یک سازهی ظاهرا تاریخی در عرصهی خیابان داور کشف شد، در حدسیات اولیه گفته میشود، احتمالا این سازه «متعلق به کاخ گلستان» است.
علیمحمد سعادتی، مدیر بافت و بناهای تاریخی شهر تهران به ایسنا اعلام کرد: در خلال حفاریهای چند روز گذشته که به واسطه انجام عملیات برای توسعهی زیرساختهای فاضلاب در محدودهی خیابان داور و خیابان صوراسرافیل انجام شد، به سازهای قدیمی در بخشهای تحتانی برخورد کردیم که حدس زده میشود این سازه میتواند یکی از بخشهای مرتبط با کاخ گلستان و عمارتهای پیرامونی باشد.
او افزود: به محض آگاه شدن از این اتفاق، با هماهنگی اولیه که با سازمان میراثفرهنگی و اداره کل میراث فرهنگی استان تهران انجام شد، عملیات متوقف و یگان حفاظت میراث فرهنگی در موقعیت مستقر شد و از ادامه عملیات اجرائی جلوگیری به عمل آمد.
وی تاکید کرد: قرار است تا بررسیهای کامل و لازم در خصوص وضعیت سازه پیدا شده در این موقعیت توسط سازمان میراث فرهنگی، کار متوقف باشد.
رسیدن به این اهداف چندان ساده نیست، نیازمند کار مداوم هست و استعداد؛ اما توقعات من از معماری موفق - که در لحظههای خاصی شکل گرفتهاند که شخصا آثار معمارانه موفقی را تجربه کردهام- از رسیدن به این اهداف فراتر میروند و اینگونه است که از خود سؤال میکنم: آیا من بهعنوان معمار میتوانم علاوه بر طراحی آثار خوب و کارآمد، آن چیزی را هم طراحی کنم که اساس یک اتمسفر معمارانه را شکل میدهد؟
آیا من میتوانم آن حسوحال متراکم حضور، آسودگی، رضایت، هماهنگی و زیبایی را در بناهایی که طراحی میکنم، بیافرینم؟ آیا من میتوانم به آن جوهری دست یابم که در لحظهای خاص، جادوی امر واقعی را پدید میآورد؛ جادویی که موجب میشود من چیزی را تجربه کنم که جز از آن طریق نمیتوانستم به آن کیفیت تجربهاش کنم؟...». زومتور دوست دارد از «جوهره» معماری صحبت کند و آن را چونان گوهری در افق نهایی یک اثر متصور کند؛ معماری هویتگرایی که ویژگی شهودی دارد و با تعبیر «حسوحال متراکم حضور» چنان دمخور میشود، گویی بحث قدیم سنت و مدرنیته بهکل رنگ میبازد و همه انسان میشود و ارزشهای بسطیافتهای که قرار است در خدمت این «انسان» باشد... .
دل که به حالوهوای زومتور بسپاری و بروی حافظیه و سر مزار لسانالغیب تفألی هم بزنی، همه حس میشوی و حال. نگارنده بعد از این تجربه حسی عمیق فضایی/مکانی و البته محتوایی به هیچ رو بازدید از موزه «تاروپود» یا همان «کارخانه بازسازیشده نساجی» شیراز را توصیه نمیکند... مگر اینکه بخواهید تجربه چالش سطل یخ را در معنای معمارانه تجربه کنید.
کمی علمی و تحلیلی حرف بزنیم؛ شیراز در فرصتهای صنعتی، به دلایلی همچون نبود استراتژی صنعتی مدون، رشد متناسبی پیدا نکرد. نبود امکانات و فقدان شرایط مناسب برای توسعه صنعت، باعث شد تا سرمایهها بهتدریج در جای دیگری مصروف شوند [که البته از حوصله این مقال خارج است] و در نتیجه سرمایهها خصلت صنعتیبودن را از دست داده؛ بهصورتی غیرصنعتی، یعنی تجاری درآمدند که نهتنها غیرفعال بود بلکه خود با تحمیل بار سنگین بهره تنزیل بر تولیدکنندگان کممایه، به ضرر توسعه صنعت بود و باعث ورشکستگی صنعتگران و پیشهوران میشد. به سبب همین مشکلات، کارخانه نساجی شیراز نیز از رونق افتاده، کنار سایت باغ جهاننما و در نزدیکی آرامگاه حافظ بهصورتی مخروبه قرار داشت. در سال ۱۳۸۷ کار احیا و مرمت این بنا از سوی مهرداد ایروانیان، معمار شیرازی، با همکاری امیرعباس کاشف [البته ظاهرا تأثیری بیش از یک همکاری صرف] در بخش ساخت تجهیزات داخلی، صورت گرفت و کارخانه نساجی سابق تبدیل به موزه-گالری- کافیشاپی با نام «تاروپود» شد.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران از مستند نگاری کارشناسان این اداره کل در خصوص بناهای کاخ نیاوران، تالار وحدت، موزه هنرهای معاصر و موزه فرش خبر داد.
