یک کارشناس ارشد معماری و شهرسازی گفت: زیباسازی تنها ایجاد مبلمان و رنگآمیزی دیوارهای شهر نیست، روشهای زیباسازی باید در جهت افزایش توانمندیها و ارتقا کیفیت زندگی شهروندان انجام شود.
نریمان پیراسته در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهارکرد: زیباسازی در شهر اصفهان که به عنوان یک شهر تاریخی شناخته میشود، با شهرهایی همچون تهران، مشهد و کرج تفاوت دارد.
وی با بیان اینکه وقتی اقلیم شهرها متفاوت است، باید زیباسازیها نیز متفاوت باشد، افزود: در تبریز، گرگان و رشت روش برخورد در زیباسازی فضای شهر متفاوت است؛ در آن شهرها فضاهایی ایجاد می شود تا افراد را در برابر بارش حفظ کند، در اصفهان نیز باید به دنبال ایجاد فضاهایی باشیم تا سایه ایجاد کند، بنابراین اقلیم در زیباسازی شهر تاثیرگذار است.
این کارشناس ارشد معماری و شهرسازی ادامه داد: در شهرهای تاریخی دیگری همچون یزد که اقلیم آن مشابه اصفهان است، باز هم زیباسازی تفاوت دارد، زیرا ما عناصر طبیعی مثل مادیها، پلهای تاریخی، بازار و زاینده رود را داریم که باعث می شود زیباییشناسی شهر متفاوت باشد.
وی با بیان اینکه ویژگیهای شاخص شهر اصفهان باید شناسایی و سپس اقدامات زیباسازی انجام شود، گفت: زیباسازی به ایجاد مبلمان و رنگآمیزی دیوارهای شهر نیست و روشهای زیباسازی در جهت افزایش توانمندیها باید انجام شود.
پیراسته تاکید کرد: شهر اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی، علاوه بر مقوله زیباسازی نیاز به برآورده کردن برخی نیازهای امروزی مثل موزه، سینما و سالنهای تئاتر نیز دارد.
وی اظهارکرد: در محور فرهنگی و تاریخی اصفهان که در طرح جامع به تصویب رسیده عناصر تاریخی، طبیعی و مصنوعی به تصویب رسیده است که میتوان به باغ هزار جریب تا مسجد جامع و برخی محلههای خاص از جمله جلفا و مادیهایی که در این مسیر واقع شدهاند، اشاره کرد.
این کارشناس ارشد معماری و شهرسازی با بیان اینکه بخشی از محور تاریخی، فرهنگی اصفهان هنوز قابلیت احیاء دارد، تصریح کرد: محور تاریخی، فرهنگی اصفهان از پل الله وردیخان تا چهارباغ، هشت بهشت، کاخ چهلستون، میدان نقش جهان، بازار، میدان کهنه و مسجد جامع استخوانبندی امروز شهر اصفهان به شمار میرود، بنابراین برای اولویتبندی زیباسازی باید گفت محور تاریخی فرهنگی اصفهان ظرفیت خوبی برای زیباسازی این شهر است.
وی تاکید کرد: در این محور میتوان پروژههای زیباسازی متعددی برای شهر اصفهان تعریف کرد که این پروژهها میتواند در مقیاس کوچک از جمله مبلمان شهری خلاصه شود یا در مقیاسهای بزرگتر شامل تامین دسترسی و بهبود حرکت در این مسیر صورت گیرد، اما اگر بهبود حرکت را در نظر بگیریم با احداث مسیر مترو بخش زیادی از شهر را میتوان به محور پیاده تبدیل و برخی عناصر نازیبا را حذف کرد.
پیراسته با بیان اینکه تعریف کاربریهای مناسب فرهنگی، نمایشگاهی، آمفی تئاتر در محورهای تاریخی عامل افزایش کیفیت زندگی شهروندان میشود، افزود: مجهز کردن فضاهای شهری به خدمات شهر از دیگر عوامل زیباسازی شهر است.
وی تاکید کرد: با توجه به اینکه زیباسازی شهر در مقیاسهای مختلف انجام میشود، باید طرح جامعی تهیه کرد که تمام مقیاسها در آن تعریف شود.
