رضا دانشمیر معتقد است؛ معمار کسی است که ابداعگر است و میتواند ساختارهایی را ابداع کند که منجر به ایجاد چشماندازها و دیدگاههای جدیدی شود.
سرویس معماری هنرآنلاین: رضا دانشمیر معمار و نظریه پرداز ایرانی، در سال 1344 متولد شده است. او فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته معماری از دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت در سال 1372 است و علاوه بر رشته تحصیلی خود، در زمینه های هنری دیگری چون نقاشی و موسیقی نیز به فعالیت پرداخته است. 9 نمایشگاه از آثار او در گالری های متفاوت و معتبر تهران و اسپانیا، در طی سالهای فعالیت وی برگزار شده است که میتوان به نمایشگاه جشنواره جهانی معماری در بارسلونای اسپانیا در سال 2009 و نمایشگاه گروهی آثار منتخب جایزه معمار سال 2004، اشاره کرد. رضا دانشمیر در سال 1379 با بازسازی و طراحی گالری هنری و مبلمان آو، در یک استخر متروکه توانست پا به عرصه حرفهای معماری بگذارد و تواناییهای خود را به اثبات برساند. فعالیت حرفه او در زمینههای گوناگون و اجرای پروژه ها موفق وی، توانست او را از دیگر معماران هم دوره خود متمایز کند. از آثار او می توان به برج اداری-تجاری بانک ملت، مجموعه سینمای پارک ملت، دپارتمان تجاری اطلس، ساختمان اداری پل رومی، مجموعه چند عملکردی باغ نور و موزه سنت تهران اشاره کرد.
کسب رتبه دوم در رقابت طراحی مجتمع تجاری دریا در تهران 2013، کسب رتبه اول در رقابت طراحی نما برای ساختمان اداری گلفام در سال 2012، کسب مدال طلایی تعهد کیفیت جهانی در سال 2012، کسب مقام در جشنواره جهانی معماری در زمینه فرهنگی، برای ساختمان پردیس سینمایی ملت در سال 2009، کسب رتبه چهارم در جایزه معمار سال 86 به همراه کاترین اسپریدونف، برای ساختمان پل رومی در تهران، همچنین کسب رتبه پنجم در جایزه معمار سال 83 برای ساختمان خانه دو پوسته در لواسان برخی از افتخارات و جوایز در کارنامه رضا دانشمیر هستند.
گفت و گویی که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید، از سوی مرکز Parametric Architecture با این هنرمند معمار صورت گرفته است.
معماری چیست و معمار کیست؟
معماری در واقع با ساختارهای فضایی در ارتباط است و شاید با توجه به پیشینه ای که دارد الان ما معماری را با ابداعات فضایی نسبت می دهیم. معمار کسی است که ابداع گر است و می تواند ساختارهایی را ابداع کند که منجر به ایجاد چشم اندازها و دیدگاه های جدیدی شود. بنابراین بعد ابداع گری و نوآوری در معماری فوق العاده اهمیت دارد و پایه و اساس معماری را شکل می دهد. در این ارتباط با دو نکته مهم روبه رو هستیم؛ یکی اینکه این ساختارها باید با هم دیالوگ داشته باشند. بگذارید از خودم شروع کنم؛ قبل از اینکه من یا هر فرد دیگری به دنیای معماری وارد شویم تاریخ چندهزار ساله ای از این هنر را پشت سر داریم و یک معمار باید این تاریخ را بداند، نمونه های کلیدی و تاثیرگذار آن را بشناسد و تفکر آن ها را درک کند.
بعد از این است که در پروژه هایی که تولید می کند باید بتواند دیالوگی با این وجه تاریخی برقرار کند.اگر این اتفاق بیفتد پروژه معماری که طرح می شود، وسعتی فراتر از موضوع و محیط خودش پیدا می کند و در حقیقت تاریخ معماری را وارد بازی می کند؛ چه تاریخ معماری معاصر و چه تاریخ دوره های قبل. نکته دوم این است که هر اثر معماری می بایست به وضعیت موجود خودش آگاهی داشته باشد و نسبت به آن موضعی را اتخاذ کند، یعنی بتواند یک دید انتقادی را به وضع موجود مطرح کند و سعی کند که این وضع موجود را ارتقاء دهد. بنابراین این آثار می توانند تاثیرگذار باشند. شخصاً فکر می کنم که پروژه های عمومی تاثیرات گسترده تری دارند و آن بعد معماری که با توده مردم در ارتباط است، قادر خواهد بود تا زمینه های فکری جدید را به شکل گسترده مطرح کنند و چشم اندازهای جدیدی را به وجود بیاورند.
