معماری هایی که زنان را عاشق خانه می کند!
به گزارش بهداشت نیوز، بناهای تاریخی هر کشور، در حکم بخشی از شناسنامه فرهنگی آن است. رابطه متقابل فرهنگ و معماری به عنوان اصل مهم شکلگیری هر سبک اصلی پذیرفته شده است. در طول تاریخ، حکومتها بر اساس تفکّر و نیاز خود، از معماری به عنوان ابزاری برای جهتدهی به فرهنگ استفاده میکردند. به عنوان مثال، هیتلر برای آن که بتواند روحیه آزادیخواهی مردم را از بین ببرد، با الهام از معماری رُمِ باستان، بناهای شهری را به گونهای احداث کرد که به مرور زمان، مردم با عبور از کوچهها و خیابانها، زبونی و خواری در برابر حکومت به آن ها تزریق شود. میبن وندره نیز گفته است من خانهای میسازم که در آن دو فرد که بسیار به هم علاقه دارند بعد از مدّتی از یکدیگر متنفر شوند.
واقعیتْ این است که معماری، بسیاری از رفتارهای ما را جهتدهی میکند. تا پیش از آن که بنایی ساخته شود، بنا، اسیر انسان است و پس از ساخت، انسان ، اسیر بناست؛ زیرا تا پیش از ساخت، میتوان به بنا گفت که چگونه باشد؛ امّا پس از ساخت، این بناست که به ما میگوید چگونه باید باشیم. پیش از ساخت، ما به آن شکل میدهیم و پس از ساخت، بنا، رفتار ما را شکل میدهد.
حیا ، یکی از بارزترین شاخصههای فرهنگ اسلامی است و معماری اسلامی، معماریای است که با این شاخصه هماهنگی داشته باشد. اساسا در فرهنگ قرآن، از خانه به عنوان «سِتر (پوشش)» یاد شده است. در داستان ذو القرنین آمده است که وقتی او به مشرقزمین رسید، با مردمی روبه رو شد که هیچ پوششی در برابر آفتاب نداشتند. «حَتَّی إِذَا بَلَغَ مَطْـلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْـلُعُ عَلَی قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا». (کهف، آیه ۹۰)
امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیه یاد شده میفرماید: «لم یعلموا صنعه البناء؛ صنعت ساخت را نمیدانستند» آنان از صنعت ساخت و ساز و دانش خانهسازی بهرهای نبرده بودند و به همین جهت، هیچ سازهای در آن سرزمین یافت نمیشد. (المحاسن، ج ۲، ص ۶۱۰؛ بحار الأنوار، ج ۱۲، ص ۱۸۳)
حیا در خانه ها و فضاهای عمومی
◄خانه های باحجاب
پوشندگی از تابش آفتاب و بارش باران و وزش باد، یکی از کارکردهای خانه است؛ امّا کارکرد مهمتر آن، پنهان سازی قلمرو شخصی و خصوصی افراد از چشم دیگران است. خانه، قلمرو خانوادگی را به وجود میآورد و رفتار خانوادگی را از دید دیگران، پنهان میسازد و به همین جهت، در فرهنگ قرآن کریم، از آن به عنوان «پوشش» یاد شده است. همان گونه که حجاب، پوشش فرد است. خانه، پوشش خانواده است و لذا باید به گونهای طرّاحی شود که حریم خانواده را از دید نامحرمان، محافظت کند. میان حیا و پوشش، رابطهای تنگاتنگ وجود دارد. گویا حیا، پردهای است بر شخصیت، رفتار و بدن یک فرد. خانه نیز از آن جا که یک پوشش است، رابطهای تنگاتنگ با حیا پیدا میکند. قلمرو خانواده در خانهای که براساس فرهنگ حیا ساخته شده باشد، کاملاً محفوظ و پوشیده است.
