به گزارش یزدی نیوز نخستین کارگاه بینالمللی» معماری خشتی، شهر میراث جهانی یزد» با رویکرد مشکلات و چالشهای حفاظت رویکرد جدی به میزبانی استان یزد برگزار میشود.
به گزارش یزدی نیوز نخستین کارگاه بینالمللی» معماری خشتی، شهر میراث جهانی یزد» با رویکرد مشکلات و چالشهای حفاظت رویکرد جدی به میزبانی استان یزد برگزار میشود.
فرناز کلباسی
در نخستین ساعات شبی پاییزی، مسجد شیخ لطف الله میزبان نشست «تالیف در معماری» است تا در پنجمین گردهمایی خود موضوع «امکان معماری در منطق مناسبات جدید» را بهتحلیل و بررسی بگذارد. زیر گنبد بینظیر مسجدی که پروفسور پوپ معتقد بود به سختی میتوان باور کرد ساخته دست بشر باشد، نشستهایم تا پژوهشگران و معماران امروز اصفهان از سنت و مدرنیته و رویکرد جدیدی که از دل این دو باید نشئت بگیرد، صحبت کنند تا مشخص شود معماران امروز اصفهان به چه میاندیشند و چه بناهایی خلق میکنند!
فضای نیمه تاریک این مسجد تاریخی کوچک، اما پرشکوه و پراقتدار در دقایق ابتدایی آغاز برنامه به صوت خوش الحان یک آواز سنتی مزین میشود. بیش از آنکه بتوانم با لذت سرشار از معنویت این موقعیت همراه شوم، نگران آسیبی میشوم که احتمالا از دریچه بلندگوهای بزرگی که در چهار نقطه از محوطه مسجد جای گرفتهاند، به پیکره این عمارت چشم نواز وارد شده است. خوشبختانه برگزارکنندگان این برنامه خود معمارند و از اهمیت حفظ میراث گذشته، آن هم میراثی ارزشمند همچون مسجد شیخ لطف الله، دردانه یادگار عصر صفوی آگاهاند، موجب میشود تا به سخنان «بهارک کشانی»، معمار و پژوهشگر حوزه طراحی معماری و نخستین سخنران برنامه گوش بسپارم.
او سخنش را با دستهبندی دو طیف از معماران معاصر ایران آغاز کرده و میگوید: برخورداری از باورهای الهی، ویژگی معمارانی است که در یک سوی این طیف قرار دارند. اینان با تکیه بر نظام سنتی به دنبال کسب مشروعیت در سازوکار سنت هستند و بر نظریه «اندیشه منجر به عمل» صحه میگذارند. چنین معمارانی با تکیه بر مفاهیم برآمده از سنت، قائل به متن مقدس بوده و دیالوگ موثری با بخش مدرن جامعه برقرار نمیکنند.
او با بیان اینکه این معماران آثار درخشانی را در تاریخ ایران به یادگار گذاشتهاند، میافزاید: متاسفانه دستاورد اینان عقیم مانده و درست یا غلط منجر به بنبست حرفهای در مفاهمهپذیری و دیالوگ با جامعه مدرن شده است.این پژوهشگر، معماران برخوردار از باورهای مدرن و متاثر از فرهنگ غربی را سوی دیگر طیف معماران معاصر ایران دانسته و میگوید: اینان با پهلو زدن به فرهنگ غرب به دامان مفاهیم به ظاهر امن زیسته شده در جهان مدرن پناه برده و درست مانند معمار غربی عمل میکنند، غافل از اینکه معمار غربی براساس تجربه زیستی خود به معماری میپردازد.
