یزد با دخمه هایش شما را به دنیای مردگان پیش از اسلام و زرتشتیان صدها سال قبل ایران می برد. دنیایی تاریک و خاموش که شگفت انگیزی را در معماری و آداب و رسوم و نام و نشانش حفظ کرده است.
به گزارش خبر ایرانی، برج خاموشان را به نام برج سکوت یا دخمه زرتشتیان هم می شناسند. برجی در 15 کیلومتری جنوب شرقی یزد که در حوالی منطقه صفائیه و روی یک کوه رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه قرار گرفته است. دخمه در فرهنگستانهای مختلف معانی مختلفی دارد؛ مثل گورخانه گبران، سردابه مردگان، خانه زیر زمین برای مردگان، گور و گورستان زرتشتیان. زرتشتیان اگرچه این روزها مردگان خود را در قبر دفن می کنند، اما در گذشته اموات را به دخمه می بردند و با آیین خاصی در مرکز این دخمه ها قرار می دادند.
اگر گذارتان به این منطقه بیفتد، دو عمارت سنگی مدور برج مانند را با فضایی میان تهی می بینید که یکی از آنها قدیمیتر و دیگری جدیدتر است. برج قدیمی به نام سازنده هندی آن مانکجی هاتریا نام گرفته است و برج جدیدتر که در دوره قاجاریه ساخته شده، گلستان نام دارد. گلستان 25 متر قطر و 6 متر ارتفاع دارد و مانکجی که باریک تر از گلستان ساخته شده، 15متر قطر دارد. زرتشتیان قدیم از فضای پیچ در پیچ دخمه ها برای دفن اموات خود استفاده می کردند تا اجساد مردگانشان طعمه کرکس ها نشود.
محل ساخت این دخمه ها که همه خارج از شهر قرار دارند، با محاسبات دقیقی انجام می شد تا با وزش باد و بارش باران، آلودگی به سمت شهر منتقل نشود. این دخمه ها همچنین از خشت خام و گچ ساخته می شدند تا آلودگی های ناشی از فساد مردگان به زمین نرسد.
سطح داخلی برج خاموشان به صورت پهنه گردی است که تمام آن با تخته سنگهای بزرگ پوشیده شده و سه بخش زنانه و مردانه و بچگانه دارد. در حقیقت، نوار دایره انتهای دخمه که به دیوار اطراف دخمه چسبیده، مخصوص مردهاست و نوار دایره میانی بعد از قسمت مردها، به زن ها اختصاص دارد. نوار دایره داخلی بعد از زنها هم جایگاه کودکان بوده است. اما در مرکز همه این نوارها، یک چاه بزرگ به نام استودان (استخوان دان) است که محل دفن مردگان به حساب می آید. در دامنه ضلع شمالی کوه دخمه چند عمارت خشت و گلی، آجری، سنگی و یا ترکیبی از این ها خواهید دید که به دوران صفویه تعلق دارند و از سازه های رفاهی این دوران به شمار می روند.
سرپرست ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری هرمزگان از بررسی طرح ویژه شهر بندرکنگ در کمیته تخصصی معماری، طراحی شهری و بافتهای واجد ارزش خبر داد.
بهگزارش میراثآریا به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان، اشکان مختاری سرپرست این اداره کل، امروز چهارشنبه 17 مرداد با اعلام این خبر گفت: «در این جلسه بر لزوم طرح ویژه برای شهر بندرکنگ با رویکرد ثبت جهانی بررسی شد.»
او افزود: «همچنین در این جلسه راههای حفظ و نگهداری بافت تاریخی کنگ، توانمند سازی مردم در بافت تاریخی و پیوندهای بافت تاریخی و جدید کنگ مورد بررسی قرار گرفت.»
مختاری با اشاره به اینکه آنچه که بندرکنگ را منحصر به فرد کرده، بافت ارزشمند تاریخی آن می باشد، افزود: «علاوه بر ویژگیهای معماری، این مکان دارای آداب و سوم و ویژگیهای شاخص فرهنگی است که آن را حائز اهمیت ثبت جهانی میکند.»
