مهاباد- ایرنا- مدیر مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان تکاب گفت: مرحله جدیدی از مرمت و عملیات استحکام بخشی آثار و بقایای معماری این مجموعه جهانی با مشارکت و همکاری متخصصان آلمانی آغاز شد.
مظفر عباس زاده روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: ایوان غربی و برج و باروهای این مجموعه تاریخی با همکاری متخصصان دانشگاه درسدن آلمان به مدت 2 هفته مرمت می شود. وی بیان کرد: طرح مستند نگاری و تهیه نقشه های دقیق از مجموعه به عنوان بخشی از پروژه مرمت و استحکام بخشی با روش های جدید از جمله فتوگرامتری و استفاده از سیستم های جدید نقشه برداری نیز در حال انجام است. وی اضافه کرد: سال گذشته نیز بخش هایی از مجموعه تخت سلیمان با 14 میلیارد ریال هزینه، مرمت و استحکام بخشی شده بود. وی با اشاره به اهمیت تقویت زیرساخت های گردشگری در مجموعه تخت سلیمان ادامه داد: علاوه بر احداث و تکمیل پنج واحد اقامتی در این مجموعه، مسیر ورودی مجموعه تخت سلیمان به طول 400 متر نیز به زودی ساماندهی شده و سنگ فرش خواهد شد. مدیر مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان اضافه کرد: بیش از 43 هزار گردشگر از ابتدای امسال تاکنون از این مجموعه بازدید کرده اند که این میزان نسبت به مدت مدت مشابه سال گذشته 30 درصد افزایش یافته است. عباس زاده گفت: همچنین امسال بیش از 2 هزار گردشگر خارجی از 15 کشور جهان از مجموعه تخت سلیمان بازدید کرده اند. به گزارش ایرنا، مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان با دریاچه ای اسرار آمیز در وسط بقایای تاریخی در 45 کیلومتری شمال شرقی تکاب در جنوب آذربایجان غربی واقع شده و در سال 1382 به عنوان چهارمین اثر ملی کشور در فهرست آثار جهانی سازمان یونسکو به ثبت رسید. باستان شناسان عقیده دارند محوطه تاریخی تخت سلیمان قبل از اسلام آتشکده زرتشتیان و یکی از سه آتشکده مهم ساسانیان بوده و در دوره پس از اسلام به عنوان تفرجگاه و کاخ تابستانی ایلخانان مورد استفاده قرار گرفته است. هم اکنون نمونه آثار و بقایای کاخ های ایلخانی تنها در مجموعه تخت سلیمان تکاب به چشم می خورد. شهرستان تکاب با 80 هزار نفر جمعیت در جنوب آذربایجان غربی واقع شده است و بیش از 160 اثر میراث فرهنگی و گردشگری تاریخی و طبیعی ثبت شده ملی دارد.
وقتی صحبت از عزاداری بازار تهران سخن به میان میآید، داستانها به «اصغر شاطررضا» کشتیگیر و پهلوان زورخانه امیرالمومنین (ع) میرسد که در وصیتش میانداری بزرگترین دسته عزاداری بازار تهران را به «طیب حاجرضایی» سپرد...
روزنامه شهروند - لیلا مهداد: از زمانی که بر دیوارها پلاس میآویختند، قصابها گوسفند ذبح نمیکردند و حلیمپزها دست از کار میکشیدند و بعضی از آدمها روز عاشورا آب نوشیدن را بر خود حرام میکردند، محرم و عزاداری برپا بوده اما وقتی صحبت از عزاداری بازار تهران سخن به میان میآید، داستانها به «اصغر شاطررضا» کشتیگیر و پهلوان زورخانه امیرالمومنین (ع) میرسد که در وصیتش میانداری بزرگترین دسته عزاداری بازار تهران را به «طیب حاجرضایی» سپرد؛ دستهای که یکسر آن دروازه غار بود و سر دیگر آن چهارراه سیروس و به دسته بچههای جنوب شهر معروف بود؛ دستهای که آخرینبار با میانداری طیب ١٥خرداد ٤٢ محرم را برپا کرد اما هنوز بازاریهای قدیم از طیب میگویند و عزاداریهای آن دوران، البته هنوز با این نام عزاداری برگزار میشود که در حدواندازههای خود میان بازاریان شهره است.
حسینیه اخراجیها
از بازاریها نشانی حسینیهها را که میپرسی، حتما نام حسینیه کربلاییها و اردبیلیها را میشنوی و باید تا گلوبندک بیایی پایین. وسط چهارراه آنطرف مترو پانزدهخرداد خیمه سفید بزرگی نظرها را جلب میکند؛ چادری با نقوش اسب و بیرق و ... که گلدوزی شدهاند. سمت راست خیمه حسینیه کربلاییها جلوس کرده و سمت چپ در کوچهای باریک که هنوز رنگوبوی گذشته را با خود دارد، کوچه «چاله حصار» است و نشانی حسینیه اردبیلیها را همه میدانند. حسینیه کربلاییها در سال ١٣٤٧تاسیس شده اما قدمت اردبیلیها به سال ١٣٢٠ میرسد؛ با قصههایی شنیدنی از سرگذشت آنها.