با این دیدگاه نظراتی که مردم درباره پروژه های شما ابراز می کنند تا چه اندازه در عملکردتان تاثیر می گذارد؟
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که یک پیشینه 7 هزار ساله در معماری دارد. اسنادی متعلق به 6 هزار سال قبل داریم که از وجود زیگورات و شهر در این سرزمین خبر می دهند. شوش، چغازنبیل، تخت جمشید، پاسارگاد و شهرهای دوران اسلامی از کاشان تا یزد. پس تاریخ گسترده ای از معماری را پشت سرمان داریم و این مردم با این معماری در طول 7 هزار سال زندگی کرده اند و خاطرات زیادی از کاخ ها و میدان ها و مدارس و بازارها دارند. بنابراین می شود گفت که معماری جزو دی ان ای این مردم است و از نظر من این ها مردمی هستند که معماری را خیلی خوب تشخیص می دهند. ما هم سعی کرده ایم در پروژه های خودمان ساختارهایی را به وجود بیاوریم که بتواند ایده های جدیدی از فضا را در امتداد همین پیشینه تاریخی مطرح کند. از سوی دیگر از مردمی که آمده اند و این پروژه ها را از نزدیک دیده اند هم توانسته ایم بازخوردهای مثبتی را بگیریم. نقطه نظرها و انتقاداتی هم مطرح شده که برایمان اهمیت دارد و به آن ها توجه می کنیم اما مهم تر از هر چیز این است که مردم نسبت به پروژه ها واکنش داشته باشند. این واکنش ها نشان می دهد که نسبت به این پروژه ها بی تفاوت نیستند و ما توانسته ایم ایده ای را مطرح کنیم که طیف گسترده ای را به خود جلب کند.
در دیزاین هایتان از چه چیزی الهام می گیرید؟
چیزهای زیادی هست که می تواند دستمایه هایی برای ایده پردازی را فراهم کنند ولی مسئله به نظر من الهام گرفتن نیست؛ موضوع داشتن یک مبانی نظری است که این مبانی از یک مطالعه جامع در مورد آثاری که در دوره های قبل ایجاد شده به وجود می آید. همچنین شناخت تکنولوژی و شناخت پروژه های معماری که نقاط عطف تاریخ معماری را تشکیل می دهند. پس از آن وقتی شما مجموعه ای از چنین دانشی را فراهم می کنید، مسئله اصلی این خواهد بود که چگونه با آن ها ارتباط برقرار می کنید. در چنین وضعیتی سعی می کنیم ساختارهایی را به وجود بیاوریم که در عین اینکه به طور مستقل صاحب شخصیت است می تواند زبان یکپارچه ای را ارائه دهد.
در چنین رویکردی به صورت عملی یک پروژه را از چه نقطه ای آغاز می کنید؟
از دیاگرام. منظور دیاگرام های فضایی و سه بعدی هستند. دیاگرام هایی که ساختارهایی را توصیف می کنند و باید این قابلیت ارائه برنامه، سیرکولاسیون، استراکچر و موضوعات اقلیمی را داشته باشند و بتواند با محیط خود هم به نحوی دیالوگ برقرار کند. این دیاگرام مسئله اصلی است و نقش تعیین کننده ای را بازی می کند.
در دیزاین هایتان به تکنولوژی های روز هم توجه می کنید؟
حتماَ. از آن جایی که طرح های ما در حقیقت ساختارهایی سه بعدی هستند که برای تحلیل نیازمند نرم افزار های پیشرفته است، بنابراین تکنولوژی برای ما یک موضوع جدی است و تا آنجا که دسترسی داریم سعی می کنیم از آن استفاده کنیم.
با توجه به اینکه شما یکی از پیشگامان معماری پارامتریک ایران هستید، این شیوه را چگونه توصیف می کنید؟
معماری پارامتریک در حقیقت اشاره می کند به پارامترهای متعددی که در ساخت فضا متاثر هستند یا نیازمند هستند که بتوانند فضا را توصیف کنند. هر چقدر که سطوح ما ساده تر باشد این پارامترها کمتر حضور دارند و هر چقدر که پیچیده باشند ما بیشتر نیاز به این پارامترها داریم تا بتوانیم با دقت بیشتری توصیف کنیم. زمانی که ما از فضای اقلیدسی خارج می شویم و به فضای نااقلیدسی حرکت می کنیم طبیعتاً پارامترها خودشان را مطرح می کنند و کار با آن ها اهمیت بیشتری پیدا می کند.
آیا معماری پارمتریک فضا را فدای حجم نکرده؟
نه. ببینیدموضوع معماری پارامتریک درباره توصیف سطوح پیجیده است و اگر شما در کارتان دیاگرام های پیچیده ای را داشته باشید و بخواهید روی آن کار کنید چاره ای نداریدجز اینکه با تکنولوزی ای این کار را انجام دهید که بتواند جوابگو باشد موضوعات را تحلیل کند. ممکن است معمار از این تکنولوژی استفاده خلاقانه ای بکند و فضای مطبوع و جذابی را به وجود بیاورد. عکس این موضوع هم صادق است. به نظر من دانش و مهارت معمار در اینجا خیلی تعیین کننده است.
با وجود تکنولوژی و امکانات نرم افزاری تفاوت ها به خصوص میان معماران جوان تر چگونه می تواند به دست بیاید؟
اگر شما بتوانید تفکر خودتان را در جهت تولید دیاگرام های نو توسعه بدهید، آنجا هست که تفاوت شما با کسانی که تکنولوژی را در اختیار دارند ولی تفکر دیاگراماتیک ندارند، مشخص می شود.