شهر نیوز - «آثار معماری به جامانده از دوره صفوی در اصفهان، باعث شده قضاوت خوب و مثبتی درباره معماری دوره صفوی داشته باشیم، بنابراین باید نمره خوبی به معماری دوره قاجار بدهیم، این در حالی است که هم اکنون به آثار بیشتری نیز از این دوران دسترسی داریم.»
به گزارش ایسنا، سیدمحمد بهشتی - دبیرکل همایش ملی ایران در دوره قاجار - که سهشنبه ۲۹ آبان در همایش ملی «هنر ایران در دوره قاجار» در موزه ملی ایران صحبت میکرد، با مقایسه سه نقشه گسلهای ایران، نقاط پرخطر وقوع سیل، پراکندگی جمعیت در ایران گفت: دو نقشه نخست با هم انطباق زیادی دارند به عبارت دیگر مناطق زلزلهخیز همان نقاطی هستند که خطر سیل نیز در آن مناطق زیاد است و نکته جالب این که نقاط پر خطرتر در ایران دارای جمعیت بیشتری هستند.
او با بیان این نکته که برخی افراد معتقدند ایرانیها دیوانهاند که در مناطق پرخطرتر زندگی میکنند، گفت: در حال حاضر نیز وقتی کمی وضعیت خطرناک میشود به فکر جابه جایی پایتخت میافتیم، این در حالی است که تنها جای بدون گسل در ایران وسط کویر مرکزی و کویر لوت است.
رییس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با بیان این نکته که بزرگترین شهرها و منظومههای زیستی ایران روی نقاط پرخطر قرار دارند، افزود: اگر این مناطق پر خطر را حذف کنیم و تصمیم بگیریم در آن نقاط زندگی نکنیم، فقط قادر خواهیم بود به شیوه چوپانی و کوچرویی زندگی داشته باشیم چون تنها مناطق قابل زیست در ایران همین نقاط پرخطر است.
او تنها نقاطی را که میتوان به آب در عمق زمین دسترسی داشت و معادن را مورد بهره برداری قرار داد و کشاورزی کرد، همین نقاط بسیار پرخطر دانست و افزود: با صرف نظر کردن از این نقاط پرخطر باید از تمدن، مدنیت، شهر نشینی و یکجا نشینی در این سرزمین منصرف شویم، در حالی که کوچروی هم شکلی از زندگی است اما انچه که در شهرها پدید میآید قامت رعناتری از فرهنگ است.
بهشتی از محیط های پرخطر با عنوان محیط های بی قرار و ناآرام نام برد و استقرار در این محیط ها را به رفتار بندبازها تشبیه کرد و گفت: با نگاه به آثار تمدن در ایران متوجه میشویم، در این سرزمین فقط نیازهای اولیه زیست حل و فصل نشده است بلکه به کیفیت بسیار عالی و بالایی هم دست یافته، به طوری که وقتی صحبت از هنر میشود این هنر فقط مبین جنبههای زیبایی شناختی نیست.
وی با تاکید برا ینکه در ایران هنر بی معنی و بی فایده که پایش روی زمین نباشد و فرش زیر پایمان و ساختمان محل سکونتمان نباشد، نداریم، افزود: بلکه هنر در ایران باید در عین زیبایی انواع فواید را نیز داشته باشد، این کیفیت مواجه با سرزمین تقریبا تا انتهای دوره قاجار و تا قبل از یک قرن اخیر ادامه داشته است. در این دوران مهمترین منبع تولید ثروت در ایران تولید ارزش بوده است، در آن دوران نفتی برای درآمدزایی نبود بنابراین در همه ادوار باید تولید ارزش میکردیم.
او در ادامه به ورود ثروت و درآمد حاصل از نفت از دوره پهلوی به ویژه پهلوی دوم به اقتصاد ایران اشاره کرد و افزود: از آن دوران به مرور همه بر سر دوراهی تولید ارزش یا ارتزاق از محل نفت قرار میگیریم و به مرور زمان گزینه دوم آسانتر میشود تا جایی که به نظر میرسد افرادی که تولید ارزش میکنند متوجه نیستند و فقط به دنبال کار سخت میروند.
او با نگاهی به امروز گفت: در حال حاضر گمان میکنیم که اصلا در وجودمان بنیه، بضاعت و ظرفیت تولید ارزش چندان وجود ندارد و باورمان نمی شود که بتوان از محل خلاقیت و تولید ارزش زندگی کنیم. گمان میکنیم زندگی از راه تولید ارزش، خصوصیت مردمی در سایر نقاط جهان است، در دنیا چند کشور می توانند یک موشک ساخته و موجود زنده ای را در آن به جو فرستاده و زنده به زمین برگردانند؟ حدود ده کشور نیز چنین توانایی را داشته باشند اما ما این کار را کردیم و انعکاس و واکنش جامعه به آن، ساختن طنز های مختلف بود چون ما متاسفانه باور نمیکنیم که بتوانیم تولید ارزش داشته باشیم.
وی یکی از دلایل مهم این نوع نگاه را نسیان در زمینه گذشته نزدیک است و با تاکید بر اهمیت گذشته نزدیک نسبت به فرهنگ، فرهنگ را به درخت و گذشته نزدیک را به شاخه سبز و جوانه های این درخت تشبیه کرد و گفت: این بخش سبز بسیار حساس و در معرض تهدید است.
رییس پیشین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزاری همایش هنر دوره را قاجار را عامل یادآوری گذشته نزدیک دانست، گفت: فکر نکنید که ما فقط در زمان هخامنشیان و اشکانیان شاهد رونق و حال خوب در کشور بوده ایم بلکه در گذشته نزدیک نیز چنین وضعیتی داشتهایم.در کشور شاهد حمله از زوایای مختلف به گذشته نزدیک هستیم و لازم است این زوایا شناخته شده و علل این حملات مشخص شود.
وی با طرح این پرسش که تجدد، جدید شدن و معاصر شدن موکول به دور ریختن همه چیزهای مربوط به گذشته است؟ گفت: در دوره پهلوی به ویژه پهلوی دوم تا به امروز با صندوقخانه های فرهنگی خود به مانند زباله برخورد کردهایم، هم اکنون در خانه و ذهن ما صندوقخانه و انباری وجود ندارد و انباری ها تبدیل به محل نگهداری وسایل به درد نخور شده است در حالی که یک روزگاری صندوقخانه و انباری محل نگهداری وسایل ارزشمند بودند، وسایلی برای روز مبادا.
مردم بازارها را آباد کردند، نه فتحعلیشاه
بهشتی دگرگونی احوالات را علت قرارگیری ما در وضعیت کنونی دانست و گفت: برای درمان باید دوباره گذشته را به یاد بیاوریم و به همین دلیل بسیار خوشحالم که برای نخستین بار درباره دوره قاجار شاهد یک نگاه جدید هستیم.