معمارشهر: بدلیل ماهیت مبهم و پیچیده شهر تاکنون تعاریف بسیار زیادی از این گستره مطرح شده است.
شهر: عبارتست از ترکیب عوامل طبیعی، اجتماعی و محیط های ساخته شده توسط انسان که در آن جمعیت متخصص ساکن است.
ده: عبارتست از واحدی جغرافیایی که مرکز تجمع انسانی با انواع گوناگون، برمبنای تولید محصولات کشاورزی است.
شهر: مکانی برای اسکان گروهی انسانها و محل فعالیت آنها، عام ترین تعریف شهر به شمار می رود.
در بسیاری از تعاریف شهر دو عامل عمده تجارت و خدمات را از ارکان اصلی شهرهای پیشرفته می دانند و جمعیت را نادیده می گیرند.
منظور از شهر، منطقه جغرافیایی است که دارای جمعیت مشخصی بوده و تراکم جمعیت در آن وجود داشته و افراد در آن به امور غیر کشاورزی اشتغال داشته باشند.
شهرها مکانهای تمرکز یافته ای هستند که انواع فعالیتها و مشاغل در آنها به صورت مراکز اجتماعی و تجاری متمرکز شدهاند تا نواحی اطراف از آن بهره مند شوند.
لوئیز ورث: شهر سکونتگاهی دائمی و نسبتا بزرگ است برای افرادی که از نظر اجتماعی ناهمگونند.
امیل دورکیم: شهر محل توسعه اطلاعات در یک منطقه اخلاقی است.
ژان رمی: شهر دارای نظم و انسجام فرهنگی همراه با نوآوری و پیشرفت است.
تعریف شهر از نظر مکتب شیکاگو: شهر همانند یک اندام زنده اجتماعی ، محل اسکان طبیعی انسان متمدن است.
تعریف شهر از نظر رابرت پارک: شهر ترکیبی است از عناصر مادی (مدنیت) و غیر مادی (اخلاقی) است که دومی مهمتر است.