«سید» سالهاست در تعزیه حسینیه کربلاییها، زینبخوان است و شروع قصه این حسینیه را به مناقشه بین ایران و عراق میرساند؛ دورانی که صدام دستور اخراج ایرانیان را صادر کرد. شیعههای افغانستان، هند و پاکستان هم در میان آنها به چشم میخورند و هرکدام سعی کردند حسینیهای برپا کنند و حالا حسینیه کربلاییها در بازار تهران، شاهعبدالعظیم و قرچک ورامین عربها را دور هم جمع میکند تا آیین سنتی محرم را در آن برگزار کنند. «بیشتر عربها در بازار شاغل بودند و به همین دلیل در نزدیکی محل کارشان مسجد طریوج (کربلاییها) را تاسیس کردند.»
همزمان با نهمین سالگرد افتتاح موزه مقدم؛ تالار سفالهای عصر مفرغ و آهن موزه مقدم توسط دکتر محمود نیلی احمدآبادی رئیس دانشگاه تهران و با حضور هیئترئیسه دانشگاه و دکتر شاهین حیدری رئیس پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، افتتاح شد.
به گزارش هنرآنلاین، همزمان با افتتاح این تالار که مجموعه 94 اثر بسیار ارزشمند از عصر مفرغ و آهن را شامل میشود که 14 اثر آن منسوب به محوطه گیان شهرستان نهاوند و بقیه مربوط به محوطههای خوروین و دیلمان، همگی از مجموعه شخصی زنده یاد استاد محسن مقدم، وقف شده به دانشگاه تهران است؛ هیئت رئیسه دانشگاه تهران و دکتر شاهین حیدری از فضاهای مختلف موزه مقدم اعم از حوضخانه، گنجینه، کارگاه مرمت، اتاق صدف، عمارت زمستانی، عمارت تابستانی، ایوان قاجار، کتابخانه، عمارت برج، گلخانه، مرکز اسناد، اتاق نقاشی، اتاق شومینه و حیاطها دیدن کردند.
دکتر محمود نیلی احمدآبادی رئیس دانشگاه تهران در این بازدید بر لزوم استفاده از پتانسیلهای دانشگاه تهران در تحقیق و مرمت بر آثار موزه مقدم تأکید کرد و به روز رسانی تجهیزات این موزه را از اقدامات مهم پیش روی دانشگاه برشمرد.
همچنین، جلسه هیئترئیسه دانشگاه تهران با طرح موضوعاتی چون آیین ورودی نودانشجویان سال 97 که شنبه 31 شهریور برگزار میشود، باغ موزه نگارستان، موزه مقدم و ... در کتابخانه موزه مقدم دانشگاه تهران برگزار شد.
شایان ذکر است، علاقهمندان به دیدن آثار تالار سفالهای عصر مفرغ و آهن، میتوانند از 27 شهریور، همهروزه غیر از شنبهها و ایام تعطیل سوگواری، از ساعت 9 تا 17 به موزه مقدم مراجعه کنند.
"یانهی کورده واری" یا خانه کُردی، موزهای از جنس تاریخ و فرهنگ است که در دل مریوان میدرخشد.
هنرآنلاین، سفر به سرزمین زیبای مریوان از آن دست تجربیاتی است که شما را به قلب فرهنگ و تاریخ فرا میخواند. بازدید از زریبار درخشان و قدم زدن در اسکله تفریحی آن، یادآور داستانهای لذتبخشی است که درباره این دریاچه آب شیرین در میان مردمان این شهر دهان به دهان میچرخد و برای نسلهای آینده بخشی از فرهنگ و تاریخ را به تصویر میکشد. این دریاچه اما قطعاً تنها بخش زیبای شهر مریوان نیست. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که گذشته را قدم به قدم برای یافتن آیندهای بهتر دنبال میکنید، قطعاً خانه موزه کردی بخش جذابی است.
برای من قدم زدن در این خانه تاریخی و لمس گذشتههای نه چندان دور این خطه زیبا بسیار لذتبخش بود. به همین خاطر تصمیم گرفتیم که شما را با تصاویری از این موزه زیبا مهمان کنیم تا در کنار یکدیگر مروری بر تاریخ و فرهنگ کهن بخشی از مرز و بوم ایران که دستخوش فراموشی شده، داشته باشیم.
خانه کردی، موزهای روستای است که با قدم گذاشتن به درون آن، میتوان دنیایی از جنس گذشته کردستان را با گوشت و پوست و استخوان لمس کرد. این خانه که با هدف حفظ و شناساندن بیشتر فرهنگ کردستان در مریوان راهاندازی شده، دکوراسیون و فضایی منطبق بر تاریخ این منطقه از کردستان دارد.
