وقتی "حافظ" معماری می آموزد !
۲۰ دی ۱۳۹۶
کمتر کسی شنیده که حافظ، الهام بخش بسیاری از معماران بزرگ و صاحب نام بوده است واقعیت این است که اگر اغراق نکرده باشیم حافظ خود یک معمار است.
پایگاه خبری - تحلیلی «شهر فردا»: بهاءالدین خرمشاهی، پژوهشگر علوم قرآنی و حافظشناس می گوید: "حافظ" حافظه ماست. حافظه جمعی، تاریخی و اسطورهای، مظهر روح و اعتلای اقوام ایرانی ولی نباید لسان الغیب را خیلی منحصر به خودمان بدانیم.
وی معتقد است که حافظ فیلسوف نیست ولی متفکر مکتب اصالت وجود است همان مکتبی که مولوی هم پیرو آن است.
این تعریف از پژوهشگر بزرگی مانند خرم شاهی کافی است تا نگاه ما به حافظ از فضای شعر و شاعری به یک جهان بینی گسترش یابد و به این واقعیت برسیم که حافظ تنها شاعر نیست. بلکه شعر و تفکرش، درسنامه ای برای تمام ارکان زندگی است.
اما آیا دایره تفکرات حافظ، دانش معماری را نیز شامل می شود؟ پاسخ "آری" است.
شاید کمتر کسی شنیده باشد که حافظ، الهام بخش بسیاری از معماران بزرگ و صاحب نام بوده است و اگر اغراق نکرده باشیم حافظ خود یک معمار است.
این واقعیتی است که "دکتر محمد منصور فلامکی" در کتابی با نام "فضای حافظ" به خوبی به آن پرداخته است.
شاید تاثیر حافظ بر معماری اندکی غریب به نظر برسد این مسئله ای است که فلامکی در بخشی از این کتاب در مورد آن می گوید: " این پرسش می تواند پیش روی هنرمندان بیاید: آیا می توان معماری را در معماری، غزل را تغزل و یا جهان معنایی رقص را در رقص دریافت؟ به این پرسش - که ساده به نظر تواند رسید- از راه پیگیری معناها می توان پاسخ داد؛ جایی که شاعران، پیش از سرودن به چگونگی های آفرینش سخن می پردازد و معماران، به معماری آنچه می آفرینند، می نگرند."
استاد محمدرضا حائری در مورد تاثیر شعر حافظ و به طور کلی ادبیات بر شهر و شهروندان میگوید: شاید نتوان از ادبیات در زمینه فیزیکی و کالبدی شهرها استفاده کرد اما اگر درک درستی از ادبیات داشته باشیم می توان در آن در فضا سازی شهرها بهره برد. به نوعی ادبیات می تواند خالق ایده هایی برای تلطیف فضاهای شهری شود.
وی ادامه داد: در بسیاری از کشورها با سرمایه گذاری روی بازسازی و نوسازی آثار به جا مانده از مفاخر ادبی و تبدبل آن به یک فضای دل نشین نه تنها به حفظ و معرفی فرهنگ خود کمک کرده اند بلکه این مکان ها را به محلی برای جذب توریست بدل ساخته اند.
"گسترش شب شعرها در فضای عمومی و توسعه فضای ادبی و ترغیب و تشویق مردم به حضور در چنین مکان هایی خود میتواند تاثیر بسزایی در تلطیف روحیه شهروندان و به تبع آن شهرهای ما داشته باشد"
این استاد معماری در مورد کتاب "فضای حافظ" نوشته دکتر محمد منصور فلامکی با بیان اینکه این کتاب بیان کننده تاثیر درک شعر حافظ بر ذهن معماری ماست می گوید: این اتفاق ارزشمند و فرخنده است که یک معمار معاصر به حافظ پرداخته است و یک سوال را مطرح می کند که چرا ما به حافظ نیاز داریم. چرا باید حافظ بخوانیم؟ چرا باید معماران ما حافظ بخوانند؟ یقین داشته باشید با ورود روح و اندیشه حافظ به زندگی ما، تاثیر آن بر تلطیف فضا و روحیه شهر و شهروندان ظهور و بروز خواهد کرد.
