وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی

    ۱۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اجتماعی» ثبت شده است

    روزنامه قانون: مترو این روزها به اندازه ای شلوغ شده که اغلب ممکن است حوصله رفت و آمد با آن را نداشته باشید

    کالایی نیست که مردم در زندگی روزمره استفاده کنند و آن را بین دستفروشان مترو پیدا نکنند

    اما آنچه موجب آزار مردم را فراهم کرده بی نظمی و پهن شدن وسایل دستفروشان در هر گوشه ای از ایستگاه و قطار است

    بیشترین فراوانی زنان دست فروش مترو، زنان سرپرست خانوار است. طبق آمارها 33 درصد از زنان دستفروش مترو سرپرستی خانواده را به عهده دارند

    وضعیت اقتصادی کشور و شکاف طبقانی که روز به روز عمیق تر می شود، مردم طبقه متوسط و ضعیف را به عنوان دستفروش متروکنار هم قرار داده است

    طرح های تکراری ناکارآمد شهرداری در سال های اخیر برای عده ای از دستفروشان به خصوص جوان ترها منجر به لجاجت شده است و از برخوردهای تند ماموران در متروگله دارند
     
     جمعه بازار در واگن‌ها!

    دستفروشان به عضو جدایی ناپذیر مترو تبدیل شده‌اند. از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در واگن ها و سکوهای مترو خرید و فروش می شود و کالایی نیست که مردم در زندگی روزمره استفاده کنند و آن را در این فضا پیدا نکنید. مردم به حضور دستفروشان عادت کرده اند و انگار مترو را بدون حضور آنان نمی‌توان مترو نامید. اما آنچه این روزها موجبات آزار مردم را فراهم کرده، بی‌نظمی و پهن شدن وسایل این افراد در هر گوشه ای از ایستگاه و قطار است.
     
    روی پله‌ها، روی صندلی سکوها یا صندلی و کف واگن ها، گاه از وسایل دستفروشان انباشته شده و عبور و مرور را برای مردم دشوار کرده است. برای مثال زمانی که درِ واگن، در ایستگاه مورد نظر باز شده و مردم برای خروج عجله دارند باید با عجله فریاد بزنند: «خانم وسایل رو جمع کن الان در رو می‌بنده!» یا زمانی که خسته و هلاک در انتظار رسیدن قطار هستند، مجبورند بایستند چون صندلی سکو را وسایل یک یا چند تن از دستفروشان اشغال کرده است.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۶ ، ۱۶:۳۰
    هفته نامه کرگدن - سید محمد بهشتی: در شهر تهران، پس از چندین دهه زمستان مدنی، به تدریج شاهد آغاز بهار مدنیت هستیم. خوشبختانه مردم دیگر اجاره نشین شهر نیستند بلکه آنان خود را مالکین تمام عیار شهر می دانند.

    «دیگی که برای من نجوشه، سر سگ توش بجوشه»، «تا فردا کی مرده و کی زنده»، «من نباشم میخوام دنیا نباشه» و «بهشت آن جاست که آزاری نباشد، کسی را با کسی کاری نباشد» و... از جمله مثل های رایجی است که احتمالا تاکنون بارها به گوشمان خورده یا خود آن ها را به کار برده ایم. در جامعه ای که چنین مثل هایی رایج است، باید انتظار شرایط وخیمی را داشته باشیم؛ جایی که هر کس در آن صرفا به منافع شخصی خود، یعنی منافعی که حداکثر در طول عمر خودش موضوعیت دارد، بها می دهد.