به گزارش خبرگزاری شبستان، به نقل از روابط عمومی و امور بین الملل سازمان نوسازی شهر تهران، زهرا نژاد بهرام، عضو شورای اسلامی شهر تهران در این جلسه با بیان این که سازمان نوسازی شهر تهران یکی از اصلی ترین، مهمترین، جدی ترین و اثرگذارترین دستگاه هایی است که فعالیت های آن می تواند در سطح محدوده خاصی از شهر تهران تأثیر بسزایی داشته باشد، از انتصاب دکتر کاوه حاجی علی اکبری به عنوان مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران ابراز خرسندی کرد و گفت: امروز مجموعه شهرسازی از تیم خاصی تشکیل شده و همه اعضای تیم به آنچه می خواهند انجام دهند واقف هستند.
عضو شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: رویکرد شورای پنجم در موضوع نوسازی بافت های فرسوده، برخاسته از نظرات مردم است و حضور دکتر افشانی، دکتر حناچی و دکتر علی اکبری نشانگر میل به تغییری است که شهروندان تهران خواستار آن بودند.
نژاد بهرام، نخستین اولویت شورای اسلامی شهر تهران در رویکرد جاری را توجه به انسان و شهروندان نام برد و عنوان کرد: اگر می خواهیم در مورد هر اتفاقی در سطح شهر تهران تصمیم گیری کنیم، می بایست حتماً نیازها و خواسته های شهروندان را نصب العین اقدامات خود قرار دهیم.
عضو شورای اسلامی شهر تهران افزود: توجه به منابع موجود در شهر از دیگر اولویت های شورای پنجم است که امانتی نزد اعضای شورا است و اعضاء شورا ، نگهبانان و حافظان این منابع هستند تا به نحو شایسته به آیندگان انتقال یابد.
نژاد بهرام با بیان این که پیش از این فکر می کردیم حلقه مفقود بافت های فرسوده فقط زوال اقتصادی است، یادآور شد: تجربه نشان داد تنها زوال اقتصادی حلقه مفقوده بافت های فرسوده نیست، بلکه کاهش ارزش سکونت است؛ وقتی بافت به ارزش سکونت دست پیدا کند، ارتقاء اقتصادی خود را هم پیدا می کند.
به گفته ی این مقام مسئول، بهسازی محیطی یکی از اولویت های اصلی در نوسازی است که باعث ایجاد ظرفیت های لازم به منظور افزایش ارزش سکونت در بافت های فرسوده خواهد شد.
وی تأکید کرد: ضرورت توجه به موضوع "ارزش سکونت" اصلی ترین مسئله ای است که انتظار می رود با حضور مدیرعامل جدید سازمان نوسازی شهر تهران، مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که میل به سکونت، میل به نوسازی و بازآفرینی را ایجاد می کند.
نژاد بهرام وجود دفاتر خدمات نوسازی را به عنوان یکی از افتخارات سازمان نوسازی دانست که می توانند منجر به رونق و تصحیح شکاف اعتماد شده و در ادامه ابراز امیدواری کرد که این دفاتر در محلاتی که دارای بافت فرسوده نیستند نیز تأسیس شوند.
پیروز حناچی، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران نیز موضوع نوسازی بافت های فرسوده شهری را موضوعی بسیار حائز اهمیت دانست و خاطرنشان کرد: از سال 1347 که قانون نوسازی و عمران شهری به تصویب رسید تا بعد از پیروزی انقلاب، عملاً استفاده از ظرفیت های این قانون مغفول مانده بود و شاید اولین پروژه جدی در این زمینه را بتوان پروژه نواب نام برد.
معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران نقطه عطف فعالیت های سازمان نوسازی را بعد از اجازه اخذ فاینانس توسط دولت در اواسط دهه 80 عنوان کرد و یادآور شد: شهرداری تهران پس از زلزله بم از این فاینانس برای نوسازی بافت های فرسوده استفاده کرد.
حناچی ضمن اشاره به ضرورت استفاده از تجربیات جهانی و همچنین تجربیات گذشته در حوزه نوسازی، تأکید کرد: علیرغم این که شهرداری تهران در زمینه مکتوب کردن تجربیات گذشته، وظیفه ترویجی ندارد اما مکتوب کردن تجارب یکی از اقداماتی است که امروز به آن نیاز داریم. چرا که این امر، امکان تجربه مکرر تجربیات غلط را به حداقل می رساند.