خلق اثر معماری اقتباسی در ایران از روی آثار برجسته دنیا فاجعه است
دکتر محمد یارزاده نیز در مورد کتاب فضای حافظ می گوید: یکی از نکات حائز اهمیت این کتاب، معرفی معماری به عنوان یک دانش میان رشته ای است و در آن سعی شده به عنوان شالوده اصلی این دانش از ادبیات بهره برداری شود.
"اهمیت این کار زمانی مشخص می شود که امروز اکثر طراحان ما تفکر اندیشیدن را به ویژه با آشفتگی هایی که امروزه در فضای معماری شهرهای ما حاکم شده ندارند. دکتر فلامکی جزو کسانی است که از این تفکر برخوردار است به عبارتی برای خلق یک اثر ابتدا در مورد تمام زوایای آن مطالعه می کند تا با آشنایی و شناخت آن بتواند اثر متناسب با حس و حال فضای مورد نظر را خلق کند. این کتاب به طور کلی به دنبال معرفی این طرز تفکر است."
به اعتقاد یارزاده توجه به متون ادبی و فرهنگی برای معماران و شهرسازان ما می تواند درس و الگوی خوبی برای پیشرفت و ترقی باشد.
" با نگاهی به کارهای معماران برجسته کشور، درمییابیم که همه آنها برای خلق یک شاهکار معماری از یکی از مفاخر، ماه ها برای شناخت شخصیت آن وقت صرف کرده اند تا فضا و حجم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی محیطی را که آن شخص در آن میزیسته است به درستی درک کنند."
به گفته دبیرکل مجمع جهانی شهرهای اسلامی، دکتر فلامکی در این کتاب کاملا به این پرداخته و خواسته است با توجه به پتانسیلی که حافظ به عنوان یک چهره ارزشمند ادبی دارد به جای دید صرف ادبی به اشعار وی به روایت های زندگی در شعرها و غزلیات آن بپردازد و پس از آن سعی کرده از این روایت های زندگی برای خلق فضاهای معماری الهام بگیرد.
"باید توجه داشت این الهام بخشی تنها محدود به حافظ نیست. سعدی مولانا و خیام و ... همه الهام بخش خلق فضاهای شهری هستند. برای مثال چنانچه بخواهیم از شهر خوب، ایده آل و اسلامی تصویری خلق کنیم بهترین مرجع ما گلستان و بوستان سعدی است. به ویژه در بوستان که 10 باب دارد از عدل و شکر گفته تا باب مناجات. اینها تمام روایت هایی از یک شهر اسلامی است."
وی متذکر می شود که در واقع الهام گیری معماری ما از طرح تفکر مفاخر ادبی غیر از آنکه می تواند به ما در خلق آثار بدیع و متناسب با فرهنگ و سنن ما کمک کند می تواند به معرفی و تثبت هویت ملی به ما کمک کند.
یارزاده از خلق آثار اقتباسی معماری در کشور از روی آثار اساتید برجسته دنیا به عنوان یک فاجعه نام می برد و می گوید: اگر غربیها اساطیری همچون ایلیاد و اودیسه را در اساطیر یا گوته را در ادبیات خود دارند ما هم تراز آن رستم و اسفندیار و حافظ را داریم با این تفاوت که متون های ادبی ما کاملا علمی و قابلیت پردازش کالبدی دارد، ویژگی که بسیاری از آثار غربی از آن بیبهرهاند.
به گفته وی نکته دیگر به روز بودن گنجینه های و مفاخر ادبی ما است به طوری که هر کس به شعر حافظ گوش می دهد او را فردی هم دوره و هم عصر خود تصور می کند که به زبان امروز سخن میگوید و این در حالیست که حافظ چند قرن پیش روزگار گذرانده است.