    جامعه ای از هم پاشیده و متفرق که در آن انتفاع هر کس به معنی متضرر شدن دیگران است؛ جامعه ای که آینده در آن بی معنی است و همه به مبتذل ترین شکل در پی سوءاستفاده از اکنونند. اندکی با خود بیندیشیم؛ آیا بدین ترتیب اصلا چیزی به نام «جامعه» با معنی است و یا ما صرفا با جمعیتی از افراد یا حداکثر تعدادی خانوار سر و کار خواهیم داشت که در یک جا زندگی می کنند؟
     
     حق مردم به شهر
     
     
    آیا بر این جمعیت آشوبناک می توان نام «شهر» گذاشت؛ مگر شهر انباشتی از واحدهای مسکونی و تجاری و خیابان است؟ مسلما این طور نیست. شهر آنجایی است که بندهایی نامریی از حقوق و قوانین و بعد اخلاقیات و بالاتر از آن اهلیت و تعلق خاطر، افراد و خاندان ها و محلات را به هم متصل می کند و برای آنان سرنوشتی مشترک رقم می زند. در یک «جامعه» در معنای واقعی اش، همه افراد در سود و زیان یکدیگر شریکند. در جایی که همه ضرب المثل ها این چنین است، اصلا جامعه در هیچ مقیاسی نمی تواند منعقد شود. بنابراین مطمئنا این یک روی سکه است.

    روی دیگر سکه مثل هایی از جنس دیگر است؛ مثل هایی چون «دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند»، «تو نیکی میکن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز» یا «از هر دستی بدهی از همان دست می گیری»، «این جهان کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید نداها را صدا» و... که به خوبی حکایت از نوعی همبستگی اجتماعی می کند.

    این نوع مثل ها دلالت بر درک نوعی وابستگی حقوق و منافع خصوصی با حقوق و منافع عمومی دارد. در جایی که این قبیل مثل ها جاری است، پنداری همه متذکرند که تنها راه تامین منافع شخصی، رعایت منافع عمومی است و بالعکس.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۰
    روزنامه آسمانی آبی - فاطمه عمیدی: «Confabulation» یا مسامحتا «خیال پردازی»، نام کتابی است از ویلیام هریستین، فیلسوف آمریکایی که حوزه تحقیقاتش فلسفه ذهن و فلسفه زبان است. او در این کتاب به بررسی خطاهای ذهنی از دیدگاه علوم اعصاب، روان پزشکی، روان شناسی و فلسفه پرداخته است.

    Confabulation نوعی از خطای ذهنی است؛ به معنای پرکردن نادانسته ها با تخیلات. این خطا به حالتی در ذهن اطلاق می شود که فرد، اطلاعات اندکی از چند مسئله دارد؛ اطلاعاتی که حتی مرجع و اساس معتبری ندارد، اما در ذهنش بین این اطلاعات ارتباطی وجود ندارد و این خالی است، بنابراین فرد فاصله بین این اطلاعات را با تخیلات خود پر می کند. از این رو است که می بینیم هنگامی که مردم با هم صحبت می کنند، به راحتی ادعاهایی بدیهی مطرح می کنند و صادقانه بر این باورند که درست هستند.

    کتاب ویلیام هریستین با کمک چند روانشناس، روان پزشک، دانشمندان علوم انسانی و فیلسوفان، نوعی از گفت و گویی بین رشته ای را امتحان می کند که افزایش درک ما از خطاهای ذهنی و بیماری های عصبی را نوید می دهد که احتمالا به درک بهتر ما از حافظه، آگاهی و طبیعت انسانی نیز کمک شایانی می کند.
     
    معضل پرکردن نادانسته ها با تخیلات

    با گفتن «نمی دانم» مشکل را حل کنید

    کافی است کمی آشنایی با سقراط و علم و دانش او داشته باشیم تا بدانیم با وجود این که او را حکیم می دانستند، اما او همیشه اذعان به ندانستن می کرد و معتقد بود یقین به ندانستن است که راه به دانش دارد. فلسفه می گوید برای پا گذاشتن به دنیای خرد باید از «من نمی دانم» آغاز کنید. فاصله بین علم و منطق با اظهارات پوچ، دقیقا جایی است که می پذیریم نمی دانیم و در مقابل وقتی برای چیزی که به ما ارائه می شود و شاهدی وجود ندارد طبعا نمی پذیریم و باور نمی کنیم.