او ادامه میدهد: در چنین شرایطی معمار ایرانی از تجربیات و نظام فکری خود فاصله گرفته و بر پایه نظام غربی عمل میکند و همین مسئله موجب شده که برخی از آثار معماری ایران نمایی کامل از فرهنگ غرب باشد. حتی مساجدی هستند که باوجود آنکه باید نمایانگر باورهای الهی و دینی باشند، کاملا متاثر از فرهنگ غرب ساخته شدهاند. او با تاکید بر اینکه اعلام موضع این دو طیف ناشی از عدم مرزبندی موقعیت خودآگاه جامعه ازسوی اندیشمندان و متفکران است، میگوید: همه اذعان داریم که مشکل فرهنگی ما باید از بیرون نظم معماری حل شود و بنابراین هرکس باید به زعم خود ضمن انکارنکردن مشکلات، گامی برای حل آنها بردارد.او با بیان اینکه در میان هر دو طیف، معمارانی را دیدهایم که براساس مصلحتهای مختلف ناگزیر به تغییر موضع خود شدهاند، میافزاید: برای تغییر این وضعیت باید به افزایش دانش خود پرداخت و به جای سوار شدن بر موج سیاست، تفکر را از حوزه سیاسی فرهنگی جامعه آغاز کنیم.
عضو هیئت علمی و مدیر گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی چالوس گفت: برای ساخت بنا در اقلیم مازندران باید از ترکیب سنت - مدرنتیه استفاده کرد.
علی اصغر زاده در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه یکی از مباحث مهم پایداری ساختمان، ارتباط با بستر، زمینه، محیط جغرافیایی و حفظ و مرمت آنها است، اظهار کرد: در معماری گذشته در دهه های 70 تا 80 آن چنان که باید و شاید به مولفه های اقلیمی و جغرافیایی اهمیت داده نمی شد.
وی در مورد خصوصیات بناهای دهههای گذشته خاطرنشان کرد: ساختمان هایی با نمای شیشهای مطابق با اقلیم ساخته نشدهاند و تنها یک الگوبرداری از سایر نقاط است.
عضو هیئت علمی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی چالوس افزود: ساختمان های شیشه ای برای نفوذ بیشتر آفتاب در نقاطی که از تابش نور خورشید زیاد بهره مند نیستند، ساخته می شود و البته دارای معنا و مفهوم هم هستند اما در شهرهای شمالی اگر از این نوع بنا استفاده شود باید برای خنک کردن آن در فصل تابستان انرژی های فسیلی زیادی مصرف کرد.
اصغرزاده با بیان اینکه کارشناسان پس از مطالعات و بررسی ها متوجه شدند که اکثر سوختهای فسیلی به دلیل استفاده نامطلوب هدر میرود، خاطرنشان کرد: در بناهایی که متناسب با اقلیم ساخته نشده است، حجم زیادی از انرژی های فسیلی از بین می رود تا سیستم گرمایشی و سرمایشی مناسبی ایجاد شود.
مدیر گروه معماری دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی چالوس با اشاره به اینکه دمای کلی زمین افزایش یافته و این امر موجب اختلافات اقلیمی در دنیا شده است، تاکید کرد: مهم ترین دلایل گرمایش زمین مصرف اشتباه انرژی در اقتصاد، صنعت، ساختمان و معماری است.
وی با بیان اینکه پس از یافتن عاملهای انسانی گرمایش زمین و هدر رفت سوختهای فسیلی، انقلابی در معماری به وجود آمد، تصریح کرد: در این انقلاب ساختمانهای کم مصرف که مبنای طراحی آن بر اساس استفاده بهینه از سوختهای فسیلی بوده در اولویت قرار گرفت. مهم ترین ویژگی ساختمان های کم مصرف، همساز بودن بنا با اقلیم است به طوری این بنا طوری طراحی میشود که به وسایل سرمایشی و گرمایشی نیازمند نباشد.
اصغرزاده با بیان اینکه نباید الگوهای ساخت بنا کپی برداری و یک نسخه واحد برای همه اقلیم ها باشد، ادامه داد: استفاده از چوب و گل در ساختمان هایی که در شمال کشور ساخته میشود علاوه بر سازگاری با محیط دارای حس زیبایی شناختی است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه باید برای ساخت بنا در اقلیم مازندران از ترکیب سنت و مدرنتیه استفاده کرد، یادآور شد:زمانی که معماری مدرن پیش روی ما قرار میگیرد شیفته و مجذوب آن میشویم یا برخی اوقات چنان به معماری سنتی روی میآوریم که در مقابل معماری مدرن قرار می گیریم بدون اینکه بخواهیم دنیای معاصر را خوب نقد و تحلیل کنیم و فکر می کنیم دنیای سنت و دنیای معاصر دو قطب مقابل هم هستند در حالی که این گونه نیست.