فضای این موزه بر مبنای خانههای قدیمی منطقه کردستان و با استفاده از سنگ و چوب ساخته شده است. دیوارهای سنگچین شده این فضا در کنار نمای کاه گلی آن جذابیتی خاص به این خانه کردی بخشیده است. در بخشهای مختلف این خانه لوازم زندگی گذشته به چشم میخورد که از جمله آن میتوان به تخت، پشتی، نمدهای دستبافت و... که برای پذیرایی از مهمان کاربرد داشت، اشاره کرد. در حیاط خانه دنیای متفاوتی از تلاش مردمان این خطه به چشم میخورد. تنور، مشک و ابزارآلات کشاورزی از جمله چیزهایی هستند که در این بخش از خانه به نمایش گذاشته شده است. ابزارآلاتی که دیگر در جامعه امروز دیده نمیشوند و کاملاً با لوازم مدرن جایگزین شدهاند.
"یانه کورده واری" ساختمانی تازه ساخت با مصالح قدیمی است که بر اساس معماری گذشته مناطق مختلف کردستان توسط کیان جهانی از فعالان فرهنگی ساخته شده است. این مکان تازه احداث شده به عنوان موزه میراث روستایی کردستان در مریوان و در خیابان سردوشیها قرار دارد. در واقع این خانه، مکانی برای آشنایی با فرهنگ، آداب، رسوم، معماری، لباس، خوراک و وسایل کار و زندگی مردم کردستان، با تمام شرایط و ویژگیهای روستاهای استان در صد سال گذشته است که به نوعی امکانات و زندگی روزانه یک خانواده کُرد را در قدیم نشان میدهد.
با تکیه بر تاریخ، معماری و تعزیه، 50 عکس تاریخی "تکیه دولت" در موزه عکسخانه به نمایش گذاشته شد.
هنرآنلاین، منصور کرمزاده شیرانی، گردآورنده و پژوهشگر نمایشگاه عکس تاریخی "تکیه دولت" درباره برگزاری این نمایشگاه به خبرنگار هنرآنلاین گفت: این نمایشگاه حاصل دغدغههایی بود که به واسطه پایاننامه کارشناسی ارشد و در سال 90 برای من مطرح شد.
او افزود: بخشی از پژوهش من در مقطع کارشناسی ارشد به مرکز نمایشهای آیینی مربوط بود، به همین خاطر من به تحقیق در راستای تکایا و حسینیهها پرداختم. پس از 2 سال تحقیق و پژوهش و بازدید از تکیهها و حسینیههای مختلف در ایران، خروجی پژوهشهایم را در نمایشگاه تکیه دولت ارائه کردم که بسیار مورد استقبال افراد متخصص و اهل فن قرار گرفت.
این پژوهشگر ادامه داد: همانطور که میدانید حسینیهها به عنوان محلی برای تعزیه و روضه خوانی شناخته میشدند اما در تکیهها بیشتر شبیهخوانی و نمایش به اجرا درمیآمد و این مسئله برای من بسیار جذاب بود.
کرمزاده شیرانی تکیه دولت را یکی از شاخصترین نمونهها دانست و در این باره بیان کرد: بر مبنای پایاننامهای که داشتم تکیهها و حسینیههای مختلفی را بررسی کردم اما با توجه به اینکه یکی از شاخصترین و نخستین تماشاخانه تاریخ معماری ایران، تکیه دولت است به صورت متمرکزتر در این بخش فعالیت کردم.
او تخریب تکیه دولت را اتفاقی در خور تأسف خواند و اظهار کرد: متأسفانه امروز هیچ اثری از این تکیه تاریخی و زیبا باقی نمانده است که البته این امر برای من و بسیاری از علاقهمندان به این بخش جای سؤال دارد.
این پژوهشگر ادامه داد: بخشی از آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه عکسهای شاخص تهران قدیم است که با بالن و از بالا تهیه شده است به همین خاطر در این نمونهها میتوان مجموعه کاخ گلستان، بازار تهران و تکیه دولت را کاملاً مشاهده کرد. من نیز بر همین مبنا نمونههایی از این زاویه عکاسی کردم.
کرمزاده شیرانی تصریح کرد: در این نمایشگاه، سعی کردم که جایگاه تکیه دولت را از زاویه تاریخ، تعزیه و معماری به تصویر درآورم زیرا عموماً این تکیه یا با تعزیه و یا فرم معماری شناخته شده است درحالیکه به نظر من یکی از مهمترین حلقههای گمشده تکیه دولت همان تاریخ احداث یا تولد آن است.
او خاطرنشان کرد: به لحاظ تاریخی، تأسیس تکیه دولت ماحصل ارتباط مسالمتآمیز ایران و دیگر فرهنگهاست اما تخریب آن نتیجه سیطره مدرنیسم غربی بر کلیه ارکان و ساختار فرهنگی ایران است که در دوره پهلوی رخ داد.
همگردی : برج سه گنبد بنایی بود که تا قرن نوزدهم به آن اهمیتی داده نمی شد اما در سال 1852 میلادی از طرف نخانیکوف به دنیای هنر شناسانده شد. برای دسترسی به برج سه گنبد باید بدانید که این برج در جنوب شرقی شهر ارومیه می باشد. در واقع برج سه گنبد آرامگاه بوده و در سال 580 هجری قمری ساخته شده است. سه گنبد نام تپه ای در جنوب شرقی شهر ارومیه می باشد.