حضرت عیسی علیهالسلام پوشیدگی خانهها را نشانه حیا و شرم دانسته و فرموده است: «إذا قَعَدَ أحَدُکُم فی مَنزِلِهِ فَلیُرخِ عَلَیهِ سِترَهُ. هرگاه یکی از شما در خانه خود نشسته است، پرده آن را بیفکند.» سپس در تبیین پشتوانه فرهنگی این رفتار میفرماید: «فَإِنَّ اللّهَ ـ تَبارَکَ وتَعالی ـ قَسَّمَ الحَیاءَ کَما قَسَّمَ الرِّزقَ. زیرا خداوند ـ تبارک وتعالی ـ حیا را تقسیم کرده، همان گونه که روزی را تقسیم کرده است.» (قرب الإسناد، ص ۲۲؛ بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۳۴) در این حدیث شریف که امام صادق علیهالسلام از حضرت عیسی علیهالسلام نقل کرده، به خوبی روشن است که حیا، منشأ پوشیدگی کامل خانه است و پوشیدگی خانهها و ساختمانها به نوع معماری آن ها برمی گردد. بنابراین، یکی از مؤلّفههای مهم در معماری این است که ساختمانها نسبت به بیرون، از پوشیدگی کامل برخوردار باشند و این به حیای افراد برمیگردد.
◄پشت بام های بی حیا
مسئله دیگر در پوشیدگی بیرونی خانهها، بام خانههاست. برخی خانوادهها در فصل گرما و هنگام شب از بام منازل برای غذا خوردن و خوابیدن استفاده میکنند. در این جا بام خانه، کارکرد دیگری پیدا میکند. به همین جهت، لازم است که برای این کارکرد، آماده شود. تصوّر کنید که همه همسایهها و یا حتّی برخی از آن ها بخواهند از بام خانه برای خوابیدن استفاده کنند. در بامهایی که همسطحاند و به یکدیگر راه دارند، این مسئله، چه وضعیتی را پدید میآورد؟ طبیعی است که این وضعیت میتواند پیامد ناروایی داشته باشد. مشاهده شده که گاهی خوابیدن در پشت بام، موجب ارتباط ناروای دختر و پسر همسایه شده است. همچنین خوابیدن زن و مرد، به گونهای که نامحرمْ آنان را ببیند، نارواست، هرچند از بالاپوش استفاده کنند. دیده شدن حجم بدن، با فرهنگ حیا ناسازگار است. از این رو، در معماری پوشیده، بام خانه نیز دیوار دارد.
رسول خدا(ص) فرموده است که هر کس بر بام بدون دیوار بخوابد و پیامد ناگواری رخ دهد، نباید هیچ کس جز خویشتن را سرزنش کند.(الکافی، ج ۶، ص ۵۳۰؛ بحار الأنوار، ج ۷۶، ص ۱۸۹) آن حضرت، مردم را از خوابیدن روی چنین بامهایی نهی کرده و فرموده است که خداوند، چنین کاری را خوش ندارد و هر که چنین کند، از پیمان من خارج است. (الکافی، ج ۶، ص ۵۳۰؛ بحار الأنوار، ج ۷۶، ص ۱۸۸)
امام صادق علیهالسلام نیز فرموده است که در این حکم، فرقی میان زن و مرد نیست.(کتاب من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۵۷؛ بحار الأنوار، ج ۷۶، ص ۱۸۷ و ۱۸۸) ایشان، داشتن سه دیوار را کافی ندانسته و فرموده که بهتر است چهار سمت بام، پوشیده باشد و ارتفاع آن را از یک وجب تا دو زراع (تقریبا یک متر) ذکر کرده است. این ویژگی در معماری اسلامی وجود داشته و برخی محقّقان در تحلیل این پدیده، تصریح کردهاند که این به جهت مصون ماندن زنان از دید نامحرم بوده است.(الکافی، ج ۶، ص ۵۳۰؛ بحار الأنوار، ج ۷۶، ص ۱۸۸)
◄پوشیدگی درون خانه ها
نکته دیگر، پوشیدگی درونی خانههاست و منظور، محفوظ بودن خانوادهها در برابر میهمانان نامحرم است. طبیعی است که برخی میهمانان با اعضای خانواده، نامحرم هستند و لذا معماری باید برای این امر، چارهای بیندیشد تا خانواده کمتر در دیدِ نامحرم قرار گیرد. معماری پوشیده، همه فضای منزل را در برابر دیدگان نامحرم، قرار نمیدهد؛ بلکه فضاهای خصوصی خانواده (همچون آشپزخانه، سرویسها و اتاقهای استراحت) را که معمولاً خانمها بیشتر از آن استفاده میکنند، به گونهای طرّاحی میکند که در معرضِ دید نباشد. در حقیقت این فضاهای خصوصیتر را با حجابی از معماری میپوشانند؛ امّا در معماری برهنه، چنین ملاحظاتی دیده نمیشود.