یک کارشناس شهرسازی گفت: بخش عمدهای از هویت شهر اصفهان در ورودی آن نهفته است و بدون شک طراحی المانها میتواند به ساماندهی و نظمدهی ورودیهای شهر کمک کند.
شکوهی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا با اشاره به اینکه توجه به چند آیتم در زیباسازی و ساماندهی ورودیهای شهر ضروری است، اظهار کرد: نخستین تمرکز مسئولان شهری برای ساماندهی ورودیها باید به سمت تبدیلپذیری معطوف شود، تبدیلپذیری به معنای آن است که هنگامی که مسافر وارد شهر میشود باید یک فضای مناسب جهت اتصال حس بیرون به درون برای شخص مهیا شود.
وی افزود: پوشش گیاهی و نورپردازی مناسب از جمله راهکارهایی است که در اتصال حس بیرونی به درونی شهر تاثیر گذار باشد، در بیشتر نقاط دنیا تمرکز ورودی شهرها بر نحوه پوشش گیاهی و نورپردازی است.
این کارشناس شهرسازی با تاکید بر اینکه بخش عمده ای از هویت شهر اصفهان در ورودی آن نهفته است، ادامه داد: بدون شک طراحی اِلمانها میتواند به ساماندهی و نظم دهی ورودیهای شهر کمک کند.
در همین زمینه هدایی، کارشناس معماری به ایمنا گفت: زیباسازی ورودیهای شهر باید از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گیرد، زیرا ورودی در شهر اصفهان تحت تأثیر اقلیم خاصی است و باید بوم شناسی آن بررسی و مشخص شود.
وی با بیان اینکه ورودیهای شهر اصفهان در مقایسه با بسیاری از شهرها حتی شهرهای دنیا از جمله پاریس مناسبتر است، افزود: به تازگی به شهر پاریس سفری داشتم ورودی این شهر در مقایسه با شهر اصفهان نمره پایینتری دارد در واقع شهر تاریخی اصفهان در این زمینه بسیار جلوتر از این شهر مشهور حرکت کرده است.
این کارشناس معماری گفت: هنگامی که مسافران از سمت شمال وارد پایانه کاوه میشوند، فضای مناسبی فراهم شده تا بتوانند بدون خستگی از سفر و آسودگی خاطر در شهر اصفهان اوقاتی را سپری کنند.
جامعه مهندسان معمار ایران، انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز و خانه هنرمندان نشست زیبایی شناسی خلاء و معماری: درآمدی بر زیباییشناسی «نساختن» را برگزار می کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، جامعه مهندسان معمار ایران، انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز و خانه هنرمندان در چارچوب مباحث جلسات «تهران، کارگاه ساختمانی» نشست زیبایی شناسی خلاء و معماری: درآمدی بر زیباییشناسی «نساختن» را برگزار می کنند.
این نشست با سخنرانی ناصر فکوهی در خانه هنرمندان در ۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۶ تا ۱۹ برگزار می شود.
چکیده:
اگر برپایه ریشهشناسی زبانشناختی به معماری و درکی که نسبت به آن در ذهنیت عمومی یا حتی در نزد بسیاری از متخصصان وجود دارد، بنگریم، باید از هنر ساختن سخن بگوییم: تعبیری تئولوژیک از تبدیل «هیچ» به «چیز» (ex nihili) یا تعبیری فناورانه (technè) در دگرگون کردن یک «چیز» به «چیز» دیگر. این معنی را در ریشه یونانی – رومی واژه «آرشیتکت» (استاد ِسازنده) و بر پا کننده یک «سرپناه» و در واژه «معمار» خود باز مییابیم.
بنابراین در زنجیرهای که میتوان در میان مفاهیمی چون «خلاء»، «سکوت»، «سکون»، «تاریکی» و... ارائه داد زنجیره «آکندگی»، «صدا»،«حرکت»، «روشنایی» در سطح نخست تحلیل، یک رابطه ساختاری را تعریف خواهند کرد که باید در دو سویش منفی و مثبت را قرار داد.
تعبیر این دیالکتیک در انسانشناسی، وجود حسها (استتیس به معنای حس داشتن در ریشه زیباییشناسی) در برابر «بیحسی» (انستزیا در ریشه بیحسی) است: حس داشتن یا نداشتن، برانگیخته شدن یا نشدن، طعم زندگی یا بیتفاوتی مرگ، که در تداوم نگاه انسانشناختی میتوان به آن مفاهیم «زندگی زیستی» (حسهای پنجگانه) در برابر«بیحسی» (فقدان حسها) را مطرح کرد: ندیدن، نشنیدن، نبود طعم، بیحسی بساوایی و بویایی.