صدمین نشست علمی تخصصی موسسۀ فرهنگی ایکوموس ایران با عنوان "دزفول شهر آجر" برگزار میشود.
با حمایت کمیتۀ آموزش ایکوموس ایران، نشست "دزفول، شهر آجر" برگزار میشود. در این نشست غلامرضا نعیما، نویسنده کتاب "سیر تحول معماری ایران (از آغاز دوران اسلامی تا دوره تیموری)" سخنرانی خواهد کرد.
شایان ذکر است، دزفول، دیار خانههای قدیمی و یکی از پایتختهای معماری و شکوه هنر ایرانی - اسلامی است. معماری در دزفول آدمی را با دنیایی از ظرافتها و زیباییها آشنا میکند که شاید همانند آن در کمتر جایی از این مرزوبوم وجود داشته باشد. بافت تاریخی دزفول که تلاقی فرهنگ و تاریخ مردمان این دیار کهن است، شامل ۲۸ محله قدیمی و درهمتنیده است که تزئینات معماری بینظیر آن، دزفول را به "شهر آجری" معروف کرده است. در محدوده بافت تاریخی دزفول بیش از یکصد اثر تاریخی ثبت ملی شده شامل مسجد، حمام، گذر و بقعه و خانه وجود دارد.
علاقهمندان به حضور در این نشست میتوانند سهشنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ از ساعت ۱۵ – ۱۷ به مرکز هنرپژوهی نقشجهان واقع در تالار دکتر شیرازی، تهران، خیابان ولیعصر، جنوب پارک ساعی، شماره ۲۱۶۹ مراجعه کنند.
ظهر عاشورا و ماجرای غم انگیز کربلا، همان چیزی است که در معماری بینظیر تکیه معاونالملک به تصویر کشیده شده است.
هنرآنلاین، تکیه معاونالملک از آن دست بناهایی است که به جرات میتوان گفت معماری در آن روایتی متفاوت از هنر ساخته است. این تکیه در دوران قاجار یعنی سال ۱۲۸۲ در شهر کرمانشاه ساخته شد. این بنا توسط حسینخان معینالرعایا بنا و سپس به همت حسنخان معینالملک تکمیل شد. اصغر معمارباشی، هنرمند سازنده این بنا بود که نام وی نیز روی سردر بنا ذکر شده است.
این تکیه بیهمتا از سه بخش اصلی حسینیه، زینبیه و عباسیه تشکیل شده است. کاشی کاریهای بینظیر و معماری خاص این بنا البته در طول تاریخ به سختی از بلایای مختلف جان سالم به در برد. در سال ۱۲۸۸ شمسی مشروطه خواهان این بنای نفیس را به توپ بستند و به آتش کشیدند. بعد از این حوادث و همچنین به دنبال ترور حسینخان معینالرعایا، بازسازی تکیه، مدتها به تعویق افتاد. بالاخره در سال ۱۳۲۰ شمسی، میرزا حسنخان معاونالملک حسینیه را از برادرانش خریداری و شروع به مرمت آن کرد.
حسن خان در سال ۱۳۲۶ شمسی ساختمان مجاور حسینیه را خرید و بخشهای زینبیه و عباسیه را بنا کرد تا تکیه بتواند جوابگوی عزاداران باشد.
اواخر عمر حسنخان با تغییر حکومت قاجار به پهلوی و همینطور وضع مالی وی، دوران ویرانی بنا آغاز شد. به این ترتیب سید محمد میبدی و آقا شیخ محمدهادی جلیلی پیشنهاد کردند برای جلوگیری از تخریب بنا، بخش عباسیه به مدرسه علوم اسلامی تبدیل شود تا فواید آن را صرف تعمیر بنا کنند. از آن زمان به بعد، عباسیه به مدت ۳۰ سال به صورت مدرسه باقی ماند.
در سال ۱۳۵۲ تکیه معاونالملک به اداره فرهنگ و هنر آن زمان تحویل داده شد و در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۵۴ با شماره ثبت ۹۴۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شد.