    ویلیام هریستن در کتاب خود با بررسی خطای ذهنی «کانفابیولیشن» توضیح می دهد که فرد هنگام بحث درباره مسئله ای از سه حالت خارج نیست؛ یا می داند، یا نمی داند یا جسته و گریخته چیزهایی شنیده است.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۶ ، ۱۰:۰۰
    خبرگزاری ایسنا - سهیلا صدیقی: «معذرت می‌خوام.» یک جمله دو کلمه‌ای بسیار ساده است که بیان کردنش برای اغلب ما یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست. خیلی از ما حاضر هستیم، ساعت‌ها و حتی روزها برای کار اشتباهی که مرتکب شده‌ایم، توجیه و دلیل بیاوریم؛ توجیه‌هایی که خیلی وقت‌ها خنده‌دار هم به نظر می‌رسند اما تحت هیچ شرایطی حاضر نیستیم که بگوییم: «معذرت می‌خوام.»
     
     چرا معذرت‌خواهی برای ایرانی‌ها سخت است؟
     
    عذرخواهی کردن برای سلبریتی‌ها سخت است. مسئولان کشور هم اغلب علاقه چندانی به بیان کردن این جمله ندارند. این موضوع تا جایی پیش رفته که اگر مسئول یا فرد مشهوری بابت کار اشتباهش عذرخواهی کند، خوشحال می‌شویم و تا مدت‌ها فیلم عذرخواهی‌کردنش را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنیم. هرچند که تاکنون مسئول متعهد هم کم نداشته‌ایم که اشتباهش را پذیرفته و حتی از سمت خود هم استعفا کرده است.

    از تازه‌ترین نمونه‌های آن، می‌توانیم استعفای محمود غیبی مدیر سازمان دانش‌آموزی هرمزگان در پی حادثه واژگونی مرگبار اتوبوس حامل دانش‌آموزان هرمزگان در شهرستان داراب یا حتی همین عذرخواهی اخیر محمدرضا حیاتی گوینده خبر به خاطر آن گاف مشهور «به سفر، قطر کرد» را به یاد بیاوریم.

    شاید مهم‌ترین نمونه هم اقدام محسن پورسیدآقایی مدیرعامل پیشین شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران بود که با حضور در بخش خبری ساعت ۲۱ شبکه اول سیما و در مقابل چشم همه مخاطبان روی آنتن زنده، ضمن عذرخواهی بابت برخورد مرگبار دو قطار مسافربری در ایستگاه هفت‌خوان سمنان و جان باختن بیش از ۴۰ تن از هموطنانمان، استعفا کرد و وزیر راه و شهرسازی نیز در پاسخ به استعفای او ضمن پذیرش استعفا، این اقدام را نشان‌دهنده «حس مسئولیت اجتماعی در برابر افکار عمومی» خواند و در پایان نامه خود نیز به مدیر مستعفی‌اش اطمینان داد که «یاد و خاطره نیک شما همواره در اذهان همکاران ارجمند و من باقی خواهد ماند».

    نکته جالب اینجاست که همین اقدام نادر نیز با برخی واکنش‌های منفی مواجه شد؛ تا آنجا که امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های نمازجمعه گفت: استعفای مدیرعامل راه‌آهن جای تعجب دارد.
    اگر وی مقصر است باید محاکمه و عزل شود و اگر مقصر نیست چرا به تقلید از بیگانگان در هنگام حادثه استعفا می‌دهد؟
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۶ ، ۰۱:۱۹
    محله امامزاده یحیی این روزها زیر سایه پاساژها و انبارها مدفون شده است. محله ای که هنوز می توان رد تاریخ طهران قدیم را بر پیکر فرسوده اش دید. این روزها بافت مسکونی این محله تاریخی در نبردی نابرابر در مقابل هجوم مجتمع های تجاری که در کوچه های تنگ و باریک مثل قارچ رشد کرده اند؛ در حال ایستادگی است. اما اهالی این محله می دانند که یک روز خانه های آنها نیز تبدیل به انبار و کارگاه های تولیدی خواهد شد.
     

    سرگشتگی تاریخی امامزاده یحیی بین تجاری، یا مسکونی/ محله ای که اتباع بیگانه پیش فروش شد!
     