به گزارش هنرآنلاین، رجبعلی خسروآبادی افزود: در نظر داریم با مستند نگاری و ارائه پرونده چهار بناهای شاخص از جمله کاخ نیاوران، تالار وحدت، موزه هنرهای معاصر و موزه فرش تهران (مربوط به دوره زمانی دهه 50 هجری شمسی) این بناها را در جلسات کمیته ثبت جهانی معرفی و ثبت کنیم.
وی با بیان اینکه این بناها در حقیقت مربوط به یک دوره تاریخی و فرهنگی میباشند گفت: با موافقت این طرح از سوی سازمان میراث فرهنگی این بناها میتواند به عنوان یک کلونی به مجموعه فرهنگی و هنری تهران تبدیل شوند.
مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران اظهار کرد: فرم معماری این چهار اثر ملی با استفاده از مصالح و با استفاده از الگوی غربی و ایرانی ساخته شده است.
به گفته وی در حال حاضر کاخ گلستان تنها بنای ثبت شده پایتخت (مربوط به دوره صفوی و قاجاری)است.
کاخ نیاوران که در گوشه شمال شرقی باغ نیاوران قرار دارد و این بنا با مساحتی در حدود 9هزار مترمربع در دو طبقه و یک نیم طبقه در زمان پهلوی دوم احداث شد که در ابتدا به عنوان محلی برای پذیرایی میهمانان خارجی در نظر گرفته میشد، اما پس از پایان ساخت به محل سکونت محمدرضا پهلوی و خانوادهاش اختصاص یافت.
طرح این بنا از محسن فروغی بود که توسط شرکت فرمانفرمائیان به مرحله اجرا درآمده است.
طرح چهار ضلعی کاخ و فضاسازی معماری داخلی آن الهام گرفته از معماری ایرانی با بهره گیری از فناوری مدرن بوده، تزئینات آن نیز تلفیقی از هنر پیش از اسلام و پس از اسلام ، کف بنا از جنس سنگ سیاه و سقف آن از جنس آلومینیوم است که از وسط باز میشود. دکوراسیون و مبلمان داخلی کاخ توسط یک گروه فرانسوی طراحی و اجرا شده است
امروز این مکان بهعنوان موزه در معرض دید عموم قرار دارد.
تالار وحدت که تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، تالار رودکی نام داشت ساخت آن در سال 46 و در زمان حکومت پهلوی دوم با کاربرد چندمنظوره برای اجرای نمایشهای باله، اپرا و کنسرتهای موسیقی ایرانی و اروپایی ساخته شد.
معمار تالار وحدت اوژن آفتاندلیانس بر اساس مدل نمونه اپراهال وین در مساحت 15هزار متر مربع در 2 تالار ساخت، که پس از انقلاب تالار بزرگ آن به نام تالار وحدت و تالار کوچک را به مجموعه رودکی شناخته میشود.
موزه هنرهای معاصر که در سال 56 و به کوشش فرح دیبا و توسط کامران دیبا (معمار ایرانی) در سبک معماری مدرن و با الهام از بادگیرهای کویری ایران طراحی و به بهره برداری رسید.
ساختمان موزه هنرهای معاصر نمونههای معماری نوین در ایران به شمار میرود که در این سازه، از معماری سنتی ایران و مفاهیم فلسفی همراه عناصر مدرن بهره گرفته شده که عناصر معماری سنتی ایران، همچون هشتی، چهارسو، و گذرگاه را در طراحی آن وجود دارد.
موزه هنرهای معاصر تهران دارای جامعترین و مهمترین گنجینههای هنر مدرن در خارج از اروپا و آمریکای شمالی بوده که یکی از ۵ تا ۱۰ مجموعه مهم هنر نوگرا در دنیاست.