معماری و کاشیکاری بنا
عمارت تکیه معاونالملک شش متر از سطح زمین پایینتر است و بعد از ورود از در اصلی باید ۱۷ پله را طی کرد تا بتوان وارد صحن ورودی مجموعه شد. مجموعه تکیه معاونالملک سه در ورودی دارد که معمولاً در قدیم برای برگزاری بهتر مراسم مذهبی، ورود دستهها و هیئتهای عزاداری و جلوگیری از تداخل آنها با یکدیگر بوده است.
کاشیکاریهای تکیه معاونالملک، یکی از عمده دلایل شهرت این بنای بینظیر است. کاشیهای زیبای این مجموعه، جلوهای بیمانند از پیوند معماری و کاشیکاری است. غنای تصویری در کاشیهای به کار رفته، تنوع رنگهای آنها و تنوع در نوع ساخت و ابعاد کاشیها، تکیه معاونالملک را به یکی از نفیسترین و تماشاییترین بناهای به یادگار مانده از دوران قاجار تبدیل کرده است.
به باور عدهای، این کاشیهای کمنظیر که از رنگهای صد درصد طبیعی در ساخت آنها استفاده شده است، بیانگر ارزش هنری تکیه معاونالملک هستند. اما باید گفت معماری زیبا و قابل تحسین بنا را نمیتوان نادیده گرفت.
سقاتالار یا سقانفارها سازه ای چوبی هستند که به پیروی از معماری بومی مازندران و به منظور برگزاری مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان و قمر بنیهاشم (ع) ساخته شدهاند.
شیاده نام روستایی در دل جنگل بندپی غربی بابل است. مسیر سرسبز پوشیده از درختان آزاد و ممرز و بلوط و چنار و.. ارتفاعات بندپی غربی را که در پیش میگیری، انگار در گهواره طبیعت، به دنبال آرامش میروی. به جاده آسفالته اما باریک روستای شیاده وارد میشوی از همان روبرو بنایی سبزپوش با دیوارهایی بلند را می بینی که در کنار اعتقاد اهالی به قداست رنگ سبز، انگار اهمیت همراهی با طبیعت را نیز یادآور میشود.
سقاتالار شیاده، همان بنای قدیمی سبزرنگی است که درهمان نگاه اول، آرامشی خاص را به تو هدیه می دهد.
کربلایی علی از ساکنان قدیمی روستا میگوید: این سقاتالار که به آن سقانفار هم میگویند، میعادگاه بسیاری از مشتاقان زیارت و سیاحت از سراسرکشور است بطوریکه سالانه بیش از 150 هزارنفر به زیارت ان می آیند.
محسن از جوانان روستا که در نزدیکی سقاتالار، مغازه ای دارد درباره رونق اقتصادی منطقه میگوید: این سقاتالار ظرفیت خوبی برای کارجویان منطقه به وجود آورده است اما به علت ضعف برنامه ریزی و نبود هدف مشخص، از این ظرفیت برای خدمات دهی به مسافران و زائران و گردشگران استفاده مناسبی نمیشود.
وارد سقاتالار که میشوی محو زیبایی های طراحی و معماری بنا و نقشهای زیبای حک شده بر ستونها و دیوارها میشوی که در زمینه ای از رنگ سبز، خودنمایی میکند.
کرمی، از کارشناسان میراث فرهنگی می گوید: سقاتالار یا سقانفارها سازه ای چوبی هستند که به پیروی از معماری بومی مازندران و به منظور برگزاری مراسم عزای سالار شهیدان و قمر بنیهاشم (ع) ساخته شدهاند. این بناهای چهارگوش، در دو طبقه و روی چهار پایه چوبی در کنار امامزادهها، تکایا و گورستانها جای گرفتهاند. استفاده از هنر نقاشی، خوشنویسی و منبتکاری بطور چشمگیری در این بناها مشاهده میشود.
معنی لغوی سقانفار
اوصانلو کارشناس آثار میراث فرهنگی مازندران درباره سقانفارهای استان می گوید: این بناها را در مناطق مختلف مازندران با نامهای متفاوتی مانند ساق نِفار، سقانفار، ساقی نفار، ساخ نفار، ساخا نِفار، سقا تِلار و سقاتالار میشناسند.
