرکزیت، تعادل و وحدت از جنبههای کاربردی معماری با نور است و نور استعارهای از آسمان، خورشید، بهشت و حقیقت در این سبک است. در مناطق مرکزی ایران با اقلیم گرم، استخرها و فوارهها سبب خنک نگاه داشتن هوا شده است و آب نهتنها سبب بازتاب نور شده بلکه به عنوان عنصر تزئینی است که بر روی محورهای بصری تاکید دارد. در معماری مدرن گذشته زیر پا گذاشته می شود، به خصوص سبک های سنتی قبل از انقلاب صنعتی. معماری مدرن به معماری اوایل و اواسط قرن ۲۰ شباهت دارد که ایده آل های عصر ماشینی را در بر می گیر مثل نبود تزئین و زینت، اسکلت های بتنی یا فلزی، سطوح وسیعی از شیشه، نمای ساختمان از گچ کاری سفید یا هر ظاهر مینیمال دیگر و طراحی پلان های سرگشاده.
بنا بر تعاریفی که در سطور بالا ارایه گردید، معماری سنتی، دوری جستن از زندگی ماشینی و استفاده از مصالح بومی منطقه و استفاده از سبک های سنتی مبتنی بر اقلیم منطقه ای می باشد. ساخت و سازهای بی رویه در مناطق شهری و بی توجهی به معماری سنتی سبب شده است تا چهره شهرهای ما دستخوش تغییرات شود.
بر اساس تعریفی که گروتر از متاثر بودن معماری از محیط اطراف به دست داده، نیروهای طبیعی بر نحوه ی شکل گیری سازمان فضایی جامعه مؤثر بوده اند که موارد زیر را شامل می شوند:
- خورشید و جهات حرکت و تابش آن در ایام مختلف سال
- باد و جهات حرکت وزش آن در ایام سال
-ارتفاع مکان و چگونگی اتصال ارتفاع با پیرامون، شامل تندی شیب، جلگه ای بودن اراضی و...
- زمین، خاک و جنس و مقاومت پذیری ان برای بارگذاری و کشت که محل استقرار، سکونت و تولید است.
- آب، میزان آن و مسیر آن در زیر زمین و بر روی زمین و اثر آن بر رطوبت سرزمین که در ترکیب با خورشید، تداوم و تلطیف حیات را در بر دارد.
- همجواری ها با ویژگی های سرزمین، همجواری با کوه و کویر، رود و دریا، جنگل و بیشه
- میزان بارش باران و برف
-درجه حرارت محیط که تجمیعی است از تابش خورشید، وزش باد، ارتفاع زمین و موقعیت فصول
هنر معماری بخشی از فرهنگ است به کلامی دیگر، همه هنرها به معماری وابسته اند و خودِ معماری وابسته به فرهنگ است. هر دوی اینها یعنی معماری و فرهنگ مکمل یکدیگر هستند. فرهنگ، یک موضوع کلی است که همه چیز را همه هنرها را و همه مسائل اجتماعی را دربر می گیرد و معماری نیز بخش عظیمی از فرهنگ است.
شرایط امروز و بهرهوری از تکنولوژی ایجاب کرده که علاوه بر کاهش ارتباط با طبیعت، مقابلههایی نیز با آن رخ دهد.مثلا شیوهی مقابله با گرمای هوا امروزه از طریق ممانعت از ورود هوای گرم، و خنک کردن فضا با وسائل سرمایشی شکل میگیرد که به معنی قطع ارتباط با هوای آزاد بیرون است. درحالیکه در گذشته، این مشکل راهحلهایی داشته که ارتباط با طبیعت را قطع نمیکرد. مانند کنترل نور وارد شده از پنجرهها، یا ایجاد کوران طبیعی هوا از روشهایی نظیر بادگیر.