◄پوشیدگی محل خواب
مسئله دیگر در بحث پوشیدگی درونی خانه، پوشیدگی محلّ خواب است. محلّ خواب فرزند، باید جدای از والدین و دیگر فرزندان باشد. این کار مستلزم داشتن اتاقهای متعدّد است و لازمه آن، بزرگ بودن خانههاست و شاید به همین دلیل، «خانه بزرگ» از چیزهایی است که مورد توجّه اسلام قرار دارد. یکی بودن فضای خواب، آثار به شدّت نامطلوبی در پی دارد. تعّدد مکانهای خواب، مفید است و بهتر از آن، دور بودن محلّ خواب والدین از اتاقهای فرزندان است. همچنین بهتر است که اتاقهای خواب، از فضای عمومی خانه که در معرض دید میهمانان قرار دارد، جدا باشد. که البته همه این ها، مستلزم داشتن فضای کافی برای ساختمانسازی است.
امام صادق علیهالسلام، سه چیز را مایه راحتی و آسایش مؤمن دانسته که اوّلین آن، داشتن خانه بزرگ است تعبیری که ایشان از این گونه خانهها نموده، جالب توجّه است: «… دارٌ واسِعَهٌ تواری عَورَتَهُ وسوءَ حالِهِ مِنَ النّاسِ . خانه وسیعی که عورت او و ناگواری حال او را از مردم بپوشاند.»(الکافی، ج ۵، ص ۳۲۸ و ج ۶، ص ۵۲۵)
خاصیت خانه بزرگ، پوشیدگی آن است و بزرگ بودن خانه، هنگامی مثبت است که پوشندگی داشته باشد.
◄حیا در معماری فضاهای عمومی
گذشته از منازل شخصی، در مکانهای عمومی نیز همین فرهنگ، تأثیرگذار است. اگر طرّاحی مکانهای عمومی تابع فرهنگ دینی باشد، به گونهای خواهد بود که از اختلاط زن و مرد جلوگیری کند. از آن جا که فرهنگ حیا مستلزم جدایی زن و مرد از یکدیگر و عدم اختلاط آنان است، معماری دینی باید این اصل را تسهیل کند و بناها را متناسب با آن، طرّاحی کند. به همین جهت، وقتی رسول خدا، مسجد النبی را میساخت، دری مخصوص زنان قرار داد و ورود و خروج مردان را از آن، ممنوع ساخت. این، نمونهای از تبعیت معماری از فرهنگ است. امّا معماری برهنه و غیر دینی، بر اصل اختلاط، پایهگذاری میشود. این شکل معماری، متناسب با فرهنگهای دینی نیست و کپیبرداری از آن، فرهنگ دینی را تهدید میکند.
خانه ایرانی، مادری مهربان که فرزند خود را گرم در آغوش میفشرد
معماری غنی ایرانی، بر اساس فرهنگ باشکوه ملّی ـ مذهبی ما، در هر زمان توانسته در تعاملهای فرهنگی، هویّت خود را حفظ کرده، عناصر سودمند دیگر فرهنگها را در خود، هضم کند؛ امّا با شروع دوره التقاطی (ششمین دوره معماری ایران) که میتوان آن را دوره انحطاط معماری ایران نامید، به دلیل خودباختگی فرهنگی سران حکومت، مجموعهای از عناصر فرهنگی (که بر اساس تفکّر و فرهنگ غربی شکل گرفته بود) بدون هیچ پشتوانه تاریخی و فرهنگی وارد معماری ایران شد. حذف شدن عناصر اصلی معماری ایرانی، یعنی عناصری که حریمها را به چه زیبایی و ظرافتی حفظ میکرد، و جایگزین شدن عناصر وارداتی که تنها با کلّ مجموعه خود، مفهوم دارند و التقاط آن ها با معماری ایرانی ـ که جز ضعف معماری ایران و از بین بردن فرهنگ مذهبی چیزی به دنبال ندارد ـ همانند حرکت مورچه در دل شب، به آرامی، در حال از بین بردن ارکان و هویت معماری ایرانی است. معماری ایرانی، دارای ویژگیهایی است که اگر بخواهیم آن ها را در یک جمله خلاصه کنیم، میتوانیم بگوییم معماری ایرانی، معماریای باحیاست؛ که قدمت حیای آن به قبل از اسلام برمیگردد.