    تیتر شهر- افسانه قانع:  از سرچشمه کمی پایین تر که می آیید از داخل فرعی های زیادی می توانید به محله امامزاده یحیی برسید. محله ای که به خاطر وجود بقعه متبرک امامزاده یحیی و محمد از نوادگان امام سجاد(ع) معروف است.
    محله ای که به خاطر وجود خانه های تاریخی زیادی زیر سایه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گرفته است. حمام نواب، خانه دبیر الملک، خانه مدرس، سرای کاظمی، خانه معمار باشی و ده ها خانه شخصیت های تاریخی عصر قاجار در این محله قرار دارد. بقعه امامزاده یحیی نیز به خاطر معماری خاص خود سال هاست که ثبت میراث فرهنگی و گردشگری شده است و زائران این زیارتگاه هنوز درخت سرو تنومندی که در حیاط آن قرار داشت و مردم پارچه های رنگارنگ زیادی را به خاطر گرفتن حاجت های خود به آن بسته اند؛ خوب به یاد دارند.
    درختی که اهالی محل اعتقاد داشتند از زمان امامزاده وجود داشته و حاجت بسیاری را برآورده کرده است. این روزها محله امامزاده یحیی به شدت بین سنت و مدرنیسم گیر کرده است. محله ای که با چنگ و دندان میراث خود را می خواهد حفظ کند؛ اما کمی آن سو تر  در خیابان مرادی پاساژ های زیادی از دل بافت فرسوده محله سر به آسمان بلند کرده اند و خانه های زیادی در دل این محله به کارگاه و انباری تبدیل شده است.
     
    اما در چند سال اخیر با سنگ فرش کردن خیابان اصلی محله پای توریست های زیادی به این محله باز شده است. گردشگران ایرانی و خارجی که با یک دوربین هر لحظه در حال ثبت میراث کهن تهران هستند؛ برای آنها قدم زدن در یک محله قدیمی با این همه آثار شگفت انگیز است. اما در کنار لذت گردشگران اهالی محله مشکلات زیادی دارند. آنها اعتقاد دارند؛ مختلط بودن بافت تجاری و مسکونی در این محله امکان زندگی را از ساکنان می گیرد. از سوی دیگر سایه سازمان میراث فرهنگی روی بافت محله بدجوری سنگنی می کند؛ آنقدر که حتی خانه های فرسوده اینجا اجازه ساخت و ساز ندارند.
     
    امامزاده یحیی در گذر تاریخ

    قدیم ها وقتی تهرانی ها راهی امامزاده یحیی می شدند؛ حتما سری به بازارچه این محله هم می زدند. بازارچه ای که همه چیز داشت و حس خوبی حتی برای قدم زدن در لابه لای مردمی که دم هر مغازه مشغول چانه زدن بودند؛ می داد. از آن روزگار چندین دهه گذشته است و بازارچه دیگر شور و حال قدیم را ندارد و اگر شهرداری کف خیابان 8 متری را  آن را سنگ فرش نمی کرد؛ حتما این محله در همان عهد عتیق خود باقی می ماند و فرسوده تر می شد.
    اما با وجود این توسعه کالبدی معبر اصلی محله و کوچه های آن دست نخورده باقی مانده است و رانندگی در این معبرهای باریک که حتی جای عبور یک خودرو و عابران پیاده همزمان با هم وجود ندارد؛ خیلی مهارت می خواهد. وارد محله امامزاده یحیی که می شویم کمی پایین تر از باغ «پسته بک» به طرف امامزاده و یا از همان باغ «پسته بک» تا آن سر محله موتوری ها و خودروهای زیادی از میان عابران پیاده در تلاش هستند تا راه گذر برای خود باز کنند و حتی گاهی یک خودرو مجبور است برای عبور ماشینی که از مقابل می آید راه آمده خود را کامل دنده عقب برود تا امکان تردد برای هر دوی آنها فراهم شود.
    ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۰
    آمارهای کمیته امداد امام(ره) در 6 ماهه اخیر نشان می دهد که تهرانی ها با پرداخت 20 میلیارد تومان اولین استان در پرداخت صدقات هستند. این در حالی است که در مجموع ایرانی ها روزانه 5/1 میلیارد تومان صدقه پرداخت می کنند.
     