بسیاری از افراد، امروزه با زیستن در منازل جدیدی که معمارانشان، بعضا توجه زیادی به اقلیم ندارند و بیشتر توان خود را بر ظاهرپردازی و نماسازی متمرکز میکنند، اهمیت و تاثیر اقلیم در منازل را فراموش کردهاند. برای نمونه کافیست به یکی از منازل سنتی اقلیممحور شهر سرک بکشیم. در شهر تهران تعداد اینگونه منازل که اکنون تبدیل به موزه شدهاند، کم نیست. اغلب، معماران این بناها سعی کردهاند با روشهایی معقول و همساز با طبیعت، مانع بروز تغییرات نامطلوب و ضدآسایش در محیط زندگی انسان شوند. برای تشریح بهتر وضعیت، تا حد توان یکی از این نمونه های مورد نظر به اختصار معرفی میشود.
علیرغم اینکه اجرای بسیاری از روشهای سنتی در بنا و ملاحظات اقلیمی، نه هزینه اجرایی بالایی دارند و نه مشکلات اجرایی خاصی به پروژه تحمیل میکنند، امروزه در اکثر ساخت و سازها مغفول ماندهاند. این بیتوجهی علاوه بر تاثیری که بر سبک زندگی مردم دارد باعث رشد مصرف انرژی میشود. در اصل این انرژی صرف تعدیل شرایط آسایشیای میشود که بهخاطر عدم کنترل موفق شرایط محیطی از حالت نرمال خارج شده است.
ساخت و سازهای سنتی در استان ما مطابق با شرایط فرهنگی، اجتماعی، محیطی و اقتصادی منطقه شکلگرفته است و برخلاف ظاهر یکدست و هماهنگ آن، حاوی عناصر، اجزا، شیوههای ساخت و گونههای فضایی متنوع و بسیار پیچیدهای است. به عنوان مثال یکی از جلوه های زیبای معماری سنتی در استان ما، رعایت حریم های خصوصی در ساخت و سازها بوده است. از زمانهای دور با رویکردهایی سنجیده به فرهنگ محرمیت در کنار ملاحظات اقلیمی، در طراحی خانهها توجه بسیاری داشته و به خلق فضاهای متنوع برگرفته از فرهنگ اسلامی محرمیت پرداختهاند.
طراحی و ساخت بناها در استان بوشهر نه تنها به دنبال خلق محیطی مطلوب، برای زندگی راحت تر درشرایط سخت اقلیمی بوده، بلکه توانسته با ابداعات بینظیری به حفظ حریم عرصه داخلی بپردازد. توجه به مسئله محرمیت در بناهای قدیمی برگرفته از آداب و رسوم و سنت های پیشین بوده که توجهی ویژه به این موضوع داشته است ولی با روند سریع تغییر و تحولات در عرصه معماری، کمتر توجهی به حفظ حریم فضای داخلی خانه میشود و اشراف واحدهای مسکونی مجاور در معماری معاصر بر یکدیگر و حذف حیاط از حریم خصوصی خانههای شهری، ازجمله مشکلات مهمی است که باعث کاهش آرامش روحی و روانی شهروندان گردیده که این موضوع در تضاد با فرهنگ استان ما می باشد.
موارد دیگر معماری سنتی نیز بیانگر سازگاری این نوع معماری با اقلیم منطقه ای استان ما می باشد، استفاده از مصالح ساختمانی محلی به دلیل سازگاری با آب و هوای منطقه و استحکام بالا و همچنین عایق بودن دربرابر سرما و گرما، پنجره های زیبا با شیشه های رنگی که عبور نور خورشید و تلفیق رنگ های موجود، همگی موجب ایجاد آرامش و راحتی می باشند. دریچه های بادگیری که در جهت های شمالی جنوبی تعبیه می گردیدند که به عنوان سیستم تهویه طبیعی محسوب می گردیدند و ... . با توجه به مواردی که به اختصار به آن ها اشاره شد، می بایست به دنبال راهکارهایی جهت تلفیق معماری سنتی با معماری مدرن بود تا علاوه بر استفاده از حسنات و مزایای ساخت و ساز های مدرن از ویژگی های منحصر به فرد و بی نظیر معماری سنتی استانمان نیز محروم نگردیم.