اما این دیالکتیک، چه از متون اساسی انسانشناسی حرکت کنیم (لوی استروس) و چه از تاریخ هنر، ما را در موقعیتی پارادوکسیکال قرار میدهد که نمیتوانیم پاسخ روشنی به آن بدهیم. اینکه، توزیع نظامهای حسی چه در بین پنج حس در همه انسانها و چه در بین حسها و روابط آنها در فرهنگهای مختلف، چه در روابط و تداومها و برساختههای ریشه گرفته از حسها بر اصل تفاوت سامان مییابند و نه بر اصل انسجام : فرهنگهای شنیداری و دیداری و لامسه و غیره، یکسان نیستند.
«سکوت» نه در بین فرهنگهای مختلف، نه میان کنشگران مختلف یک فرهنگ، نه در زمانهای مختلف و نه در مکانهای مختلف، یک معنا ندارد و به یک صورت «خوانده» (شنیده) نمیشود. همانگونه که خلاء ، تهی بودگی، سیاهی یا سفیدی مطلق چنین هستند. در تاریخ هنر نیز با این دیالکتیک نمیتوانیم معنایی بر «هیچ بودگی» (rien) بگذاریم: از تابلوهای کازیمیر مالویچ و جنبش سوپرماتیسم روس،«چهار گوش سیاه بر زمینه سفید» (۱۹۱۵) و «چهار گوش سفید بر زمینه سفید»(۱۹۱۸) تا «نمایشگاه خلاء ایو کلاین» (۱۹۵۸) تا قطعه «چهار دقیقه و سی و سه ثانیه» جان کیج(۱۹۵۲) و معماری تادائو آندو برای نمونه «موزه هنر معاصر نائوشیما» (۱۹۹۲) یا «کلیسای ایباراکی» (۱۹۸۹) و...
شاید بپرسید با وجود مشکلات بزرگتری که زنده بودن اصفهان را خدشهدار کرده، چرا باید به مسائلی همچون نورپردازی که فرعی هم به نظر میرسند بپردازیم؟ در حالی که با نورپردازی دائمی میتوان هویت شهر را بیش از پیش به رخ کشید و جذابیت را در شهری که پویاییاش در خطر است، افزایش داد.
به گزارش ایمنا، نورپردازی در شهر در شکل گیری هویت یک شهر تاثیری ندارد، اما میتواند هویت یک شهر را تقویت و آن شهر را شاخص کند، ضمن آنکه به خاطر ایجاد زیبایی در شهر، بیننده را جذب میکند. اما دلیل اینکه نورپردازی در شهرها اهمیت دارد این است که ضمن رفع یکی از نیازهای زیباشناختی انسان، بیننده را بدون زحمتی خاص و شاید هزینهای کمتر از دیگر طرحهای زیباسازی جذب میکند.
شهری که عناصری باهویت در خود دارد، برای شاخص کردن و نشان دادن آنها نیاز به جذابیت در این عناصر دارد، یکی از راههای ایجاد جذابیت در عناصر هویتمند، نورپردازی است. زمانی که عنصری با ارزش، نورپردازی شود یعنی آن عنصر از دیگر عناصر شاخصتر بوده و حرفی برای گفتن دارد.
بنابراین هنگامی که نورپردازی را در جای مناسب به کار بریم نه تنها جذابیت ایجاد کردهایم بلکه به خاطر شاخص کردن عناصر با ارزش، هویت شهر را تقویت کردهایم هرچند از دست رفته باشد. البته شهری همچون اصفهان که پر است از عناصر با ارزش تاریخی، شاید هویتش را از دست نداده باشد، اما شاید همانند گذشته، تاریخی بودن آن به چشم نیاید، بالاخره از آلودگی گرفته تا ساختمانهای بلند مرتبه، هر کدام در کمرنگ شدن عناصر تاریخی و در نتیجه زیر سؤال بردن هویت شهر، بیاثر نیستند.