در بافت تاریخی کنگ، 10 اثر تاریخی در فهرست آثار ملی ثبت شده که شامل مجموعه بافت قدیم، مسجد، برکه، زیارتگاه، خانه تاریخی و قلعه است
سی و سه پل را میتوان یکی از شاهکارهای معماری و تاریخی ایران زمین دانست که در شهر اصفهان و روی رودخانه زاینده رود بنا شده است. قدمت این پل به حدود ۴۰۰ سال پیش برمیگردد و هنوز هم بعد از گذشت این مدت پابرجاست. این پل از یک طرف به میدان انقلاب و از طرف دیگر به چهار باغ بالا متصل شده است.
ستاره - اصفهان را میتوان قلب گردشگری ایران نامید. با گذر از هر کوچه و خیابان این شهر تاریخی، یک اثر معماری جذاب را مشاهده خواهید کرد. از مساجد تاریخی گرفته تا خانههای قدیمی که همه جا دیده میشوند تا آثاری مانند سی و سه پل، نقشه جهان، منارجنبان و چهل ستون و ... . شما نمیتوانید با یک سفر کوتاه از اصفهان لذت کافی ببرید. تعداد این آثار جذاب گردشگری زیاد است و باید حداقل یک هفته را به اقامت در این شهر زیبا اختصاص دهید.
از میانه شهر تاریخی اصفهان، رودخانه زاینده رود میگذرد. این رودخانه در گذشته بسیار پرآب بوده است. در گذشته، وجود چنین رودخانهای در شهر و معماران برجسته ایرانی سبب شده تا برای برقراری ارتباط بین دو طرف رودخانه، پلهایی بسیار زیبا، جذاب و کاربردی ساخته شود. امروزه این پلها هرچند همچنان وظیفه عبور و مرور مردم به آن طرف شهر را بر عهده دارند، اما بیشتر از آن به یک اثر تاریخی تبدیل شدهاند که تمامی گردشگران را به سمت خود میکشانند.
ویژگیهای منحصر به فرد سی و سه پل
معروفترین پل اصفهان سی و سه پل است. این پل بسیار زیبا و جذاب که بعد از حدود ۴۰۰ سال همچنان زیبایی و استواری خود را حفظ کرده، آنقدر از نظر معماری جذاب و تماشایی است که هر بینندهای ساعتها به آن خیره میشود و شکوه آن را بر روی زاینده رود تماشا میکند. این پل ۲۹۵ متر طول و ۱۴ متر عرض دارد. این پل دارای ۳۳ دهانه است و تاریخ ساخت آن به دوران شاه عباس یکم صفوی برمیگردد که توسط سردار سرشناس الله وردی خان بنا شده است.
تغییرات سی و سه پل در طول تاریخ
جالب است بدانید که این پل تاریخی، در ابتدا چیزی حدود ۳۶۰ متر طول داشته و دارای ۴۰ دهانه بوده؛ به همین دلیل در کتابهای تاریخی دوران صفویه از این پل با نام چهل چشمه نام برده شده است. این پل مانند اغلب معماریهای دیگر در طول تاریخ دستخوش تغییراتی شده است. به عنوان مثال با کشت درختان در کنار پل و تغییر جهت جریان آب زاینده رود چند دهانه از این پل تخریب شده است، تا جایی که در سال ۱۳۳۰، شهردار وقت به نام مصطفی خان مستوفی زمینهای اطراف پل را آزاد کرد و دیواری سنگی را در سمت شمال پل ساخت که هنوز آثار آن قابل مشاهده است، بنابراین امروزه پل ۴۰ دهانه دوران صفوی با سی و سه دهانه به پل سیوسه پل شهرت جهانی پیدا کرده است.