معماری برج سه گنبد در زمینی ساخته شده که اطراف آن را قبور زیادی اشغال کرده و احتمالا زمین مذکور صحن بنا بوده که عده ای را به علت تقدس بنا بعد از مرگ در این صحن دفن کرده اند. در این صورت افرادی که در این بنا دفن شده اند به احتمال زیاد از طبقه روحانیون و افراد مهم آن دوره بوده اند که شامل سرداران، تجار و اشراف در تاریخچه برج سه گنبد می باشند.
نگاهی کوتاه به ارومیه
ارومیه در شمال غربی ایران واقع شده است. این شهر طبق سرشماری سال 1390 دارای 667499 نفر جمعیت می باشد و دهمین شهر پر جمعیت ایران و دومین شهر پرجمعیت منطقه شمال غرب ایران به شمار می آید. این شهر با 1332 متر ارتفاع در غرب دریاچه ارومیه در دامنه کوه سیرو و در میان دشت ارومیه قرار گرفته است. هوای ارومیه در تابستان نسبتا گرم و تا حدی خنک و در زمستان سرد است.
معماری برج سه گنبد زیبا
بنای تاریخی برج سه گنبد تشکیل شده از سکویی بلند به شکل استوانه و مدور. ایوان ورودی آجر کاری شده در شمال شرقی بنا واقع شده است. ساختمان فعلی بنا دو طبقه است و در چهار سمت برج دریچه هایی وجود دارد. بنا به قطر 5 متر و ارتفاع 13 متر می باشد. طبقه اول بنا با نام سردابه شناخته شده که دارای پوششی قوس دار می باشد و اینگونه از طبقه دوم مجزا می شود. طبقه اول دارای دری کوچک به ارتفاع 170 سانتی متر می باشد. طبقه دوم اتاق مقبره خوانده می شود و دارای دری به ارتفاع 250 سانتی متر می باشد. در واقع اتاق طبقه دوم اینگونه شکل گرفته که بنای استوانه ای شکل مدور دارای دخمه ای است که قسمت فوقانی را به وجود آورده است.
این قسمت بنا به وسیله آجر تبدیل به اتاق مقبره شده است. مدخل بنا در یک قالب معماری پر نقش و نگار محاط شده و در بدنه استوانه ای برج تعبیه شده است. درگاه ورودی برج سه گنبد در میان طاق های سطحی واقع شده و از لحاظ معماری زینتی بی مانند به این بنای تاریخی بخشیده است. مصالح قسمت فوقانی آجر و در قسمت تحتانی سنگ می باشد. از نظر معماری این بنا با مقابر قرن ششم هجری قمری به خصوص مقابر مراغه و سایر مقبره های دوره های سلجوقی مشابهت فراوان دارد. دیوار اتاق مقبره با طاق نماهای هلالی تیز و کاربندی و قرنیه های مقرنس دار در کنج ها تزئین شده و سقف قبه ای شکل دارد. سقف اصلی گنبد و دیوارهای آن تماما سالم و برجای می باشند و دارای نقوش بی نظیر و زیبا هستند. طرز چیدن آجرهای سقف، حلقوی و به حالت تک مرکزی می باشد.
مصالح قسمت های تحتانی بنا تا ارتفاع حدود 360 سانتیمتر از سنگ های تراش خاکستری رنگ ساخته شده و از این قسمت به بالا تمام قسمت ها از آجرهای چهارگوش می باشد. کف دخمه با طاق های هلالی زیبای هندسی آجری پوشیده شده بوده است. مطابق اندازه گیری های انجام شده ارتفاع دخمه 510 متر می باشد. علاوه بر معماری بی نظیر در این بنای تاریخی از رنگ ها نیز به خوبی استفاده شده است. برخلاف نام این بنا گنبد سوم فقط سقفی ساده و نامدور می باشد.
کتیبه های داخل معماری برج سه گنبد و تاریخ نسبت داده شده به برج سه گنبد
در مدخل بنا سه کتیبه به خط کوفی وجود دارد که آن ها را از سنگ تراشیده اند و در پایان کتیبه محرم سال 580 هجری خوانده می شود. از این رو معماری برج سه گنبد را می توان به قرن ششم هجری نسبت داد. کتیبه ها یکی در بالای در ورودی است که قسمت فوقانی آن مقرنس کاری شده، ساده و سه ردیفه می باشد، یکی بلافاصله بالای در و دیگری بالای طاق نما و دیگری بر چهار چوب مستطیل. آخرین کتیبه دارای این عبارت می باشد: فی شهر محرم ثمانین و خمسمائت. کتیبه سر در بنای تاریخی به گفته خانیکوف که آن را خوانده است توسط موسی پسر ابو منصور ساخته شده است.
مشهد- کاروانسراها به دلیل قدمت طولانی و سبک معماری منحصر به فرد فرصتی را برای گردشگران به وجود می آورد تا با گنجینه های معماری ایران آشنا شوند.