به هر حال، این موضوع سبب شد تا به فکر شهری بیفتیم که تاریخش، پیش از این بسیار پررنگتر از اکنون بوده است؛ اصفهان؛ شهری که خود را باهویت میداند، اما گاهی نمیداند چگونه هویتش را به رخ بکشد و این میشود که دیگر عناصری که کمارزش و حتی بیارزشاند شاخص شوند و چهره شهر را طور دیگر نشان دهند و در نتیجه شهر را از هویت خود جدا کنند. با یک بررسی کوچک اما تخصصی میتوان یافت که شهر اصفهان تا چه اندازه در زمینه نورپردازی موفق بوده است؟ گلرخ کوپایی، دکترای شهرسازی نیز معتقد است که وضعیت شهر اصفهان از نظر نورپردازی ضعیف و پیوستگی لازم را ندارد و شهر به صورت گسسته نورپردازی شده است.
او میگوید: در شهر نورپردازی جامع میخواهیم و لازمه آن برنامهریزی جامع است، اینگونه کار کردن بهتر است تا اینکه نقطه نقطهای عمل کنیم و یک تکه از شهر را یک شهرداری نورپردازی کند و خیابانی دیگر را شهرداری دیگر. آنچه میخوانید گفتگوی خبرنگار ایمنا با گلرخ پوپایی دکترای شهرسازی و متخصص شهری است:
هدف از نورپردازی در شهرها به خصوص در شهر اصفهان چیست؟
هدف نورپردازی در شهر به مباحث زیباسازی برمیگردد. شهری که هویتمند است، باید برند داشته باشد. نورپردازی هویت وکیفت شهر را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر بخواهیم شهر پویاتری داشته باشیم و آن را ارتقاء دهیم، دستکم باید در زمینه نورپردازی قدمی برداریم. تا همین چند وقت گذشته پویایی و زیبایی شهر اصفهان را زایندهرود آن شکل میداد، اما اکنون با کمبود آب و خشکی رودخانه مواجه شدهایم و همچون گذشته شهر پویا نیست. در همین راستا یکی از کارهای خوبی که میتوانیم برای زیباسازی انجام دهیم، نورپردازی است.
نورپردازی در شهر اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من در یک سال اخیر، میتوان گفت نورپردازی در شهر اتفاق افتاده است، همچون نورپردازی نمای ساختمانهایی که هنگام تردد در خیابانها دیده میشوند، همانند خیابان فیض که ساختمانها رنگ سبز و بنفشی را به وسیله نور منعکس میکنند. اما به طور کلی نورپردازی در شهر اصفهان وضعیت بسیار ضعیفی دارد. البته هزینه شده و زمان برده است، اما کاری که باید بشود، نشده است. لازم است رسیدگی بهتری به نورپردازی شود تا سرزندگی بیشتری به وجود آید. اکنون نورپردازیهای شهر، خشکاند و در به وجود آمدن آنها سلیقه افراد دخالت کرده و در حق نورپردازی، اجحاف شده است.
هنرمند پیشکسوت عرصه گرافیک، توجه به معماری در فضای شهری را از اولویتهای زیباسازی خواند و در اینباره گفت: زیبایی تنها در بزک کردن نیست و باید در ساختار هر محیط شهری مشهود و قابل اجرا باشد.
به گزارش ایلنا، قباد شیوا (گرافیست) نقش مردم در زیباسازی کلانشهرها را بدیهی خواند و در این باره گفت: به عقیده من درصد کمی از این امر مهم به عهده مردم کلانشهرها و بخش مهمی از آن در حیطه مسئولیت قوانین و متخصصین این حوزه است که شرایط را برای مردم هموار میکنند.
او افزود: میدانیم که در هر شهری مالکیتها به شکل شخصی و عمومی وجود دارند. بنابراین در مالکیتهای خصوصی مردم میتوانند با زدودن گرد و غبار از نماهای خانه مسکونی خود و رنگآمیزی هماهنگ با همسایگان یا کاشت گیاه و استفاده از گلدانها در محیط٬ به زیبایی لایه بیرونی ملک خود کمک و در این حوزه مسئولیت خود را ایفا کنند اما در حوزه مالکیتهای عمومی در ساختمانها، مردم در امر زیبایی بصری و محیطی نمیتوانند نقش چندانی داشته باشند و چنین امکانی وجود ندارد که بتوانیم این عرصه را به تک تک آنان بسپاریم زیرا هر کدام از آنها سلیقه خاص خود را دارند.