وی درباره نحوه ساخت واهمیت آن نیز می گوید : ساختاراصیل این سازهها از چوب است و دارای 6 ستون در طبقه همکف و ۱۲ ستون در طبقه بالایی هستند. این بناهای آیینی که سقف آنها با سفال و گالی پوشانده میشدند، در دوران قاجار رواج پیدا کردهاند. این بناهای دوطبقه عمدتا وقف حضرت ابوالفضل العباس (ع) هستند و معماری منحصر به خود دارند.
اسلامی کارشناس ادبیات و فرهنگ عامه مازندران هم درباره سقانفارها گفت: سقانفار از دو واژهی سقا و نفار یا نپار تشکیل شده است. سقا که یک واژه عربی است و به مشک آب یا شیر گفته میشود و نفار یا نپار هم در لغتنامه دهخدا به تختی با پایه بسیار بلند چون بالاخانهای که با پلههای چوبین بر آن بالا روند معنی شده است.
وی می افزاید: امکان رفتوآمد به طبقهی بالایی بنا از پلکان یا نردبان چوبی که در گوشه ای از آن قرار می دهند فراهم می شود. این بناها مستقل از تکیه و در یک مجموعه مذهبی به نام «تکه پیش» قرار دارند.
کاربردهای سقانفار
به گفته اسلامی در گذشته که هنوز آب آشامیدنی به صورت لوله کشی در هر منزلی وجود نداشت و آب مورد نیاز روستاییان از چشمهای در داخل یا خارج روستاها تامین میشد، در محرم در سقانفارها ظرف بزرگ و بیضی شکلی قرار میدادند و در آن آب می ریختند تا مردم از آن آب بنوشند و به یاد تشنه کامان صحرای کربلا بر قاتلان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و شهدای کربلا لعنت بفرستند.
همچنین سقانفار علاوه بر کارکرد آبرسانی به عزاداران امام حسین (ع)، به عنوان چایخانه عزاداران هم استفاده می شود.
به اعتقاد کارشناسان، ساخت سقانفارها در کنار حسینیهها تداعیکننده نقش حضرت ابوالفضل العباس (ع) در کنار امام حسین (ع) در آبرسانی به یاران و خاندان ایشان در صحرای کربلا هستند و به همین دلیل نیز زمین سقانفارها در هر منطقهای موقوفه حضرت ابوالفضل (ع) است.
فارس پلاس؛ مریم شریفی: راست گفتهاند انسانها فقط یک بار زندگی نمیکنند و قصه هیچ آدمی زیر این گنبد دوار با مرگ ظاهریاش به سر نمیرسد. راست گفتهاند هر انسانی با هرآنچه از تلخ و شیرین در عمر کوتاهش در این دنیا از خود برجا گذاشته، تا سالها و حتی قرنها بعد زنده میماند. همین امروز اگر سری به مسجد سجاد (ع) در خیابان جمهوری بزنید و با چشم دل به تماشای آن کاسههای مسحورکننده در سقف مسجد بنشینید و گوش دل تیز کنید، زمزمههای اوستای معمار را وقتی آن گره و نقش و پیچوتابهای چشمنواز را اجرا میکرده، میشنوید و با او همداستان میشوید، انگار همین حالا مشغول زینتبخشیدن به خانه خداست. به قول مهندس «حسین مفید»: «اینجا حس و حال معمار به نمازگزار منتقل میشود. یعنی استاد لرزاده اینجا با تو بده بستان دارد، حرف میزند. به تو اختیار میدهد بروی همانجا که حالت خوب است، نمازت را بخوانی. فضا مکالمه دارد با تو. استاد بیآنکه دیده شود، با بازی نقش و رنگ، کاری میکند که از هر راهی دلت میخواهد، بروی.»
اما در آثار مرحوم استاد حسین لرزاده، آنچه جاودانگی میبخشد، چیرهدستی و مهارت صرف معمار در آمیختن طرح و نقش و رنگ نیست. پوسته ظاهری همه اینها را که کنار بزنی، به کیمیایی کمیاب میرسی که راز طلا شدن همه مسهاست. به بهانه چهاردهمین سالگرد درگذشت معمار محرابها، به مرور چند برش از زندگی پربارش میپردازیم که نشان میدهد لرزاده را باورهای عمیق و ارادت قلبیاش به خاندان اهلبیت(ع) به چهره فراموشنشدنی عرصه معماری و هنر این سرزمین تبدیل کرد.