خبرگزاری مهر،گروه استانها؛ کاروانسراها یکی از آثار مهم تاریخی کشور به شمار می روند که در گذشته کارکرد هتل های امروز را داشته اند و بسیاری از مسافران در جاده ها و شهرها ساعاتی را به استراحت در این اماکن می پرداختند. کاروانسراها معمولا به شکل مربع یا مستطیل با سردرب بزرگ ساخته شده اند و دارای بخش هایی مختلفی برای اسکان مسافران و نگهداری حیوانات و وسایل همراه رهگذران است.
رونق ساخت کاروانسراها در کشور به دوران صفویه می رسدو شاه عباس که تصمیم به احیای جاده ابریشم داشت، ساخت بناهایی برای استراحت در میان راهها را آغاز کرد که امروز این ابنیه تاریخی به کاروانسراهای شاه عباسی معروف شده است.
طی سال های گذشته اگرچه برخی از کاروانسراها که در نقاط مختلف کشور واقع شده اند به دلیل عدم توجه یا مشکلات مالی در بنای خود دچار مشکل شده اند اما برخی از کاروانسراهایی که در شهرهای بزرگ و یا حاشیه راههای اصلی قرار گرفته اند توسط بخش خصوصی مرمت شده و به عنوان یک مکان تاریخی مورد بازدید مردم قرار می گیرند. همچنین برخی از کاروانسراها پس از بازسازی به عنوان هتل و یا رستوران مرود استفاده مجدد قرار گرفته اند.
در این میان برخی از کاروانسراهای مشهور در خراسان رضوی واقع شده اند و امروز به عنوان بناهای به یادگار مانده از دوران صفویه مورد توجه گردشگران و باستان شناسان قرار دارند.
کاروانسرای سنگ بست
کاروانسرای سنگ بست در کنار راه قدیمی شرق ( جاده ابریشم) واقع بوده و هم اکنون در مسیر جاده مشهد - فریمان قرار دارد. این بنا متعلق به دوره آخر تیموریان میباشد. و از ساخته های امیرعلیشیر نوائی وزیر با کفایت سلطان حسین بایقرا بوده است. از این رو به کاروانسرای امیر علیشیر نیز معروف است. این کاروانسرا پس از متروک شدن روستای سنگ بست در دوره خوارزمشاهیان ساخته شده است و از نوع کاروانسراهای تابستانی با حیاط باز و ۴ ایوانی میباشد و در ۴ گوشه آن ۴برج استوانهای ساخته شده که در اصل نقش پشتیبانی دیوارها را داشته است و از برج ها جهت دیده بانی استفاده میشده است. این کاروانسرا در حال حاضر سالم بوده و به عنوان بازداشتگاه از آن استفاده میشود.
کاروانسرای ماهی
کاروانسرای ماهی نمونهای کوچک از کاروانسرای شرف است. وجود تزئینات این بنا از قبیل گچ بریها، آجرکاریهای بسیار زیبا نمایانگر آن است که جزو کاخ رباطها بوده است، این کاخ رباطها از مسیر سبزوار تا سمرقند تا ۶ باب بوده است که سه کاخ رباط معروف آن شرف - ماهی و سنگ بست بوده است. این کاروانسرا در کنار یک کارونسرای عمومی و عادی بنا شده است که به احتمال قوی توسط " علی بن حسن ماه" در قرن سوم ه.ق و زمان سامانیان ساخته شده و منسوب به ماهی است. کاروانسرای ماهی که بعدها در دوره سلجوقیان بنا شده است از نوع کاروانسراهای ۴ ایوانی است که بر گرد حیاط مرکزی آن غرفهها و حجرههای متعددی بنا شده و مال بندها و شتربندها در قسمت شمال و غرب آن وجود داشته است، این بنا اکنون تا پوشش گنبد مدفون در خاک است.از آنجائی که رباط ماهی و شرف در امتداد یکدیگر و در مسیر جاده ابریشم واقع شدهاند و امکان بازسازی بخشی از جاده اصلی ابریشم نیز در این مسیر وجود دارد، امکان ایجاد یک محور گردشگری تحت عنوان جاده ابریشم در مسیر رباط ماهی، جاده قدیمی ابریشم و رباط شرف میسر است.
کاروانسرای طرق
کاروانسرای طرق در زمان شاه عباس صفوی بنا شده و در زمان شاه سلیمان بر روی شالوده بنای آن کاروانسرایی احداث شده است. اهمیت این کاروانسرا به این خاطر بوده است که محل استقبال و بدرقه مسافران، میهمانان سنابادی بوده است. کاروانسرای طرق یک ایوان شاه نشین (خاص پذیرایی) دارد که در خانههای قدیمی به آن مهتابی و یا مطبعه میگفتهاند. این کاروانسرا دارای دو حیاط است که حیاط اصلی آن مربوط به دوره شاه سلیمان و حیاط جنوبی آن مربوط به دوره قاجاریه است و دارای چهار ایوان و بصورت مطبعه است. در همین روستای ییلاقی که روزگاری مهمترین منزل سر راهی توس به سنگ بست بوده است، بنای قدیمی مصلای طرق وجود دارد که شامل ایوان بلندی است و در میانه دشت وسیعی ساخته شده و جهت برگزاری نمازهای عید مورد استفاده قرار میگرفته است.
