به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، سال 96 درحالی به پایان خود نزدیک میشود که دو مساله بسیار مهم ذهن بسیاری از خانوارهای ایرانی را به خود مشغول کرده است؛ تعیین دستمزد و تحولات بازار مسکن در سال آینده. درحالی که میزان دستمزد با چانهزنی تشکلهای کارگری، نمایندگان دولت و کارفرمایان تعیین میشود، مسکن مسالهای نیست که بتوان قدر و میزانی را برای آن تعیین کرد.
بررسی دادههای آماری نشان میدهد تغییرات قیمت مسکن در ایران دلایل چندوجهی دارد، برای مثال درحالی که اغلب کارشناسان با مدنظر قراردادن برخی مولفهها ازجمله نرخ تورم، میزان افزایش قیمت مسکن در سال جاری را بین هفت تا 10 درصد برآورد میکردند، اما دادههای آماری مرکز آمار ایران نشان میدهد متوسط قیمت فروش یک متر زیربنای مسکونی در تهران در پاییز سال جاری نسبت به پاییز 95 حدود 16.6 درصد و متوسط مبلغ اجاره ماهانه بهعلاوه سه درصد ودیعه پرداختی برای اجاره یک مترمربع زیربنای مسکونی نیز 14.8 درصد افزایش یافته است.
در توجیه افزایش چشمگیر قیمت مسکن، دمدستیترین دلیل همواره به هم خوردن رابطه عرضه و تقاضا در بخش مسکن بوده است، اما تحقیقات کارشناسی و دادههای آماری نشان میدهد در طرح مساله مسکن در کشورمان به مساله توان مالی خانوارها کمتر توجه شده و در نتیجه حل مشکل مسکن نتیجهای در برنداشته است. به این جهت میتوان گفت در ایران آنچه افراد را از دست یافتن به مسکن باز میدارد، نه عدم عرضه کافی، بلکه عدم امکان خرید مسکن متناسب با درآمد و توان مالی خانوارهاست. کاهش نرخ مالکیت مسکن، افزایش سهم هزینههای مسکن در سبد هزینهای خانوار و روند افزایشی کاهش قدرت خرید خانوار ازجمله مولفههایی هستند که نشان میدهند قدرت خرید خانوارهای ایرانی در تامین مسکن به نسبت قابل توجهی کاهش یافته است.
افزایش 64 میلیونی قیمت یک واحد 60 متری در سه سال
بر اساس آنچه در نمودار پایانی آمده است متوسط قیمت فروش یک مترمربع زیربنای مسکونی در پاییز سال 94 در تهران حدود چهار میلیون تومان بوده که با افزایش 25 درصدی در پاییز 1396 به بیش از پنج میلیون تومان رسیده است. بر این اساس در تهران متوسط قیمت یک واحد مسکونی 60 متری از 240 میلیون تومان در پاییز سال 94 به بیش از 304 میلیون تومان در پاییز 96 رسیده است.
همچنین متوسط مبلغ اجاره ماهانه بهعلاوه سه درصد ودیعه پرداختی برای اجاره یک مترمربع زیربنای مسکونی در تهران با افزایش 25 درصدی از 20 هزار و 600 تومان به بیش از 25 هزار و 700 تومان در پاییز 96 رسیده است. بر این اساس متوسط مبلغ اجاره ماهانه بهعلاوه سه درصد ودیعه پرداختی برای اجاره یک واحد مسکونی 60 متری از یک میلیون و 236 هزار تومان در پاییز 94 به یک میلیون و 542 هزار تومان در پاییز 96 رسیده است. این درحالی است که در طول سه سال اخیر حداقل دستمزد ماهانه از 712 هزار تومان در سال 94 به 930 هزار تومان در سال 96 رسیده است.
مسکن 35 درصد درآمد خانوار را میبلعد
یکی از مولفههای اثرگذار بر کیفیت و کمیت مسکن، سهم مسکن در سبد معیشتی خانوار است. دادههای آماری وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد در طول 10 سال اخیر سهم مسکن از سبد خانوار از حدود 28 درصد در سال 1384 به 33 درصد در سال پایانی دولت احمدینژاد و 37 درصد در سال 1395 رسیده است. گفتنی است این میزان در کشورهای توسعه یافته حدود 10 تا 15 درصد است. حال طبیعی است که با افزایش سهم مسکن در سبد هزینهای خانوار، افراد مجبورند از سایر هزینهها ازجمله تفریح و مسافرت و تحصیل و... صرفنظر کنند تا بتوانند از پسِ هزینههای مسکن برآیند.
15 سال انتظار برای خرید یک خانه
یکی دیگر از شاخصهایی که وضعیت بحرانی کاهش قدرت خرید مسکن را نشان میدهد، شاخص توانپذیری مسکن است. این شاخص که از تقسیم قیمت متوسط مسکن به درآمد سالانه خانوار به دست میآید، شاخص مهمی جهت اندازهگیری توان مالی خانوارها برای خرید مسکن است. شاخص توانپذیری مسکن بر این اصل استوار است که اگر یک خانوار تمام درآمد سالانه خود را پس انداز کند، طی چند سال میتواند یک واحد مسکونی بخرد. نحوه اندازهگیری هم به این صورت است که اگر مقدار این شاخص زیر پنج سال باشد، خانوارها از قدرت خرید مناسبی برخوردارند، اگر شاخص بین پنج تا هفت سال باشد، خانوارها دارای وضعیت نسبتا مناسبی هستند، اگر شاخص بین هفت تا 10 سال باشد وضعیت خانوارها از این جهت نامناسب است و اگر شاخص بیشتر از 10 سال باشد، وضعیت خانوارها بحرانی است.