    تهرانی ها 20 میلیارد تومان صدقه دادند
     

    تیتر شهر: پرداخت صدقه برای رفع بلا یکی از رسوم رایج ایرانی ها به شمار می رود که در احادیث دینی نیز به انجام این کار تاکید شده است. سال گذشته 290 میلیارد تومان به عنوان صدقه پرداخت کردند که با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که هر ایرانی به طور متوسط 3700 تومان صدقه پرداخت کرده است که روزانه 10 تومان و ماهیانه 300 تومان می شود.
     
    به تازگی معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد امام خمینی(ره) با اشاره به آمار جمع آوری صدقات در 6 ماهه نخست اعلام کرد که امسال 153 میلیارد تومان در قالب صدقات مردمی در اختیار کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار گرفته است.
     
    به گفته ذوالفقاری؛ از مجموع صدقات جمع آوری شده، 89 میلیارد تومان از طریق صندوق‌های خانگی و کوچک، 52 میلیارد تومان از صندوق‌های بزرگ خیابانی و 12 میلیارد تومان از روش‌های نوین پرداخت بوده است.
     
    این آمارها نشان می دهد که استان تهران با پرداخت 20 میلیارد تومان که معادل 13 می شود، در صدر استان‌های کشور قرار داشته و پس از آن استان‌های اصفهان، خراسان رضوی،‌ فارس و مازندران به‌ترتیب 8 درصد، 7 درصد و 6 درصد پرداخت صدقات کشور را عهده‌دار بودند.
    معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد امام خمینی(ره) درباره نحوی هزینه کرد صدقات جمع آوری شده توضیح داده که بر اساس دستورالعمل‌های لازم صدقات جمع‌آوری‌شده در کمک‌های موردی خاص، امور درمانی، کمک به دانش‌آموزان نیازمند، هزینه تأمین مسکن، ازدواج، وام قرض الحسنه و اشتغال‌زایی مددجویان هزینه می‌شود.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۲۲:۳۲
    هفته نامه جامعه پویا: حضور قارچ گونه خودروها در سطح شهر پس از انقلاب صنعتی مشکلات فراوانی از جمله ترافیک و آلودگی را در شهرها ایجاد کرد و ماشین بر انسان مقدم شد؛ با این حال دیری نگذشت که بسیاری از شهرهای دنیا از موضوع آگاه شدند و شهرسازی پیاده محور را جایگزین خودرومحوری کردند، موضوعی که در شهرهای ایران همچنان از آن غفلت می شود و اگر حرکتی در جهت آن وجود داشته باشد، ناقص و ناکارآمد است. در گفت و گو با «محسن دزیانی»، کارشناس شهری و استاد دانشگاه، این موضوع را بررسی کرده ایم.

    ویژگی های شهر پیاده محور چیست؟ چنین شهری چه مزیت هایی دارد؟

    اصلی ترین موضوعیت موجود در یک شهر انسان است، به همین دلیل طراحی شهری باید براساس انسان باشد؛ اما متاسفانه در دوره مدرنیسم این خودرو بود که بر انسان غلبه کرد و طراحی های شهری را تحت تاثیر قرار داد. ضروری ترین ویژگی یک شهر این است که امکانات و ظرفیت های لازم برای حرکت پیاده در آن وجود داشته باشد. این موضوع در شهرهای امروز ما فراموش شده است.
     
     تهران متعلق به انسان هاست؛ نه خودرو و پروژه های شهری
     

    طراحی مبتنی بر انسان به این معنی است که سرعت قدم زدن و زمان قدم زدن، مبنای طراحی شهری باشد، نه سرعت اتومبیل. شاید بتوان گفت بالاترین نقش اجتماعی و فضای تعاملی بین افراد در شهرها به وسیله میدان و پیاده راه ایجاد می شود. ما در صحبت های امروزه، به فلکه هم میدان می گوییم، در حالی که میدان نقش اجتماعی و پیاده محوری دارد و قرار نیست هر جایی را که اتومبیل دور می زند، میدان بنامیم.