به گفته دبیرکل مجمع جهانی شهرهای اسلامی بزرگترین معمارهای ایران و جهان کسانی بودهاند که با متون ادبی خود ارتباط برقرار کردهاند و آن آثار را مورد مطالعه قرار داده اند.
"برای مثال من میتوانم از "سیحون" نام ببرم. هنگامی که وی برای یکی از مفاخر ادبی به دنبال خلق یه اثر معماری برای نمونه مقبره او است حتما آثار ادبی آن را مورد مطالعه قرار می داد. 6 ماه و حتی یک سال طول میکشید تا بتواند یک اثر را بر اساس شخصیت و تفکر یک فرد خلق کند."
وی متذکر می شود: دکتر فلامکی در حوزه معماری به مباحث میان رشته ای در این حوزه بسیار پرداخته است. اثر "معماری و موسیقی" ایشان بی نظیر و کتاب "فضای حافظ" ایشان یک اثر بی بدیل است. به عبارتی گنجینه ادبی ما آنقدر محتوای میان رشته را دارد که می تواند بن مایه خلق بسیاری از آثار و تفکرات معماری و شهرسازی ما قرار گیرد.
"اگر بخواهیم بخش های این کتاب را مورد بررسی قرار دهیم. ابتدا با آداب ورود به فضا آشنا میشویم که این فضا چه تفکری را می خواهد به شما القا کند. برای مثال برای ورود به مسجد باید وضو گرفت. فلامکی نیز می خواهد بگوید اگر من می خواهم در فضای حافظ قرار بگیرم و با استفاده از این فضا کالبدی را ایجاد کنم باید بدانم که به مفاهیم ارزش ها، دیانت، نوع تفکر، نوع نگاه به فلسفه و عرفان چگونه نگاه کرده تا بتوانم آن را در معماری پیاده سازی کنم."
یارزاده بحث دیگر را توجه به ایدهپردازی معماری ما می داند که متاسفانه یکی از نقصان های اصلی جامعه معماری ماست و اگر ما این پشتوانه را داشته باشیم می توانیم سبک معماری منحصر به فرد خود را خلق کنیم. اگر در حال حاضر ما دچار آشفتگی در معماری شهرهایمان هستیم به خاطر این است که در عقبه آن هیچ ایدئولوژی وجود ندارد. هیچ عرفانی در آن نیست و به مفاهیم فرهنگی و ارزشی آن هیچ نگاهی نشده است.
"حرف فلامکی در این است که می خواهد بگوید به پتانسیل های فرهنگی خود به ویژه متون ادبی برای دستیابی به توسعه پایدار خوب نگاه کنیم."
این استاد معماری می گوید: کشوری مانند ترکیه در شهر قونیه با استفاده از رقص سماع و جذب گردشگر، درآمد پایدار ایجاد می کند. این در حالیست که ما فضاهای بسیاری مانند آرامگاه حافظ، سعدی، فردوسی و خیام داریم. چرا ما نتوانیم از این فضاها استفاده کنیم که ضمن صدور فرهنگ و تمدن خود، درآمد پایدار ایجاد کنیم؟
"یکی از مشکلات ما این است که متاسفانه به این گنجینه ها که محتوای ایدئولوژی برای خلق آثار هنری ماست با تفکر کاربردی نگاه نمی کنیم."
یارزاده جان کلام کتاب "فضای حافظ" را اینگونه تشریح میکند؛ فلامکی میخواهد بگوید ای معمار، شهرساز، سیاست گذار، اقتصاددان به حافظ نگاه کن. زیرا بخشی از متون ادبی ما در واقع درسنامه هایی در مفاهیم و حوزههای مختلف است که می تواند به ما در دستیابی توسعه ای همه جانبه و پایدار کمک کند.
۹۶/۱۰/۲۰