این پولها شبهه دارد...
درحالیکه کملطفی گروهی از افراد که به دلیل مشارکت استاد لرزاده در پروژههای حکومتی در دوران پهلوی، او را مورد بیمهری قرار دادهاند، به شهادت نزدیکانش، او هیچگاه با رضایت قلبی در چنین پروژههایی مشارکت نکرد. «شهناز لرزاده»، فرزند ششم و دختر چهارم استاد دراینباره میگوید: «آقا را بهزور سر کارهای حکومتی بردند و به عنوان معمار استخدام کردند.» اشاره خانم لرزاده به کشمکشی است که بر سر ساخت عمارت کاخ مرمر میان استاد و ماموران حکومتی پیش آمد.
سال 1311 تازه مأموریت لرزاده جوان در طرح ساخت مقبره فردوسی به پایان رسیدهبود و او از آزمونی که «آندره گُدار» فرانسوی در آن مردود شدهبود، سربلند بیرون آمدهبود که یک روز پاسبانی آمد و او را سر ساختمان در حال ساخت کاخ مرمر برد و پیغامی را که به او سپردهبودند، خیلی خلاصه به اطلاع اوستای معمار رساند: «یک گنبد میخواهیم مثل گنبد شیخ لطفالله!» معمار جوان خیال میکرد وقتی طفره برود و بگوید: «بلد نیستم»، دست از سرش برمیدارند اما وقتی چند روز بعد از طریق مجلس شورای ملی احضار شد، فهمید راه گریزی ندارد. حسین لرزاده بهناچار کار ساخت گنبد کاخ مرمر را به دست گرفت و ساخت آن را در سال 1314 به پایان رساند. دختر استاد در ادامه میگوید: «آقا بهاجبار سر کارهای حکومتی رفت اما هیچ وقت پولی را که از آنجا میگرفت، خرج زندگیمان نمیکرد. میگفت: این پولها شبهه دارد، نمیدانم از کجا آمده.»
به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به نقل از روابط عمومی اداره کل راه وشهرسازی استان یزد، محمدرضا نقصان محمدی مدیرکل راه و شهرسازی استان یزد در جلسهای که به منظور بحث و تبادل نظر در رابطه با برگزاری اولین همایش و کارگاه بین المللی برگزار شده بود گفت: همایش و کارگاه مذکور بایستی هم در بخش نظری و هم در بخش اجرایی دستاوردی برای یزد داشته باشد و به این موضوع فکر کنیم که در یزد پساثبت چه کارهایی میتوان در بخشهای مختلف انجام داد.
وی بیان کرد: زمانی که قرار بر برگزاری چنین همایش و کارگاهی در سطح بین الملل باشد بدون شک معمارانی از سراسر دنیا متقاضی حضور خواهند بود و باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که چه اقداماتی انجام شود تا این همایش و کارگاه دستاورد ارزشمندی داشته باشد؛ یکسال از ثبت جهانی یزد گذشته اقداماتی باید رخ داده باشد یا باید مقدماتی برای این اقدامات انجام شده باشد که خروجی آن را در همایش ببینیم.
مدیرکل راه و شهرسازی یزد ادامه داد: همانطور که در شورای عالی نیز مطرح شده برگزاری همایش با تاکید بر سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار که لزوما این سرمایه گذاری در بخش مالی نیست و می تواند در بخشها نظیر بخش فرهنگی نیز باشد . البته نکته ای که حائز اهمیت می باشد این موضوع است که برنامه جامع مشترک کمی کلی و پیچیده شده و باید در جلسات مختلف در مرحله نخست برنامه جمع و جور و مشخصی تدوین کرد و در مرحله بعد دستاوردها در آن تعریف شود و مشخص باشد که البته بدون شک این خود مدیریتی است که می تواند به بهتر برگزاری این رویدارد کمک قابل توجهی نماید.