سیدعبدالله انوار گفت: دوران مشروطه هیچ تاثیری در حدود تهران نداشت، ولی امروز تهران شهری سرطانزده و بدون حد و حدود است که زمین آن را باید از کالایی شدن دور کنیم. نصرالله حدادی هم با ابراز امیدواری از مرمت قبور شهدای مشروطه در تهران گفت که امیداورم مراسم روز خبرنگار را هر سال در این محل برگزار کنیم.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، نشست خانه گفتمان شهر، یکشنبه، ۱۴ مرداد، در آستانه یکصد و دوازدهمین سال امضای فرمان مشروطیت با موضوع "شهر و مشروطه" برگزار شد
.
در این نشست سیدعبدالله انوار، نسخه شناس صاحبنام در خصوص ایران و مشروطه، کامران صفامنش، پیرامون خریطه شهر تبریز در حال انقلاب، نصرالله حدادی، درباره خانه مشروطه تهران کجاست و مقصود فراستخواه، درباره قبض و بسط شهری ایران در دوره منتهی به مشروطه و پس از آن سخنرانی کردند.
سیدعبدالله انوار، نسخهشناس پیشکسوت در این برنامه گفت: تهران از دوره شاه طهماسب اول شخصیت یافت و بخشی از شهر ری و به صورت یک ناحیه به آن وابسته بود. در حمله مغول که ری زیر و رو شد، مردمان ری کم کم خارج شدند و پیشینهای از ساکنان تهران قدیم را آنجا گذاشتند.
وی با توضیحاتی درباره شکلگیری شهر تهران افزود: شاه طهماسب زمانی که داشت به زیارت عبدالعظیم میرفت، از تهران چند بار عبور کرد و از این شهر خوشش آمد و دستور داد اطرافش ۱۱۴ بارو و خندق بسازند که روی هر کدام یک سوره قرآن بود. بعد از شاه طهماسب تهران مورد توجه قرار گرفت.
انوار در ادامه گفت: تهران این روزها شهری سرطانزده است که حد و حدودی هم ندارد و متاسفانه زمین آن را نیز جزو کالای سرمایهای و اقتصادی قلمداد میکنند.
این پژوهشگر با توضیحاتی درباره نگاه دوره افشاریه و زندیه به تهران اضافه کرد: نادرشاه نیز توجه به تهران را مد نظر قرار داده بود. دو دوران زندیه هم کریمخان ۶ سال در تهران زندگی کرد و ۳ ماه در محله "تجرش" آن روز که تجریش امروزی است، ییلاق گذراند. زمانی هم آقا محمدخان برای دیدن خانوادهاش و خواهرش که همسر کریمخان بوده به تهران آمد و در نهایت تهران در سال ۱۲۰۰ هجری قمری توسط آقا محمدخان پایتخت ایران میشود.
وی توضیح داد: در سال ۱۲۸۴ قمری ناصرالدین شاه دستور بزرگ شدن تهران را داد که حد شمالی شهر به خیابان شاهرضا، حد غربی به خیابان سی متری و حد جنوبی به خیابان مولوی رسید و در دوران این شاه قاجار تهران وسیع شد. در هر حال مشروطیت هیچ تاثیری در حدود تهران نگذاشت و حتی بعد از ناصرالدین شاه هم چندان حدود تهران تغییری نکرد وبه عنوان مثال امروز ساختمانهایی بر جا مانده از دوران ناصری نداریم.
انوار با برشمردن خدماتی که در دوران رضاشاه پهلوی در تهران انجام گرفت: گفت: در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ رضاشاه خدمات بسیای به آبادی تهران کرد و خندقها هم در دوارن او پر شد. البته خندقها حدود تهران را میبست و بعد از پر شدن، حدود تهران نامحدود شد.
انوار در پایان سخناش از وضعیت جغرافیایی و تبعات اقتصادی در تهران ابراز نگرانی کرد و گفت: متاسفانه امروز معلوم نیست شرق و غرب و شمال و جنوب تهران کجاست و به هیچ وجه تهران با تکنوژوی کنونی قابل زیست نیست. مرکزیت تهران باید از بین برود و چنین نباشد که همه از هر جا که بخواهند بتوانند به تهران بیایند
تهران چرا خانه مشروطه ندارد؟
در ادامه این جلسه نصرالله حدادی، پژوهشگر و تهرانشناس، درباره موضوعی با نام "تهران چرا خانه مشروطه ندارد؟" صحبت کرد و گفت: چند شهر ایران مانند اصفهان، کاشان و تبریز که در مشروطه نقش داشتند، دارای خانه مشروطه هستند، ولی تهران خانه مشروطه ندارد و همواره اصرار بر این بوده که تهران خانه مشروطه نداشته باشد.