ساختمان موزه از سنگ و بتون ساخته شده و روی هم رفته (همراه باغهای اطرف) 8هزار و 500 مترمربع مساحت دارد.
ساختمان موزه فرش که در مساحت سه هزار و 400متر در ضلع شمالی پارک لاله تهران با آذینهای نمای بیرونی شبیه دار قالی و سیاهچادرهای عشایری ساخته شده است.
طراح بنای این موزه در زمان پهلوی دوم در سال 40هجری شمسی آغاز و در بازه زمانی 16 ساله به انجام رسید.
موزه فرش دارای دو تالار برای نمایش انواع قالیهای دست بافت و گلیم که توسط عبدالعزیز فرمانفرمائیان و با جنس بتن و سنگهای یکدست درکف و دیوارها ساخته شد.
موزه فرش ایران دارنده با ارزشترین نمونههای قالی ایران از قرن نهم هجری تا دوره معاصر است و از منابع غنی تحقیقی برای پژوهشگران و هنر دوستان به شمار میآید.
۴- شورای عالی شهرسازیومعماری ایران بر لزوم دسترسی هرچه بیشتر، عموم شهروندان و هموطنان به فضاهای موجود در سایت مجلس شورای اسلامی به مثابه نماد مشارکت و سمبل حضور مردم در ساختار نظام با توسل به شیوههای نوین حفاظتی تاکید مینماید. در همین رابطه جلسات بررسی طرح در کمیته با حضور کلیه دستگاهها و مسئولان ذیربط و مشاور پدافند غیر عامل برگزار و موضوع را با توجه به این اصل بررسی نمایند.
محمد حسین دانایی، با اشاره به اینکه مرمت و بازسازی منزل جلال آل احمد و سیمین دانشور با حفظ هویت این بنای فرهنگی و مطابق با اصول علمی مرمت ابنیه تاریخی انجام شده است، گفت:امیدواریم این مجموعه به عنوان اولین خانه موزه در منطقه یک تهران به پاتوق فرهنگی برای اهالی هنر و ادبیات و اقشار مختلف مردم تبدیل شود.
به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران، محمد حسین دانایی، خواهر زاده جلال آل احمد ضمن بازدید از قسمتهای مختلف خانه جلال و سیمین دانشور ، با انتقاد از تأخیر در روند تکمیل این پروژه، گفت: خوشبختانه طی سالهای 95 و 96 شاهد تسریع در مراحل مرمت و بازسازی پروژه هستیم.
وی با تقدیر از دست اندرکاران در مراحل مرمت و بازسازی پروژه، بیان داشت: بر اساس استانداردهای بین المللی مرمت خانه موزه سیمین و جلال انجام شده است.
دانایی با تاکید بر اینکه هیچ مشکلی در مراحل مرمت و بازسازی پروژه وجود ندارد، افزود: امیدواریم بخش احیای این مکان فرهنگی نیز با هوشمندی و تدابیر لازم صورت گیرد.
وی با بیان اینکه حفاظت، مرمت و احیای بناها، مجموعهها، محوطهها و بافتهای فرهنگی و تاریخی بسیار ضرورت دارد، افزود: در مرمت و بازسازی پروژه سیمین و جلال مبانی نظری مرمت ابنیه مد نظر قرار گرفته است.
دانایی با تاکید بر اینکه باید این مکان تبدیل به یکی از مراکز تجمع اهالی مطبوعات و هنرمندان شود، تصریح کرد: باید با همکاری نهادهای مردمی و صنفی، خانه موزه سیمین و جلال به مجموعه پویا و فعال در عرصه هنر و فرهنگ تبدیل شود.
دانایی با اشاره به اینکه باید شاهد مدیریت دموکراتیک و هوشمندانه در این مجموعه باشیم، افزود: نقش مهندس مشاور در حفاظت کیفی از پروژه غیر قابل انکار است، امیدواریم همانطور که مراحل مرمت به خوبی و بر اساس اصول و استانداردها همراه بوده است در مرحله احیا نیز شاهد شکوفایی پروژه باشیم و بخش نرم افزاری به مانند بخش سخت افزاری پروژه با بهره گیری از توانمندی نهادهای مدنی به خوبی پیش رود.