معماری زیبای ایرانی سبب ماندن زنان در خانه
یکی از ویژگیهای معماری ایرانی، درون گرایی و کشش معماران ایرانی به سوی حیاطهای محصور و باغچهها و هَشتیها و کلاه فرنگیهایی است که شبستان را گرداگرد خود دارند و محیطهایی دلکش و خودمانی به وجود آوردهاند. این درونگرایی از دیرباز، جزو منطق ایرانی بوده و همیشه، خانهها و کاخها را چنان ساخته است که گویی مادری مهربان، فرزند دلبند خود را گرم در آغوش میفشارد و ساکنان آن، احساس ناراحتی نمیکردهاند.
اندرون خانه، محلّ زندگی خانواده است و میباید تنوّع زیادی داشته باشد تا خستگی احساس نشود. وقتی میگوییم بهتر است زنان، کمتر از خانه خارج شوند، فضای درونی خانهها باید به گونهای باشد که زنان را درون خود، نگه دارد و این با معماری سنّتی ایران، هماهنگی دارد. امّا در معماری امروز، تمام فضاهای دلکش خانهها، جمع شده و به بیرون منتقل شده است. معماری امروز به گونهای است که کسی تمایلی برای ماندن در درون خانه ندارد. خانههایی که امروزه ساخته میشوند، فقط به یک خوابگاه تبدیل شدهاند. همچنین در اغلب آپارتمانها، میهمان از وسط اتاق میگذرد و خانم خانه برای رفتن به آشپزخانه باید از وسط میهمانها بگذرد. در گذشته طراحی منازل حفظ کننده حریم برای افراد خانه بود.
هشتی،راهی برای ارتباط با بیرون خانه
هشتی، یکی از رکنهای معماری ایرانی است که بعد از سر در، قرار دارد. منظور از هشتی چیزی است که از فضاهای داخلی خانه بیرون آمده و تنها جایی است که با بیرون خانه، ارتباط دارد. این فضا و راهروهای پیچ در پیچ منتهی به حیاطهای اندرونی و بیرونی، مانع دید افراد غریبه به داخل حریم مقدّس خانواده میشده است. ایجاد مکث و تقسیم فضا و اختصاص فضایی جهت انتظار، از علمکردهای جالب این عنصر است. از هشتی خانه، دو راهرو، یکی به فضای اندرونی و یکی به بیرونی، راه داشته است. در فضای بیرونی، سفرهخانه، اتاق میهمان و حیاط قرار داشته است و در اندرونی، دور تا دور حیاط، اتاقهای سردری و حمّام و آشپزخانه قرار میگرفت.
کوبه های مردانه و زنانه
کوبه، یکی دیگر از عناصر حفظ حریم است. در معماری ایرانی برای هر در، دو کوبه، یکی برای مردان و دیگری برای زنان قرار داده میشد که بر اساس نوع صدایی که ایجاد میکردند، صاحب خانه میفهمید که زن، پشتِ در است یا مرد. در خانههای کوچک و منازل افراد فقیر نیز که معمولاً از یک کوبه استفاده میشده، با تعداد ضربه مشخّص میساختهاند که پشت در، زن است یا مرد.
معماری حیامدار ایرانی امروز با نفوذ فرهنگ غرب به فراموشی سپرده شده است و می توان معماری منازل ایرانی را نسبت به گذشته معماری برهنه نامید. آشپزخانه های که روزی در فضای بیرون از منزل و یا داخل منزل و با داشتن دیوار از فضای پذیرایی جدا می شد؛ علاوه بر این که بوی غذا در منزل نمی پیچید، زن هم فضای امنی از دید نامحرم داشت. دستشویی و حمامی که دیگر نه از دیده ها پنهان که در پذیرایی منازل است و جدا از تاثیراتی که به گفته طب سنتی بخارات دستشویی بر افراد خانواده می گذارد سبب شرم بعضی افراد بخصوص زنان از استفاده سرویس می شود و امروز این ارمغان غرب برای ما است؛ خانه های کوچک و برهنه صرفا برای خواب و به دور از هرگونه حیا.
منبع: باحجاب