وی از چند محل در تهران که برای تبدیل به خانه مشروطه مناسب بودند، نام برد و توضیح داد: مجلس شورای ملی و منزل میرزا حسین خان سپهسالار مکانی است که میتواند خانه مشروطه باشد. همچنین منزل آیتالله بهبهانی. محل سوم خانه شیخ فضلالله نوری در محله سنگلج است و چهارمین مکان مناسب برای مشروطه محل قبور شهدای مشروطه پشت بیمارستان لقمان حکیم است.
این پژوهشگر در ادامه گفت: تا سال ۱۳۷۰ این قبور تمیز و ظاهری نسبتا خوب را حفظ کرده بود، ولی از آن پس اراده بر این بود که این قبور از بین بروند. مثلا درباره قبر ملک المتکلمین میدانیم که توسط ریاست بیمارستان لقمان حکیم پولی به خانواده این شخصیت مشروطه داده شد و آن ها اجازه نابودی قبر وی را دادند. از سال ۱۳۸۹ هم هر بار اعتراض و انتقادهایی مبنی بر عدم رسیدگی به این قبور داشتیم، با گوشهای ناشنوایی مواجه بودیم که البته میدانیم که برای توجه کردن به این قبور واهمههایی وجود دارد.
حدادی در پایان سخنانش اضافه کرد: امیدوارم بعد از ترمیم قبور شهدای مشروطه دیگر مراسم روز خبرنگار را هر سال در این مکان برگزار کنیم. ایشان نخستین روزنامهنگاران آزادیخواهی بودند که جان بر ساحت قلم گذاشتند./
به مناسبت فرا رسیدن روز خبرنگار و به منظور تکریم از تلاشگران عرصه اطلاع رسانی، بازدید از باغ موزه نگارستان و موزه مقدم دانشگاه تهران، چهارشنبه 17 مرداد، رایگان است.
خبرنگاران محترم همه حوزههای خبری میتوانند با ارائه کارت خبرنگاری با یک همراه، از این دو مجموعه دیدن کنند.
گفتنی است، مجموعه ملک الشعرای بهار، موزه مکتب کمالالملک، تالار موزه منیر فرمانفرمائیان که نخستین تالار موزه به نام یک زن هنرمند ایرانی محسوب میشود، مجموعه مجسمه مینیاتورهای مردمشناسی جهانگیر ارجمند، سردیس فردوسی، مجموعه و تالار محمود روح الامینی، مجموعه آثار مینیاتور و معرق چرم استاد علی اسفرجانی، نقاشی دیواری بزرگ صف سلام فتحعلیشاهی، اتاق کاشیهای باغ نگارستان و کافه و رستوران روحی از دیدنیهای موجود در باغ موزه نگارستان هستند.
همچنین، خانه و موزه مقدم مربوط به اواخر دوره قاجار است و در ضلع شمالی خیابان امام خمینی، خیابان شیخ هادی واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۲۹۲۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. این خانه در سال ۱۳۵۱ از سوی محسن مقدم پسر احتسابالملک به دانشگاه تهران اهدا شد. محسن مقدم در سال ۱۳۶۶ درگذشت و پس از مرگ همسر ایشان در سال۱۳۶۹، تولیت موزه مقدم در اختیار مستقیم دانشگاه تهران قرار گرفت.
مقدم از بنیانگذاران دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و استاد ممتاز این دانشگاه بود. نشان دانشگاه تهران را که با الهام از تاریخ و فرهنگ کهن ایران طراحی کردهاست، علیرغم همه تحولات دهههای اخیر، هنوز هم بر سردر دانشگاه باقی است.