کاروانسرای رباط لاری
رباط لاری مربوط به دوره قاجار است و در تربت حیدریه، ضلع جنوبی میدان رباط، خیابان روح بخش واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۶۶۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
مهاباد - ایرنا - کشف بقایای گیاهی و سفالی مربوط به چهارمین فاز معماری عصر آهن در قلعه سردار بوکان، چهره سه هزار ساله ای از این شهر تاریخی را به نمایش گذاشت.
به گزارش ایرنا قدمت شهر بوکان تا قبل از این کاوش ها حدود 120 سال تخمین زده می شد اما کاوش ها و لایه نگاری های اخیر پیشینه آن را به دوره آهن و هم عصر با قلعه باستانی قلایچی رساند. محوطه و تپه باستانی قلایچی نیز اثری ماندگار در بوکان و بازمانده یکی از مراکز مهم تمدن ماناها در هزاره نخست پیش از میلاد مسیح است. این تپه باستانی بر اساس آثار و کتیبه های موجود، مرکز حکومت ماناها بوده و با دولت ' اورارتور' در شمالغرب و ' آشور' در غرب ایران معاصر بوده است. سرپرست لایه نگاری قلعه سردار بوکان نیز با اذعان به قدمت سه هزار ساله قلعه سردار در شهر بوکان که در فاصله حدود 20 کیلومتری قلعه باستانی قلایچی قرار دارد، گفت: کاوش هایی که با هدف مستندنگاری و مطالعه توالی استقراری این محوطه در حال انجام است، به کشف دانههای گیاهی سه هزار ساله منجر شد. یوسف حسن زاده عنوان کرد: دانههای جو و گیاهی سه هزارساله درون کاسهای سفالی در چهارمین فاز معماری عصر آهن به دست آمد که شامل دانههای گندم، علفهای هرز و احتمالا مقداری دانههای جو و در مجاورت این کاسه سفالی هاون و کوبه سنگی نیز به دست آمد. رییس گروه پژوهش موزه ملی ایران ادامه داد: برخلاف تصور مردم از کاوشهای باستان شناسی که آن را به کشف اشیای نفیس و قیمتی محدود میدانند، این گونه یافتهها اهمیت بسیار بالایی در بازسازی شیوههای معیشتی، چگونگی آب و هوای منطقه در گذشته و تنوع زیستی آن دارد. حسن زاده بیان کرد: با وجود ثبت این اثر در فهرست آثار ملی به دلیل حضور قلعه سردار درون بافت سکونتی بوکان، متاسفانه لطمه های زیادی به آن وارد شده است.
** 7 مرحله سکونت در قلعه سردار بوکان کشف شد رییس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بوکان گفت: از زمان آغاز کاوش ها و لایه نگاری ها در قلعه سردار بوکان تاکنون هفت مرحله سکونت در دوره های مختلف باستان شناسی در این تپه کشف شده است. اسعد جمیانی افزود: نخستین لایه در این محوطه به دوران قاجار مربوط بوده که در این مرحله کاوش دیوارهای بنای «پیریزی دیوان» قلعه سردار و مقداری سفال کشف شد. وی اضافه کرد: پس از اتمام دوره قاجاریه وارد مرحله دیگری از تاریخ مربوط به دوره ایلخانی (مغلول ها) و حکومت نوادگان آنان می شویم که آثار آن دوران نیز بر روی این قلعه مشهود است. جمیانی بیان کرد: در این دوره نشانه هایی از آتش سوزی آثار آن دوره در تحقیقات لایه نگاری مشخص شد. رییس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بوکان گفت: بعد از دوره ایلخانی و طبق شواهد موجود لایه های سفالینه رنگی مربوط به دوره اسلامی در قلعه سردار بوکان خودنمایی می کند. وی در خصوص دیگر کشفیات و لایه نگاری های صورت گرفته در این قلعه بیان کرد: در لایه های زیرین نشانه هایی از آثار سوختگی و سفال های پخته شده دیده می شود که به احتمال زیاد مربوط به حمله دوره آشور به تمدن مانایی هاست که چشم دوستداران تاریخ را می نوازد. جمیانی گفت: در این بخش دیوارهای با خشت خام و منظم یافت شده است که با یافته های باستان شناسی دوره مانایی در قلایچی بوکان همخوانی دارد.
محمد بهشتی میگوید، معماری ایرانی در دوران گذر از بحران و سیطره کمیتی است که برایش ایجاد شده بود اما در حال حاضر به سمت کیفیت پیش میرویم .