وی در پایان خاطرنشان کرد: همانطور که قبلا اشاره نمودم آنچه بسیار اهمیت دارد ارائه دستاوردها می باشد که هم میتواند به صورت نظری باشد و هم به صورت عملی که البته بعد از ثبت اقدامات عملی و قابل توجهی انجام نشده است، البته کارهایی شده اما درخور ثبت جهانی یزد نبوده است؛ به طور مثال میتوان کارگاههای کوچکی برنامه ریزی نمود که خروجی و دستاورد آن در کارگاه اصلی و بین المللی قابل مشاهده باشد و یا یکی از محورهای همایش مثلا تاریخی اقداماتی انجام داد و کارهایی کرد که خروجی آن را در همایش اصلی مشاهده کنیم که بسیار قابل توجه و دارای اهمیت بوده و در معرفی بیشتر این شهر جهانی کمک خواهد کرد.
در ادامه جلسه اولین همایش و کارگاه بین المللی معماری خشتی وطن دوست یکی از اعضای اصلی دبیرخانه همایش مذکور طی سخنانی گفت: بعد از ثبت یزد در یونسکو که در ورشو لهستان انجام شد و سابقه ای که از معماری خشتی داشتیم به این موضوع رسیدیم که حال این رویداد انجام شده و یزد ثبت جهانی شده چه اقدام یا اقداماتی می توان کرد که موضوع ثبت شناخته تر شود؛ در واقع ثبت آغاز یک فرایند طولانی مدت است که بی شک اگر به آن توجه جدی و همه جانبه نشود یک پایان خواهد بود تا یک آغاز که زیبنده نیست و نخواهد بود.
وی افزود: ما باید بتوانیم از موقعیت پیش آمده به نحو شایسته ای استفاده کنیم و بهره برداری نماییم که در این راستا قرار شد سندی از شهر تاریخی تهیه شود و ما در راستای سند اقدامات خود را پس از ثبت انجام دهیم یعنی با برنامه ریزی مناسب و مدیریت بالا تا بتوان پاسخگوی حساسیتی باشیم که در موسسات جهانی نسبت به ثبت جهانی یزد به وجود آمده است.
وی ادامه داد: بسیاری از سازمان های جهانی مثل یونسکو , سازمان جهانی گردشگری و .. بعد از ثبت یزد نسبت به یزد حساس شده اند که باید تلاش کرد از این حساسیت استفاده و بهره برداری شود که لزوما همیشه بهره برداری مالی نیست و می تواند فرهنگی و توسعه ای باشد و اینکه چه اقداماتی در این راستا به ما کمک می کند ، همین همایش و کارگاه که جلسه به خاطر آن برگزار شده می تواند یکی از این اقدامات باشد که کمک قابل توجهی خواهند نمود .
به گزارش خبرنگار جامجم از همدان، تعداد هنرمندان ارسیساز این استان اکنون از انگشتان دست تجاوز نمیکند، همانها هم بیشتر به مرمت در و پنجرههای قدیمی مشغولند و خبری از سفارشهای جدید نیست، ارسی سازی ارتباط تنگاتنگی با هنرهای دیگری مثل گرهسازی (گره چینی)، مشبک و قوارهبری دارد؛ هنرهایی که کنار هم و به کمک هم زیبایی سحرانگیزی به در و دیوارها و پنجرههای تعبیه شده در معماری خانههای قدیمی میدادند. امروز اما بیشترشان تقریبا بیفروغ شدهاند؛ بویژه ارسیسازی.
ارسی از عناصر معماری ایرانی و پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد، بالا میرود و در محفظهای که روی آن قرار گرفته، جای میگیرد. در و پنجرههای مشبک ارسیساز با شیشههای رنگی در عین حال که حفاظ مناسبی در برابر آفتاب گرم و تابان ایران به شمار میرفتند و نور درون خانه را تنظیم میکردند، جلوه و زیبایی خاصی به نمای بیرونی بناها میدادند.
نمونههای زیبای پنجرههای ارسی را هنوز میتوان در خانههای کهن اصفهان، کاشان و یزد (و انواع جدیدترش را در تهران) مشاهده کرد. همدان هم با معماری دارای ارسی پیوندی دیرینه دارد.