شهرتی که معماری خانه ژولیت کسب کرده، به خاطر داستان عاشقانه رومئو و ژولیت است که داستانی عاشقانه و مشهور است. این بالکن در شمال ایتالیا و در شهری به نام شهر ورونا (VERONA) واقع شده است. این بالکن از ابتدا به همراه معماری خانه ژولیت ساخته نشده بود و بلکه در حدود سال 1936 به این بنا اضافه شد.
این بالکن و البته این بنا مهم ترین جاذبه گردشگری شهر ورونا و جز با ارزش ترین و معروف ترین جاذبه های گردشگری و توریستی ایتالیا است.
نام دیگر این خانه، خانه عشق است. این خانه را در سال 1905 از خاندان دلکاپو خریداری کردند و بعدها شهرت خود را به دست آورد. در گذشته نحوه دسترسی به خانه ژولیت برای بازدیدکنندگان و گردشگرانی که از این بالکن و این بنا دیدن می کردند از سمت حیاط بوده اما امروزه از دالان وارد این خانه می شوند. گردشگرانی که به این خانه می آیند و از آن بازدید می کنند، مشغول عکس گرفتن و تحسین تاریخچه خانه ژولیت می شوند.
ماجرای عاشقانه رومئو (Romeo) و ژولیت (Juliet)
این داستان برای اولین بار توسط آرتور بروک (Arthur Brooke) نوشته شده بود. این اثر در سال 1562 و به شکل شعر و با نام تاریخ باستانی رومئو و ژولیت مطرح گشت بعد از آرتور بروک شخص دیگری به نام ویلیام پیتر (William Painter) که نویسنده بود، این داستان را در سال 1591 دوباره نوشت بعد از تمامی این آثار و تمامی این افراد، ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) با الهام گرفتن و نسخه برداری از هر دوی این آثار که در گذشته نوشته شده بود، اثری جدید را به شکل یک نمایش نامه خلق و اجرا کرد. این نویسنده انگلیسی در سال 1597 این اثر را به اتمام رساند.
این اثر داستان دو جوان است که از یکدیگر خوششان می آید و عاشق می شوند. رومئو از شهر تبعید شده و میان این دو جوان فاصله افتاده و همه چیز کمی عجیب شده است. بین خانواده های این دو جوان مشکلاتی وجود دارد و این دو خانواده با یکدیگر دشمن هستند. ژولیت تصمیم می گیرد که کاری کند. نقشه ای می کشد و دارو ای را می خورد تا به مدت چند روز در خوابی عمیق فرو می رود. او در این حال که این اتفاقات در حال وقوع است نامه ای برای رومئو می نویسد و می فرستد که به او خبر دهد که مشکلی ندارد و حالش خوب است و رومئو را از وضعیت و احوال خود با خبر کند.
نامه به دست رومئو نمی رسد و رومئو خبر مرگ عشق خود یعنی ژولیت را می شنود و از شدت ناراحتی زهر خورده و می میرد و این خود در دل تاریخچه خانه ژولیت قرار گرفته است.
«معاون میراث فرهنگی تأکید کرده است که معماری پروژه مجتمع تجاری در بافت تاریخی کرمان با بافت تاریخی کرمان همخوانی داشته باشد.»
قانون- «معاون میراث فرهنگی تأکید کرده است که معماری پروژه مجتمع تجاری در بافت تاریخی کرمان با بافت تاریخی کرمان همخوانی داشته باشد.»
به گزارش قانون به نقل از ایسنا، ساخت مجتمعی تجاری در دل بافت تاریخی کرمان که در اطراف آن ساختمانهای تاریخی و قدیمی مانند کاروانسرای کوزهگران، میدان تاریخی ارگ، بازار تاریخی و حتی مجموعه گنجعلیخان قرار گرفته است، اعتراضهای دوستداران میراث فرهنگی را برانگیخته است؛ اعتراضهایی که یک نوک پیکان آن به سمت میراثفرهنگی است چون گفته میشود زیر مجوز صادر شده برای این پروژه را میراث فرهنگی نیز امضا کرده است. بافت تاریخی که در دورههای مختلف پایتخت چهار دوره تاریخیِ "قراختائیان"، "آل بویه"، "آل مظفر" و "زندیه" بوده است.