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ
"طی سالهای متمادی کار در حوزه میراث فرهنگی دریافتهام مهمترین مبحثی که درحوزه معماری و شهرسازی و البته نه فقط در این حوزه بلکه در همه حوزهها مورد غفلت واقع شده و تا پیش از حل و فصل جدی آن با مشکلات اساسی روبهرو هستیم، بحث «هویت» است از زمین تا آسمان مبحث هویت، از نازلترین مراتب عینی و ملموس تا عالیترین و رفیعترین مراتب فرهنگی و ماهوی. امروز پس از تامل فراوان درباره آن به این نتیجه رسیدهام که تا وقتی مراتب زمینی و ملموی و عینی بحث هویت حل و فصل نشده، از سویی مقدمات ورود به مراتب آسمانی فراهم نیست و از سوی دیگر اکتفا کردن به بحث درباره مراتب آسمانی «هویت» به مثابه گریز از واقعیت است. البته تا قله مراتب آسمانی هویت فتح نشود بیقراری و آشوب فرهنگی جامعه ایرانی آرام نمیگیرد اما گو اینکه بسیاری از آنچه تمنای عموم اهل فن و منتقدان معماری و شهرسازی ایرانی است با حل و فصل مرتبه زمینی مبحث هویت حاصل میشود"
این بخشی از مقاله مشهور محمد بهشتی رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی است با عنوان «هویت در معماری ایرانی» است.سید محمد بهشتی شیرازی (زادهٔ ۱۳۳۰، تهران) رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس کمیتهٔ ملی ایکوم ایران است. او پیش از این رئیس سازمان میراث فرهنگی، مدیر جشنواره فیلم فجر و مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی بودهاست. در کارنامهٔ فعالیتهای اجرایی او معاونت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز قرار دارد. وی دارای کارشناسی ارشد مهندسی معماری از دانشکدهٔ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی میباشد و عضو پیوستهٔ فرهنگستان هنراست
دغدغههای میراث فرهنگی و معماری از ابتدا با او همراه بوده است و تالیفات گستردهای نیز در حوزه معماری دارد. بهشتی امیدوار است که معماری بحرانزده ایرانی که دچار سیطره کمیت شده و کیفیت اصیلاش را از دست داده است، بعد از گذشت ۱۰ یا ۲۰ سال به سروسامان برسد و «هویت» خود را پیدا کند. در دومین قدم از پرونده جدید خبرگزاری مهر «معماری و جستجوی هویت در شهر» با او به گفتگو نشستهایم. بهشتی معماری را از مهمترین مظاهر انتقال فرهنگ میداند چون معتقد است معماری ظرفی برای زندگی است و تقریبا تمام اتفاقات زندگی در آن رخ میدهد و به همین ترتیب بنا به میزان سطح تماس جامعه با معماری، اگر معماری، معماری سالمی باشد باعث انتقال و تداوم فرهنگی خواهد شد.
آقای بهشتی به اعتقاد شما، آیا معماری و معماری شهری به لحاظ فرهنگی و هویتی امری خنثی است یا تأثیر بر فرهنگ و هویت مردمان آن شهر میگذارد؟
برای پاسخ به این سؤال اول میپرسم که فرهنگ چطور منتقل میشود، یا ایرانیها چگونه ایرانی باقی میمانند؟ آیا انتقال فرهنگ ژنتیکی است و این «ژن ایرانی» است که تداوم پیدا میکند. یا موضوعی تحصیلی است و آنرا سر کلاس میآموزیم و ایرانی میشویم. اگر اینطور باشد کسانی که با ژنومی دیگر به ایران مهاجرت کردهاند یا به مدرسه نرفتند نباید ایرانی باشند. در صورتیکه چنین نیست. پس انتقال فرهنگی وقتی نه اکتسابی و ارادی است و نه بیولوژیک چطور رخ میدهد؟! در ضمن آیا امکان دارد کسانی اصلاً قائل به تداوم فرهنگ نباشند؟
در هر محیط فرهنگی شاهد آثار برجای مانده فراوانی از ادوار مختلف تاریخی هستیم که بر این شهادت میدهند که در یک خانواده و از یک سنخ و در ادامۀ هم پدید آمدهاند. زیرا پیوند و یکپارچگی در آنها دیده میشود. آن چیزی که در محیطمان با آن سروکار داریم اعم از آثار مادی مثل معماری، و غیرمادی مثل زبان، آیینها، باورها و... همه مظاهر فرهنگ هستند. اگر فرهنگ مبیّن کیستی و کجایی ما باشد، به این معنی که چه کسانی هستیم و سرزمین ما کجاست، درباره امری مجرد و بیصورت صحبت میکنیم که در صورتهایی ظاهر میشود؛ به عبارت دیگر عطر و طعم فرهنگ را در مظاهر فرهنگی، میتوان چشید. «معماری» و شهر هم یکی از این جمله «مظاهر فرهنگی» است در کنار زبانها، آیینها، سنتها، پوشاک، خوراک، هنرها و...