این هنرمند تصریح کرد: در این شرایط، ما نیاز به مؤسسات و مجریان هوشمند داریم تا امر زیباسازی لایههای بیرونی و داخلی این گونه ساختمانها را مدیریت کنند به همین خاطر لازم است که قوانینی در حوزه مالک و مستأجر تنظیم شود که به موجب آن شرایط کیفی و زیبایی این بخشها خدشهدار نشود.
شیوا بر اهمیت زیبایی خانههای مسکونی در فضای شهری تأکید کرد و گفت: باید بدانیم که چه قوانینی میتواند در حوزه رنگآمیزی بدنه ساختمانها، نصب و اندازه و مکان تابلوها و حتی نوردهی شبانه هر مجموعهای باید وضع شود زیرا اهمیت زیبایی محیطی متعلق به تمام مردم است و تنها منوط به اراده و سلیقه مالکان نیست البته معمولاً در این امر بیشترین مسئولیت به عهده سازمان زیباسازی شهری و متخصصین آن است.
او ادامه داد: همانطور که میدانید، هماهنگی زیبایی محیط شهری در درجه اول منوط به چگونگی معماری ساختمانها و عملکرد آن در هر محیط است اما متأسفانه در شهری مانند تهران به نظر میرسد که این اصل فراموش شده است به همین خاطر مردم ما ناظر اغتشاش معماری در محیطهای مختلف هستند.
این هنرمند افزود: امروز ما در تهران میبینیم که معماری رومی در کنار سبک عربی و اروپایی با پارازیتهای آجری، بتنی و یا شیشهای قرار گرفته و با وجود ناهمگونی نماها و حجمها باز هم این ساختمانها در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
شیوا سختگیری در حوزه ساخت و ساز شهری را ازجمله وظایف شهرداری خواند و گفت: امیدوارم که شهرداری مراقب چنین نقیصههایی باشد زیرا زیبایی تنها در بزک کردن نیست و باید در ساختار هر محیط شهری مشهود و قابل اجرا باشد.
برنده جایزه معماری آسیا2017 گفت: چهارباغ تاریخی با خاطراتش از نسلهای گذشته باقی مانده و در حال حاضر ما تمام این خاطرات را خراب می کنیم تا توهم معمارها جای آن قرار گیرد و این ضد تاریخی ترین کاری است که می توانیم انجام دهیم.
محمد عرب در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: ارزشمندترین بناهایی که امروز به عنوان تاریخ و بناهای موزه ای تاریخ به آن ها نگاه می کنیم، بناهایی هستند که حضور انسان و تجربه زندگی در آنها صورت گرفته است.
توجه به سطح رویی تاریخ خیانت به تاریخ است
وی ادامه داد: موزه آدم شناسی و آدمک و ماکتها برای این شهر کافی است، انسانهای این جامعه باید درون شهر زندگی کنند، خاطره بسازند تا حس تعلق خاطر به شهر خودشان افزایش پیدا کند. اگر این حس تعلق ایجاد شود برای تمام شهروندان مهم است که درون این شهر چه روی می دهد و اگر این حس تعلق ارتقا یابد آنگاه نگهداری از آثار تاریخی نیز به درستی صورت می گیرد.
برنده جایزه معماری آسیا2017 افزود: سوال اساسی این است که تا چه اندازه توانستهایم تاریخ را به مفهوم خود بازگردانیم. متاسفانه صرفا شکل تاریخ را تکرار کرده ایم، این در حالی است که باید بتوانیم اصل و مفاهیم تاریخ را زنده نگه داریم. توجه به سطح رویی تاریخ همچون آجر، سنگ و .... خیانت به تاریخ است، باید بتوانیم خاطرات و تجربه های تاریخی را نیز همزمان احیا کنیم.
عرب با اشاره به اینکه به احیای چهارباغ نقد جدی دارم، گفت: بدنه سازی را یک اتفاق ضد تاریخی می دانم، چون صرفا توهم ما از تاریخ است، چهارباغ تاریخی با خاطراتش از نسلهای گذشته باقی مانده و در حال حاضر تمام این خاطرات را خراب می کنیم تا توهم معمارها جای آن قرار گیرد و این ضد تاریخی ترین کاری است که می توانیم انجام دهیم.