بعد از انتشار دو گزارش در این زمینه، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توضیحی را با امضای روحالله مهدینژاد رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به ایسنا فرستاده است.
در این توضیح آمده است: «اجرای طرح پروژه سیتی سنتر ساروج پارس شهر کرمان (گودال خشت مالها) براساس کلیات نشست شورای فنی در سال ۱۳۹۱ صورت گرفته است. در این زمینه با توجه به اهمیت بازار کرمان و بررسی تطابق طرح اجرایی با مفاد شورای فنی یاد شده هفته گذشته نشستی با حضور استاندار و شهردار کرمان، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان به همراه سرمایهگذار و مشاور طرح با معاون میراث فرهنگی کشور و مدیر کل دفتر حفظ و احیاء بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی برگزار شد.
در این جلسه با تأکید معاون میراث فرهنگی کشور بر لزوم همخوانی معماری این پروژه با بافت بازار کرمان مقرر شد ادامه هر گونه اقدامات اجرایی براساس مفاد صورتجلسه سال ۱۳۹۱ و گزارش کارشناسی هیأتی متشکل از کارشناسان معاونت میراث فرهنگی، نمایندگان استانداری و شهرداری کرمان و کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان صورت گیرد که در هفته جاری در محل اجرای پروژه حضور مییابند.
از این رو هیأت کارشناسی در تاریخ ۹۷/۵/۱۳ در محل سیتی سنتر ساروج پارس شهر کرمان (گودال خشتمالها) حضور یافته است تا اقدامات اجرایی در فاز یک این پروژه را با مفاد مصوب تطبیق دهد. در این بررسی چنانچه عملیات اجرایی خلاف مصوبه صورت گرفته باشد باید نسبت به اصلاح و جابهجایی آن اقدام شود.»
خانه بروجردیها از جمله شاهکارهای معماری ایرانی است که هنوز هم با گذر بیش از صد سال زبانی سلیس و شیوا در ارتباط با مخاطب دارد.
هنرآنلاین، کاشان از جمله شهرهای زیبا و کویری ایران است که قطعا بازدید از بناهای تاریخی آن جذابیتی خاص در حوزه گردشگری ایجاد کرده است. در این میان اما خانه بروجردیها جزء بناهایی است که درخشندگی خاصی را نه تنها در میان بناهای کاشان بلکه کلیت معماری ایران به دست آورده است.
گفته میشود که این خانه زیبا حاصل خواستگاری سید مهدی نطنزی از دختر حاج سیدجعفر طباطبائی است. زمانی که مرحوم حاج سیدحسن نطنزی مشهور به بروجردی، تاجر معروف فرش کاشان، دختر همکارش مرحوم حاج سید جعفر نطنزی را برای پسرخود، سید مهدی خواستگاری کرد، خانواده دختر که در خانه فعلی طباطباییهای کاشان زندگی می کردند، ساخت خانهای در شأن و موقعیت اجتماعیشان را برای محل زندگی دخترشان شرط این ازدواج قراردادند.
خانواده بروجردی از معروفترین معمار شهر، استاد علی مریم کاشانی، درخواست کردند که خانه مورد نظر را بسازد. درباره تاریخچه این خانه، سایت دیسا مگ نوشته است، استاد علی مریم کاشانی، یکی از معماران معروف سده ۱۳ هجری در شهر کاشان بود که بناهای تاریخی زیادی نظیر خانه بروجردیها، خانه طباطباییها و کاروانسرا یا تیمچه امینالدوله را در این شهر بنا نهاد. استاد بعد از به پایان رساندن سفتکاری خانه، برای انجام نازککاری و تزیینات از برجستهترین هنرمندان نگارگر شهر دعوت به عمل آورد و این هنرمندان، داستانها و روایات عاشقانه خمسه نظامی و هفت پیکر جامی را در جایجای طاقها و رواقها به تصویر کشیدند.