معماری هرچند «مظهر فرهنگ» است اما نباید از این نکته غفلت کرد که در همان حال میتواند مظهر «بیماریهای فرهنگی» هم باشد؛ یعنی اگر حال ما خوب باشد معماری مظهر فرهنگ میشود اما اگر حال ما بد باشد، معماری مظهر بیماریهای فرهنگی خواهد شد
فرهنگ بنا به میزان سطح تماس جامعه با مظاهر فرهنگی خود، منتقل میشود. چنانکه ما در محیطی زندگی میکنیم که به فارسی سخن میگویند، نوروز را جشن میگیرند، و شاهنامه موضوعیت و موجودیت دارد؛ پس همه آنها سطح تماس ما با فرهنگ خواهند شد. به میزانی که این سطح وسیعتر و سالمتر باشد، انتقال فرهنگ بهتر صورت میگیرد. همه آحاد یک جامعه از فرهنگ برخوردارند؛ هرچند ممکن است بهرهمند نباشند ولی برخوردار هستند؛ گویی این سیستم عامل در وجودشان نصب است. حال بهرهمند شدن موکول به نصب نرمافزارهای مربوط و به عبارتی تربیت است که شهر و در پیاش معماری یکی از موثرترین آنهاست.
اگر مهمترین مظهر که وظیفه انتقال فرهنگ را برعهده دارد «زبان» بدانیم شاید دومین آن «معماری» باشد. چون ظرف زندگی است و تقریبا همه زندگی ما درون آن اتفاق میافتد. پس از اینجهت فوقالعاده اهمیت دارد. بنا به میزان سطح تماس جامعه با معماری، اگر معماری، معماری سالمی باشد باعث انتقال و تداوم فرهنگی خواهد شد.
کاخ نیاوران تهران همچون دیگر آثار هنری و تاریخی کشورمان قدمت و تاریخچه ای گرانبها را به دنبال خود یدک می کشد و بازدیدکنندگانش را به سفری در دل تاریخ دعوت می کند.
به گزارش حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛کاخ نیاوران تهران همچون دیگر آثار هنری و تاریخی کشورمان قدمت و تاریخچه ای گرانبها را یدک می کشد و بازدیدکنندگانش را به سفری در دل تاریخ دعوت می کند، سفری هیجان انگیز که شاید به جرات بتوان گفت هر کاخ و یا آثار باستانی، آن را برای خود انحصاری کرده است و در هیچ کجای دیگر نمی توان آن را یافت و یا سفری با این لوازم و لذت داشت.
در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا در این مطلب به معرفی کاخ نیاوران و سبک معماری این کاخ زیبا بپردازد، پس با ما همسفر شوید.
معرفی کاخ نیاوران
کاخ نیاوران در شمال شرق تهران (شمیرانات) قرار دارد. شکل گیری کاخ نیاوران به نخستین سالهای سلسله قاجار بازمی گردد.
مجموعه کاخ نیاوران که پس از انقلاب اسلامی به مجموعه ای موزه ای تبدیل شده است تا سال 1378 با مجموعه سعدآباد به طور مشترک اداره می شد و از آغاز سال 1379 رسماًٌ مستقل شد.
اکنون با در بر گرفتن 5 موزه (کاخ اختصاصی نیاوران، کاخ صاحبقرانیه، کوشک احمدشاهی، موزه جهان نما، کتابخانه اختصاصی) و فضاهای فرهنگی دیگر همانند تالار آبی، سینمای اختصاصی و گالری جهان نما و همچنین باغ نیاوران که از باغهای سه گانه ییلاقی و بزرگ شمال قدیم بوده است جاذبه هایی از تاریخ، فرهنگ و طبیعت را به تماشا گذاشته است.
تاریخچه کاخ نیاوران
مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران در باغ بزرگی به مساحت حدود 11 هکتار در شمال تهران قرار دارد که از زیبایی و جذابیت طبیعی و تاریخی فراوانی برخوردار است. بناهای این مجموعه متعلق به دوره های قاجار و پهلوی است.
ابتدا شاهان قاجار این مکان خوش آب و هوا را جهت اقامت ییلاقی خویش برگزیدند. فتحعلی شاه قاجار برای تفریحات تابستانی خود دستور می دهد تا در منطقه ای خوش آب و هوا خارج از شهر تهران که وسعتی بسیار کمتر از امروز داشت باغی مصفا بسازند. درکنار روستایی که «گُرده وی» یا «گُرده به» خوانده می شد و در نیاوران امروز قرار داشت به جای نیزاری که در همسایگی روستا واقع بود باغ را ساختند. باغ ییلاقی فتحعلی شاه که در جای نیزار ایجاد شد را «نی آوران» نامیدند که بعدها به نام «نیاوران» مشهور شد. محمدشاه نیز در همین باغ بنای کوچک و ساده ای بنا کرد و به دنبال او ناصرالدین شاه «کاخ صاحبقرانیه» را در این باغ ساخت. آخرین بنایی که در دوران قاجار در این باغ ساخته شد مشهور به کوشک احمدشاهی است.
در زمان حکومت پهلوی دوم، برخی از بناهای کوچک این باغ تخریب شد و کاخ نیاوران با سبکی مدرن برای سکونت او و خانواده اش ساخته شد.