    میدان بهارستان یا میدان توپخانه اگر ویژگی های تعاملی داشته باشد، میدان هستند، وگرنه باید نام آنها را فلکه گذاشت. میدان صرفا ویژگی ترافیکی ندارد.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۲۱:۱۳
    هفته نامه کرگدن - جواد میری: جهانی سازی افق های جامعه ایران را به جامعه جهانی بسیار نزدیک می کند، یکی از نتایجش این است که جایگاه مفاهیمی مانند شرم تضعیف می شود، همان گونه که در جوامع مدرن و پست مدرن اتفاق می افتد.

    شرم چیست؟ جامعه شناسان و مردم شناسان با این مفهوم چه نسبتی دارند؟ آیا نسل جدید همان گونه که گذشتگان به مفهوم شرم می نگریستند، نگاه می کنند؟

    برای پاسخ به این پرسش ها باید کمی به عقب برگردیم؛ به جنگ جهانی دوم و زمانیکه فردی به نام روث بندیکت انسان شناس کتابی می نویسد با نام «گل داوودی و شمشیر». او در این کتاب جامعه امریکا و ژاپن را از لحاظ فرهنگی با هم مقایسه و نوع نگاهشان را به مقولات بسیار مهمی چون شرم و گناه بررسی می کند.

    خانم بندیکت در این کتاب تفاوت و تمایزی قائل می شود بین مفهوم شرم و گناه. البته می شود روی این موضوع که آیا هر حالت یا هر حس شرم آوری با حس گناه آلود همخوانی و همسویی دارد یا خیر، بحث کرد، ولی فعلا تمرکز ما روی نتایجی است که روث بندیکت از مطالعاتش می گیرد. او می گوید جامعه امریکا مبتنی بر مفهوم و کلان مفهوم گناه است، ولی ژاپن جامعه ای است که فرهنگش مبتنی بر کلان روایتی است به نام شرم. البته جالب است بدانید که او به دلیل وضعیت آن دوران و جنگ امریکا و ژاپن در خلال جنگ جهانی دوم و نداشتن امکان سفر به ژاپن، مطالعات میدانی در این کشور نداشته و مطالعاتش روی اسرای جنگی ژاپن بوده است.
     
     جامعه شناسی شرم؛ شرق شرمگین و غرب گناه آلود
     

    بندیکت همچنین این نتیجه گیری را با کمک مقالات و روزنامه ها و گزارش های گوناگونی که از جامعه ژاپن در دسترس بوده، ارائه کرده است. بعدها مردم شناسان و جامعه شناسان بی شماری این نوع نگاه را مورد نقد و بررسی و ارزیابی انتقادی قرار دادند. از آن زمان بحثی آغاز شد که آیا اساسا ما می توانیم در مورد فرهنگ ها چنین قضاوت های کلانی بکنیم؟ یعنی بگوییم فرهنگ جامعه ای به صورت غالب مبتنی بر مفهومی است به نام شرم یا گناه؟ با وجود همه این انتقادات و بحث ها، چیزی که بندیکت مطرح می کند، می تواند الگویی برای فهم مسائلی باشد که ما امروز در ایران با آن مواجهیم و به ما کمک می کند از منظر مردم شناختی آن را مورد مطالعه قرار دهیم.

    مفاهیم شرم و گناه
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰

    معاون وزیر راه و شهرسازی گفت: از ابتدای دولت یازدهم موضوع کیفیت به عنوان اصلی ترین دغدغه آخوندی بود.

    به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی ایسکانیوز؛ محمد سعید ایزدی، معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی در دومین همایش جستار کیفیت در تجربه های بازآفرینی شهری گفت: از ابتدای دولت یازدهم موضوع کیفیت به عنوان اصلی ترین دغدغه آخوندی بود.

    او افزود: آخوندی از ابتدای دولت یازدهم ٢ مقوله نظر و عمل را مدنظر داشت و با توجه به مسایل موجود در شهرها تاکید بسیاری برای توجه به این ٢ مقوله را داشتند.

    ایزدی

    ایزدی اظهار داشت: بازآفرینی شهری یکی از محورهایی بود که تلاش شد تا از طریق ٢ محور نظر و عمل به آن پاسخ داده شود.

    معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی گفت: در ٤ سال دولت یازدهم، همکاران تلاش کردند تا بتوانند این امر را از طرق مختلف پیگیری کنند و در این خصوص تلاش شد تا در رویکرد جدید، نظام برنامه ریزی از لحاظ محتوا تغییر کند و به مسایلی که طی سال های گذشته نسبت به آن مغفول ماندند، توجه شود.

    ایزدی خاطرنشان کرد: این عوامل در کنار یکدیگر باعث افزایش توجه به بازآفرینی شهری شد.

    به گفته او، امروزه شهر های ایران در حوزه های گسترده با مشکل مواجه هستند.

    معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی افزود: در حال حاضر به زیست بوم های فراوانی مانند رودخانه ها توجه چندانی نشده و به مکان هایی با عنوان تولید آلاینده تبدیل شدند.

    او بیان کرد: راه برون رفت از مشکلات موجود، تغییر برنامه و نیز ارایه رویکرد جدید است.

    ایزدی ادامه داد: تلاش های بسیاری در بخش عمران و بهسازی شهری انجام شد تا اقدامات جدیدی به کار گرفته شود اما نیاز است تا این مقوله در سطح گسترده تری سوق پیدا کند که امیدواریم این سیاست ها طی ٤ سال آینده دنبال شود.

    معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی گفت: در حال حاضر وضعیت به حدی چالشی است که باید توجه ویژه ای به این مسایل شود و در خصوص بسیاری از مسایلی که شهروندان را تهدید می کند تجدیدنظر شود.

    ایزدی خاطرنشان کرد: در زمینه ایمنی و کیفیت باید تصمیماتی اتخاذ شود که به طور قطع در صورت سهل انگاری آثار مخربی را با خود همراه خواهد داشت.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۶ ، ۱۹:۵۹
    مجله مهرگان نو: موسیقی خیابانی، هنری که در خیابان های شهر به دور از هرگونه مناسبات قانونی و چارچوبی ارائه می شود و نزدیک ترین ارتباط را با مردم کوچه و بازار دارد، می تواند احوالات شهر و نگاه مردم را در دوره های مختلف بیان کرده و تحلیل کند. این که این نوع موسیقی مورد تایید یا رد شود، در ماهیت این هنر تغییری ایجاد نمی کند.
     
    وقتی که در شهر این روزها تا این حد در مراودات و تعاملات مردم شریک شده است، نمی توان اتفاق ها و دغدغه های مردم ساکن در آن را شخصی دانست و بی توجه از کنار رویدادهای خیابان گذشت. گاهی نگاه های شعارگونه به اتفاق های شهری و خیابانی ممکن است ما را از ریشه و حقیقت آن اتفاق دور کند. پس لازمه شناخت و تحلیل هر اتفاقی در شهر و خیابان، مطالعه دقیق ریشه های آن اتفاق در گذشته و باور مردم آن منطقه است که تکامل یافته و باور، فرهنگ، شهر، خیابان و زندگی های امروزی را شکل داده است.

    پژوهشگران بسیاری در مورد موسیقی تحقیقات جامع و کاملی ارائه داده اند، اما در ایران به دلایل مختلف، موسیقی خیابانی مورد توجه شان قرار نگرفته است؛ این می تواند به خاطر جدی نگرفتن این نوع هنر باشد.
     
     نگاه منفی به خیابان و هنرخیابانی در ایران
     
     
    اما همان طور که بیان شد هر رویدادی در خیابان های شهر، امروز بحثی جامعه شناسانه و عمیق را می طلبد که بدانیم خاستگاه و دلیل پیداش آن رویداد چیست، به کجا می رود و چه تحولی در احوالات مردم ایجاد می کند. در این رابطه به سراغ مورخ موسیقی معاصر ایران، منتقد و پژوهشگر موسیقی رفتیم. میرعلیرضا میرعلینقی نگاهی متفاوت به خیابان و هنر خیابانی دارد که در این گفت و گو می خوانید.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۶ ، ۲۳:۵۶