خانه بروجردیهای کاشان
ساخت خانه بروجردیها که توسط ۲۵ معمار و هنرمند انجام شد، در حدود ۱۲ سال به طول انجامید. این خانه که در زمان حکومت ناصرالدینشاه قاجار و در بین سالهای ۱۲۸۰-۱۲۹۲ هجری ساخته شد، اکنون حدود ۱۳۰ سال عمر دارد. نقاشیهای ارزنده و گچبریهای این خانه نیز که با رنگ روغن و آبرنگ ترسیم شدهاند، زیر نظر دو هنرمند بزرگ و نامدار نقاشی ایران دوران قاجار "مرحوم میرزا ابوالحسن غفاری کاشانی"، بنیانگذار اولین مدرسه نقاشی در ایران و برادرزاده ایشان "مرحوم میرزا محمدخان غفاری کاشانی" ملقب به "کمالالملک" ترسیم و طرحهای گچبری خانه نیز با نظارت این دو استاد به انجام رسیدهاست.
ابوالحسن غفاری کاشانی، ملقب به صنیعالملک یکی از نقاشان و نگارگران معروف ایرانی و عموی کمالالملک و یکی از تأثیرگذارترین نقاشان دوره قاجار بود که از جمله کارهای وی میتوان به ساخت تالار آینه و تالار سلام در کاخ گلستان اشاره کرد. برخلاف تصور عامه، این خانه به بروجردیها تعلق نداشته بلکه از آنجا که سید حسن، مالک خانه، که از اهالی کاشان بود، از بروجرد مال التجاره وارد میکرد و با تجار این شهر نیز در ارتباط بود ، لذا به آقای حسن بروجردی شهرت یافت و این خانه نیز به نام بروجردیها نامیده شد.
مدیر بافت و بناهای تاریخی شهر تهران گفت: علی رغم اینکه در بودجه سال ۹۷ مصوب و ابلاغ شده که باید خانه لرزاده به معاونت شهرسازی تحویل داده شود، اما تاکنون شهرداری منطقه ۷ از انجام این کار امتناع کرده است.
به گزارشپایگاه خبری - تحلیلی «شهر فردا»،محمدعلی سعادتی به مصوبه شورای شهر در دوره چهارم مبنی بر الزام شهرداری به تبدیل «خانه هنرمندان ۲» به «خانه معمار استاد لرزاده» اشاره کرد و گفت:در این لایحه شهرداری منطقه ۷ موظف شد ظرف مدت یک ماه پس از لازمالاجرا شدن این مصوبه با رعایت قوانین و مقررات مربوط، نسبت به تحویل خانه استاد لرزاده به معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران اقدام کند ولی این امر رخ نداد.
وی ادامه داد: شورای پنجم هم این موضوع را پیگیری کرد که خانه لرزاده به عنوان خانه معمار و خانه هنرمندان شماره ۲ معرفی شود.
مدیر بافت و بناهای تاریخی شهر تهران با بیان اینکه این ساختمان قبلا تملک شده بود، گفت:اما شهرداری منطقه ۷ از این ساختمان و ساختمان مجاورش به عنوان سرای محله استفاده کرده است.
سعادتی ادامه داد: علی رغم اینکه در بودجه سال ۹۷ مصوب و ابلاغ شده که باید خانه لرزاده به معاونت شهرسازی تحویل داده شود، اما تاکنون این امر رخ نداده است.
به گفته سعادتی،جلسات متعددی در اینباره برگزار شده تا این خانه مرمت و بازسازی شود.
وی ادامه داد:طبق آخرین وعده داده شده، به شهرداری منطقه ۷ تا پایان مردادفرصت داده شده که این ساختمان را تحویل معاونت شهرسازی برای مرمت و احیا تحویل دهد.