طبق نظر کارشناسان میراث فرهنگی قدیمیترین آثار ارسیسازی در ایران مربوط به عصر صفویه است که در همه جای کشورمان آثار آن برجاست. ارسیسازی پس از تلفیق با هنرقوارهبری که در عصر قاجار اتفاق میافتد، اوج و عظمتی دوچندان مییابد، اما با ورود و کاربرد مصالح آهنی و درو پنجرههای فلزی، و همزمان با انزوای صنایع ظریف نجاری، ارسیسازی و گره چینی و پنجرههای چوبی مشبک و... هم رو به نابودی گذاشته و گستردگی پیشین خود را از دست میدهند.
ارسی؛ هنری خاص طبقه بالادست
پنجرههای ارسی در معماری ایرانی جایگاه ویژهای داشته و معمولا جز سران و حاکمان و طبقه ثروتمند، کمتر اقشاری میتوانستند از این نوع پنجره در منزل یا عمارت خود استفاده کنند.
ابراهیم جلیلی، از کارشناسان میراث فرهنگی در گفتوگو با جامجم، پنجره ارسی را از نمونههای هنر معماری ایران زمین دانسته و میگوید: محل استفاده از این پنجرهها در فضاهای درونی، بالاخانهها و اتاقهای گوشوار واقع در یک یا دو سوی تالارهای بزرگ و مرتفع است که در حال حاضر به دلایل مختلف ساخته نمیشود، اما در سراسر ایران در شهرها و روستاهای قدیمی هنوز وجود دارد.
به گفته وی برخی گمان میکنند ارسی به پنجرهای اطلاق میشود که بتدریج از معماری روسی در ایران رواج یافته، درصورتیکه پیش از آن که ارسی در معماری روسی جایی باز کند، در بناها و نقاشیهای ایران مشاهده شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس از یزد، محمود زمانی قمی پیش از ظهر امروز در جلسه شورای برنامهریزی و توسعه استان یزد با تأکید بر منابع آبی و عنصر انرژی، گفت: امروزه مدل دقیق حکمرانی علمی مطرح میشود.
وی با اشاره به اینکه مسئله ما فقط در حوزه آب و انرژی نیست و در حوزههای مختلف دیگر نیز مطرح است، افزود: طبیعتاً باید یک بازنگری دقیق در همه حوزه صورت بپذیرد و از اینکه ما واقعاً تصور کنیم که همهچیز را میدانیم، درست نیست و در حال حاضر مسائل پیش رو، ما را متوجه این عمل کرده است.
استاندار یزد بابیان اینکه عالم هستی عالم علت و معلول است، تصریح کرد: در هر بخشی که عمل و حکمرانی کنیم باید منتظر محصول همان حکمرانی در هر بحث و ساحتی باشیم و خوشبختانه استان یزد از گذشته نیز در معماری، سازگاری با طبیعت و استفاده از آب علمی رفتار کرده است.
زمانی قمی اظهار داشت: چنانچه مسئله گردشگری در استان مطرح شود و بتواند یک مسیر نجات برای اقتصاد و توسعه استان باشد، مشخص میشود راه را اشتباه نرفتهاند و ما باید زمینههای آن را به وجود بیاوریم و تمام اجزاء و جوارحی که مسائل اجتماعی را شکل و کنترل میکنند باید گفتههای امثال شمارا نیز بشنوند.
این مقام مسئول با اشاره به اینکه قبل از گفتگوی با عموم و مردم، گفتگوی با افراد تصمیمگیرنده ضروریتر است و باید آنها بپذیرند و بعد گفتگوی با جامعه را شروع کنیم، ابراز داشت: شاید اعتماد کم باشد؛ اما باید گفتگو شروع شود و صاحبان تریبون چنانچه جمعیت خود را آنالیز کنند بهتر میتوانند تصمیم بگیرند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: پیامهای ما از یکبخشی به بخشهای دیگر کمتر عبور میکند و عمدتاً دریکی مرزها و حصارهایی به بنبست میخورد و چنانچه پیام فراگیر، شفاف باشد و پیامدهنده نیز ویژگیهایی را داشته باشد، جامعه پذیرا است و ما نباید نگران باشیم و باید در همه ساحتها و بخشها ازلحاظ روش و اعتقادات تجدیدنظر کنیم.