مدیر بافت و بناهای تاریخی شهر تهران تصریح کرد:انتظار میرود شهرداری منطقه ۷ تهران هرچه سریعتر نسبت به تحویل خانه هنرمندان ۲ و ساختمان مجاور آن به معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران اقدام کند و معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران نیز هر چه زودتر با تشکیل هیأت مؤسس و آمادهسازی ساختمان خانه هنرمندان ۲ و ساختمان جدیدالاحداث مجاور آن، نسبت به تشکیل خانه معمار استاد لرزاده اقدام لازم را به عمل آورند.
بر اساس این گزارش، خانه استاد لرزاده در سال ۱۳۸۵ در فهرست میراث فرهنگی نیز ثبت شده و متأسفانه در این دوره آسیبهایی هم به آن وارد شده است که میتواند در آینده مشکلساز باشد.
مسجدی مدفونشده متعلق به اوایل دوره اسلامی که در متون و اسناد تاریخی از آن به عنوان "مسجد ارجان" یاد شده است، توسط باستانشناسان در محوطه تاریخی "ارجان" بهبهان از دل خاک بیرون آمد.
سرپرست هیئت کاوشهای باستانشناسی ارجان به ایسنا توضیح داد: شهر ارجان محوطهای بسیار مهمی در دشت ارجان و متعلق به دوره "عیلام نو" است که در آن استقرار انسان وجود داشته است. در عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای تهیه شده از این منطقه، طرح یک مسجد دیده میشد، حتی در بررسی متون تاریخی نیز وجود یک مسجد در این شهر تایید شده بود.
او با بیان اینکه براساس مطالعات اولیه روی تصاویر هوایی، آشکار شد که این بخش از شهر ممکن است بنایی باشد که در متون تاریخی از آن به عنوان "مسجد ارجان" یاد شده، افزود: برای به دست آمدن اطمینان و تطبیق متون تاریخی و دادههای باستانشناختی، دست به کاوشهای باستانشناختی در این ناحیه زدیم.
وی اضافه کرد: در کاوشها دو ترانشه در محل ایجاد کردیم که در یکی از ترانشهها، وضعیت حیاط مسجد و ارتباط آن با رواقهای پیرامونی مسجد بررسی شدند که خوشبختانه در این بررسی در وسط مسجد، فضای مربعی شکلی با دو ورودی به سمت شمال و جنوب به دست آمد که درون این فضای مربعی شکل، فضای مربعی شکل دیگری وجود دارد که هنوز ماهیت این سازه مشخص نیست.
یغمایی با بیان اینکه ترانشه ایجاد شده به سمت غرب گسترش داده شد، افزود: پای ستونهایی از جنس سنگ و ملات گچ که رواق مسجد را تشکیل میدهند، در ادامه به دست آمد.
او این نوع ساختار معماری را مخصوص دوره اسلامی دانست و گفت: نکته حائز اهمیت برای ما این بود که چالههایی که در عکسهای هوایی بر سطح زمین مشخص هستند، جای ستونهایی است که در دورههای بعدی غارت شدهاند.
سرپرست هیئت کاوش های باستان شناسی ارجان تأکید کرد: آن چیزی که از مسجد در حال حاضر مشخص است، رواق غربی است که ما بخشی از این رواق را کاوش کردهایم. در جبهه شرقی این حیاط نیز به شبستان میخوریم که درآنجا نیز همین چالهها وجود دارند که باتوجه به کاوشها همگی این چالهها ستون هستند.
او بیان کرد: این مساجد جزو مساجد قرون اول و دوم هستند که طراحی آنها به سبک خراسانی است و به مساجد چهلستونی مشهور هستند و تراکم این ستونها به دلیل همین سبک و شیوه است که برای ایجاد سقف طراحی شدهاند.
این باستانشناس پیشکسوت افزود: سفالهایی نیز که در کاوشهای این منطقه به دست آمده، مربوط به قرنهای دوم تا سوم هجریاند، چون عمده آنها شاخصههای اواخر قرن اول و دوم تا سوم هجری را دارند، بنابراین در پایان فصل اول کاوش میتوان به صورت نسبی تخمین زد که این مسجد دستکم مربوط به اوایل دوره اسلامی ( قرن دوم تا سوم هجری) است.